شبهات فاطمیه
شيعه مدعی است فاطمه زهرا س را مورد اهانت قرار داده، پهلوي او را شكستند و خواستند خانه اش را آتش بزنند، سؤال اين است، علي که به ادعاي شیعیان، شجاع ترين فرد عرب بود چرا از همسرش دفاع نکرد؟!
پاسخ:
1. اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وا مىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
2. امام علی (علیه السلام) در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.
افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.
3.کار امیرالمومنین (علیه السلام)هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعدهگاه شما بهشت است.» در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود.
4. دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست.
خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص73.
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568.
الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7، ص 712.
امتحان
استادپناهیان:
خدا از بندگان خود دائما امتحان میگیرد، ولی امتحانات بیش از اینکه برای آزمودن باشد، برای آموزش دادن است.
برای اینکه روحیه بگیریم امتحان آسان میگیرد.
برای آنکه مغرور نشویم، امتحان سخت میگیرد.
ولی با امتحانات به دنبال رفع تمام عیوب ماست.
زمانِ امتحان که تمام بشود ، از این دنیا میرویم.
نکوهش خیانت کاران
امیرمومنان فرمودند:
فَأَجْمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَي أَنِ اخْتَارُوا رَجُلَيْنِ فَأَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَنْ يُجَعْجِعَا عِنْدَ الْقُرْآنِ وَ لَا يُجَاوِزَاهُ وَ ….
رأي جمعيت شما در صفين يكي شد كه دو مرد را به داوري برگزينند (ابوموسي اشعري، عمروعاص) و از آن دو پيمان گرفتيم كه در برابر قرآن تسليم باشند، و از آن تجاوز نكنند،
زبان آن دو با قرآن و قلبهايشان پيرو كتاب خدا باشد، اما آنها از قرآن رويگردان شدند،
حق را آشكار مي ديدند و ترك گفتند كه جور و ستم، خواسته دلشان، و كجي و انحراف در روش فكريشان بود.
در صورتيكه پيش از صدور راي زشت و حكم جائرانه، با آنها شرط كرده بوديم كه به عدل حكم نموده و به حق عمل كنند،ما به حقانيت خود ايمان داريم در حالي كه آن دو از راه حق بيرون رفتند و حكمي بر خلاف حكم خدا صادر كردند.
خطبه 177
اقتصادمظفری وقیمت گوشت
در کتـاب مظفرنامـه چنیـن حکایت شـده کـه در ایران گوشت از قـرار هـر کیلـو دو ریال “قِران” بوده، روزی قصابیهای تهران خودسرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مردم چون چنین دیدند عصبانی شدنـد و به خیابان ها ریخته و بر علیه قصاب ها شعار دادند.
این خبر به گوش مظفرشاه رسید و اعضا دولت بــرای آرام کــردن مـردم از او کمـک خـواستـنـد. سلطان فکری کرد وگفت بروید و به قصاب ها بگویید گوشت را دو ریـال گران تر از آنچه خود گران کرده اند به مردم بفروشند.
یعنــی هر کیلو گوشت شد از قراری پنج ریال. مردم چون دیدند قیمت گوشت بالاتر رفته ایـنبــار به خیــابان ها ریخته و مغازه ها را به آتش کشیدند . هیئت دولت نزد قبله عالم رفتند و به عرض همایــونی رساندند که تدبیـر شاه شاهان کارساز نشد و مردم این کردند و آن نمودند.
این دفعه مظفرالدین شاه گفت حالا بروید و یک ریال گوشت را ارزانتر کنید یعنی هرکیلو گوشت شد چهار ریال و مردم هم پس از آن چون دیدند گوشت یک ریال ارزانتر شده برای سلامتی شـاه دسـت به دعـا شدنـد. بـه ایـن اقتصـاد مظفـری گفته میشود.
اعتمادکن به....
اﻋﺘﻤﺎﺩﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ
ﺁﺏ، ﻧـﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﻗﻌـﺮ ﭼــﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨـﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐـﺮﺩ…
ﺍﻋﺘﻤـﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میتوانـد ﺍﺯ ﯾﮏ
ﺿـﺮﺑـﻪ ﻋﺼـﺎ ﮐـﻪ ﺑـﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿـﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘـﻪ
میشودﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ
ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳـﻨﮓ ﺑﺨـﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ …
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میتواند ﻓﺮﻋﻮﻥ
ﺭﺍ ﺩﺭﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ
ﺍﻣـﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿـﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ میان ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟـﻢ
ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ . اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ
اولین و آخرین نماز یک شهید
یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا شهید چمران دیدش، دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه.
به غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه.
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه. یه دفعه داد زد کچل با توأم!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه:
میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده ای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
شهید چمران: اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم.
رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود،
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد،
رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید…!
چرا عبادت خدا همه را آدم نمیکند؟
استاد پناهیان:
عبادت وقتی آدم را متواضع نکرد، این آدم مثل بمبی است که آمادۀ انفجار است؛ از اینها باید ترسید!
عبادت بناست تکبر ما را از بین ببرد، لذا کسی که عبادت کرد و تکبرش از بین نرفت؛ آدم خطرناکی میشود.
وقتی گریه و روضۀ حسین(ع) رونق پیدا کرد، طبیعی است بعضیها نان حسین(ع) را بخورند ولی به مرام حسین(ع) خیانت کنند.
مشکل اصلی در آخرین مراحل انتظار، مواجهۀ حق با «خوبان منحرفشده» است و الا باطلِ محض در مقابل حق، تاب مقاومت ندارد.
امام باقر(ع): قومی در آخرالزمان هستند که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمیدانند،مگر هنگامی که هیچ ضرری به آنها نرسد!
طرف میداند برخی همکاران ادارهاش زد و بند میکنند ولی نهی از منکر نمیکند و از آن طرف دور میزند میرود مجلس روضه!
وضعیت اقتصادی پهلوی به روایت سفیر وقت انگلیس در ایران
آنتونی پارسونز: سیاستهای اقتصادی شاه برای مردم “آسایش” و “خوشبختی” به همراه نداشت.
سر آنتونی پارسونز، سفیر کبیر سابق انگلستان در ایران که از سال 52 تا 57 عهدهدار این سمت بود، در بخشی از خاطرات خود درباره وضعیت اقتصادی رژیم پهلوی مینویسد: زمان زیادی طول نکشید که فهمیدم سیاستهای شاه، هرچه که برای مردم به ارمغان آورده باشد، آسایش و خوشبختی به همراه نداشته است؛ حداقل در رابطه با مردم تهران که چنین بود. یورش به سوی آنچه “تمدن بزرگ” خوانده میشد، جای آرامش و تانی فرهنگ اسلامی را گرفته بود و سرزندگی، شادابی و هیجانی که قاعدتا در یک جامعه در حال پیشرفت سریع هم مورد انتظار است نیز در این شهر دیده نمیشد.
رونق اقتصادی که از اوایل سال 1974 آغاز شد به تنگناها و تناقضاتی دامن زده بود. تزریق درآمدهای حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر 1973 به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و گرانی بالایی را موجب شده بود که گرچه مقامات دولتی نرخ سالیانه آن را 20 درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.
برگرفته از کتاب “غرور و سقوط ایران 1352 تا 1357
علت عظمت وبزرگی صلوات
از بزرگی پرسيدند چـرا اينقـدر ذکر صلوات در منـابع دينى مـا تأکيد شـده است و بـراى آمرزش گناه، وسعت روزى ، صحت و سلامتى ، گشايش در کارها صلوات تجويز کرده انـد ، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
فـرمود اگـر به قرآن نگاه کنید فقط يـک جا در قـرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجهى خودش ميکند.
يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و باهم در يک کارى مشارکت کننـد و آن آيه این است: انّ الله و ملائکته يصلّون علی النبی يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما هست.
خـداونـد و ملائکه اش براى پيامبر اکرم صل الله علیـه و آله صلـوات ميفرستـنـد شمـا هـم بيايـيـد و همــراهـى کنيـد . عـلّت عظمـت و بــزرگى ذکـر صلوات همين است که انسان را يک باره تاکنار خداوند بالا ميبرد.
چهار شرط قبولی اعمال و عبادات
نمازاول وقت مانع ملک الموت
داستانی شگفت انگیز از زندگی شخصی که نماز اول وقت او مانع عزرائیل میشود و اجازه نمیدهد که عزرائیل جان او را بگیرد
آیت الله حق شناس:
آی رفقایی که به نماز اول وقت عادت کرده اید، همین نماز اول وقت شما را نزد ملک الموت شفاعت می کند.
یک کسی گفت: من یک کسالتی داشتم، گفت: اشتهای زیادی به گوشت پیدا کرده بودم، گفتم: یک لقمه گوشت به من بدهید! گفتند: اگر ما به تو گوشت بدهیم؛ تو از بین خواهی رفت. گفت: بالاخره آهسته، بدون اینکه کسی بفهمد، محل گوشت کوبیده را پیدا کردم و از آن خوردم! تا خوردم، دل درد سختی گرفتم! طبیب آمد و آهسته به اطرافیان من گفت: این مریض چه کار کرده که در مخاطره افتاده است؟
گفتند: از خودش بپرس. به طبیب گفتم؛ آقا من گوشت خورده ام. طبیب گفت: امیدی به درمانت نیست! ایشان به امام زمان “علیه السلام” متوسل می شود. گفت: همان شب دیدم یک شخص فوق العاده زیبارو با یک شخص دیگر که چنگکی در دستش بود، وارد شدند. این شخص حضرت ملک الموت بوده است و شخص زیبارو هم نماز اول وقت اون شخص هر چه ملک الموت می خواست که این چنگک را بیندازد و از نوک پنجه روح را بکشد، آن شخص زیبارو جلوی دست او را می گرفت! بالاخره مانع از قبض روح توسط ملک الموت شد. نماز اول وقت بین شما و مرگ شما شفاعت می کند. مبادا از دست بدهید.
از ملک تا ملکوت ج1 صک- دروس اخلاق آیت الله حق شناس
ناتوانی
پادشـاهی در حـال استـراحت بــود و
مگس او را آزار میداد . هرچه پادشاه
مگس را از خود میراند، دوباره مگس
مــی آمــد و روی صــورت پـادشــاه
می نشست.
مدتی گذشت و مگس نرفت . پادشاه
از غلامـش پرسید چرا خداوند مگس
را آفـریـد؟
غلام در پاسـخ گفـت تـاقدرتمندان بدانند بعضی وقتهـا حتیزورشـان به یـک مـگس هـم نمیرسـد.
خطر واقعی برای اسلام
جواب سلام
بزرگی می فرمـود:هرگاه به امامی سلام
دهيم خود آن امـام جواب سلاممان را
ميدهـد ولـی اگـر کسی بگويـد السـلام
عليکِ يا فاطمه الزهرا، همهی امامان
جواب ميدهند.
السَلامُ عَلَیکٍ يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، يا بِنْتَ
مُحَمَّدٍ، يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُول ، يا سَيِّدَتَنا
وَمَــوْلاتَنـــا ، اِنّا تَوَجَّهْنــا وَاسْتَشْفَعْنـــا
وَتَوَسَّلْنا بـِكِ اِلَى اللّه ، و َقَدَّمْنــاكــِ بَيْنَ
يَدَىْ حـاجــاتِنــا ، يــا وَجيــهَةً عِنْدَاللَهِ
اِشْفَعى لَنا عِنْدَاللَهِ
دورههای هفتساله در تربیت
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
«دَعِ ابْنَكَ يَلْعَبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعَ سِنِينَ فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَيْرَ فِيهِ».
فرزندت را هفت سال رها کن تا بازی کند، هفت سال ادب بیاموزد و هفت سال او را همواره با خودت همراه کن. آنگاه اگر در مسیر صلاح قرار گرفت، (که چه خوب) وگرنه از کسانی خواهد بود که خیری در آنها نیست.
منلايحضرهالفقيه، ج۳، ص۴۹۲
درمحضراستاد
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
گناهان شخصی که در خلوت انجام میگیرد و ربطی به امور اجتماعی ندارد، استحقاق جهنم را دارد، مگر اینکه بعد از آن توبهای مناسب حال، انجام گیرد.
[حال آنکه] عواقب گناهان اجتماعی که موجب تغییرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و یا تحریم حلال و ترک واجب و یا مصادرۀ اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحق و… میشود، چگونه خواهد بود؟
در محضر بهجت، ج١، ص٨٩
بىاختیار اشک مىریختم...
خاطره رهبر انقلاب از دیدار با امام پس از ۱۵ سال در فرودگاه
رهبرانقلاب(حفظه الله):
توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مىخندیدند، بنده از نگرانى بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بىاختیار اشک مىریختم و نمىدانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت.
بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد اینکه آرامش امام ظاهر شد نگرانیها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلىهاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.
وقتى که بعد از سالهاى متمادى امام را من زیارت مىکردم آنجا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل اینکه از تن آدم خارج مىشد.
احساس مىشد که همهى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه اینجا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده.
۱۳۶۲/۱۰/۲۴
ماست و خیار ناصرالدین شاه
روزی امیرکبیر بزرگ که از حیف و میل شدن سفره های دربار به تنگ آمده بود . به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیـت میخورند میل کند.
گفت مگر رعیت ما چه میخورند؟ امیرکبیر گفت ماست و خیار . ناصرالدین شاه سرآشپز را صـدا زد و گفت که برای ناهار فردایمان ماست و خیار درست کنید.
سرآشپز دستور تهیه مواد زیـر را به تدارک چی خود برای تهیه ماسـت خیار شاه داد ، ماسـت پر چرب اعلا ، خیار قلمـی ، گردوی مغز سفید ، پیاز اعلا ، کشمـش بدون هسته ، نـان دوآتیشۀ خـاش خاش ، سبزی های بهاری اعلا و …
ناصرالـدین شاه بعد از این که یک شکـم سیـر ماست و خیار خـورد به امیـرکبیر گفت رعـایـای پدر سوخته چه غذاهایی میخورند ما بیخبریم اگـر کسـی از ایـن همـه نعمـت رضایـت نـداشـت فلکـش کنیـد
این حکایت شبیه حال و روز ما شده ، ما ماست و خیار میخوریم مسئولین هم ماسـت و خیـار میل میکنند …..