حکم عدول ازمرجع تقلیدزنده
ماجرای مسلمان شدن پروفسور روش بولوَن جراحِ مسیحی
پروفسور روش بولوَن جراحِ مسیحی بلژیکی
با عمل جراحی آیتالله میلانی از مراجع شیعه مسلمان شد. وقتی دید او در حین بیهوشی دعا میخواند.
به گفتۀ وی انسان در لحظه بهوش آمدن خود واقعیاش را نشان میدهد، وقتی دیدم او غرق خداست، آنرا با پاپ قیاس کردم که هنگام هوش آمدن مشغول زمزمهکردن ترانه بود.
دریافتم اسلام حقیقت واقعی است.
انکار ولایت علی علیه السلام مساویست با انکار خدا...
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود:
«أَلا إِنَّ وِلايةَ عَلِي ّ وِلايةُ اللَّهِ، وَحُبَّهُ عِبادَةُ اللَّهِ، وَاتِّباعَهُ فَرِيضَةُ اللَّهِ، وَأَوْلِياءَهُ أَوْلِياءُ اللَّهِ، وَأَعْداءَهُ أَعْداءُ اللَّهِ، وَحَرْبَهُ حَرْبُ اللَّهِ وَسِلْمَهُ سِلْمُ اللَّهِ».
آگاه باشيد! ولايت علي همان ولايت خداست، دوست داشتن او عبادت و پيروي از او واجب و فريضه الهي است، دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ او جنگ خدا و صلح او صلح خداست
امالی صدوق ص۳۱روضة الواعظین ج۱ص۱۰۰
عطایش را به لقایش بخشیدم
یکی از پارسایان بشدت نیازمند و تهیدست شد، شخصی به او گفت: فلان کس ثروت بی اندازه دارد، اگر او به نیازمندی تو آگاه شود، بی درنگ در رفع نیازمندیت بکوشد.
پارسا گفت: مرا نزد او ببر، آن شخص گفت: با کمال منت و خشنودی تو را نزد او می برم. سپس دست پارسا را گرفت و با هم نزد آن ثروتمند رفتند، هنگامی که پارسا به مجلس ثروتمند وارد گردید، دید او لب فرو آویخته و چهره در هم کشیده و ترشروی نشسته است، همانجا بازگشته و بی آنکه سخنی بگوید، آن مجلس را ترک نمود.
شخص از پارسا پرسید: چه کردی؟ پارسا گفت: عطایش را به لقایش بخشیدم. (یعنی با دیدار چهره خشم آلود و درهم کشیده او، از بخشش او گذشتم، و از عطای او چشم پوشیدم)
مبر حاجت به نزد ترشروی
که از خوی بدش فرسوده گردی
اگر گویی غم دل با کسی گوی
که از رویش به نقد آسوده گردی
حکایتهای گلستان سعدی , محمد محمدی اشتهاردی
تابوت سكينه چيست؟
منظور از تابوت سكينه صندوقى است كه از طرف خداوند متعال به مادر موسى عنايت فرمود تا موسى را كه نوزادى بود در داخل آن قرار دهد و در دريا رها كند حضرت موسى علیه السلام در پايان عمرش لوحها و زره و همه آثار نبوّتش را در آن قرار داد.
به گفته برخى بزرگان تمثال هاى پيامبران الهى در اين تابوت مى باشد و بنى اسرائيل اين تابوت را در جنگ ها با خود حمل مى كردند و در پرتوى آن پيروزى نصيب آنها مى شود.
در منابع معتبر است زمانى كه امام زمان (عج) ظهور مى فرمايند به سمت بيت المقدس مى روند و آن تابوت را همراه خاتم سليمان و لوح هاى موسى بيرون مى آورند.
از اين جهت اين تابوت معروف است و در متون الهى نام آن برده شده است.
منبع:
1.الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 164.
2.الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 163.
3.بصائر الدرجات، ص 175.
بیجا تشویق نکنید...
تشویق های بیجا آدم ها را متوقف می کند. اگر از کسی جلوی آن تعریف کنی خرابش کردی. مثل اینکه از مقابل دشنه تو شکمش زدی.
می دانید وقتی آدم ها عادت می کنند به تشویق کردن، چه اتفاقی می افتد، یکبار تشویقش نکنی مأیوس می شود. رشدش متوقف می شود. خلاقیتش از بین می رود.
تشویق کجاها لازم هست؟ همه جا ، برای همه کس، برای همه کارها…
بعضی پدر و مادر ها محبتشان را در خانه کپنی می کنند، تا بچه یک کار خوب انجام دهد بعد محبتش را به بچه بدهد … محبتت را به بچه کپنی نکن! به نمره واگذار نکن، من همیشه همه شما را دوست دارم، بگذارید راحت باشه.
تو جامعه آدم هایی که اهل تشویق گرفتن نباشند، ببینید چقدر جلو می روند، چقدر تو سختی ها مقاوم می شوند، چقدر سخت کوش می شوند. تشویق های بیجا آدم ها رو متوقف می کند.
تحلیل زیبای رهبرانقلاب از ماجرای قربانی کردن حضرت اسماعیل علیه السلام
جوان عاشق و گوهر شاد خاتون
گوهر شاد، همسر شاهرخ میرزا، زنی مومن و با تقوا بود که مسجد گوهر شاد در کنار حرم امام رضا علیه السلام، معماری ارزشمندی است که به دستور او ساخته شد.
گوهر شاد، در زمانی که مسجد در حال ساخت بود، هر از مدتی سرکشی می کرد و از معماران پیشرفت کار را پرس و جو می نمود. روزی که برای سرکشی ساختمان آمده بود، بادی وزیدن گرفت و گوشه روبندش بلند شد و یکی از کارگران چهره گوهرشاد را دید و با همان یک نگاه سخت دلباخته و شیفته او شد.
کارگر از شدت عشق به گوهرشاد، روز به روز ضعیف و نحیف میشد. سرانجام مریض شد و در بستر بیماری افتاد، اما او جرات ابراز این عشق را به کسی نداشت. مادرش روزی به دیدن او رفت و با دیدن وضع رقت بار فرزند به گریه افتاد. کارگر راز خود را با مادرش در میان گذاشت. مادر هم برای رفع این مشکل پیش گوهر شاد رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد.
گوهر شاد ابتدا از شنیدن ماجرا متاثر و ناراحت شد. اما برای نجات آن جوان به مادرش پاسخ مثبت داد و گفت: ازدواج با پسرت را البته با شرایطی می پذیرم و آن شرط این است که پسرت چهل شبانه روز تمام در محراب مسجد به نماز و عبادت مشغول شود و ثواب آن را مهریه من قرار دهد. اگر این شرط را کامل به انجام رساند، آنگاه من هم از شوهرم شاهرخ میرزا طلاق می گیرم و با پسرت ازدواج می کنم.
مداومت به زیارت عاشورا
یكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آیت الله حاج حسین خادمى و حاج شیخ عباس قمى و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم كه در غرفه اى از غرفه هاى بهشت دور یكدیگر جمع بودند.
از آیت الله خادمى احوالپرسى كردم و گفتم: با هم بودن شما یك آیت الله و آقاى حاج شیخ عباس قمى یك محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتى دارد كه با یكدیگر یك جا قرار گرفته اید؟
جواب دادند: ما همگى مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم.
كرامات الحسینیه، ج 2, على میر خلف زاده
تلنگر...
حکایت بهلول و جنید بغدادی
شیخ جنید بغداد به عزم سفر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او، شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند.
شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی.
بهلول پرسید: تویی شیخ بغدادی که مردم را ارشاد میکنی؟ عرض کرد آری..
بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ عرض کرد اول بسمالله میگویم و از پیش خود میخورم و لقمه کوچک برمیدارم، به طرف راست دهان میگذارم و آهسته میجوم و به دیگران نظر نمیکنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمیشوم و هر لقمه که میخورم بسمالله میگویم و در اول و آخر دست میشویم…
بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود تو میخواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمیدانی و به راه خود رفت. مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روانه شد تا به او رسید. بهلول پرسید کیستی؟ جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمیداند.
آیامس میت وضوراباطل می کند؟
سوال:
آیا مسّ بدن میت موجب غسل بوده و وضو را باطل می کند؟
پاسخ:
اگر کسی بدن انسان مرده ای [1] را که سرد شده و غسلش نداده اند، مس کند - یعنی جایی از بدنش با آن تماس بگیرد - باید غسل مسّ میت نماید؛ چه در خواب مس کند، چه در بیداری؛ با اختیار باشد یا بی اختیار؛ حتی اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان میت برسد، باید غسل کند. پس چون مسّ میت از موجبات غسل است، وضو را نیز [2] باطل می کند. [3]
در مورد این که مس میتی (که بدنش سرد شده و هنوز او را غسل نداده اند) باطل کننده وضو است، برخی از مراجع (مکارم) آن را به عنوان هشتمین مبطل وضو شمرده اند و برخی دیگر (خامنه ای و سبحانی) در شمار کارهایی که باید برای آن غسل کرد آورده اند (مبطل است) و بعضی (بهجت) بنابر احتیاط واجب، آن را مبطل وضو می دانند.
توجه:
اگر شخصی جسد حیوان مرده ای را مس کند، غسل بر او واجب نیست. بنابر اینف وضویش هم باطل نمی شود. [4]
حجاب و حیا در آخرالزمان...
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
فلسفه حج
امام علی علیه السلام:
آيا مشاهده نمي كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان مي رسانند، و نه نفعي دارند، نه مي بينند و نه مي شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد.
سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بي گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزه هاي فراوان و چشمه هاي كم آب و آباديهاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند.
سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانه هاي خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاري سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهاي آشفته و بدنهاي پر گرد و غبار در حركت باشند.
نزدیکترین زمان بنده به خدا
از امام صادق علیه السلام سوال شد: یابن رسول الله! بنده در چه ساعتی از شبانه روز به خدا نزدیک است؟ و خداوند در چه موقعی به بنده اش نزدیک است؟
امام فرمود: هنگامی که بنده ای در دل شب از خواب بر می خیزد و وضو می سازد و به نماز و دعا می ایستد و با خالق خویش به راز و نیاز می پردازد، در آن حال است که از عرش خداوند ندا می رسد که ای بنده من! تو پروردگار خود را می خوانی، همانا احسان و هدیه و عنایت الهی از آسمان بر تو می بارد، در حالی که فرشتگان خدا گرداگرد تو را فرا گرفته اند. اگر می دانستی که با چه کسی به راز و نیاز مشغول هستی، از نماز دست نمی کشیدی و از نماز سیر نمی شدی.
حکایات وداستانهای نماز،رحیم کارگر محمدیاری
تاثیرشکر
شخصی در حضورشان گله از بیماری هایش کرد. ایشان بعد از رفتنش فرمودند : زبانش سالم بود ، اگر شکر همان را می کرد ، به عافیت می رسید.
روز عرفه را قدر بدانيد!
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله):
از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمی است؛ لحظه لحظهی اين ساعات مثل اكسير حائز اهميت است.
از خود راضی نباشیم...
آیتالله بهجت ره:
خداکند از خود راضی نباشیم. اگر از خود راضی باشیم، هرگز نمیتوانیم حق ربوبیت را در عبودیت و بندگی ادا کنیم.