هیچ رهبری به خوبی آقای ما نیست
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور سرزده در مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی ضمن ابراز همدردی با ساکنان این مناطق از نزدیک در جریان خسارات وارد شده و نحوه کمک رسانی به زلزله زدگان قرار گرفتند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، روستای سرند از توابع شهرستان هریس یکی از مناطقی بود که مورد بازدید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت. حضرت آیت الله خامنه ای سپس باحضور در روستای کوویچ با مردم این روستا از نزدیک دیدار و گفتوگو کردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم کوویچ هدف اصلی از سفر به مناطق زلزله زده را ابراز همدردی و همدلی با مردم این مناطق و عرض تسلیت بیان و تاکید کردند : همه ملت ایران با ساکنان مناطق زلزله زده همدرد و همدل هستند. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم ایران، مردمی متحد و یکپارچه هستند و همین اتحاد و یکپارچگی موجب قدرت و نیرومندی ملت شده است. ایشان با توصیه مردم مناطق زلزله زده به صبر و بردباری خاطر نشان کردند: اگر ساکنان این مناطق با یکدیگر همکاری و همدلی داشته باشند این حادثه می تواند به سکوی پرش و دگرگونی چهره این منطقه تبدیل شود. رهبر انقلاب اسلامی خدمت رسانی به مردم مناطق زلزله زده را خوب ارزیابی کردند و افزودند: البته مسئولان برای بازسازی و مقاوم سازی مناطق زلزله زده وظایف سنگینی دارند و مردم این مناطق نیز باید به مسئولان برای انجام این وظایف سنگین کمک کنند.
گزیده هایی از بیانات مقام معظم رهبری درباره روزقدس
گزیده هایی از بیانات و فرمایشات حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری در مورد اهمیت روز جهانی قدس :
- مسلمانانجهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند.
- محور اصلی” انتفاضه اقصی"، “بیتالمقدس است.
- صهیونیسم در مقابل موج نسلهای رو به ازدیاد فلسطینی طاقت نخواهد آورد.
- صهیونیسم و دولت غاصب و مجعول صهیونیستی در فلسطین، محکوم به فناست.
- ما حقیقتا صهیونیستها را دشمن دنیای اسلام میدانیم.
- علیرغم تبلیغات جهانی، انتفاضه فلسطین خاموش شدنی نیست و آینده آن همراه با رستگاری و پیروزی است.
- انتفاضه مردم فلسطین به رغم تمام فشارها ادامه خواهد یافت و رژیم صهیونیستی نمیتواند آن را برای همیشه متوقف کند.
- مسالهی فلسطین از لحاظ اسلامی برای همهی مسلمانان از جمله برای ما یک مساله اساسی و یک فریضه است.
- تنها راه ریشهکن کردن اینغده سرطانی خطرناک، مقاومت و مبارزه است.
- سیاست آمریکا، صهیونیستها و استعمارگران این است که مسأله فلسطین به فراموشی سپرده شود.
- مسئلة مهم این دوران، مسئلة فلسطین است که انتفاضة بزرگ فلسطین و بیتالمقدس همچنان ادامه دارد.
- انتفاضه مردم فلسطین به رغم تمام فشارها ادامه خواهد یافت و رژیم صهیونیستی نمیتواند آن را برای همیشه متوقف کند.
- رژیم صهیونیستی در سرزمین مغضوب فلسطین یک رژیم نژادپرست است.
- مسئله فلسطین امروز مسئله اول جهان اسلام است.
- مهمترین مسائل جاری فلسطین است.
- مسألهی فلسطین، شوخی و سرسرینیست؛ امروز اساسیترین مسألهی دنیای اسلام است.
- همه ملتها و دولتهای اسلامی باید مسئله فلسطین را در زمره مسائل درجه اول خود بدانند.
- مشکل اصلی فلسطین وجود دولت صهیونیستی است.
- رژیم صهیونیستی هیچ بهرهای از جنایتهای خود نخواهد برد.
- امروز بیداری اسلامی ملتهای مسلمان نسبت به فلسطین و مردم آن فراگیر است.
- همه مسلمانان و کشورهای اسلامی با احساس مسئولیت باید به مبارزین فلسطین در داخل و خارج کمکهای همه جانبه کنند.
- مسأله فلسطین در صدر مسائل بینالملل اسلامی است
- بر همه ملتها و دولتها واجب است مسأله فلسطین را در اولویت مسائل خود قرار دهند.
- فلسطینیها به برکت اسلام میتوانند در خانه خود امنیت بوجود آورند.
- روز قدس باید تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین باشد.
"از دل برود هر انکه از دیده برفت "
شنیدید میگن :
“از دل برود هر انکه از دیده برفت “
به نظر شما واقعا از دل میرود کسی که از دیده رفته ؟؟ نظرات ادمها ممکنه درباره ی این جمله متفاوت باشه ..برخی ممکنه خیلی مخالف باشن و بگن این جمله کاملا غلطه و برخی ممکنه نظری عکس داشته باشن و بگن دقیقا همینطوره
به نظر من این جمله کاملا درسته … مولای مهربانمون سالهاست از دیده برفته و متاستفانه از دل هم راندیمش !!
چیه ؟؟؟ ..میخواید بگید نه ..این چه حرفیه ..ما منتظریم و ما فلانیم و بهمانیم !! ما دعای ندبه میخونیم ..ما میگیم اللهم عجل لولیک الفرج و یه زمانی تو صف صبح گاهی دعای فرج میخوندیم …
اینها نشانه عشق و خواستن نیست … ما همونجور که با دوستمون سلام علیک میکنیم همونجور میگیم اللهم عجل لولیک الفرج !! کی دلمون اتیش گرفته ؟؟ تا حالا شده یه روز کامل یعنی 24 ساعت تو فکر امام زمان باشی ؟؟ من که تا حالا برام پیش نیومده !! … ا
این یعنی متوجه نیستم که چه کسی رو در کنارم ندارم ..
زندگی نمیکنیم .. مردگی میکنیم با نبودش ..
نمیخوایمش … از دلمون رفته !! و الا تا الان اومده بود … این همه ادعا .. !! به کجا ؟؟؟
به حد مرگ از دست خودم عصبانیم .. !! اخه این همه ادعا و در عین حال این همه بی تفاوتی !!
کدبانوها بخوانند
1- هدف از سرویس دهی به خانواده قصد قربت به خداوند باشد.
2- هنگام طبخ غذا با وضو بوده واز خداوند بخواهید که چاشنی غذایتان محبت ومعرفت به اهل بیت باشد.
3- برای خوشمزه بودن غذا:صلوات برای شادی روح مادر امام محمد باقر (ع) سمانه بفرستید چون آشپز ماهری بودند.
4- برای نورانیت غذا ذکر:«لا اله الا الله احداً صمداً لا حول و لا قوه اِلا بالله العلی العظیم» قرائت شود.
5- رزق وروزی معنوی آیه:«ربنا اَنزل علینا مائدهً من السماءٍ تکون لنا عیداً لاولنا وآخرنا وآیهً منک فارزقنا وانت خیر الرازقین» سوره مائده آیه 111
6- برای برکت غذا سوره قریش را تلاوت شود.
7- اگر خوف از ضرر چیزی که می خواهید میل کنید را دارید سوره تین را تلاوت کنید که به اندازه ضرر آن ،منفعت به بدن شما می رسد.
از چه لرزیدی آذرآبادگان من… ؟
از تمامی مردمان سرزمین پارس، ایران عزیز تقاضا داریم فردا با مراجعه به پایگاه های انتقال خون در سرتاسر کشور نسبت به انجام وظیفه ی انسانی و ایرانی خود ، کمال هموطن دوستی را به همگان اثبات نمایند.همچنین می توانید کمک های نقدی را به بانک های مربوطه اهدا نموده، هلال احمر آماده دریافت کمک های مردمی جهت زلزله زدگان آذربایجان شرقی میباشد.
ت
دارند مرا از زمین می کشند بیرون
ز آغوش ِ تو
چیزی بگو
ببین
جز من تویی که مانده ای
بگو
جای تو، من مُرده ام ..
دستم را بگیر
قرارگذاشته بودم
حالا که خانه دارد می ریزد
در آغوش ِ تو فرو بریزم
…
از چه لرزیدی آذرآبادگان من… ؟
هموطنان آذری ، تمام ایران در سوگ تو بنشسته است ..بنگر اطرافت را ، ترک ، لر ، بلوچ و … در ماتمت شریک اند.کاش می شد مرهمی بر دلت گذاشت…تسلیت ما را پذیرا باشید،.
•به نزدیک ترین مراکز اهدای خون مراجعه کرده و در اهدای زندگی به مجروحین سهیم بشوید.
•با توجه به این که آسیب دیدگان با پای برهنه از زیر آوار بیرون آورده می شوند، فرستادن دمپایی- با کفی محکم وساده برای جابه جایی آسان برروی آوارها وخاک و…- کمک بزرگی به حساب می آید.
•نوزادان نیاز مبرمی به شیر خشک، سرلاک، پوشک و پمادهای ضد سوختگی دارند.
•اقلامی دیگری که مورد احتیاج است عبارتند از: چادر، پتو و داروهایی مثل بروفن، دیکلوفناک، قرص ضد اسهال، آنتی بیوتیک، پودر ORS، گاز استریل، بتادین، الکل، باند، چسب زخم، سرم، ماسک و پماد سوختگی
•با توجه به شوک ایجاد شده و آسیب های روانی حاصل از آن، حضور مددکاران و روانشناسان سهم عظیمی در کاهش درد این عزیزان وبهبود حال آنان دارد.
یک نکته:
سعی کنید وسایلی را که می فرستید تمیز و قابل استفاده و حداکثر نو باشند؛ چون زلزله زدگان خانواده های آبرومندی هستند که در این بُرههی زمانی نیازمند کمک ما هستند.
شماره حسابها و راههای کمک مالی
•جمعیت هلال احمر ایران به شماره حساب 99999 نزد بانک ملت و شماره حساب ارزی 702070 نزد بانک ملی ایران.
تمامی دفاتر جمعیت هلال حمر (اطلاعات دفاتر در سرتاسر ایران)
دلم تنگ شده است
دلم تنگ شده
تـــــنـــگــــــــــ
شـــــــــده
اینجا دور از شلوغی حرمت دارم خفه می شم
دارم خفه می شم از بغض
تو اصلا جای من …حالا بگو با من چه خواهی کرد ؟؟؟
گریه می کنم بگذار به حساب دختری ایستاده رو به روی ضریح
که شلوغی ضریحت دلش را می لرزاند و زیر لب زمزمه می کند:
“کمتر از آهو که نیستم …میشه ضامنم بشی ….”
آتش جهنّم گرمتر است
همینطور که با بادبزنِ دستی خودش را باد میزند
با یک لحن ترحّمآمیز میپرسد:
«شما با این چادر مشکی توی این هوای گرم آبپز نمیشی؟!
از این به بعد که دیگه واویلا میشه از گرما! با این چادر کلافه نمیشی؟!»
میآیم بگویم سخت که هست ولی… ولی نمیگویم، کسی انگار درِ گوشم زمزمه میکند:
قُل نارُ جهنَّم اَشدّ حرَّا.
«بگو: آتش جهنّم گرمتر است.» آیه ٨١ سوره توبه
محجبه نوشت :هیچی به اندازه ی اینکه فکر می کنن چادری جماعت فقیر هم هستن جالب نیست
میری تو فروشگاه میگی فلان روسری رو بیار فروشنده میگه :خانوم اینا قیمتش بالاست !!
اینم ازالطاف صدا و سیماست که هرچی فقیر و بی پوله چادریه!
بگذریم از اینکه گهگاه از چادر بر دزدی آسانتر هم استفاده می شه !!
یک سوال ریاضی از امام علی (ع)
شخصی از امام علی(ع) پرسید:عددی را به دست من بده که قابل قسمت بر 2و 3و 4و 5و 6و 7و 8و 9و 10 باشد بی آنکه باقی بیاورد.
امام علی بی درنگ به او فرمود:
” اضرب ایام اسبوعک فی ایام سنتک “
یعنی:” روزهای هفته را بر روزهای یک سال خودت ضرب کن”
سوال کننده هفت را در 360 ضرب کرد.حاصل آن یعنی 2520 بر تمام آن اعداد قابل قسمت بود بی آنکه باقی مانده بیاورد.
منبع: شرح بهایه به نقل از ترجمه کشکول شیخ بهایی
شک نکن!!
تا ظهور سه قدم بیشتر فاصله نیست:
1- اراده و تصمیم پولادین
2- ترک گناه
3- اصلاح جامعه
همین
و قدم چهارم بی شک در آغوش مهدی فاطمه هستی شک نکن شروع کن!
شک نکن…!!
شب قدر وامام زمان ،توصیه های آیت الله مصباح
وقتي ملائكه بر امام زمان نازل ميشوند، چه كاري خواهند كرد؟ قرآن ميفرمايد: «سَلامٌ هِيَ حَتّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ» از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر(عج) رسيده و به ايشان عرض سلام ميگويند. براي ملائكه توفيق و شرافتي است كه در شب قدر اجازه يابند تا به خدمت امام زمان حضرت مهدی (عج) رسيده و به ايشان اداي احترام كنند.
شب قدر همچون بار عامي است كه بزرگان و سلاطين براي زيردستان، رعايا و بندگان خود، داده و هدايايي را ميبخشيدند. خداي متعال كه ارحم الراحمين است و رحمت او قابل مقايسه با هيچ رحمت و فضلي نيست، بر امت اسلامي منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبي كه عبادت آن نيز از عبادت هزار ماه برتر است.
شبي براي تقدير امور عالم
——————————–
ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَي لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ، دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَي طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَي مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ. در دعاي 44 صحيفه سجاديه سيدالساجدين(ع) فرمود: خداي متعال براي رسيدن به رضوان خود راههايي را قرار داده كه از جمله آنها ماه مبارك رمضان است. از ويژگيهاي ماه رمضان آن است كه خداي متعال در اين ماه، شبي را قرار داده كه برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر»1. محور اين آيه شريفه شب قدر است. ليلة القدر چيست؟ و شب قدر به چه معناست؟ مفسرين دو معنا براي قدر ذكر كردهاند. نخست آنكه «قدر» را به معناي شرف و منزلت و عظمت دانستهاند. براساس اين معني شب «قدر» شرافت و عظمت ويژه و بالايي داشته و اين شب را ميتوان شب شرف ناميد. برخي ديگر، با استفاده از رواياتي دربارة ويژگيهاي شب قدر، گفتهاند «قدر» مصدري است مساوي با تقدير. معني «قَدَرَ»، «يَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»، «يُقَدِّرُ»، «تَقديراً»، هر دو به معناي «تقدير» قضا و قدر است. براساس روايات فراوان، در شب قدر، تقديرات سال آينده تعيين ميشود. البته در روايات تصريح نشده كه چون تقديرات در اين شب واقع ميشود، اين شب «ليلة القدر» ناميده شده است، چون اين دو با هم منافات ندارند كه «قدر» به معناي شرف باشد ولي تقديرات عالم نيز در اين شب انجام پذيرد.
شبي براي بخشش همه
—————————–
اينكه شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟ در كتاب فروع كافي رواياتي براي برتري شب قدر، بر ساير شبهاي سال و بلكه بر هزار ماه، كه بيش از هشتاد سال عمر ميشود، وجود دارد. عبادتي كه در شب قدر انجام ميگيرد از عبادت هزار ماه برتر است. كسي كه موفق شود در شب قدر، دو ركعت نماز بخواند مثل آن است كه در هزار ماه هر شب دو ركعت نماز بخواند. اين امتياز توفيقي است كه خداي متعال به پيغمبر اسلام و به مسلمانها عنايت فرموده است تا مردم، تشويق شده و اين شب را به عبادت بپردازند و از مزايا و بركات آن استفاده كنند. شب قدر همچون بار عامي است كه بزرگان و سلاطين براي زيردستان، رعايا و بندگان خود، داده و هدايايي را ميبخشيدند. خداي متعال كه ارحم الراحمين است و رحمت او قابل مقايسه با هيچ رحمت و فضلي نيست، بر امت اسلامي منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبي كه عبادت آن نيز از عبادت هزار ماه برتر است.
صفحات: 1· 2
جبهه وشب قدر
بسیاری از شهدا، با زبان روزه شهید شدند.
برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان
روزه می گرفتند.
اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود.
شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم.
از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته
باشند.
از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت.
به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله
نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد،
بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد.
بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را
گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل
استتار کرده بودند.
آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی
عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند.
خاطرات شهید رضا صادقی یونسی
مرد تنهای غریبه
یک مرد تنهای غریبه ، از دیگران طعنه شنیده ، داغ غریبی را چشیده ،یک عمر بی خوابی کشیده، دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده ،در شهر محنت زای کوفه ، شب گرد خسته پای کوفه ،در کوچه ها آقای کوفه ، این رهبر تنهای کوفه رد می شود از خواب شوم بی خیالی های کوفه ،سی سال اشک وبی تبسم ،سی سال درد و مرقدی گل ، سی سال تنها بین مردم، سی سال بی زهرا می خورده آب سرد ونان گندم،این آخر عشق وعبادت ،شب ها به گریه کرده عادت ، مرد میاندار رشادت ،بسته کمر بهرشهادت ،یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سمت شهادت ،با مردم از فردایشان گفت ،از آخر آخرزمان گفت،از رازهای آسمان گفت،حرف خدا را بی امان
گفت ،آرام بر بالای بام مأذنه رفت واذان گفت:الله اکبر الله اکبر
محراب آمد پیش منبر،نیت نمود:الله اکبر
با تیغ بران خصم کافر آمد به سوی فرق حیدر ، ناگه امیر لافتی در میان خون شناور شد،صدیقه پهلو شکسته ، از آسمان بازو شکسته ، فریاد می زند او شکسته ، شد جلوه ی یاهو شکسته ، فرق امیرالمومنین تا اول ابرو شکسته،عاقبت همنشین دلتنگی ، راحت از بغض بی کسی ها شد،استخوان سرش شکافت می خورد، زخم سربسته ی علی باز شد
وقت برگشت علی گریه می کرد و اشک غم می ریخت
خوب شد دستمال آوردم ورنه از زخم سر به هم می ریخت
گویا مجتبی غریبانه مادرش را به خانه برگرداند
دردهای مدینه را حس کرد
زیر لب روضه های مادر خواند
شانه ای که بلندتر شده است
بار دیگر عصای درد شده است
مرتضی خانه آمده وزینب ناگهان دید زخم بابا را
پسر کنار او افتاد وخیره شد در نگاه او
تازه این سومین غم اوست
مانده دلتنگی غم فردا
الامان از غم برادرها
وای دل از غم عاشورا
تشنه ای روی خاک افتاد
تشنه ای را سر جدا کردند
بدنش را در مقابل زینیب جابه جا کردن
یا حسین
در هجرت عشق
بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.
زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم…
امشب عجب حالی دارد حسن، نمیداند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر مینگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.
علی را در محراب عشق کشتند ،
فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شبهایشان را روشن کند .
علی غریب و تنها، شکوه در چاه میکرد، نخلستانهای کوفه هیچگاه نالههای شبانهاش را از یاد نخواهد برد .
دل آسمانیاش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند میزد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بستهاند
علی رهسپار است و دلها در پی او روان،
او میرود و حسرت ابدی جهان را فرا میگیرد،
چرا که علی یگانه بود …
«ضربت شمشیر، مرهم زخمهایش شد»
مولود خانه خدا، محبوب خدا، به سوی خانه خدا قدم برمیدارد.
دیوارها، دستان ترکخوردهشان را بالا آوردهاند تا در هیاهوی رفتن او، تلاشی برای ماندنش کرده باشند.
کوچههای آشنای کوفه، اشک میریزند. مناجات عاشقانه مولا، ریسههای نورانی این کوچههای تاریک بود و قدمهای مهربانش، فرش باشکوه خاک. شبهای کوفه، حجله حجله از آفتاب حضور او نورانی میشد؛ وقتی انبان سخاوت بر دوش، دستان نیاز را سیراب میکرد. کوفه، دردهایش را بر شانه این مرد سبک میکرد و تنهاییهایش را با حضور او مأنوس بود.
کوفه، بر قامت مولا ایستاده بود؛ بیآنکه یکبار از خود بپرسد این کیست که مرا اینچنین تاب آورده است؟!
این کیست که ناله یتیمان مرا پاسخ داده و نگذاشته هیچ تهیدستی بیپناه بماند؟!
کیست که از فانوسهای روشن هدایتش، شهر روشن شده است و خطبههای آسمانیاش، بهشت را بشارت میدهد؟
مرد میآید؛ تنها و استوار، خود، تنها سایهسار وسعت خویش است.
او نیامده بود که بماند. پرندهترینِ نسل آدم بود. چگونه میتوانست در اسارت خاک بماند؟
زهرآلودهترین شمشیر، به دستان شقیترین انسان، انتظار او را میکشید، انتظار حیدر خیبرشکن را.
باید برود؛ پس ضربت شمشیر را مرهم زخمهایش میداند؛ اگرچه هیچکس نتواند بفهمد معنای لبخند مولا در خضاب خون سرش و سرودن «فزت برب الکعبه» را.
اگرچه هیچکس نتواند لذت مرگ را در نظر مولا درک کند که مولا چرا انتظار مرگ را میکشید؟
دست نوشته ای خواندنی از دکتر شریعتی درباره شب قدر
« بسم الله الرحمن الرحیم
اناانزلناه فی لیله القدر
و ماادریک ما لیله القدر
لیله القدر خیر من الف شهر
تنزل الملائکه والروح، فیها باذن ربهم من کل امر
سلام هی حتی مطلع الفجر »
« ما «آن» را فرود آوردیم درشب قدر
و چه میدانی که شب قدر چیست؟
شب قدر از هزار ماه برتر است
فرشتگان و آن روح دراین شب فرود میآیند
به اذن خداوندشان از هر سو
سلام بر این شب تا آنگاه که چشمه خورشید ناگهان میشکافد! »
تاریخ قبرستانی است طولانی و تاریک، ساکت و غمناک، قرنها از پس قرنها هم تهی و هم سرد، مرگبار و سیاه و نسلها در پی نسلها، همه تکراری و همه تقلیدی، و زندگیها، اندیشهها و آرمانها همه سنتی و موروثی، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهای پیوسته، آشوبی، لرزهای، تکان و تپشی که همه چیز را بر میشود و همه خوابها را برمیآشوبد و نیمه سقفها را فرو میریزد. انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب وجدانهای رام و آرام، درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد، ایمان و ایثار! نشانههایی از یک «تولید بزرگ»، شبی آبستن یک مسیح، اسارتی زاینده یک نجات! همه جا ناگهان، «حیات و حرکت»، آغاز یک زندگی دیگر، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین، به سرزمین، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسانها، همه اسکلت شدهاند، فرود آمدهاند.
این شب قدر است.
شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدیر بر یک انسان نو، آغاز فردایی که تاریخی نو را بنیاد میکند. این شب از هزار ماه برتر است، شب مشعری است که صبح عید قربانی را در پی دارد و سنگباران پرشکوه آن سه پایگاه ابلیسی را! شب سیاهی که در کنار دروازه منی است، سرزمین عشق و ایثار و قربانی و پیروزی!
و تاریخ همه این ماههای مکرر است، ماههایی همه مکرر یکدیگر، سالهایی تهی و عقیم، قرنهایی که هیچ چیز نمیآفرینند، هیچ پیامی بر لب ندارند، تنها می گذرند و پیر میکنند و همین و در این صف طولانی و خاموش، هر از چندیشبی پدیدار میگردد که تاریخ میسازد، که انسان نو میآفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن میگیرد، شبی که آن روح در کالبد زمان میدمد، شب قدر!
شبی که ازهزار ماه برتر است، آنچنانکه بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود. سالهایی که آن «روح» برملتی و نسلی فرود میآید از هزار سال تاریخ وی برتر است. و اکنون، براندام این اسلام اسلکت شده، برگور این نسل مدفون و برقبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سیاهی و ظلمت و وحشتشب هست، اما شب قدر؟
شبی که باران فرو میبارد، هر قطرهاش فرشتهای است که بر این کویر خشک و تافته، در کام دانه ای، بوته خشکی و درخت سوختهای و جان عطشناک مزرعهای فرو میافتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید میدهد. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطرهای از آن برپوست تن و پیشانی و لب وچشم خویش حس نکردن، خشک و غبار آلود زیستن و مردن!
هرکسی یک تاریخ است. عمر، تاریخ هر انسانی است و در این تاریخ کوتاه فردی، که ماهها همه تکراری و سرد و بی معنی میگذرد، گاه شب قدری هست و درآن از همه افقهای وجودی آدمی فرشته میبارد و آن روح، روح القدس، جبرئیل پیامآور خدایی برتو نازل میشود و آنگاه بعثتی، رسالتی، و برای ابلاغ، از انزوای زندگی و اعتکاف تفکر و عبادت وخلوت فراغت و بلندی کوه فردیت خویش به سراغ خلق فرودآمدنی و آنگاه، در گیری و پیکار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ایثار خویش به پیام!
که پس از خاتمیت، پیامبری نیست، اما هر آگاهی وارث پیامبران است! آن «روح» اکنون فرود آمده است، در شب قدر بسر میبریم. سالها، سالهای شب قدر است، در این شبی که جهان ما را در کام خود فرو برده است و آسمان ما را سیاه کرده است، باران غیبی باریدن گرفته است، گوش بدهید، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را میشنوید، حتی صدای روییدن گیاهان را درشب این کویر میتوان شنید.
سلام بر این شب، شب قدر شبی که از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام،سلام،… تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بناگاه بشکافد، گل سرخ فلق برلبهای فسرده این افق بشکفد و نهر آفتاب بر زمین تیره ما … و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد. تا صبح بر اینشب سلام !
جمله ای زیبا از شهید آویینی
جمله ای زیبا از شهید آویینی :
شهادت در رکاب امام خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن زیباتر است.
خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است.
سخنی از شهید مطهری
شهيد مرتضي مطهری در کتاب حق و باطل نوشته:
از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمیزند اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران میشود…
این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است، تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمیکند، بلکه سنگ است که بطرف او پرتاب میشود، و این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت، متحرکند نه ساکن، باخبرترند نه بیخبرتر
تا خدا هست وخدایی می کند،مجتبی مشکل گشایی می کند
در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت
سلام بر لحظههایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانهات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیهالسلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
«حسن، یعنی نیکی و نیکوکاری و امام حسن علیه السلام همیشه اهل نیکوکاری و کارهای نیک و پسندیده بودند؛ درست مثل پدر بزرگوارشان حضرت علی علیه السلام که هیچگاه کمک به فقیران، نیازمندان و کودکان یتیم را فراموش نکرد».
کرامت و بخشندگی امام علیه السلام :
کرم و سخاوت امام حسن مجتبی علیه السلام به حدی بود که در روایت آمده است که هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت. به همین دلیل است که او را «کریم آل طه» می خوانند.
هنگامی که به ایشان عرض شد: «چرا هیچ سائلی را رد نمی کنید؟» فرمود: «من سائل درگاه خدا و راغبِ پیشگاه اویم و شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم». و نیز می فرمود: «بهترین روزهای جوانمرد روزی است که از او چیزی درخواست شود».
یادمان باشد
هرگاه يتيم بگريد عرش الهي بلرزه درآيد و خداوند گويد چه كسي بنده مرا كه در كودكي پدر و مادرش را از دست داده گريانده است. قسم به عزت و جلال خودم هر كه او را آرام كند بهشت را براو واجب نمايم.
(حضرت امام صادق علیه السلام)
شرط رسیدن به عظمت و بزرگی از دیدگاه امام حسن مجتبی علیه السلام :
چه خوب است که ما انسان ها در زندگی روزمره خود گذشت و فداکاری را پیشه خود سازیم و از کم گذشت بودن و به رخ کشیدنِ لغزش های دیگران بپرهیزیم؛ چرا که این عمل زشت ترین عیوب می باشد. اگر فردی در زندگی دارای گذشت باشد، از نظر امام حسن مجتبی علیه السلام به عظمت و بزرگی می رسد؛ چنانچه در جواب کسی که از ایشان پرسیده بود عظمت و بزرگی در چیست؟ فرموده بودند: «عظمت و بزرگی در این است که در هنگام ناداری عطا کند و از جرم و خطا درگذرد».
دنيا اگر دنياست به خاطر وجود مهرباني انسان هاي پاك و خيرخواهي است كه با تكريم ديگران خصوصا ايتام و مظلومان ثواب دنيوي و اخروي را نصيب خود مي كنند و از هر لحظه زندگي به دليل مهرباني و احسانشان لذت مي برند و با كسب آرامش و امنيت ناشي از عمل خيرخواهانه خود زندگي خود و فرزندانشان را بيمه مي نمايند.
خوشا به حال اين انسانها كه خيرخواهي را منشا انفاق و نيكي خود قرار داده اند و مهرباني را صميمانه بذل مي نمايند.