اقتصادمظفری وقیمت گوشت
در کتـاب مظفرنامـه چنیـن حکایت شـده کـه در ایران گوشت از قـرار هـر کیلـو دو ریال “قِران” بوده، روزی قصابیهای تهران خودسرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مردم چون چنین دیدند عصبانی شدنـد و به خیابان ها ریخته و بر علیه قصاب ها شعار دادند.
این خبر به گوش مظفرشاه رسید و اعضا دولت بــرای آرام کــردن مـردم از او کمـک خـواستـنـد. سلطان فکری کرد وگفت بروید و به قصاب ها بگویید گوشت را دو ریـال گران تر از آنچه خود گران کرده اند به مردم بفروشند.
یعنــی هر کیلو گوشت شد از قراری پنج ریال. مردم چون دیدند قیمت گوشت بالاتر رفته ایـنبــار به خیــابان ها ریخته و مغازه ها را به آتش کشیدند . هیئت دولت نزد قبله عالم رفتند و به عرض همایــونی رساندند که تدبیـر شاه شاهان کارساز نشد و مردم این کردند و آن نمودند.
این دفعه مظفرالدین شاه گفت حالا بروید و یک ریال گوشت را ارزانتر کنید یعنی هرکیلو گوشت شد چهار ریال و مردم هم پس از آن چون دیدند گوشت یک ریال ارزانتر شده برای سلامتی شـاه دسـت به دعـا شدنـد. بـه ایـن اقتصـاد مظفـری گفته میشود.