سخن چینی ؛بزدگترین جادو
امام صادق علیه السلام :
اِنَّ مِن اَكبَرِ السِّحرِ النَّميمَةَ يُفَرَّقُ بِها بِينَ المُتَحابَّينِ وَ يُجلَبُ العَداوَةُ عَلَى المُـتَصافِيَينِ وَ يُسفَكُ بِها الدِّماءُ وَ يُهدَمُ بِها الدُّورُ وَ يُكشَفُ بِها السُّتورُ وَ النَّمّامُ اَشَرُّ مَن وَطىءَ عَلَى الرضِ بِقَدَمٍ؛
از بزرگترين جادو، سخن چينى است؛ زيرا با سخن چينى، ميان دوستان جدايى می افتد، دوستان يكدل با هم دشمن مى شوند، به واسطه آن خونها ريخته میشود، خانه ها ويران میگردد و پردهها دريده میشود. سخن چين، بدترين كسى است كه روى زمين راه میرود.
بحارالأنوار، ج 63، ص 21، ح 14
درمحضراستاد
معصیتها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، میتواند از کنار معصیتها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که میگذرد، مجذوب آن میشود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود میکشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن میشود.
داستان برصیصاى عابد و شیطان
در ميان بنى اسرائيل عابدى بود بنام “برصيصا” كه زمانى طولانى عبادت كرده بود، و به آن حد از مقام قرب رسيده بود كه بيماران روانى را نزد او مى آوردند و با دعاى او سلامت خود را باز مى يافتند، روزى زن جوانى را که از يک خانواده با شخصيت بود به وسيله برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد مدتى بماند تا شفا يابد، شيطان در اينجا به وسوسه گرى مشغول شد، و آنقدر صحنه را در نظر او زينت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز كرد! چيزى نگذشت كه معلوم شد آن زن باردار شده (و از آنجا كه گناه هميشه سرچشمه گناهان عظيمتر است ) زن را به قتل رسانيد، و در گوشه اى از بيابان دفن كرد!
چرا رهبر انقلاب در توصیف آلسعود، از اصطلاح «شجرهی ملعونه» استفاده کردند؟
در بخشی از پیام حج رهبر انقلاب در توصیف آلسعود، از اصطلاح «شجرهی ملعونه» استفاده شده است. این اصطلاح که برگرفته از متن قرآن کریم است اشاره به ماجرای رؤیایی دارد که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دیدهاند. در آیهی ۶۰ سورهی اسرا چنین آمده است: «وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً» : «و چون برایت گفتیم: بهراستی پروردگارت به مردم احاطه داشته و آن رؤیایی را که به تو نمایاندیم و (نیز) آن درخت لعنتشده در قرآن را، جز وسیلهای برای امتحان مردم قرار ندادیم. و ما بیمشان میدهیم، پس ایشان را بهجز طغیانی بزرگ نمیافزاید.»
پناه بردن به اذکار الهی...
علامه حسن زاده آملی میفرمایند:
امام صادق عليه السلام مي فرمايد :"در شگفتم از كسي كه براي چهار چيز بيم دارد چگونه به چهارچيز پناه نمي برد.
كسي كه ترس بر او غلبه كرده چگونه بر ذكرحسبنا الله و نعم الوكيل پناه نمي برد . زيرا به تحقيق شنيدم كه خداوند عز و جل به دنبال ذكر ياد شده فرمود پس آن كساني كه به عزم جهاد خارج گشتند و تخويف شياطين بر آنها اثر نكرد و به ذكر فوق تمسك جستند.همراه با نعمتي از جانب خداوند (عافيت) و چيزي زائد بر آن ( سود در تجارت) بازگشتند و هيچ گونه بدي به آنها نرسيد.
راز تعلیم تعبير خواب ابن سیرین
ابن سيرين جوانى بسيار زيبابود و به شغل بزازى مشغول بود. زنى عاشق او مى شود از او مى خواهد تا پارچه هائى را از او بخرد به شرط آنكه به منزلش بياورد تا پول را هم به او بدهد.
چون وارد منزل آن زن شد، زن درب خانه را قفل مى كند و از او مى خواهد كه با او زنا كند. او در جواب مى گويد: پناه به خداى مى برم و در مذمت عمل شنيع زنا مطالبى مى گويد.
حرفهايش در زن تاءثير نكرد، تصميم گرفت با حيله اى خود را از اين بلا نجات بدهد. به زن مى گويد: پس اجازه بده اول مستراح بروم بعد بيايم ، زن هم قبول مى كند چون به مستراح رفت خود را به مدفوع آلوده مى كند و نزد زن مى آيد.
چون اين هيبت قبيحه را زن مى بيند بدش مى آيد و ابن سيرين را از خانه اش بيرون مى نمايد.
خداوند به خاطر اين ترك زنا، علم تعبير خواب را به او عطا كرد.
سفینه البحار 1/678
خوشبخت ترين مردم کیست?
اميرالمؤمنين علی علیه السلام میفرمایند:
” أسعَدُ الناسِ:من عَرَفَ فَضلَنا، و تَقَرَّبَ إلى اللّه ِ بِنا،
و أخلَصَ حُبَّنا، و عَمِلَ بما إلَيهِ نَدَبنا،و انتَهى عَمّا عَنهُ نَهَينا، فذاكَ مِنّا و هُو في دارِ المُقامَةِ مَعَنا.”
خوشبخت ترين مردم كسى است كه:
فضل و مقام ما را بشناسد،
و به وسيله ما به خدا نزديک شود،
و در دوستى ما يكدل و مخلص باشد،
و به آنچه ما بدان فرا خوانديم عمل كند،
و از آنچه ما نهى كرديم دست بردارد.
چنين كسى از ماست و در سراى ماندگارى (بهشت) با ماست.”
غررالحکم ، ح ١٩٩٥
راهکارهایی برای اخلاص در عمل
اخلاص به چه معنا است و چگونه می توان به اخلاص رسید؟
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیرخدا .
امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل …. اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون…؛ شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت نیتش رابرای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزانالحکمه، محمد محمدى رىشهرى، ج 3، روایت 4748)
مراحل اخلاص
1- اخلاص در نیت
اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب به سر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی و خدای متعال و راهی به سوی دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات.
کابالا و اصالت دادن انسان بر خدا
کابالا و اصالت دادن انسان بر خدا
از آنجا که بر اندیشههای کابالیستی همواره هاله ای از حلول گرایی سایه افکنده، آموزه انسان حاکم بر طبیعت و تاریخ که نشأتگرفته از این نظام فکری است، بستر بسیار مناسبی برای شکلگیری اومانیسم فراهم آورد. این جنبش که در نیمه دوم قرن ۱۴ در ایتالیا شکل گرفت و پسازآن در کشورهای اروپایی گسترش یافت، در حقیقت جنبش فلسفی و ادبی بود که در پی احیاء و شناخت دوبارهشان و منزلت آدمی است تا او را ملاک و میزان همه امور بهحساب آورد. اومانیسم در شکل افراطی آن عالم متافیزیک را نفی میکند.[۱]
و انسان را بهعنوان یگانه حقیقت جهان آفرینش بهجای خدا مینشاند. ارتباط بین اومانیسم و کابالا که مورد تائید منابع مختلف است،[۲] با گسترش فعالیت فرقه شهسواران معبد در اروپا و جذب تعدادی از فلاسفه آن دیار وسعت یافت. انجمنهای اومانیستی دران هنگام خواستار جایگزین کردن فرهنگ مسیحی اروپا بافرهنگی بودند که کابالا ریشه داشت.[۳]
از سویی در ایتالیای قرن ۱۴ شمار قابلتوجهی از یهودیان به تدریس در دانشگاههای اروپا مشغول بودند. جستجوی اومانیستها برای یافتن یک روش متافیزیکی یا فلسفی که بتواند آنها را در قیود ارسطویی قرونوسطی رهایی بخشد، یکی از انگیزههای ایشان برای روی آوردن به معارف و فرهنگ قوم یهود بود. آنان چنین روشی را در اصول سرّی و محرمانه کابالا یافتند. [۴]
پیکو دلامیراندولا(۱۴۶۳-۱۴۹۴) یکی از اولین اومانیستهای قرن ۱۴ که عنوان (پدر کابالیسم مسیحی) به او دادهشده است،[۵] مهمترین باور اومانیستی که ریشه در آموزههای کابالا دارد، آن است که (انسان، خدایی در حال شکلگیری است).[۶]
بالاترین خطر
رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند :
اگر بخواهیم استغفار- این نعمت الهى- را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم، یکى غفلت و دیگرى غرور. غفلت، یعنى انسان بهکلّى متوجّه و متنبّه نباشد که گناهى از او سر مىزند. مثل بعضى از مردم بعضى از این افراد غافل، اصلاً به ثواب و عِقاب عقیدهاى ندارند. بعضى به ثواب و عقاب هم عقیده دارند، اما غرق در غفلتند و اصلاً ملتفت نیستند که چه کار مىکنند. اگر این را در زندگى روزمرّهى خودمان قدرى ریز کنیم، خواهیم دید که بعضى از حالات زندگى ما شبیه حالات غافلان است. غفلت، دشمنى بسیار عجیب و خطر بزرگى است. شاید واقعاً براى انسان هیچ خطرى بالاتر و هیچ دشمنى بزرگتر از غفلت نباشد. در اصطلاحات قرآنى، آن چیزى که نقطهى مقابل این غفلت است، تقواست. تقوا، یعنى بههوش بودن و دائم مراقب خود بودن.
خطبههاى نماز جمعهى تهران ۲۸/۱۰/۱۳۷۵
خنکای محبت اهل بیت علیهم السلام
امام باقر علیه السلام:
مَن أصبَحَ یَجِدُ بَردَ حُبِّنا عَلَی قَلبه فَلیَحمَدِ اللهَ عَلَی بادِئِ النِّعَمِ قیلَ: وَ ما بادِئِ النِّعَمِ؟
فَقالَ: طیبَ المَولِدِ.
هر کس صبح کند در حالیکه خنکای محبت ما [اهلبیت] را بر قلبش احساس کند ؛ خداوند را برای «اولین نعمت» شکر کند.
پرسیدند: «اولین نعمت» چیست؟
فرمودند: پاک زادگی ( حلال زادگی)
بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۴۶
السلام علیک یا ابا عبدالله(ع)
مرحوم دولابی نقل میكنه:
تو محله ی ما یه جوانی بود،این جوان گنهكار بود،اهل فسق و فجور بود،اما یه عادت داشت ،یه كاری می كرد ملكهاش شده بود،
از مادرش داشت،مادر بهش گفته بود:شیرم رو حلالت نمی كنم،گفته بود:باید این كارو بكنی.
چیكار كنم؟
گفت:هرجا رفتی دیدی یه پرچم زدند روش نوشته یا حسین،باید بری ادب كنی جلو پرچم به احترامش دستت رو روی سینه بذاری.
طرح یک شبهه درباره امام علی(ع)و جواب آقای بهجت
آیا امکان دارد که تیر را از پای امیرالمومنین بیرون
کشیده باشند و ایشان متوجه نشده باشند؟
آیت الله بهجت رضوان الله علیه:
فرماندار یا شهردار کرمان در رژیم پهلوی در شب یا روز عید غدیر مجلس جشنی بر پا نمود. در آن مجلس «مردوخ» از علمای اهل سنت نیز شرکت داشت.
5 نفری که شیطان را بیچاره کردهاند...
امام صادق(ع) فرمود:
شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.
_ کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام ۴کارها توکل به او کند.
_ کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
_ کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
_ کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
_ وکسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.
منابع:
جامع احادیث شیعه، ج14، ص144-سفینه، ج1، ص484-احادیث الطلاب، ح2804-الخصال، ج1، ص285-مشکاه الانوار، ص83-بحارالانوار، ج63، ص248-روضه الواعظین، ج2، ص387
رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاستهای کلی خانواده را ابلاغ کردند
متن سیاستهای کلی خانواده که به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
سیاستهای کلی خانواده
خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است و سمت و سوی حرکت نظام باید معطوف باشد به:
۱-ایجاد جامعهای خانواده محور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده به عنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامش بخش.
ازاعمال ذی الحجه...
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
پدرم حضرت امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه،هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِأَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْوَلا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ.
وما با موسى سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او).چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کنو از روش مفسدان پیروى منما.
اگر چنین کنى، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک مى شوى.
بحارالانوار ،ج3
سیره امام باقر (ع) در خودکفایی اقتصادی
کاغذ از جانب رومیان به مملکت اسلامی وارد می شد، بر حاشیه کاغذهایشان با خط رومی کلمات: (پدر، پسر و روح القدس) نقش بسته بود. که مورد قبول مسلمین نبود و لذا این عبارات حذف شد. کاغذها با حاشیه های جدید با گذشت زمان رواج یافت و به سرزمین روم رسید.
پادشاه روم از این برنامه ناخشنود شد و تهدید کرد که اگر حاشیه ها به صورت نخست باز نگردد، بر روی سکه ها، دشنام به پیامبر اسلام را نقش خواهد زد.
دیدار امام علی (ع) با شیطان
روزی حضرت علی (علیه السلام)توی کوفه شیطان رو دیدند که تیرهایی به همراه دارد،که از نوک یه دونه از تیرها زهر میچکید.
به شیطان فرمودند: ای ملعون چرا این تیرت با بقیه فرق دارد؟
شیطان گفت: این تیرو فقط برای نشانه گیری
“چشم شیعیان شما"استفاده میکنم.
امام علی علیه السلام (گرچه میدانستند اما) پرسیدند: برای چه منظوری؟!!
آن ملعون گفت: با نگاه لذت بخش به دختران جوان و نامحرم چشمشان کور میشود.
ووقتی چشمشان کور شد دلشان هم کور و کر میشود.
پس هرچه در باره خدا و دین بگویید به گوششان فرو نمیرود
حضرت آهی کشیدند و گفتند: پس به همین دلیل است هرچه درباره دین به مردم (چشم چران) میگویی به خرجشان نمیرود
داستان دوستان؛ آیت الله اشتهاردی