خاک بهشت
معلم به شاگردانش گفت:
هر کس از من نمره ۲۰ می خواد باید برای من یک مشت خاک بهشت بیاره !
فردای اون روز دانش آموز یک مشت خاک با خود آورد!
معلم با خود گفت این حتما دروغ می گوید!
از اون پرسید : این خاک را از کجا آوردی؟
او گفت: از زیر پای مادرم…..
( وَ وَصَّيْنَا اَلْإِنْسٰانَ بِوٰالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلىٰ وَهْنٍ وَ فِصٰالُهُ فِي عٰامَيْنِ أَنِ اُشْكُرْ لِي وَ لِوٰالِدَيْكَ إِلَيَّ اَلْمَصِيرُ ﴿۱۴﴾لقمان)
اشک های یوسف زهرا در برابر خنده های شیاطین
روزی یکی از نیروهای شیطان رو به او کرد و گفت:
فرمانده چرا اینقدر خوشحالی،مگر گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟
شیطان جواب داد:
امام اینها که بیاید ،عمر ما تمام میشود.
اینها را که غافل کنیم
امامشان دیرتر می آید..!
دوباره پرسید:
آیا ما موفق بوده ایم؟
شیطان خنده ای کرد و گفت:
مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی..؟
مگر صدای طلب استغفار او را نمیشنوی!؟!.
شگردهای شیطان ؛آیت الله علامه مصباح یزدی
یاد اموات با ذکرصلوات
مرحوم حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره):
ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
گاهی من برای اموات صلوات را هدیه میکنم و اثرات عجیبی هم دیدم.
خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
کسی میگفت: مادرم چندسال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت:
پسرم! هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛ بهترین هدیه که به من می دهی، این ذکر است.
بهترین زمان استغفار
در محضر آیت الله بهجت:
گفتندتوصیه شده است که بهترین وقت استغفار،
سحرگاهان به ویژه سحر جمعه است
تا جایی که استغفار کنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار می گیرند.
شبی که مرحوم مجلسی علامه شد!
یکی از رفتارهای اشتباه مسلمین در دعا کردن این است، غالباً زمانی سراغ خداوند و درخواست از او میروند که غرق در مشکلات مادی و معنوی فراوانی شدهاند و کمتر پیش میآید برای پیشرفت مسائل معنوی خود در زندگی، دعا کنند.
ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ (غافر/60)
مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم
مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شبها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود.
فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهوارهاش مواجه شدم و بیدرنگ گفتم: پروردگارا! بهحق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمهشب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیتهای مهم مرجعیت و مسافرتهای مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود 110 جلد میباشد.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بااقتباس از کتاب نماز خوبان
تشرف مرد صابونی خدمت آقا امام زمان عج
شخص عطّاری از اهل بصره میگوید:روزی در مغازه عطّاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکّان من وارد شدند.
وقتی به طرز صحبت کردن و چهرههایشان دقّت کردم، متوجّه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم،
ولی جوابی ندادند.
من اصرار میکردم، ولی جوابی نمیدادند.
به هر حال من التماس نمودم، تا آنکه آنها را به رسول(صلی الله علیه و آله) و آل اطهار آن حضرت قسم دادم.
مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند:
ما از ملازمان درگاه حضرت حجّت(عج) هستیم.
یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است، لذا حضرت ما را مأمور فرمودهاند که سدر و کافورش را از تو بخریم.
همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرّع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید
گفتند:
این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرمودهاند، جرئت این جسارت را نداریم.
حکم عدول از نماز جماعت به فرادی
آیت الله خامنه ای: اشکال ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی: فرادی کردن جایز نیست.
آیت الله سیستانی : بنا براحتیاط واجب نماز اشکال دارد (هم فرادی و هم جماعت )
حدیث معرفت امیرالمومنین"ع"
حضرت امیرالمومنین علی (علبه السلام) میفرمایند:
خدای تعالی درجای دیگرازکتاب عزیز خویش درمورد
نبوت حضرت محمد"ص"و ولایت من می فرماید:
وچه چاه های آب که معطل ماند
وچه قصرهای عالی که “بی صاحب گشت".
پس مراد ازقصر،حضرت محمد"ص"ومقصود ازچاه معطل"ولایت من” است که آنرا"معطل” گذاشتند و"انکار” نمودند.
حدیث معرفت امیرالمومنین"ع”
تلنگر...
گویند :
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای . . .
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
بالابردن ظرفیت روح
چه کنیم تا روح ما بزرگ و ظرفیت ما زیاد شود؟
پاسخ : حضرت علی (علیه السلام) به همام میفرماید:
عظم الخالق فی انفسهم و صغر ما دون ذلک ( نهج البلاغه،خطبه 193.)
یعنی چون خداوند در روح آنها عظمت دارد، غیر خدا هرچه باشد کوچک جلوه میکند. تا وقتی روی زمین هستیم، یک هکتار زمین برای ما بزرگ است، اما اگر سوار هواپیما شدیم هرچه هواپیما بالاتر برود، این قطعه زمین برای ما کوچکتر میشود.
اگر توجهی به پولهای موجود در بانک بکنیم، سرمایه خود را ناچیز خواهیم دید. اگر به تسبیح گفتن همه موجودات توجه داشته باشیم، گفتن چند سبحان الله را چیزی نمیدانیم.
اگر به کتابخانههای بزرگ و مهم دنیا نگاه کنیم، مطالعه چند کتاب ما را مغرور نخواهد کرد.
وقتی به امام سجاد (علیه السلام) گفتند: چرا اینقدر عبادت میکنی؟
فرمود: عبادت من کجا و عبادت علی بن ابیطالب کجا!
خداوند در قرآن به پیامبرش میگوید: یادی از سختیهای انبیای گذشته کن تا سختیها برای تو آسان و سبک شود.
آری، اگر به پشت سر نگاه کنیم و راه رفته را ببینیم مغرور میشویم، باید به راه نرفته نظر دوخت تا به فکر رفتن بیفتیم.
حجت الاسلام قرائتی
مدیون خون شهداهستیم....
شهیدسید مرتضی آوینی:
شیوهای كه امروز نظام جمهوری اسلامی را همچون شمسی حیاتبخش، بر آفاق امید مستضعفین و مظلومان سراسر جهان طلعت بخشیده است و اینهمه را ما بهراستی مدیون خون شهدا هستیم.
کتاب گنجینه ی آسمانی / ص 270
فشارقبر
آیا واقعاً دیوارهای قبر به هم نزدیک شده و به مرده فشار می آورند؟
علامه طباطبایی (ره):
برای روح که از بدن مفارقت نمود تمثّل می شود که گویا قبر، او را فشار می دهد، نه این که حقیقتاً قبر جسد را فشار دهد. چنانکه امور دیگر که بنابر روایات در قبر رخ می دهد از قبیل نشستن در قبر، و خوردن سر مرده به سنگ لحد و غیره به مرده فشار وارد می کند. و اینها همگی تمثّل است.
رخ شاد، محمد حسین؛ در محضر علامه طباطبایی(ره) پرسشها و پاسخهای اعتقادی
بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.
جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.
آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.
بصیرت یعنی؟
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله) :
شناخت زمان؛
شناخت نیاز؛
شناخت اولویت؛
شناخت دشمن؛
شناخت دوست؛
شناخت وسیله هائی که
درمقابل دشمن بایدبکار برد؛
این شناخت ها،"بصیرت “ست.
بهلول و هارون الرشید
روزی هارون الرشید به بهلول خطاب کرد:
آیا میخواهی خلیفه باشی؟
بهلول گفت: دوست ندارم!
هارون گفت چرا؟
بهلول پاسخ داد: برای اینکه من به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیدهام ولی خلیفه تا به حال فوت دو بهلول را ندیده است…!
جواب ابلهان خاموشی است
روزی شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد .
روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید .از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند.
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.
والدین و احترام به آنها
سفارش قرآن آن است که وقتی والدین به سن پیری و از کار افتادگی رسیدند و به سرپرستی و صبر و حوصله بیشتری نیاز دارند، فرزندان اظهار خستگی نکنند و در برابر آنها از واژه “اف” استفاده نکنند:
وَ قَضَی رَبُّکَ اَلاّ تَعَبُدُوا اِلاَّ اِیَّاهُ وَ بِالوالِدَیْنِ اِحْساَناً، اِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدَهُمَا اَوْ کِلاَهُمَا فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنَهَرَهُما وَ قُلْ لَهُما قَولاً کَرِیمَاً وَ اخْفِضْ لَهُما جَنَاحَ الَّذلِّ مِنَ الْرَحْمَةِ وَ قُلَ رَبِّ ارْحَمَهُما کَمَا رَبَّیَانیِ صَغیراً؛
پروردگار تو فرمان داد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید و چون به پیری رسیدند، با ایشان به درشتی و به دور از ادب سخن مگو، بلکه سخن با آنها آمیخته با احترام باشد و از روی لطف و رأفت در برابر آن دو تواضع و فروتنی کن و دعاگویشان باش، بگو: پروردگارا! من و والدین مرا مورد لطف قرار ده چنان که از کودکی مرا پرورش داده اند.(اسراء، 24-23 )
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمود:
لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَیئَاً هُوَ اَدْنیَ مِنْ اُفٍّ لَنَهیَ عَنهُ وَ هُوَ مَنْ اَدْنَی العقوقِ وَ مَنِ الْعُقُوقٍ اَنْ یَنْظُرَ الرَجُلُ الِیَ وَالِدَیهَ فَیَحِدَ اَلنَظَرَ اِلَیهِ؛
عجایب اسرارالهی
ابن عباس نقل میکند:عده ای از اهل کوفه از بزرگان شیعه ازامیرالمومنین"ع"درخواست کردند که از عجایب اسرارالهی به آنها نشان دهد.
حضرت امیر"ع"فرمودند:
شما تحمل دیدن یکی از آنها را ندارید و کافر می شوید.
گفتند:
ماشکی نداریم که توصاحب اسرار هستیآنگاه از میان آنها هفتاد نفر را انتخاب کرد و آنها را به پشت کوفه بیرون برد سپس دو رکعت نماز خواند و کلماتی را گفت و بعد فرمودند:
نگاه کنید وقتی نگاه کردند دیدند درختها و میوه ها است به طور خیلی واضح و روشن بهشت را مشاهده کردنداز میان آنها کسی که بهترین گفتار را داشت گفت: