مورد قبول خدا
امام علی علیه السلام بسیار صدقه می داد و به مستمندان کمک مالی می کرد.
شخصی به آن حضرت عرض کرد: کم تصدق الا تمسک!
چقدر زیاد صدقه می دهی، آیا چیزی برای خود نگه نمی داری؟
امام علی علیه السلام در پاسخ فرمود: آری به خدا سوگند، اگر بدانم که خداوند انجام یک واجب - و انجام یک وظیفه - را قبول می کند،
از زیاده روی در انفاق خودداری می کردم، ولی نمی دانم که آیا این کارهای من مورد قبول خداوند هست یا نه؟
چون نمی دانم، آنقدر می دهم تا بلکه یکی از آنها قبول گردد.
به این ترتیب امام علی علیه السلام با کمال تواضع، به قبولی اعمال توجه داشت،یعنی کیفیت را مورد توجه قرار می داد نه زیادی و کمیت را،و از این رهگذر می آموزیم که باید کارهایمان را با اخلاص و شرائط قبولی انجام دهیم تا در پیشگاه خدا قبول گردد.
قصص الله یا داستان هایی از خدا جلد1
تلنگر....
عابدی بود که در کوه های لبنان عبادت می کرد.
و هر شب از عالم غیب برای او افطاری آماد می شد
تا این که شبی برای او افطاری نیامد و این شخص عابد از کوه پایین آمد و در خانه گبری رفت و در آن جا هم سگی زندگی می کرد
عابد از گبر تقاضای نان نمودو آن گبر کافر سه قرص نان به او داد،
سگ به دنبال عابد آمد و عابد یکی از سه قرص نان را به او داد
ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و ناچار قرص دوم نان را هم به سگ داد
ولی باز هم سگ به دنبال عابد می آمد و بالاخره عابد عصبانی شد و گفت: تو چقدر بی حیا هستی؟! من از صاحب تو سه قرص نان گرفته ام و دو تای آن را به تو داده ام ولی باز هم تو مرا رها نمی کنی؟!
سگ بصدا درآمد و گفت: تو بی حیا هستی من سالها بر در خانه این گبر بوده ام و خیلی وقت ها به من غذا نداد، ولی با وجود این او را رها نکردم ولی تو یک شب بی غذا ماندی از پای کوه آمدی در خانه گبر.
کشکول شیخ بهایی ج 1 ص 219
درمحضراستاد
علامه طباطبایی:
استادم آیت الله سید علی قاضی به من فرمود:
آقای طباطبایی اگر دنیا می خواهی نماز شب بخوان .
اگر آخرت می خواهی نماز شب بخوان .
اگر هم دنیا می خواهی و هم آخرت نماز شب بخوان.
بیماری ها گاهی کفاره گناهان و گاهی نتیجه گناهان ما میباشند
روایات اسلامی گاه بیماری نه تنها حاصل گناه و نافرمانی خدا که کفاره گناه شناخته شده است. در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) گرفتاریهای انسان ناشی از گناهان او دانسته شده است . آن حضرت فرمود: السقم یمحو الذنوب
بیماری گناهان را نابود می کند. در حدیث دیگری از حضرت نقل شده ؛
«لحظه ها و ساعت هایی که انسان گرفتار همّ و غم ها است، ساعات کفارة گناهان است».(1)
و نیز امام صادق (علیه السلام ) فرموده است :
هر کس شبى بیمار شود و آن را نیکو بپذیرد و خدا را شکر و سپاس گوید، کفّاره شصت سال(عمر سراسر لغزش) او خواهد بود.
راوى مىگوید: گفتم: معناى نیکو پذیرفتن آن چیست؟ فرمود: بر رنج و ناراحتى آن صبر کند. (2)
اما در برخی روایات بیماریهای آدمی نتیجه گناهان او معرفی شده است. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند:
هر گناهی که فردی مرتکب می شود، نقطه سیاهی (سوداء) بر روی قلبش ایجاد می کند تا این که سیاهی ها زیاد می شود و کل قلب را می گیرد.
اما حدیث جالبی از امام رضا (علیه السلام ) وجود دارد که بلاها و بیماریهای جدید را به گناهان جدید انسان مربوط می داند. یکی از یاران امام رضا علیه السلام نقل می کند:
سَـمِـعت الرضا علیه السلام یقول : کـُـلما اَحدث العبادُ من الذنوب ما لم یکونوا یعملون ، احدث الله لهم من البلاءِ ما لم یکونوا یعرفون، از عباس بن هلال شامی است که ، شنیدم امام رضا علیه السلام می فرمود :
هرگاه که بندگان ، گناهان تازه ای پدید آورند که قبلا مرتکب نمی شدند ، خداوند بلای تازه ای برایشان پیش می آورد که قبلا نمی شناختند.(3)
پی نوشت:
1. بحارالأنوار ج : 64 ص : 244
2. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193
3. وسائل الشیعه جلد یازدهم صفحه 240
عاقبت تمسخر كنندگان در قيامت!
حجت الاسلام قرائتی:
جهنميها ميگويند: خدايا ما غلط كرديم. ما را به دنيا برگردان. برميگرديم كار خوب ميكنيم. خداوند می فرماید: «اخْسَُواْ» يعني چخ!
بعد ميگويد: ميداني چرا به تو گفتم چخ! چون تو مؤمنين را مسخره كردي. فكلت را بيرون گذاشتي و آرايش كردي، آنوقت يك دختر چادري را مسخره كردي.
همه نشستيد تخمه شكستيد، آن آقايي را كه رفت نماز بخواند لبخند زدید، ماشينت شيك بود، يك ماشين قراضه در جاده ديدي، ويراژ دادي كه او را بترساني و حال او را بگيري. مسخرهاش كردي.
اصلاً گاهي وقتها ما سراغ مسخره ميرويم. ميگوييم اگر چرت و پرتي داري براي من اس ام اس كن. هيچكس نميگويد: آقا اگر يك حرف نوي علمي ديدي به من بگو. تا يك طنز بشنود، به همه رفيقهايش اين طنز را ميگويد. ما چه شديم؟ عامل دلقك بازي شديم؟
هرچه طرف ارزشيتر باشد مسخرهاش خطرناكتر است.
يك كسي سيد را مسخره كند. جرمش بيش از اين است كه غير سيد باشد.
كسي پيرمرد را مسخره كند،جرمش بيش از اين است كه جواني را مسخره كند.
گاهی مثلاً ميخواهد مادر میخواهد بگويد: مدخل شهر، ميگويد: مخمل شهر! همه نوهها ميگويند: مادر ميخواهي برويم مخمل شهر!
او ميگويد: كبابي دم مخمل شهر است.
يعني همينطور يك كلمهاي را از يك پيرزني، پيرمردي درميآورند و هي در سرش ميزنند. خيلي بد است…
مجرم را هم نميشود مسخره كرد. اين هم خيلي مهم است. بابا يك كسي زناكار است. ميگويد: اگر زناي او ثابت شد شلاقش بزن، اما حق نداري بگويي: خاك بر سرت! نكبت، بدبخت! مجرم را شلاق ميتواني بزني، اما نميتواني مسخرهاش كني. تحقير!
پيغمبر اسلام و جمعي در يك محلي، گفت و گوهايي داشتند، يك نابينا وارد شد. يكي از افراد جلسه تا ديد نابينا وارد شد، قيافهاش را عبوس كرد…
آيه نازل شد «عَبَسَ» عبوس كرد، «وَ تَوَلَّى» كتفش را برگرداند. (عبس/2)
چون يك نابينا وارد جلسه شد، چشمدارها به او عبوس كردند؟ يعني مسخره حرام است، تحقير حرام است ولو طرف نفهمد.
انقدر تمسخر در اسلام مهم است که سوره قرآن برای این واکنش نازل شد!
ولی ما آن را انقدر دست کم میگیریم…!
درمحضراستاد
آیَتـُـ الله بَهْجَتـْـ (ره):
1-نفس بکش با لااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن بااستغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگوالحمدلله
4-هنگام تعجب بگوسبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن بابسم الله الرحمن الرحیم
9-خاتمه بده باالحمدلله رب العالمین.
دلیل تاکید خودسازی و پرهیزگاری در جوانی
هر قدر در جوانى انسان مهذّب(با تقوا) شد، شد.
اگر در جوانى خداى نخواسته مهذّب نشد بسيار مشكل استكه در زمان كهولت و پيرى كه اراده ضعيف است و دشمن قوى،اراده انسان ضعيف مى شود
و جنود ابليس در باطنِ انسان قوى، ممكن نيست ديگر . اگر هم ممكن باشد، بسيار مشكل است.
از حالا به فكر باشيد،
از جوانى به فكر باشيد.
صحيفه نور، ج1، ص 125
نگاه خشمگین به پدرومادر ممنوع
قرآن حتي كمترين بي احترامي را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است در حديثي از امام صادق(ع) آمده است
اگر چيزي كمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهي مي كرد و اين حداقل مخالفت و بي احترامي نسبت به پدر و مادر است و منظور از اين جمله نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر كردن مي باشد.
تفسير نمونه/ج12،ص79
رهایی از وسوسه
حجت الاسلام رفیعی:
در کلاس درس استاد روایتی خواندند که:
«شخصی نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و عرض کرد:
یا رسول الله! من زمانی که نماز می خوانم؛
مدام این احساس را دارم که وضوی خود را از دست می دهم!
پیغمبر (ص) فرمودند:
اصلا توجه نکن؛ که این کار شیطان است…»
من به استاد گفتم:
«مگر شیطان بیکار است که با این همه کار دنبال القای احساس بطلان وضو به یک متدین باشد؟!»
استاد لبخندی زد و گفت:
«این مهمترین کار شیطان است و اگر بتواند کسی را وسوسه کند یک مرید برای خود درست کرده است…»
درمان وسواس تابع اراده فرد است که به آن توجه نکند و آن را ترک کند تا به مریدان شیطان اضافه نشود…
اندازه نگهدار...
ناگفته نماند كه “بدن” تور شكار و سوارى راهوار است، مبادا با او چنان كنيم كه نه به كار شكار آيد و نه تواند سوار را به جايى برساند، ره چنان رو كه رهروان رفتند.
كسى به ما نگفت كه شب و روز را با دانه خرما به سر بريم، در حد اعتدال بدن نياز به تعيش دارد.
“کلوا واشربوا و لاتسرفوا بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد.”
انسان كامل آن كسى است كه حق هر صاحب حقى را اداء مى کند.
پندهای حکیمانه، علامه حسنزاده
نشانه های ضعف مخلوقات و علت اخلاص در کارها...
حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) :
تمام مخلوقات اگر پشت به پشت هم دهند كه يك پشه خلق كنند نتوانند،و اگر پشه اى از آنها چيزى بِرُبايد،نتوانند پس بگيرند.
قدرت پيش حق تعالى است.
اوست مُؤَثِّر در تمام موجودات.
با هر زحمت و رياضتى شده در قلب خود با قلم عقل نگارش ده كه لا مُؤَثِّرَ فى الوجود الا الله.نيست كاركُنى در دار تحقق جز خدا.
چهل حدیث ، صفحه53
غش در معامله
در تاريخ نوشته اند:
در كربلاى معلى عطارى بود شديدا مريض می شود، جميع اجناس دكان و اثاث البيت منزل خود را به جهت معالجه فروخت، خرج كرد، اثر نكرد،
روز به روز بدتر شد و اثر خوبى مشاهده نمیكرد، جميع اطباء اظهار يأس نمودند،
راوى گفت: يك روز من رفتم به عيادتش ديدم بسيار بد حال است و به پسرش میگويد: فلان ظرف را بردار، ببر بازار بفروش و پولش را بياور كه به مصرف خود صرف نمايم، شايد راحت بشوم به مردن يا خوب شدن،
گفتم: معنى اين حرف را نفهميدم و ندانستم چه چيز است، ديدم آهى كشيد، گفت: فلانى من سرمايه زيادى داشتم و
جهت ترقى من اين بود كه در فلان سال مرضى در كربلا شايع شد كه اطبا علاج آن را منحصر كردند به آبليموى شيرازى از اين جهت آب ليمو خيلى گران شد و كمياب هم شد من قدرى آب ليمو داشتم،
دوغ زيادى مخلوط كردم به او بوى آب ليمو از آن فهميده میشد و آن را به قيمت آب ليمو خالص میفروختم تا آن كه منحصر شد وجود آب ليمو به دكان من، من هم غش زيادى میزدم و میفروختم و سرمايه من زياد شد
و در ميان صنف خودم مشهور شدم به ابوالالوف، پدر ميليونها، تا اينكه مبتلا شدم به اين مرض و هر چه داشتم فروختم و از براى من چيزى باقى نماند بغير همين متاع، گفتم اين را هم بفروشند شايد خلاص شوم يا بميرم و يا خوب بشوم.
اين هم اثر و نتيجه غش و خيانت به مردم كه عاقبت چنين است كه ملاحظه فرموديد، هيچ چيزى براى خودش نماند الا بدبختى و عذاب اخروى.
جامع الدرر ج 2 ص 68
در توبه كردن تأخير نكنيم...
تأثير گناه بر قلب، مانند ریختن روغن بر روی لباس است؛
اگر زود شسته نشود پخش می شود.
هر کس از کردار خود آگاه است،پس تا آثار گناه همه قلبمان را در بر نگرفته، با آب توبه شستشویش دهیم.
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
” با استغفار کردن، خود را معطّر و خوشبو کنيد تا رايحة (متعفن) گناه، شما را مفتضح ننمايد!”
جامع احاديثالشيعه، ج ۱۴، ص ۳۳۷
درمحضراستاد
آیت الله شاه آبادی :
مداومت و تکرار در تلاوت آیه الم یعلم بان الله یری
و توجه به این معنا که خدایا تو هستی
که مرا می بینی و صدای مرا میشنوی
قلب را نورانی می کند…
جهاد اکبر حفظ طهارت است...
سعادتمند کسی است که واردات و صادرات را تحت مراقبت خویش بدارد،و این مراقبت کشیک نفس کشیدن است که جهاد اکبر است.
وبه عبارت دیگر این مراقبت حفظ طهارت است، در همه ی احوال و در همه ی شئون و اطوار وجودی شخص ، حدیث از رسول الله است که فرمود: دوام بر طهارت داشته باش تا رزق بر تو وسعت یابد.
آری انسان، حیات و فعلیت واقعی او معارف حقیقی اوست که گوهر ذات او می شوند و بدانها از قوت و نقص در می آید و به فعلیت و کمال می رسد.
سدرة المنتهی , ج1، ص52 ,حضرت علامه حسن زاده آملی
تفاوت انسانهادرانسانیت
حضرت علّامه حسن زاده آملي:
تفاوت انسانها در انسانيّت به حسب كَثرت و قِلّت در علوم و معارف و كسب حقائق است.
انسان ها به اختلاف و تفاوت هيكل و اندامشان ارزش انساني ندارند، بلكه به اختلاف درجات جانشان در شدّت و ضعف سرمايهٔ معارف داشتن.
حکایت های شب زنده داران
” مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی (ره) عارف بزرگوار، شب ها که برای تهجّد و نماز شب برمی خاست، ابتدا در بسترش مدّتی می گریست. سپس بیرون می آمد و به آسمان نظر می دوخت و آیات ” اِنّ فی خلق السموات و الأرض…” را تلاوت می نمود.
و سپس، سر به دیوار می گذاشت و مدّتی گریه می نمود و پس از تطهیر، کنار حوض می نشست و می گریست و
با خداوند، زمزمه ها داشت تا به قیام نماز می پرداخت”
سیمای فرزانگان، ص 222
درمحضراستاد
آیَتـُـ الله بَهْجَتـْـ (ره):
1-نفس بکش با لااله الاالله
2-نفست راسرزنش کن بااستغفرالله
3-هنگام دردکشیدن بگوالحمدلله
4-هنگام تعجب بگوسبحان الله
5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله
6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون
7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله
8-شروع کن بابسم الله الرحمن الرحیم
9-خاتمه بده باالحمدلله رب العالمین