هشدارآیت الله خاتمی نسبت به اسلام زدایی
آیتالله خاتمی در خطبههای نماز جمعه تهران:
روزنامه وابسته به بیت المال نوشته “شراب” آزاد شود؛ چرا هیئت نظارت بر مطبوعات برخورد نمیکند؟
اینهایی که امروز میگویند شراب باید آزاد شود فردا روز به دنبال بیحجابی میروند این مردم به اسلام رای دادهاند و برای دفاع از آن تا آخرین نفس و قطره خون مقاومت میکنند.
برخیها نگویند حالا یک مطلبی در روزنامهای درج شده و شما آن را در نماز جمعه علنی میکنید بنده جریانی را میبینم که میخواهد اسلامزدایی را تئوریزه کند.مردم انقلاب کردند که شرابخواریها، فساد و فحشا نباشد.
تلنگر...
پادشاه به نجارش گفت فردا اعدامــت خواهم کرد ، نــجار آن شب از تـرس و دلهره نتوانست بخوابد.
همســر نجــار به او گفت مانند هر شب بخــواب پروردگــار يگانه است و درهـای گشايش بسيــار کلام همسرش آرامشــی بر دلش ايجــاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيــد.
صبح با صــدای در زدن سربازان پادشـاه ، چهره اش دگرگـون شد و با نااميــدی به همسرش نگاه کرد و با دست لــرزان در را بـاز کرد. دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند.
سربازان با تعجب گفتند پادشاه مرده ، از تو می خواهيم تابوتی برايش بسازی ، چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی خجالت به همسرش انداخت.
درمان مشکلات و بیماری ها با صدقه!
مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد:
ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟
امام(علیه السلام) فرمود:
آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن(به نیازمند صدقه داده و از او بخواهید دعا کند)
که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد…
گاهي امام سجاد سلام الله عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي فرمودند،دست مبارك خود را مي بوييد و مي گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛
چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد…
بحارالانوار،ج 62، ص 269.
دوست امام زمان(عج)
شبی با تعدادی از بچهها برای شناسایی رفته بودیم. درست در کنار مواضع دشمن، پایم به روی مین رفت. عراقیها تیراندازی کردند و دوستانم که خیال میکردند شهید شدم، مجبور شدند بدون من برگردند.
خون زیادی از پایم رفته بود. حالت عجیبی داشتم. زیر لب فقط میگفتم: یا صاحب الزمان ادرکنی.
جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. مرا به آرامی بلند کرد و از میدان مین بیرون برد و در گوشهای امن روی زمین گذاشت.
من دیگر دردی حس نمیکردم! آن آقا به من گفت: کسی میآید و شما را نجات میدهد. او دوست ماست. لحظاتی بعد ابراهیم هادی آمد و مرا به دوش گرفت و به عقب برد.
خاطره شهید ماشاءالله عزیزی، کتاب سلام بر ابراهیم، ص۱۱۷
راهکارهایی برای رهایی از فشار قبر...
زندگی نامه شیطان(قسمت آخر)
شیطان در جواب گفت :اول آن که ، اجازه دهى تا روز قیامت زنده باشم .
خدا در جوابش فرمود: اگر مى خواهى از صدمه مرگ و جان کندن نجات یابى اراده من بر این است که هر کس به دنیا آید مزه مرگ را بچشد
چون نجات از مرگ براى کسى نیست ؛ تو را مهلت مى دهم تا روزى که معلوم است.
شاید مراد روز ظهور امام عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - باشد که به دست لشکر آن حضرت کشته مى شود و شاید هم روز آخر دنیا باشد.
شیطان گفت: دوم این که ، خدایا! از تو مى طلبم که در مقابل هر یک از فرزندان آدم ، دو فرزند به من عطا کنى !
از این رو، در اخبار وارد شده : برابر هم یک نفر از اولاد آدم که متولد مى شود، دو شیطان بر او مسلط است و او را اغوا مى کنند.
سوم،گفت:خدایا! از تو مى خواهم که مرا در بدن اولاد آدم مانند خون جریان دهى که از هر جاى بدن او بخواهم ، بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم ،از تو مى خواهم که فرزندان آدم ما را نبینند، ولى ما آنها را ببینیم !
پنجم ، از تو مى خواهم این قدرت را به من بدهى که به هر صورت بخواهم بتوانم در آیم .
بنابر این (در هر جا و هر شکلى که مى خواهد در مى آید تا شاید مردم را فریب دهد).
همان طور که در اول خلافت ابوبکر به شکل پیرمردى زاهد در آمد، اول به ابوبکر بیعت کرد تا مردم تشویق شدند. و ده ها داستان دیگر…
ششم . پروردگار! از تو مى خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است بر آن مسلط باشم !
هفتم ، عرض کرد: خدایا! از تو مى خواهم مرا مخصوصا در سینه آدم و اولاد او مسلط گردانى تا او را وسوسه کنم . چنان چه در قرآن مى فرماید« الخناس الذى یوسوس فى صدور الناس من الجنه و الناس »
« شیطانى که وسوسه و اندیشه بد در دل مردم مى افکند، وسوسه او، هم در دل جن باشد و هم در دل انسان »
خداوند هم در پایان هر یک از خواسته هاى او فرمود: راضى شدم .
میخوام لذت ببرم.....
تصرف در غير مخمس
آيا مى توان در مال خمس نداده تصرف كرد؟
پاسخ:
همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد):
خير، مالى كه به آن خمس تعلق گرفته، تا خمس آن را ندهد، نمى تواند بدون اجازه حاكم شرع در آن تصرف كند؛ هر چند قصد پرداخت خمس را داشته باشد.[1]
آيت اللّه تبريزى:
مالى كه به آن خمس تعلق گرفته، چنانچه قصد پرداخت خمس را نداشته باشد، نمى تواند بدون اجازه حاكم شرع در آن تصرف كند و اگر قصد دادن خمس را دارد، بنابر احتياط واجب، نمى تواند تصرف كند.[2]
آيت اللّه وحيد:
خير، مالى كه به آن خمس تعلق گرفته، تا خمس آن را ندهد، نمى تواند بدون اجازه حاكم شرع در آن تصرف كند؛ هر چند قصد پرداخت خمس را داشته باشد؛ مگر آنكه تصرفات او اعتبارى و در سهم خود باشد (مانند فروختن و صلح كردن آن).[3]
منبع:
1. توضيح المسائل مراجع، م 1790؛ خامنه اى، اجوبة، س 936؛ نورى، توضيح المسائل، م1786.
2. توضيح المسائل مراجع، م 1790.
3. وحيد، توضيح المسائل، م 1798.
شبهه امی بودن پیامبر(ص)
مسلمانان خودشان می گویند پیامبر بیسواد بوده و معجزه اوست!
چگونه یک فرد بیسواد (اُمی) میتواند مردم جهان را هدایت کند؟
اُمی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
این مسأله از نظر تاریخی مسئله ای روشن و قطعی است و برای پیامبر اسلام (ص) کمال محسوب شده، مدح و ستایش ایشان محسوب می گردد و دلیل رسالت و اعجاز آن حضرت است. زیرا اهمیت و ارزش خواندن و نوشتن به عنوان یک هنر برای آن است که انسان بتواند با استفاده از این ابزار از آراء و اندیشه های دیگران که در آثارشان بر جای مانده بهره جسته، تا بر معلومات خویش بیافزاید. کسی که خداوند علوم اولین و آخرین را یک جا به او آموخته است که تمام مردم از رسیدن به آن عاجزند چه نیازی به خواندن و نوشتن دارد؟
صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
امی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
قرآن کریم برای این حقیقت علاوه بر واژۀ “اُمی” از عبارات دیگری نیز استفاده کرده است؛ مانند:
“تو هرگز پیش از این کتابى نمىخواندى، و با دست خود چیزى نمىنوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند.
این اساس برخی از مفسران گفته اند: صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
منابع:
شهید مطهری مجموعه آثار، ج 3، ص 219.
کشف الاسرار، ج 1، ص 244.
کسانی که مورد توهین قرار گرفتند، باید خود را سرزنش کنند
امام صادق علیه السّلام از پدرش و او از
حضرت علی بن ابی طالب علیه السّلام روایت
کرد که پیامبر صلّی الله علیه و آله در توصیه ای
به ایشان فرمود:
ای علی! هشت نفرند که اگر مورد توهین قرار گرفتند، باید خود را سرزنش کنند:
1.کسی که ناخوانده به مهمانی رود.
2.کسی که به صاحب خانه فرمان دهد.
3.کسی که از دشمنانش خیر و خوبی بخواهد.
4.کسی که از انسان های پست، بخشش بخواهد.
5.کسی که سلطان[عادل]راتحقیرو خوارمی کند.
6.وکسی که درجمعی که شایسته اونیست می نشیند.
7.وکسی که به کسی سخن می گویدکه ازاونمی شنود.
8.و کسی که در صحبت خصوصی دو نفر که او را راه نداده اند، داخل شود.
الخصال ج2 ص410
خاطره رهبرانقلاب از دوران تبعيد در ايرانشهر و برگزاری جشن هفته وحدت
زندگی نامه شیطان(قسمت ششم)
سپس خداوند فرمود: الحال چاره اى جز این نیست که باید از بهشت خارج شوید.
و آنها را از مکان و مقام خود بیرون کردند و به زمین فرستادند.
لازم به ذکر است که بعد از مجازات شیطان و آدم وحوا ، مار هم به دلیل گناهی که کرده بود از بهشت به صورت عریان ودست وپا قطع شده بیرون انداخته شد ودهانش را که شیطان را پنهان کرده بود پر از زهر شد وزیبایی خود را از دست داد.
یک شبهه:
وقتی گفته میشود که در بهشت سخنان لغو وبیهوده وجود ندارد پس چگونه شیطان بادروغ وارد بهشت شد وبا نیرنگ آدم وحوا رافریب داد؟
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که بهشت حضرت آدم باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید
و بسیار زیبا و آب و هوای خوبی داشت و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن رانده نمیشد».
منبر خرابه شیطان
روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف بردند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله!
خواجه ثروتمند و پسر زرنگ او
خواجه ثروتمندی که کلاهبردار بازار بغداد بود ، از بغداد عزم حج کرد . بار شتری بست و سوار بر شتر و عازم شد تا با آن به مکه رود
چون مراسم روز عید قربان شد ، شتر خود را قربانی کرد و بعد از اتمام حج شتری خرید تا برگردد
از حج برگشت . بعد از یک ماه در بغداد باز در معامله دروغ گفت و توبه خود بشکست . عهد کرد تا سال دیگر به مکه رود و رنج سفر بیند تا خدا گناهان او را ببخشد.
خواجه باز شتری برداشت و سوار شد تا به مکه رود . وقت وداع پسرش به او گفت باز قصد داری این شتر را در مکه قربانی کنی؟ پدر گفت بله
پسرش گفت این بار شتر را قربانی و آنجا رها نکن . این بار نفس خودت را قربانی کن همانجا تا برگشتی دوباره هوس گناه نکنی
تو اگر نفس خود را قربانی نکنی اگر صد سال با شتری به مکه روی و گله ای قربانی کنی ، تأثیر در توبه تو نخواهد داشت.
حقیقت نفرین دردین اسلام
آيا نفرين در دين مبين اسلام صحت دارد و به واقعيت تبديل ميشود ويا خرافات است؟
نفرین در صورتی تاثیر دارد که بر حق باشد. شخصی که به دیگران نفرین می کند، اگر به ناحق باشد، تأثیری در زندگی فرد نفرین شده ندارد، حتی اگر نفرین به حق باشد، تا خداوند مصلحت نداند، اثر نخواهد کرد. طبق برخی روایات، نفرین را خداوند آن گونه که صلاح میداند، اجابت میکند، نه آن طور که نفرین کننده دلش میخواهد، چون گاهی ممکن است به خاطر یک مسئله جزئی و کوچک، شدیدترین نفرین علیه کسی صورت گیرد.
بدیهی است خدای عادل و عالم و حکیم، به اندازة آنچه حق است، نفرین را اجابت میکند، نه بیشتر.(1)
در نهج البلاغه، مقوله نفرین و نفرین شدگان مشاهده می شود. حضرت علی(ع) از انس بن مالک، خادم پیامبر خواست که به سراغ طلحه و زبیر برود و حدیثی را که از رسول خدا دربارة آن ها شنیده بود، یاد آور شود. أنس سرپیچی کرد و بازگشت و بهانه آورد که حدیث فراموشم شده است.
حضرت علی فرمود: اگر دروغ می گویی، خداوند به لکه ای سفید دچارت کند که دستارش نپوشاند. آورده اند که پس از این نفرین، أنس به بیماری بَرَص در چهره دچار شد.(2)
در قرآن مجید این مقوله با واژه های دیگری دربارة کفّار و منافقان و ابلیس و اذیّت کنندگان خدا و رسول خدا و مفسدان و قاطعان رحم و ستمکاران و … به کار رفته. دربارة کفار آمده : انّ الله لعن الکافرین و أعدّلهم عذاباً سعیراً؛ خداوند کفار را لعنت و نفرین کرده و برای آن ها عذاب دردناکی را مهیّا نموده است.(3)
درک امام زمان(عجل الله تعالی)
یکی از شاگردان مرحوم آیتالله العظمی بهجت نقل میکند از آقا پرسیدم : چطور می شود امام زمان عجل الله را درک کرد؟
ایشان فرمودند زیاد قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید . از وقتی که این حرف را زدند ، قرآن خواندن روزانه ام ترک نشده بود ، اما یک روز خیلی دلم گرفت.
با خودم گفتم در این مدت ، چرا نباید یک حس نزدیکی به امام زمان عجل الله داشته باشم؟
بعد از جلسه بدون اینکه من حرفی بزنم ، آقا برگشتندبه من گفتند چشم آدم باید مواظب باشه،اگر کسی میخواد آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو ببینه ، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه.
سرم را انداختم پایین حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود.
ملاک حضرت خدیجه برای ازدواج
سالروز ازدواج پیامبر (ص) و حضرت خدیجه(س) مبارک باد
زندگی نامه شیطان(قسمت ششم)
سپس خداوند فرمود: الحال چاره اى جز این نیست که باید از بهشت خارج شوید.
و آنها را از مکان و مقام خود بیرون کردند و به زمین فرستادند.
لازم به ذکر است که بعد از مجازات شیطان و آدم وحوا ، مار هم به دلیل گناهی که کرده بود از بهشت به صورت عریان ودست وپا قطع شده بیرون انداخته شد ودهانش را که شیطان را پنهان کرده بود پر از زهر شد وزیبایی خود را از دست داد.
یک شبهه:
وقتی گفته میشود که در بهشت سخنان لغو وبیهوده وجود ندارد پس چگونه شیطان بادروغ وارد بهشت شد وبا نیرنگ آدم وحوا رافریب داد؟
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که بهشت حضرت آدم باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید
و بسیار زیبا و آب و هوای خوبی داشت و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن رانده نمیشد».
منبرخرابه شیطان
روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف بردند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله!
مومن باید در بین جمع شوخ باشد
شهیدمطهری(ره):
خدای متعال دوست می دارد مردمی را که وقتی در جمع دیگران می نشینند عبوس نمی کنند، بلکه با مردم خوش و بش می کنند،شوخی می کنند، به اصطلاحِ دیگر “ادخال سرور” در قلب مؤمنین می کنند.
می دانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نوع تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان، به اینکه همیشه عبوس کنند، چهره شان را بگیرند، به مردم بی اعتنایی کنند، یعنی همه شما اهل جهنم هستید، همه شما موردخشم خدا هستید و مورد خشم من؛ در صورتی که این برخلاف دستور اسلام است…
[در روایت است که] خدا دوست دارد مؤمنی را که وقتی در میان جمع است، برای اینکه دیگران را مسرور کند سخنان خوشحال کننده می گوید ولی وقتی که تنها می ماند به فکر و اندیشه فرو می رود … و عبرتها به نظرش می آید.
آشنایی با قرآن، ج10، ص39