مانعیت انگشتر و موی دست برای تیمم
1.آیا موی پیشانی و پشت دست مانع از تیمم است؟
پاسخ:
اگر موی پیشانی به اندازه ای بلند است که روی پیشانی می ریزد، باید مو را بالا زند و بعد دست را بر صورت بکشد؛ ولی موی پشت دست هر اندازه باشد، اشکال ندارد. [1]
2.آیا انگشتر مانع از تیمم است؟
پاسخ:
در وضو و غسل، ملاک رسیدن آب به زیر انگشتر است و اگر آب به زیر آن برسد، نیازی به خارج کردن انگشتر نیست؛ ولی در تیمم، باید انگشتر را درآورد و بعد تیمم کند. [2]
——————-
پی نوشت:
[1]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشی - امام خمینی و دیگر مراجع)، ج 1، ص 389، م 709، خامنه ای، رساله آموزشی، ج 1، بحث تیمم، شرایط تیمم.
[2]. همان، ص 388، م 707؛ خامنه ای، رساله آموزشی، ج 1، بحث تیمم، شرایط تیمم.
قیمت شما چند است؟
يكى، در پيش بزرگى از فقر خود شكايت مىكرد و سخت مى ناليد. گفت: «خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟»
گفت: «البته كه نه. دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمىكنم.»
گفت: «عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مىكنى؟»
گفت: «نه.»
گفت: «گوش و دست و پاى خود را چطور؟»
گفت: «هرگز.»
گفت: «پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است.
باز شكايت دارى و گله مىكنى؟! بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوشتر و خوشبختتر از بسيارى از انسانهاى اطراف خود مىبينى.
پس آنچه تو را داده اند، بسى بيشتر از آن است كه ديگران را دادهاند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيشترى هستى!»
برخوردبابی حجابی
آیتالله مکارمشیرازی: اگر فردی در ملأعام اقدام به بیحجابی کرد “مردم و حکومت” باید با آن برخورد کنند.
برخی کلمه اجبار را به غلط استعمال میکنند، اموری در اسلام داریم مانند دزدی، رشوهخواری و بیحجابی که ممنوع است، ما مأمور به ورود به زندگی خصوصی افراد نیستیم اما اگر فردی در ملأعام اقدام به انجام این امور ممنوع کند هم مردم و هم حکومت باید با آن برخورد کند.
اینکه آیا ماشین حریم خصوصی هست یا نه، مسئله این است که ماشینی که به بیرون آمد دیگر جزو حریم خصوصی محسوب نمیشود، و خانه شیشهای حریم خصوصی نیست و خصوصی آن است که از دید مردم پنهان باشد
یک عدهای ناآگاهانه و عدهای آگاهانه به دنبال مجاز کردن تدریجی محرمات هستند که باید مراقب بود و از تکرار این مغلطه بازیها خودداری کرد، بنابراین باید بیدار بود، و ما به سهم خودمان کارمان روشنگری است.
اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر و رو کند..
از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست بهکار میشوند که خانه را به هم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند. یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی میزنند بیحوصله شدن آنها است، آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو میآورند.
اما خبر خوش اینجاست که کودکان کنجکاوتر در آینده افرادی موفقتر میشوند. به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه میکنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریختوپاش کنند، چرا كه بههم ریختن وسایل موجب میشود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود.
جالب اینجاست که بههم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان میشود که رشد آنها را دو برابر میکند.
گفت جبهه چطور بود؟
گفت: راستی جبهه چطور بود؟
گفتم : تا منظورت چه باشد..
گفت: مثل حالا رقابت بود؟
گفتم : آری..
گفت : در چی؟
گفتم :در خواندن نماز شب..
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آری.
گفت: در چی؟
گفتم: در توفیق شهادت..
گفت: جرزنی بود؟
گفتم: آری.
گفت: برا چی؟
گفتم: برای شرکت در عملیات..
گفت: بخور بخور بود؟
گفتم: آری .
گفت: چی میخوردید؟
گفتم: تیر و ترکش..
گفت: پنهان کاری بود ؟
گفتم: آری
گفت: در چی ؟
گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها..
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
حکم سفر فرزند بدون اجازه والدین
سوال:
حکم سفر فرزند بی اجازۀ والدین چیست؟
پاسخ:
آیات عظام بهجت، نوری همدانی:
باعث نمی شود کامل خواندن نماز بر او واجب شود؛ اما: اگر والدین او را از سفر نهی کرده باشند، باید نمازش را کامل بخواند.
آیات عظام مکارم، فاضل، گپایگانی، صافی:
اگر والدین او را نهی کرده باشند و این سفر موجب آزار و اذیت ایشان باشد، باید نماز را کامل بخواند.
حضرت امام، آیات عظام، تبریزی، زنجانی، سیستانی:
حتی اگر او را از سفر نهی نکرده باشند، اما این سفر باعث اذیت و آزار(آیت الله سیستانی:ناشی از شفقت پدر و مادر بر او) ایشان باشد، باید نمازش را کامل بخواند .
———-
توضیح المسائل مراجع، نماز مسافر، شرط پنجم و مسئلۀ1295؛ العروه الوثقی، صلاه المسافر، الخامس من الشروط؛ سیستانی، حاشیه العروه الوثقی، ج2، ص515: (مع نهی الوالدین) بل مع تأذیهما بالخروج الناشئ من شفقتهما علیه (باعث اذیت ناشی از شفقت و مهربانی پدر و مادر به او باشد).
ساده زیست باشید..
تلنگر...
بزرگی میگفت در روایت هست که خدا ۲جا به بندگانش میخندد:
اول زمانی که خدا بخواهد کسی را ذلیل کند و همه دست به دست هم
میدهند تا او را ذلیل کنند…
دوم زمانی که خدا میخواهد کسی را ذلیل کند و همه دست به دست هم میدهند که او را عزیزکنند …
همه ی عزت و ذلت دست خداست
پس بخاطر حرف مردم بندگی خدا را رها نکنیم…
ﻣﺮﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﻭ ﺭﯾﺎ ﮐﺎﺭﯼ
ﻣﺮﺩ ﺯﺍﻫﺪﯼ، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻓﺖ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪ. ﺯﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﻏﺬﺍ ﮐﻤﺘﺮ ﺧﻮﺭﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ، ﻧﻮﺑﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺭﺳﯿﺪ. ﻣﺮﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ، ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻃﻌﺎﻡ ﺧﻮﺍﺳﺖ.
ﭘﺴﺮ ﺍﻭ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻏﺬﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﯼ؟
ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ﮐﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﺟﻠﻮﻩ ﻧﮑﻨﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﮐﺴﺐ ﮐﻨﻢ !
ﭘﺴﺮ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺷﺮﺡ ﺭﯾﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ! ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻗﻀﺎ ﮐﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﯾﺪ !
کی یادش رفته؟
درمحضراستاد
امام رضا عليه السلام:
كسى كه به زبان خود استغفار كند اما در دلش [از گناه ] پشيمان نباشد خودش را مسخره كرده است
كسى كه از خدا بهشت بخواهد امّا در برابر سختيها شكيبا نباشد خود را به سخره گرفته است
كسى كه خواهان موفقيت باشد امّا نكوشد خودش را به باد تمسخر گرفته است
كسى كه جوياى دورانديشى باشد امّا احتياط نورزد خودش را ريشخند كرده است
كسى كه از آتش دوزخ به خدا پناه برد امّا خواهشهاى دنيايى را رها نكند خود را به باد تمسخر گرفته است
و كسى كه خدا را ياد كند ولى براى ديدار او نشتابد خود را ريشخند كرده است.
بحار الأنوار،ج 11،ص 356
نیت روزه ی مستحبی
اعتماد به خدا
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ…
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!!
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل…
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ…
ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ !!!
خاطره ای از قطب فرقه گنابادی
شیخ حسین انصاریان:
پیش از انقلاب زلزله شدیدی گناباد را به لرزه درآورد و چندین هزار نفر را کشت.
در این زمان پسر عمه ام در آنجا ماموریت بانکی داشت. برای خبرگیری از او و نیز کمک رسانی به مردم منطقه روانه آن دیار شدیم.
روز دوم هنگام غروب به بیدخت گناباد رسیدیم. آنجا مرکز سلسله گنابادی هاست و مقبره سلطانعلی گنابادی صاحب تفسیر معروف بیان السعادة در آنجاست.
برای دیدار از آن مقبره رفتیم . قطب آن زمان آقای سلطان حسین تابنده همراه عده ای برای نماز جماعت آمده بودند. ما را که با لباس روحانیت دیدند اکرام و احترام بسیار کردند.
با اصرار آنها شب آنجا ماندیم و به یکی از اتاق های صحن رفتیم و دور هم نشستیم.
در ضمن صحبت رفیق ما از جناب قطب پرسید شما هنگام زلزله کجا بودید؟
گفت: من در اتاق بودم و دست بر روی زمین گذاشته بودم و دعا می خواندم که زلزله آرام بگیرد.
او داشت این حرف را می زد که زمین لرزید. منظره بسیار دیدنی پیش آمد. اولین کسی که سراسیمه به وسط حیاط خیز برداشت همان جناب قطب بود.
آن شب تا صبح از خنده خوابمان نمی برد.
خاطرات حاج شیخ حسین انصاریان/ص۶۱-۶۳
برادران پیامبر(ص)درآخرالزمان
پیامبرصلی الله علیه وآله روزی در جمعی از اصحاب خود دو بار فرمود:
خداوندا! برادران مرا به من بنمايان. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نيستيم؟
فرمود: نه! شما اصحاب من می باشيد
برادران من مردمی در آخر الزمان هستند كه به من ايمان می آورند، با اين كه مرا نديده اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پيش از آن كه از صلب پدران و رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است.
ثابت ماندن يكی از آنها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار قتاد با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است.
و يا مانند كسی است كه پاره ای از آتش چوب درخت غضا را در دست نگاه دارد.
آنها چراغهای شب تار می باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تيره و تاری نجات می دهد.
بحار الأنوار،علامه مجلسي ج 52 ،123
سخنان آیت الله جوادی آملی درباره بانکهای ربوی
افرادی که مقام شهدارادارند
پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمود: “اينان جزء شهدا هستند و از مقام ايشان برخوردارند:
1- شخصي که در راه خدا کشته شود؛
2- هر کس که در راه خدا بميرد؛
3- هر کس که به خاطر بيماري طاعون فوت شود؛
4- هر کس که در شکم مادر بميرد؛
5-هر کس که در آب غرق شود؛
6-هر کس که براي دفاع از جان خود کارزار کند تا کشته شود؛
7- هر کس که در راه دفاع از مال خود کشته شود؛
8-هر کس که در راه دفاع از خانهاش قتال کننده کشته شود؛
9- هر کس که با طهارت (وضو) بخوابد و همان شب بميرد”
آثار الصادقين، ج 10، ص 77 - 81.
مقدار راه رفتن برای طهارت کف پا
سوال:
برای پاک شدن کف پا در صورت داشتن عین نجاست، چه مقدار باید راه برویم؟
پاسخ:
آیات عظام: امام، صافی، مکارم، بهجت، فاضل، گلپایگانی و اراکی:
مقداری که عین نجاست از بین برود و بهتر است مقدار پانزده قدم یا بیشتر باشد.
آیات عظام: رهبری، سیستانی، وحید، زنجانی، نوری، خویی و تبریزی:
مقداری که عین نجاست از بین برود و بهتر است مقدار پانزده ذراع (تقریبا ده قدم) یا بیشتر برود.
—————
منبع: توضیح المسائل 16 مرجع، ج 1، م 185؛ رهبری: رساله آموزشی، ج 1، ص 46، مورد دوم زمین.
بر گرفته از کتاب «احکام کاربردی؛ نجاسات و مطهرات»، اسماعیل زارعی، ص 60.