دلم تنگ شده است
24 مرداد 1391
دلم تنگ شده
تـــــنـــگــــــــــ
شـــــــــده
اینجا دور از شلوغی حرمت دارم خفه می شم
دارم خفه می شم از بغض
تو اصلا جای من …حالا بگو با من چه خواهی کرد ؟؟؟
گریه می کنم بگذار به حساب دختری ایستاده رو به روی ضریح
که شلوغی ضریحت دلش را می لرزاند و زیر لب زمزمه می کند:
“کمتر از آهو که نیستم …میشه ضامنم بشی ….”