کوچک شمردن گناه, گناه بزرگیست
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
اگر كسی گناه بكند و بگوید: این چیزی نیست، خدا این را نمیبخشد!
گاهی وقتها خدا گناهان كوچك را نمیبخشد. چون میگوییم كه چیزی نیست. اما گاهی خدا ممكن است گناه بزرگ را ببخشد.
خانم این دو تار مو كه بیرون است حرام است.
میگوید: برو بابا! مردم كل موهایشان بیرون است. حالا این دو تا!به دو تا مو گیر نده…
شاید آن بیحجاب را خدا ببخشد.
این دو تا مو را نبخشد.
چون میگوید: چیزی نیست. كسی گناه كند بگوید: چیزی نیست.
(کوچک شمردن گناه, گناه بزرگیست)
یك كسی نمازش غلط بود. گفتند: آقا نمازت غلط است.
گفت: برو! اینقدر خدا تاركالصلاة دارد كه الآن فرشتهها سر همین نماز غلط من دعوایشان میشود!
ممكن است خدا آن تاركالصلاة را ببخشد، ولی اینكه میگوید: چیزی نیست هم میخواند، هم غلط میخواند و هم میگوید: اشكالی ندارد. ….
خود شما اگر سر سفره سبزی ببینید. بگویید: آقا این سبزی را چه كسی پاك كرده است، گل و خاک دارد.
مثلاً طرف بگوید: بخور بابا گل چیه تا آخر عمرت در ذهنت میماند.
اگر یك ذره گل باشد بگوید: طوری نیست، ناراحت میشوی، اما اگر پر از گل باشد بلند شود دوباره بشوید، او را میبخشی. این مهم است.
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
خیلی مرد می خواهد که دلش را از غیر یاد خدا تهی سازد.
مستاجرهایی که در دلش خانه کرده اند ، همه را بیرون کند.
یک گوشه دل انسان محبّت دنیاست ، یک گوشه دیگرش محبّت خانه ، یک گوشه دیگرش محبّت زن و بچه ، یک گوشه دیگرش محبّت مال و یک گوشه دیگرش محبّت جاه و مقام.
… هر کس بالاخره یک مستاجرهایی در خانه دل دارد و محبّت هایی در گوشه و کنار دلش هست ،
مرد آن کسی است که همه این ها را جواب کند. خدا نکند که شیطان هم بیاید و در دل انسان لانه کند.
محكم ترين دستگيره هاي ايمان
روزي رسول خدا (ص) به اصحاب خود رو كرد و فرمود:
اي عري الايمان اوثق?
كدام يك از دستگيره هاي ايمان، محكمتر است ؟
اصحاب: خدا و رسولش داناتر است.
سپس بعضي گفتند: نماز،
بعضي گفتند: زكات،
بعضي گفتند: روزه
و برخي گفتند: حج عمره
و بعضي گفتند: جهاد.
رسول خدا (ص) فرمود:
هر كدام از اينها را كه گفتيد فضيلتي است ولي جواب سؤال من نيست.
آنگاه فرمود:
محكم ترين دستگيره هاي ايمان،
دوستي براي خدا
و دشمني براي خدا
و پيروي از اولياء خدا
و بيزاري از دشمنان خدا است.
اصول کافی باب حب فی الله ؛ح۶،ص۱۲۵،ج۲
مراقبت ازاعمال
حضرت آیت اللہ جوادے آملے مےفرماید:
هرڪس یڪ ساعت براے مراقبت از اعمال و رفتار خود زحمت بڪشد و تلاش ڪند، دہ ساعت او را حفظ مےڪنند و پیش مےبرند (من جاء بالحسنہ فلہ عشر امثلها).
قهرا چنین ڪسے اهل نجات و اهل سعادت خواهد بود.
ڪسے ڪہ مراقبت داشتہ باشد، حفظ خاطرات در نماز براے او سهل و آسان خواهد بود.
درمحضراستاد
علامه حسن زاده آملی :
سکوت با تزکیه نفس برکت دارد…
بعضی خیلی ساکتند واین سکوت اگر از روی تزکیه نفس باشد خیلی برکت دارد، چون این سکوت دهن بستن است و دل را باز می کند و سِرّ آدم به حرف در می آید برخلاف باز بودن دهن به خصوص که نعوذبالله اگر از روی هرزگی و یاوه گویی باشد چه در خوراکش و چه در گفتارش که روح او هم هرزه می شود، از همین رو فرمودند اول اندیشه وانگهی گفتار، چانه چنین آدمی را عقل می گرداند.
معنای برطرف شدن حجابِ بین انسان و خداوند
ميان نفس انسان و خداوند حجابهائيست، بلكه هفتاد هزار حجاب است.
و هر عملى را كه انسان انجام دهد، خواه فعل طاعت بوده باشد خواه ترك معصيت، اگر از روى قصد قربت و نيّت نزديكى به وى باشد، يك عدد از حجابها را بر مى دارد يعنى نفس انسان يك مرحله به خداوند نزديكتر مى شود و خود را روشن تر مى نگرد، و قساوت و ظلمات درونى اش را كمتر و سبكتر احساس مى نمايد؛ تا رفته رفته، بنده جميع حجابهايش از بين مى رود و ميان وى و خداى وى هيچ فاصله و بُعد نفسانى باقى و برقرار نمى ماند.
آنگاه است كه وى با چشم خدا مى بيند، و با گوش خدا مى شنود، و با زبان خدا سخن مى گويد.
الله شناسى ،ج1،ص275
زیبایی انسان درچیست؟
روزی شاگردان نزدحکیم رفتندوپرسیدند: استاد زیبایی انسان درچیست؟
حکیم 2 کاسه کنارشاگردان گذاشت وگفت:
به این 2کاسه نگاه کنید اولی ازطلا درست شده است ودرونش زهراست ودومی کاسه ای گلیست ودرونش آب گوارا است، شما کدام رامیخورید؟ شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را.
حکیم گفت: آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی رازیبامیکند درونش واخلاقش است. باید سیرتمان رازیباکنیم نه صورتمان را.
سیاستهای زیرکانه شیطان
آیت الله بهجت (ره) :
شیطان هیچ وقت نمی آید انسان مومن را با بدی به سمت خود جذب کند!
یعنی هیچ وقت به یک مؤمن نمی گوید بیا شراب بخور!
بلکه در روایات داریم ممکن است به یک فرد اهل عبادت این طور تلقین کند که :
بیشتر عبادت کن یا وقتی تصمیم به استمرار در انجام عمل صحیحی را داشته باشید شیطان یک عمل بزرگتر و بهتر را پیش روی شما قرار می دهد تا از این عمل کوچک و دائمی دست بردارید…
چون شیطان خوب می داند که عمل بزرگ ، دوامش برای انجام دادن کم است.
اما انجام یک عمل مداوم اما کوچک خیلی برای شیطان سنگین است.
شیطان نگران استمرار کارها و اعمال نیک است .
جهاد اکبر حفظ طهارت است
سعادتمند کسی است که واردات و صادرات را تحت مراقبت خویش بدارد،و این مراقبت کشیک نفس کشیدن است که جهاد اکبر است.
وبه عبارت دیگر این مراقبت حفظ طهارت است، در همه ی احوال و در همه ی شئون و اطوار وجودی شخص ، حدیث از رسول الله است که فرمود: دوام بر طهارت داشته باش تا رزق بر تو وسعت یابد.
آری انسان، حیات و فعلیت واقعی او معارف حقیقی اوست که گوهر ذات او می شوند و بدانها از قوت و نقص در می آید و به فعلیت و کمال می رسد.
سدرة المنتهی ؛ ج1، ص52 ؛حضرت علامه حسن زاده آملی
اسباب غیبت
ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺼﻴﺘﻰ ﺍﺯ ﻛﺴﻰ ﻣﻄﻠﻊ ﺷﻮﻯ، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻏﻀﺒﻨﺎﻙ ﮔﺮﺩﻯ، ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺿﺎﻯ ﺧﺪﺍﻯ - ﺗﻌﺎﻟﻰ - ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻏﻀﺐ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﺎﺋﻰ، ﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﻭ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﻨﻰ.
ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻗﺴﻢ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ:
ﺗﺮﺣﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ ﺫﻛﺮ ﺍﺳﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺿﺮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻭ ﺍﻳﻦ، ﺧﻄﺎ ﻭ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺭﺣﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﻏﻴﺒﺖ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﺠﺮﺩ ﺗﺮﺣﻢ ﻳﺎ ﻏﻀﺐ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﻓﻊ ﺣﺮﻣﺖ ﺁﻥ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﺩﺩ.
ﻭ ﺑﺴﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ:
ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﻏﻀﺐ ﻛﺮﺩﻥ، دلایل ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻛﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.
معراج السعاده ,ص256
آثار و نتایج مراقبه در اعمال
یکی از دوستان شیخ مرتضی انصاری رحمة الله به او گفت: یا شیخ ما هردو،هم درس بودیم
چرا تو شیخ شدی و من بیکار؟
شیخ گفت:ما دونفر طلبه که بودیم،من در خوراکم خیلی مواظب بودم حقی از کسی پایمال نشود…
ولی عشق تو به شکم بیشتر بود.
هرکس هرکجا دعوتت میکرد و هرکجا سفره ای پهن بود،می رفتی و میخوردی…
ولی من نه.
این بود تفاوت ما!
خداوند بدون علت کسی را انتخاب نمیکند…
معرفت نفس،آیت الله حسن زاده آملی
دستت را برابر خدا دراز کن نه برابر مردم
آقا شيخ عبدالکريم حائري به خادم خودش گفت:
برو پيش آيت الله حجت و بگو اگر ازاين به بعد مشکلي داشتي، به خودم بگو و به کسي نگو. جمله ات هم اين باشد: ” عبدالکريم سلام رساند و گفت:
اگر مشکل داشتي به خودم بگو ، به کسي نگو". خادم آمد و پيغام را گفت. جواب زيبايي آيت الله حجت به ايشان داد. گفتند : به ايشان سلام برسان و بگو تا کريم هست، نيازي به عبدالکريم نيست.
همه چيز را ازخدا بخواهيم و از او اطاعت کنيم…
حجت الاسلام رنجبر
گروه ۹۹ چيست؟
پادشاهي ديدکه خدمتکاري بسيار شاد است ، از او علت شاد بودنش را پرسيد. خدمتکار گفت : قربان همسر و فرزندي دارم و غذايي براي خوردن و لباسي براي پوشيدن و بدين سبب من راضي و شادم.
پادشاه موضوع را به وزير گفت . وزير هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نيست بدان جهت شاد است ،
پادشاه پرسيد گروه ۹۹ ديگر چيست؟ وزير گفت : قربان يک کيسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وي قرار دهيد ، و چنين هم شد .
خدمتکار وقتي به خانه برگشت با ديدن کيسه وسکه ها بسيار شادشد و شروع به شمردن کرد ، ۹۹ سکه ؟؟
و بارها شمرد و تعجب کرد که چرا۱۰۰ تا نيست، همه جا را زير و رو کرد ولي اثري از يک سکه نبود ، او ناراحت شد و تصميم گرفت از فردا بيشتر کار کند تا يک سکه طلاي ديگر پس انداز کند ، او از صبح تا شب کار ميکرد،و ديگر خوشحال نبود.
وزير هم که با پادشاه او را زير نظر داشت گفت : قربان او اکنون عضو گروه ۹۹ است و اعضاي اين گرو کسانيند که زياد دارند اما راضي نيستند.
خوشبختي در سه جمله است:
تجربه از ديروز ، استفاده از امروز، اميد به فردا…
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي را تباه ميکنيم:
حسرت ديروز ، اتلاف امروز ، ترس از فردا.
قضاوت نکنیم...
روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى میگذشت. در راه به عبادتگاهى رسید که عابدى در آنجا زندگى میکرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى که به کارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت. وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: «خدایا من از کردار زشت خویش شرمندهام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.»
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور مکن.»
در این هنگام خداى برترین به پیامبرش وحى فرمود که به این عابد بگو: «ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمیکنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ.»
گردنه ای که نمی توان از آن گذشت مگر ...
آیت الله بهجت می فرمایند :
در قیامت گردنه ای است که کسی که حقی از مردم بر گردنش باشد ، نمی تواند از آن بگذرد؛ یا باید از حسناتش به کسی که حق او را پایمال کرده بدهد یا … بالاخره تا مردم در آن جا از همدیگر راضی نشوند ، نمی توانند از آن جا بگذرند .
نفس مطمئنّه ، ص ۲۶
اگر رابطه با خدا ضعیف شد...
امام خامنه ای:
«اگر رابطه با خدا ضعیف شد، هوسها بر انسان غالب گردید و این هوسها توانستند جهتگیری را تنظیم کنند، آنگاه قدرت مقاومت در برابر جبهه دشمن هم ضعیف میشود. البته هر انسانی گاهی در معرض اهواءِ خود است. این چیزی نیست که بشود انسانها را بهکلّی از آن برکنار کرد. آنچه مهم است، این است که اجازه داده نشود هواهای نفسانی و منافع مادّی و خواستهای حقیر، خطّ زندگی انسان را معیّن کنند؛ راه زندگی را جلوِ پای انسان بگذارند؛ در زندگی انسان، تعیینکننده شوند و راه را عوض کنند. این مهمّ است.»
13/9/1376
نورچراغ
بزازها وقتی میخواهند بدانند پارچهای زدگی و پوسیدگی دارد یا نه، برابر نور چراغ میگیرند.
ما هم اگر بخواهیم بدانیم اخلاق و رفتارمان مشکلی دارد یا نه بایستی با اخلاق نورانی پیامبر(ص) مقایسه کنیم.
یکی از زیباییهای اخلاق آن نازنین این بود که رحمه للعالمین بود. یعنی نسبت به همه چیز رحمت و رأفت داشت و عشق میورزید؛
حتی نسبت به سنگ و چوب. از این رو به کوه اُحد اشاره میکرد و میفرمود:
هذا الجَبَل یُحِبُّنا و نُحِبُّه
ما به این کوه عشق میورزیم و این کوه نیز عاشق ماست؛ و راستی کسی که به کوه و سنگ عشق میورزد میتواند از عشق آدمیان تهی باشد؟
کتاب سلوک باران – حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
نظر شهید مطهری(ره) درباره تفکر و محاسبه النفس
تفکر باید برای انسان عادت بشود. عادت کردن به تفکر یعنی درباره هرکاری که انسان میخواهد تصمیم بگیرد، عادت داشته باشد که قبلاً کاملاً روی آن کار، فکر کند.
و این از نظر اخلاقی، نظیر محاسبه النفس است.
و غیر از اینکه در هر کاری انسان باید قبلاً فکر کند، در هر شبانهروز ولو چند دقیقه هم شده است، انسان باید به خودش مجال بدهد که درباره خودش فکر کند، و درباره کارهایی که باید در مورد آنها تصمیم بگیرد، بیندیشد.
مجموعه آثار، ج22، ص768