تلنگر...
در سال قحطی ، عارفی غلامی را دید، که شادمان بود.
پرسید: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟
گفت : من غلام اربابی هستم ،که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد .
عارف گفت : از خودم شرم دارم ،که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و
من «خدایی» دارم،که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم…
علت ویرانی ملت ها
انوشیروان از بزرگمهر پرسید: ملک ایران چگونه ویران شود؟
وی پاسخ داد :
کارهای بزرگ را به دست آدمهای کوچک بده
و آدم های بزرگ را تحقیر کن، ملک خود به خود ویران شود .
پهلوانی یعنی....
پوریای ولی؛ در شهرها میگشت و با قهرمان هر دیاری کشتی میگرفت و چنین زندگی میگذرانید. او به اصفهان رفت ،تا با ناموری از آن دیار مبارزه کند.
زمان مبارزه دو قهرمان معین شد و به اطلاع عموم مردم رسید.
روزی قبل از کارزار، پوریا از کوچه ای میگذشت. پیرزنی حلوای نذری به او تعارف نمود.
پوریا پرسید: برای چه نذر کرده ای؟ پیرزن گفت: فرزندم با پهلوان پهلوانان کشتی میگیرد، اداره زندگی من و خانواده خودش با اوست، نذر کرده ام پیروز شود، تا جیره ما قطع نگردد.
این سخن پوریا را تکان داد، او متحیر مانده بود چه کند؟ آیا آنطور که میخواهد کشتی بگیرد و پیروز از میدان درآید و امید این پیرزن را قطع نماید یا فرمایش مولای متقیان علی علیه السلام که فرمود:
شجاع ترین مردم کسی است که،بر نفس خود چیره شود، عملی سازد.
به هر حال وقت مبارزه فرا رسید، دو قهرمان در مقابل هم قرار گرفتند. پوریا حرکتی چند انجام داد، متوجه شد حریفش قدرت چندانی ندارد، ولی بر نفس خود چیره گشت و شجاعانه بر وسوسه ها فائق آمد و با حرکاتی نمایشی خود را به زمین زد و پهلوان اصفهانی بر سینه وی نشست، وی در آن حال به حضور حق عرضه داشت: خدایا برای تو بود، بپذیر!
منبع : غضنفری، علی؛ اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی، ج 1، ص: 480
راهکار تقویت اقتصادداخلی از نگاه علمايشيعه
120 سال پیش یکی از علمایاصفهان، آیت الله حاج آقا نوراللهـاصفهانی، موارد ذیل را بعنوان راههای تقویتاقتصادداخلی بیان کرد:
ایجاد امنیت برای سرمایهگذاري داخلي
تأسيس و تقويت کارخانجاتداخلي
تقويت کشاورزي از طريق علمي
توازن صادرات و وارداتممانعت از خروج ثروت ملي و سرمايهگذاري دربانکهايخارجي
باید اسباب کسب و تجارتداخله را فراهم آورد که از اول صادراتمملکت بقدرواردات باشد که این قدر پول از ایران خارج نشود. نقره هم مثل طلا در ایران حکم عنقا را پیدا نکند و بالمره سرمایه تجارت از دست نرود … باید به رعایا اطمینان داد که پولهای خودشان را به کار بیندازند و اشخاص که در خارج رفتهاند تجارت و صناعت مینمایند به مهمانی و امنیتتامه به مملکت وارد کرد. و آنها را تشویق کرد تا فوائد تجارت و مناعت آنها عاید مملکت شود.
نروند پولهای خودشان را در بانکهای خارجه از قرار صد، پنج بگذارند و در داخله پول نابود شود … اگر کارخانه ریسمان و نساجی داشتیم … قهراً رفع حاجت و مزید ثروت و ترقیمملکت میباشد و هم فلاحت که در واقع معدن معتبر ایران است … اسباب هزارگونه ثروت بود.
مهدي ابوطالبي، عالمان شيعه و صيانت از سرمايههاي ملي، ص 49
حکایت جوان گناهکار
«ﻣﻼ ﻓﺘﺢﺍﻟله ﻛﺎﺷﺎﻧﻰ» ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﻨﻬﺞ ﺍﻟﺼﺎﺩﻗﻴﻦ، ﻭ «ﺁﻳﺖ ﺍﻟاﻪ ﻛﻠﺒﺎﺳﻰ» ﺩﺭ
ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻧﻴﺲ ﺍﻟﻠﻴﻞ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ:
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ «ﻣﺎﻟﻚ ﺩﻳﻨﺎﺭ» ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺍﺯ ﺯﻣﺮﻩ ﺍﻫﻞ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﻭ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ.
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻟﻮﺩﮔﻰ ﺍﻭ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﺠﻬﻴﺰ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﺎﻥ ﭘﺴﺘﻰ ﻭ
ﻣﺤﻞّ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻟﻪﺍﻯ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅﻳﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺑﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺪﻥ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ
ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻏﺴﻞ ﻭ ﻛﻔﻦ ﺩﺭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﻛﺎﻥ ﺩﻓﻦ ﻛﻦ.
ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: ﺍﻭ ﺍﺯ
ﮔﺮﻭﻩ ﻓﺎﺳﻘﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﻛﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻘﺮّﺏ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺍﺣﺪﻳّﺖ ﺷﺪ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺁﻣﺪ: ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﮔﻔﺖ:
ﻳﺎ ﻣَﻦْ ﻟَﻪُ ﺍﻟﺪُّﻧﻴﺎ ﻭَ ﺍﻵﺧِﺮَﺓُ ﺇﺭْﺣَﻢْ ﻣَﻦ ﻟَﻴْﺲَ ﻟَﻪُ ﺍﻟﺪُّﻧﻴﺎ ﻭَ ﺍﻵﺧﺮَﺓُ.
ﺍﻯ ﻛﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ، ﺭﺣﻢ ﻛﻦ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻪ ﺁﺧﺮﺕ.
ﻣﺎﻟﻚ،ﻛﺪﺍﻡ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻧﻜﺮﺩﻳﻢ؟
ﻭ ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺎﺟﺘﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﻧﺎﻟﻴﺪ ﻛﻪ ﺣﺎﺟﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻳﻢ؟» .
اگر «مهماننوازی» باعث ظلم به همسر باشد، مهمان نوازی نیست.
استادشهیدمطهری(ره):
بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان میبندیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه مرد باز است! همیشه یک مهمان میآید و دیگری میرود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْخواب هم به خانهاش دعوت میکند.
این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یک ملاحظهای را نمیکنیم. بسا هست که به آن زنی که در خانه ما هست - که ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر میلش باشد، در خانه ما کار کند - فشارها و زحمتهایی را تحمیل میکنیم و اسمش را «مهماننوازی» میگذاریم و میگوییم: درِ خانه ما باز است و ما مهماننواز هستیم! مهماننوازیای که مستلزم ظلم به یک انسان باشد، مهماننوازی نیست.
انسان کامل، ص263
تلنگر....
بزرگی می گفت :
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند، شما اول برای کناریتان بر میدارید، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی میدهید …
دقت کنید، تا زمانی که برای دیگران برمیدارید سبد مقابل شما می ماند … ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به طرف نفر بعد می برد …
نعمتهای خدا نیز اینطور است ،
با بخشش، سبد را مقابل خود نگه دارید
زندگی کردن با استانداردهای خدا بسیار زیبا خواهد بود.
اجازه پدر برای عقد دختر باکره رشیده
سوال: آیا اجازه پدر برای عقد دختر باکره بالغه رشیده شرط است؟
پاسخ: در ازدواج با دختر باکره بالغه غیر رشیده، به فتوای تمام مراجع، اذن از ولی دختر لازم است و بدون اذن ولی دختر، عقد باطل است.
اما عقد دختر باکره بالغه رشیده:
آیات عظام: امام، نوری و زنجانی: باید اجازه بگیرد.
آیات عظام: خامنه ای، خویی، وحید، صافی و تبریزی: بنابر احتیاط واجب، اجازه بگیرد.
آیت الله سیستانی: اگر با والدین زندگی می کند و مستقل نیست، اذن ولی بنابر فتوا لازم است و اگر کلاً از خانواده جدا شده و عرفاً مستقل است و زندگی دیگری دارد، اذن بنابر احتیاط واجب است.
آیت الله مکارم: معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند. و از این سن به بالا به شرط اینکه دختر، فرد هوشیاری باشد و بتواند تصمیم بگیرد و مصلحت خود را تشخیص دهد، اجازه پدر لازم نیست.
توجه:
در این مسأله فرقی بین عقددائم و موقت (متعه یا همان صیغه) نیست. حتی اگر در ضمن عقد شرط شود که همبستری صورت نگیرد. (باز هم حکم همین است)
——————–
منبع: توضیح المسائل مراجع، م 2376؛ استفتائات جدید رهبری، س 455؛ توضیح المسائل آیت الله نوری، م 2372؛ توضیح المسائل آیت الله مکارم، م 2037 (توجه: نظرات آیات عظام نوری و مکارم اخیرا تغییر کرده است).
به سوی آرامش
هرگز نگوئیم: “خسته ام..!”
زیرا اثبات میکنیم ضعیفیم؛
باید گفت: نیاز به استراحت دارم.
هرگز نگوئیم: “نمی توانم..!”
زیرا توانمان را انکار میکنیم؛
باید گفت: سعیام را میکنم.
هرگز نگوئیم: “خدایا پس کی؟
زیرا برای خداوند، تعیین تکلیف میکنیم؛
باید گفت: خدایا بر صبوریمان بیفزا.
هرگز نگوئیم: “حوصله ندارم..!”
زیرا برای سعادتمان ایجاد محدودیت میکنیم؛
باید گفت: باشد برای وقتی دیگر..
هرگز نگوئیم: “شانس ندارم..!”
زیرا به محبوبیتمان در عالم، بی حرمتی میکنیم؛
باید گفت: حق من محفوظ است!…
آرامش را باید اول از خودمان شروع کنیم…
دلیل آسایش امروزمونو فراموش نکنیم
هشدار از غرور زدگيها
امیرالمومنین علی علیه السلام:
برهان گناهكار، نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده اي بي اساس تر، و خوشحالي او از عدم آگاهي است.
اي انسان! چه چيز تو را بر گناه جرات داده؟ و در برابر پروردگار مغرور ساخته؟ و بر نابودي خود علاقمند كرده است؟
آيا بيماري تو را درمان نيست؟ و خوابزدگي تو بيداري ندارد؟
چرا آنگونه كه به ديگران رحم مي كني، به خود رحم نمي كني؟
چه بسا كسي را در آفتاب سوزان مي بيني بر او سايه مي افكني يا بيماري را بنگري كه سخت ناتوان است از روي دلسوزي بر او اشك مي ريزي، چه چيز تو را بر بيماري خود بي تفاوت كرده؟
و بر مصيبتهاي خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالي كه هيچ چيز براي تو عزيزتر از جانت نيست!
چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهي مبتلا شده اي؟
پس سستي دل را با استقامت درمان كن و خوابزدگي چشمانت را با بيداري برطرف كن و اطاعت خدا را بپذير و با ياد خدا انس گير و ياد آر كه تو از خدا روي گرداني و در همان لحظه او روي به تو دارد و تو را به عفو خويش مي خواند و با كرم خويش مي پوشاند! در حالي كه تو از خدا بريده و به غير خدا توجه داري!
پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا! و چه ناتوان و بي مقداري تو كه بر عصيان او جرات داري در حالي كه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده و در گستره رحمت او آرميده اي
نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرار تو را دريده است. بلكه چشم بر هم زدني، بي احساس خدا زنده نبودي يا در نعمت هاي او غرق بودي يا گناهان تو پرده پوشي شد و يا بلا و مصيبتي را از تو دور ساخته است، پس چه فكر مي كني! اگر او را اطاعت كني؟
بخدا سوگند! اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانايي و قدرت برابر بودند وجود داشت تو نخستين كسي بودي كه خود را محكوم مي كردي، بر زشتي اخلاق و نادرستي كردار.
نهج البلاغه، خطبه ۲۲۳
گزیده ای ازسخنان مهم رهبر انقلاب در حرم مقدس رضوی..
صلوات هنگام بوییدن گل
ابوهاشم جعفری حکایت کند:
روزی در محضر شریف امام هادی علیه السلام شرفیاب شدم، کودکی وارد شد و شاخه ی گلی را تقدیم آن حضرت کرد.
امام علیه السلام آن شاخه ی گل را گرفت و بوئید و بر چشم خود نهاد و بوسید؛ و سپس آن را به من اهداء نمود و اظهار داشت:
هر که شاخه ی گلی را ببوید و بر چشم خویش بگذارد و ببوسد و سپس صلوات بر محمد و آلش فرستد، خداوند متعال حسنات بیشماری را در نامه ی اعمالش ثبت می نماید؛ و نیز بسیاری از خطاها و لغزش هایش را مورد عفو قرار میدهد
کافی، ج 6، ص 525، ح 5
دعای تحویل سال» به چه حقیقت مهمی اشاره میکند؟
در آغاز این دعا، خدا را «مُقَلِّبَ الْقُلُوب» میخوانیم. امام صادق(ع) میفرماید: «تکاندادن کوهها آسانتر از جابهجایی دلهاست» قلب انسان بهسادگی تغییر نمیکند؛ این قلب، اختیارش دست خداست.
کسی نمیتواند بر دل دیگران و حتی بر دل خودش بهسادگی تسلط پیدا کند؛ امتحان کنید! آیا میتوانید قلب خود را متحول کنید؟!
«تغییر دل» کاری است که جز خدا کسی نمیتواند انجام دهد. قدرت خدا را در آسمانها و دریاها میتوان دید، اما بالاتر از همه، قدرتش را در تکاندادن دلها میتوان دید!
اگر دیدی یک کار خوب یا یک روش زندگی، برایت دلزدگی دارد، برای حل ریشهای مشکلت بگو: «خدایا کاری کن که به این کار، دل بدهم» مثلاً اگر عبادت را دوست نداری، برو درِ خانه خدا و بگو: «خدایا مرا عاشق عبادت قرار بده»
بعضیها آنقدر که از این و آن سؤال میکنند «چطور به نماز علاقهمند شوم؟» آنقدر از خدا نمیخواهند که «خدایا میشود مرا عاشق نماز قرار بدهی؟»
علیرضا پناهیان - نوروز ۹۴
ندانستن قبله در هواپیما
سؤال: چنانچه نماز در هواپیما مانع استقرار و طمأنینه نشود و سایر شرایط، مثل قیام و رکوع و سجود مراعات گردد ولی جهت قبله را ندانند، آیا نماز در هواپیما جایز است و وظیفه چیست؟
پاسخ: اگر می تواند علم و اطمینان به قبله پیدا کند و نماز را در وقت بخواند، باید صبر کند ولی اگر نماز قضا می شود به هر طرف که گمان بیشتر دارد، نماز بخواند و اگر هیچ راهی برای یافتن جهت قبله ندارد و گمانش هم به هیچ طرف نمی رود بنابر احتیاط باید به چهار طرف نماز بخواند و اگر برای چهار طرف وقت ندارد، به هر اندازه که وقت دارد نماز بخواند.
سایت آیت آیت الله خامنه ای – احکام نماز leader.ir
حکایت تنهاترین نهنگ دنیا
تنهاترین نهنگ دنیا، عنوانی بود که نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۴ به یک وال آبی داد.
نهنگی که دانشمندان او را از سال ۱۹۹۲ تحت نظر داشتند تا بالاخره علت تنهاییاش را کشف کردند.
نهنگ ۵۲ هرتزی، نامی بود که دانشمندان پس از ضبط صدایش برای او در نظر گرفتند. محدوده صوتی آواز والهای آبی بین ۱۵ تا ۲۰ هرتز است در حالی که آواز این نهنگ فرکانسی معادل ۵۲ هرتز داشت، در نتیجه توسط هیچ نهنگ دیگری قابل شنیدن و شناسایی نبود.
این داستان شاید حکایت تنهایی خیلی از ما باشد، سخن گفتن و زیستن در آواها، رویاها و دنیاهایی که توسط دیگران قابل دیدن، شنیدن و درک کردن نیست.
رابرت سانچز
باطل کردن روزه قضا
سؤال: آیا کسی که روزه قضا گرفته، می تواند آن را به جهتی باطل کند؟
پاسخ: اگر پیش از ظهر باشد، اشکال ندارد؛ ولی باطل کردن آن بعد از ظهر جایز نیست و اگر چنین کند، باید کفّاره بدهد و مقدار آن پرداخت ده مُدّ طعام به فقیر (هر نفر یک مُدّ) است و اگر ندارد سه روز روزه بگیرد که بنا بر احتیاط واجب پی در پی باشد.
سایت آیت آیت الله خامنه ای
احکام روزانه - leader.ir
الهی...
الهی…
کجا این دل ما را جز نگاه تو درمانیست
و کجا این دل تشنه را جز ابر احسان تو بارانی
ای زیبای زیبادوست!
ای دلربای دلکش آفرین!
ای معبودم!…
چه لذت بخش است گذر نسیم یاد تو بر دلها،
چه زیباست پرواز خاطر تو بر قلبها،
وچه شیرین است پیمودن اندیشه در جاده ی غیب ها بسوی تو،
سبحانا
“ای یگانه معبودم”
در کنارمان بگیر و دامنت را پناه جاودانه مان ساز
بار الها….
تو را سوگند به رحمت بی منتهایت،
رهایمان نکن