حکایت جوان خدا ترس
سلمان یکی از یاران پیامبر ص تعریف کرده
روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند.
سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت.
یکی می گفت: دچار تشنج شده است.
دیگری می گفت: جن زده شده است.
سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم.
با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟
گفت: از بازار می گذشتم، صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به یاد سخن خدا انداخت
که فرمود: و لهم مقامع من حدید حج/21 یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.
ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 399
شناخت خدا به خدا
حضرت زین العابدین، امام سجاد(علیه السلام):
إِلَهِي! بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ
خدایا! تو را به تو شناختم، و تو مرا بر هستى خود راهنمايى فرمودى، و به سوى خود خواندى، و اگر راهنمايى تو نبود، من نميدانستم تو كه هستى!
در این فراز از دعا راه خداشناسی غیر از برهان علت و معلول فلسفی است که از وجود معلول، پی به وجود علت ببریم و از وجود مخلوقات، پی به وجود خالق ببریم
بلکه مراد این است که منشأ معرفت به خدا، خودِ خداست نه مخلوقات و مصنوعات غیر از خدا!فتامل!!
این مطلب اشاره است به این آیه شریفه: شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ/گواهی داد خدا که نیست خدایی جز او(سوره ال عمران،آیه18)
و اگر خدای متعال به یگانگی خود شهادت نمی داد، کسی او را نمی شناخت.
انسان عقلا به دنبال مجهول مطلق نیست و قطعا به دنبال آنچه می رود که علم اِجمالی به آن دارد.
این علم اِجمالی اولیه را توحید فِطری گویند؛ یعنی خداوند متعال در فطرت انسان ها، حقیقت توحید را اِنشاء کرده و از انسان اقرار گرفته است که با اطاعت از فرامین الهی به علم تفصیلی ثانویه خواهد رسید.
بنابراین حقیقت توحید در فطرت انسان نقش بسته است ولی گناهان و غفلت ها مانع و حجاب فطرت شده اند
و زمانی زبان حال انسان این فراز از دعا می شود که توفیق رفع این حجاب ها و موانع را پیدا کند و زمانی این حجب و موانع کنار می روند که انسان اهل سیر و سلوک باطنی و عرفانی شده و ساکن میخانه معرفت شود
و در نتیجه انوار حق متعال بر قلب انسان خواهد تابید و او ذات اقدس اله را مشاهده می کند و این گونه خدای تبارک و تعالی خود را به بنده عارف خود میشناساند و او را به مقام شهود و مشاهده و توحید عینی و لقاءالله می رساند.
دعای ابوحمزه ثمالی
اَبر قدرت فقط خداست
آیت الله حسینی طهرانی(قدس الله روحه):
گاه از اين دُوَل بزرگ(مثل آمریکا و اسرائیل و انگلیس و……)تعبير به «أبرقدرت» مىشود؛
أبرقدرت خداوند است و قدرت خود را به هر كس بخواهد إعطاء ميفرمايد،
و مؤمنى كه توكّل بر پروردگار خود داشته باشد، هيچگاه نبايد خود را در كنار كفّار، عاجز و ضعيف و ايشان را قوىّ و قدرتمند بپندارد،چه رسد به اينكه ايشان را أبرقدرت بنامد.
انگليس و آمريكا و شوروى و دولت های این چنینی، أبرجنايتكار هستند نه أبرقدرت.
نور مجرد،ج1،فصل سفر به سوریه
منشأ آداب و رسوم تصوف
تصوف در حقیقت، مخلوطی از تفکرات فرقه ها و ادیان مختلف اعم از بودایی، میترایی، زردشتی، مانوی، تائو، مسیحی، برهمایی، یهود و اسلام است.
مسایلی همچون:
فقر، خرقه پوشی، ریاضت های طولانی، از آداب هندوهاست.[۱]
تشرف را از آیین میترا گرفتند.
آیین میترا همان مهرپرستی ایران باستان است.
میترا، یعنی خورشید.[۲]
غسل اسلام گنابادی ها، از غسل تعمید مسیحی ها اخذ شده است.
پرسه و گدایی صوفی مبتدی، از آیین برهمایی گرفته شده است.[۳]
عین قول و عقیده صوفی ها در مورد ذکر، در آیین زردشت آمده که باید پیکر پیر را بدل گیرند و چنان داند که حاضر و ناظر است و از فکر پیر غایب نگردد.[۴]
چنانکه ملا علی گنابادی، فرزند ملا سلطان مشهور به نور علی شاه ثانی میگوید:
مقلد ناچار است که در وقت عبادت مرشد را در نظر آورد.[۵]
صاحب استوارنامه میگوید :
صحت اعمال و عبادات و معارف موقوف است به اجازه قطب، والا باطل است و قبول خدا نیست، هر چند با خلوص نیت باشد؛ زیرا معنای خالص بودن نیت خلوص للقطب است و کسی راهی به خلوص لله ندارد، مگر از راه قطب. ولایت، یعنی بیعت با ولیّ امر که به واسطه آن، صورت قطب وارد قلب میشود.[۶]
عُشرِیِّه نیز که در فرقه نعمت اللهی گنابادی جریان دارد و جانشین خمس و زکات است، از آیین مسیح و یهود اخذ شده است.[۷]
منابع :
۱_ ماللهند ؛ ج۱/ص۲۵
۲_ آیین میترا ؛ ص۲۷
۳_ ماللهند ؛ ج۲/ص۴۵۳
۴_ ریاض السیاحة ؛ ص۱۸۱
۵_ صالحیه ؛ ص۳۳۴
۶_ استوارنامه ؛ ص۱۳۲
۷_ انجیل متی ؛ ب۲۳/ش۲۳
درمحضراستاد
مرحوم آیت الله مجتهدی فرمودند: روزی فردی آمد خدمت امام معصوم (امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده است) و به ایشان عرض کرد:
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود؟
امام در پاسخ به وی فرمودند:خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند: خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا او را اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره گناهان دوست ما باشد.
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید.
باز هم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت: و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند : به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد…
در محضر آیت الله مجتهدی ره
آثار و برکات محبت اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت
ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﻗﺪﺱ ﺳﺮﻩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺧﺼﺎﻝ» ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﺍﺋﻤّﻪ ﺍﻃﻬﺎﺭ ﻧﺼﻴﺐ ﺍﻭ ﺷﺪﻩ ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻛﺴﻰ ﺷﻚّ ﻧﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ،
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻣﻦ ﺑﻴﺴﺖ ﺍﺛﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻧﻴﻤﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﺛﺎﺭ ﺍُﺧﺮﻭﻯ ﻭﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺳﺖ: ﺁﺛﺎﺭ ﺩﻧﻴﻮﻯ ﺁﻥ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ:
ﺑﻰ ﺭﻏﺒﺘﻰ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ،ﺣﺮﻳﺺ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮ ﻋﻤﻞ،
ﻭﺭﻉ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ،ﻣﻴﻞ ﻭ ﺭﻏﺒﺖ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺩﺕ،
ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ،ﺷﻮﻕ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ﺩﺭﺷﺐ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﺍﺭﻯ،
ﻧﺎﺍﻣﻴﺪﻯ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺖ، ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻭﺍﻣﺮ ﻭﻧﻮﺍﻫﻰ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺩﻧﻴﺎ،ﻭ ﺩﻫﻢ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﻯ ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﺍﻣّﺎ ﺁﺛﺎﺭ ﺍُﺧﺮﻭﻯ:
ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻋﻤﻞ باز نمی شود،ﺗﺮﺍﺯﻭﻯ ﺳﻨجش ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻧﺼﺐ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﺩﺩ،ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ،
ﺭﻫﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪ،ﺭﻭﻯ ﺍﻭ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ،ﺍﺯ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ،
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺻﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺶ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻛﻨﺪ، ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻈﺮ ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ،ﺍﺯ ﺗﺎﺝ ﻫﺎﻯ ﺑﻬﺸﺘﻴﺎﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ،
ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﺷﻮﺩ،
ﭘﺲ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ. [1]
پی نوشت:
[1]: ﺍﻟﺨﺼﺎﻝ: 515/2 ﺡ 1، ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ: 78/27 ﺡ 12.
منبع:
ﺟﻠﺪ 1، ﺻﻔﺤﻪ 47-ترجمه کتاب نفیس (القطره): قطرهای از دریای فضایل اهل بیت علیهمالسلام
مبارزهای «واجبتر از واجب»
امام خامنه ای:
«[استقلال فرهنگی] بسیار سخت است و بسیار خون دل دارد. مبارزه برای استقلال فرهنگی، از همه انواع استقلالها سختتر است… اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتی که اعتقادی به مبارزه ندارد، امیدی به پیروزی ندارد، زهدی نسبت به جلوههای شهوانی و مادّی ندارد، تبدیل کند، پیروز شدهاست. اینجاست که مبارزه فرهنگی، مبارزهای واجبتر از واجب میشود.»
1372/02/15
سفارش به غسل توبه
آیت الله مجتهدۍ تهرانے (ره):
همیشه مقید به غسل توبه باشید، شاید بعد از آن غسل مردید.
غسل نشاط را هم نیت کنید که وقتی عبادت می کنید نشاط داشته باشید.
دیدید آدم گرسنه ، چه با نشاط غذا میخورد؟
آدمی که خوابش می آید چه با نشاط میخوابد و لذت می برد؟
عبادت هم نشاط می خواهد، ماها برای عبادت کسل هستیم. لذا باید مقید باشید غسل نشاط انجام دهید.
اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟ دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد.
وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است.
ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است.
کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد،
در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است.
بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند.
شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید.
عالمان شیعه؛ پرچمداران مبارزه با اسرائیل جنایت کار [۱]
از نخستین عالمانی که در جهان عرب از روند مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین احساس نگرانی کرد علامه سید عبدالحسین شرف الدین بود.
- وی در همان زمان مهاجرت یهودیان جهان به خاک فلسطین را برای آینده آن کشور #خطرناک دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می داد.
او مسئولیت این بحران را که آینده تاریک آن از همان سال ها نمایان بود، بر دوش دولت #انگلیس دانست که با استفاده از خلأ فروپاشی دولت عثمانی، پای استواری برای خود در قلب جهان اسلام ایجاد کند.
- سید شرف الدین از دولت های جهان خواست که با اعتراض و فشار به بریتانیا جلو پیش روی صهیونیست ها را بگیرند.
علامه محمد حسین کاشف الغطاء نیز در جانبداری از فلسطین، کارنامه درخشانی دارد. وی دانشمندی آگاه و سیاستمدار بود و به تاریخ و جغرافیای گذشته و حال جهان اسلامی آگاهی های عمیقی داشت.
این آگاهی های همه جانبه از شرائط سیاسی جهان اسلام و دشمن شناسی، به او کمک کرد تا بتواند در راه آگاه ساختن مسلمانان از نقشه های شوم بریتانیا و آمریکا در تحمیل صهیونیست ها بر عالم اسلامی، گام های بزرگی بردارد.
کاشف الغطاء، جانبداری غرب، به ویژه آمریکا و انگلیس را عامل اصلی ایجاد #اسرائیل و بقای آن می شمرد و در سخنرانی ها فریاد می کرد:
مسلمانان بیشترین رنج و شکنجه در دوران معاصر را از دولت های غربی متحمل شده اند و آنان مسئول جنایت های یهودیانند.
منبع:
مجله پگاه حوزه، شانزدهم آذر ۱۳۸۱، شماره ۷۸ ( علمای شیعه و حمایت فقهی و سیاسی از فلسطین)
چرایی عاقبت بخیرنشدن....
فضیل بن عیاض که یکی از مردان طریقت است شاگردی داشت که داناترین شاگردان او محسوب می شد. زمانی ناخوش شد، هنگام احتضار، فضیل به بالین او آمد و نزد او نشست و شروع کرد به خواندن سوره یس
آن شاگرد محتضر گفت: مخوان این سوره را ای استاد. فضیل ساکت شد و به او گفت: بگو لا اله الا الله، گفت: نمی گویم چون (العیاذ بالله) من بیزارم از آن و با همین حال مرد.
فضیل از مشاهده آن حال بسی در هم شد، به منزل خود رفت و بیرون نیامد تا اینکه در خواب دید که او را به سوی جهنم می کشند. فضیل از او پرسید که تو داناترین شاگرد من بودی
چه شد که خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مردی؟
گفت برای سه چیز که در من بود:
اول نمامی و سخن چینی کردن
دوم حسد بردن
سوم آن که من بیماری ای داشتم و به طبیبی مراجعه کرده بودم و او به من گفته بود که هر سال یک قدح شراب بخور، اگر نخوری این بیماری در تو باقی خواهد ماند
من نیز بر حسب سخن آن طبیب شراب می خوردم به خاطر این سه چیز که در من بود عاقبت حال من بد شد و به آن حال مردم.
وسائل الشیعه، منازل الاخرة
همیشه یک کناره کاری داشته باش
مرحوم دولابی:
بعضی سال ها می شد که مزرعه ي اصلی ما آفت می خورد و تمام محصولمان از بین می رفت.
یک قطعه زمین کوچک هم جاي دیگر ي کاشته بودیم، به اصطلاح کناره کاري، و اصلاًَ آن را به حساب نمی آوردیم؛
اما همه ي خرج سالمان را همان کناره کاري تأمین می کرد و جبران همه ي خسارت مزرعه ي اصلی را هم می نمود.
خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمل مستحب، هر چند هم که کوچک باشد، به طور خصوصی بر اي خودش قرار بگذارد، مثل دست گیري از یک
خانواده ي فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فرداي قیامت همین کناره کاري باعث نجات انسان شود.
مصباح الهدی صفحه 232.
با ارزشترین اعمال در آخرت...
رسول خدا صلی الله علیه و آله هر روز صبح که با اصحابشان مواجه می شدند، به آنها می فرمودند: آیا یکی از شماها خوابی ندیده است؟
یک روز صبح خود رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دیشب عمویم حمزه و پسرعمویم جعفر را در خواب دیدم که نشسته بودند و در مقابلشان طبقی از انجیر بود که از آن می خوردند، مدتی نگذشته بود که انجیرها به خرما تبدیل شدند که از آن هم می خوردند،
از آن دو پرسیدم با فضیلت ترین و با ارزشترین اعمال در آخرت چیست؟
گفتند:نماز،محبت علی بن ابی طالب، و مخفی کردن صدقه.
بحارالانوار ج ۲۷ ص ۱۱۷ ح ۹۵
برای مسلمانان غیرتمند عار نیست که به ندای مظلومانه آنان جواب ندهند؟
اکنون که مسلمانان انقلابی و شجاع فلسطین با همتی عالی و با آوای الهی از معراجگاه رسول ختمی صلی الله علیه و آله و سلم خروش برآورده و مسلمانان را به قیام و وحدت دعوت نموده اند و در مقابل کفر جهانی نهضت نموده اند، با کدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بیدار انسانی می توان در این امر اسلامی بی تفاوت بود؟
اکنون که خون جوانان عزیز فلسطین دیوار های مسجد قدس را رنگین کرده است ودر مقابل مطالبه حق مشروعشان از مشتی دغلباز با مسلسل جواب شنیده اند، برای مسلمانان غیرتمند عار نیست که به ندای مظلومانه آنان جواب ندهند؟و همدردی خود را با آنان اظهار نکنند؟
صحیفه نور،جلد 16،صفحه 128
سی و یکم خرداد ماه سالروز شهادت دکتر چمران
شهیدچمران:میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم.
اما میگویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بی تقواست.
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
خالص باشی محبتت را در دل مردم می اندازیم.
هر وقت شیطان بہ سراغ شما آمد و گفت: ریا ڪن. ڪار خیرت را به مردم بگو، بہ شیطان بگو مـن ڪار خیرم را به مـردم نمۍگویم. اعمالم را براۍ خــدا انجـام مۍدهم.
من اگر ڪار خیـرم را براے ریا مۍڪنم برای این است که می خواهم محبت من توۍ دل مردم برود، در حالی که در حدیث داریم ڪه فرزند آدم اگر تو خالص باشی مـا محبت تو را بیشتـر در دل مردم مۍاندازیم.
یک آیه هم در قرآن هست که « اِنَّ الذیـنَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّـٰالحات سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحمـٰنُ وُدّاً » یعنی هر کس که ایمان بیاورد و عمل صالح کند و خالص هم باشد ما دوستی را در دل مردم می اندازیم.
خداوندا....
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ ، وَ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ بِكَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِيكَ ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِيهِ بِمَا يُرْضِيكَ حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلََى لََغْوٍ ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَي لَهْ
خداوندا
بر محمّد و خاندانش درود فرست
و شناختِ فضيلت ماه رمضان ،
و بزرگداشتِ احترامش،
و خويشتندارى از آنچه را كه در آن حرام نموده اى،
به ما الهام كن.
و ما را بر روزه اش،با نگهدارى اعضا از گناهان
و به كار بردنش در آن ماه به آنچه تو را خوشنود مى سازد،يارى فرما.
تا با گوشهايمان هيچ لغوى گوش ندهيم،
و با چشمهايمان به سوى هيچ لهوى نشتابيم.
صحیفه_سجادیه ، دعای 44 بند 6
عیادت ناقص
علامه حسن زاده :
منقول است که: مرحوم حاجی سبزواری (رضوان الله علیه) برای عیادت بیماری میرفت و عدهای هم با او بودند.
نزدیک منزل بیمار که رسید، برگشت و نرفت.
اطرافیان پرسیدند: آقا!چرا تا این جا آمدید و حالا بر میگردید؟
آقا جواب داد که خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند، از من خوشش خواهد آمد و میگوید که سبزواری، چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است.
حالا برمی گردم تا هنگامی که اخلاص اولیه را بیابم و تنها برای خدا به عیادت بیمار بیایم.