دعای غیرمستجاب نداریم
آیت اللہ بهجت(ره):
یا دعا دیرتر مستجاب میشود
یا یک بلایی از انسان دور میشود
یا بهتر از آن را به او میدهند
یا روز قیامت او را می آورند میگویند: این همه ثواب برای تو.
میگوید: من که کاری نکردم که لایق این همه ثواب باشم
میگویند: این ثواب ها برای این است که دعا کردی و بہ صلاحت نبود مستجاب بشود، بجایش الان جبران کردیم
میگوید: ای کاش هیچ کدام از دعاهایم در دنیا برآوردہ نمی شد..
التماس دعا
تلنگر....
آورده اند که :
روزی خواجه ای در میان گروهی
از عوام اندر فواید سحر خیزی
سخن می راند.
که ای مردم
همانند من که همواره صبح زود
از خواب بر می خیزم عمل کنید که
فواید بسیاری بر آن است
بهلول که در آن جمع بود گفت:
ای خواجه! تو از خواب برنمی خیزی
از رختخواب بر می خیزی
"لااله الاالله" زبانی
شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت؛ “لااله الاالله” یادشان می داد؛ و آن را برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.
روزی یکی از شاگردانش، طوطی ای برای او هدیه آورد؛
زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت.
شیخ همواره به طوطی محبت می کرد و او را در درس هایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: “لااله الاالله”
و از آن روز طوطی، کلمه"لااله الاالله” مرتبا تکرار می کرد.
یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند.
وقتی از او علّت را پرسیدند گفت: طوطی به دست گربه کشته شد.
گفتند: دلیل گریه شما همین است؟ اگر بخواهید می توانیم یکی بهتر از آن را برای شما تهیه کنیم.
شیخ پاسخ داد: دلیل گریه من این نیست. ناراحتی من از این است که وقتی گربه به طوطی حمله کرد، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
با آن همه “لااله الاالله” که می گفت، وقتی گربه به او حمله کرد، آن کلمه را فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او کلمه “لااله الاالله” را تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود!
سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم! تمام عمر با زبانم “لااله الاالله” بگویم و وقتی زمان مرگم فرا رسید، فراموشش کنم و آنرا ذکر نکنم!
مثل موریانه
سخنان امام خامنه ای خطاب به طلاب و روحانیون
یک وقتی به مناسبتی خدمت امام رسیدیم؛ صحبت راجع به یک روحانی بود که یک تخلفی کرده بود و امام با ما مشورت میکردند که با او چگونه رفتار شود.
من به ایشان مفصل گفتم که این پیروزی شما در انقلاب، محصول هزار سال آبروی روحانیت شیعه است - والّا چرا باید وقتی یک مرجع به میدان آمد، مردم اینطور به دنبالش بیایند و جانشان را فدا کنند، که در نهضت امام بزرگوار ما کردند. هزار سال آبروی شیعه متراکم شد تا به اینجا رسید که یک مرجعی مثل امام بزرگوار ما که جرئت داشت، شجاعت داشت، قابلیت داشت، روح فداکاری و آگاهی به زمان داشت، پا بگذارد وسط میدان، و مردم هم به دنبالش بیایند - حالا بعضی از این هملباسهای ما مثل موریانهای که در یک بنایی بیفتد، دارند این آبروی هزارساله را ذره ذره میخورند و از بین میبرند؛ ایشان هم این معنا را تصدیق کردند. واقع قضیه همین است.
باید مراقب باشیم ما جزو آن موریانهها نباشیم. خدای نکرده هر عملِ زشت و وقیح و یک کار نامناسبی که از یکی از ماها سربزند، رخنهای در آن ذخیرهی ارزشمند هزار سالهی روحانیت و علمای شیعه است.
۱۳۸۵/۰۸/۱۷
اشتباه 10ساله
روزی عالم مجتهدی را دیدند که در حال گریستن است
دلیلش را پرسیدند!
گفت: حکمی را که 10 سال پیش داده بودم ، امروز فهمیدم اشتباه بوده است.
گفتند: این که گریه ندارد؛ باید خوشحال باشید که حقیقت را یافتید!
گفت: گریه من از اشتباه گذشته نیست؛ گریه من برای این است که نکند 10 سال دیگر بفهمم حکمی که امروز به آن رسیده ام هم اشتباه باشد…
الهی به امیدتو...
روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد…
در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
شیطان گفت : این نا امیدی است…
شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟
شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
شخص گفت : چرا اینگونه است !؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم…
این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است .
اثـر دعـای مـــادر
از ابوسعیدابوالخیر سوال کردند:این حسن شهرت را از کجا آوردی؟
او گفت شبی مادرم از من آب خواست،دقایقی طول کشید تا آب بیاورم؛وقتی به کنارش رفتم خواب اورا گرفته بود!
دلم نیامد که بیدارش کنم،بکنارش نشستم تا پگاه،مادر چشمانش را باز کرد و کاسه آب را در دستان من دید!!
پی به ماوقع برد.
گفت:فرزندم امیدوارم نامت عالم گیر شود.
داستانی بود کوتاه که به ارزش و اعتبار مقام مادر در پیشگاه حضرت دوست داشت!!!
بیاییم با بلند نکردن صدا و پشت گوش نیانداختن سخنان این موجود عزیز،او را از خود راضی کنیم!
که بدست آوردن دل والدین(مخصوصا مادر)و وجود دعای ایشان پشت سرهمه مان باعث سعادت و نیک بختیمان خواهد شد!
دو فن کارساز مبارزه با هوای نفس
حجت الاسلام پناهیان:
مبارزه با هوای نفس دو بخش دارد که این دو بخش را باید در کنار هم انجام دهیم:
- ترک شهوات
- صبر در ناملایمات
امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: من به حق، به شما میگویم که شما به آنچه میخواهید (نهایتاً لقاءالله) نمیرسید مگر به ترک آنچه میل و شهوت دارید؛ و به چیزهایی که آرزو دارید نمیرسید مگر با صبر کردن در برابر ناملایمات.
(تحف العقول، ص305)
بعضی از آدمهای مذهبی حاضرند شهوت و گناه را ترک کنند ولی حاضر نیستند در بلا و مصیبت صبر کنند.
بعضیها نیز حاضر هستند در بلا صبر کنند ولی حاضر نیستند گناه را ترک کنند.
در صورتی که این دو باید با هم باشد تا نتیجه بدهد. چون انسان با دو بال میتواند پرواز کند، یکی اینکه وقتی هوسی به سراغش آمد، آن را ترک کند و گناه را کنار بگذارد و دیگر اینکه وقتی بلایی بر سرش آمد صبر کند.
راه غلبه بر نفس، محاسبه است
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
بعضی اولیای خدا یک دفتری همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند،
در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم.
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند:
از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛پس اگر کار خوبی انجام داده بود خدا را شکر کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود استغفار و توبه نماید.
(بحار الأنوار، ج67 / 72)
حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج67 / 72)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند: قلب، حرم خداوند متعال است پس در حرم او غیر او را ساکن نکن.
(بحار الأنوار ج67 /25) (جامع الاخبار 518)
درمحضراستاد
داستانی از شیخ محمد کوفیاز زبان آیةاللّه ناصری:
من قبلا در صحبت هایی که با پدرم می کردند، مکرر شنیده بودم ایشان مکرر خدمت امام زمان (علیه السلام) رسیده است.
خدمت ایشان رفتم و گفتم: «من می خواهم خدمت امام زمان علیه السلام برسم؛ چه کنم؟»
یک فکری کرد و گفت: «واجبات را بیاور، محرمات را هم ترک بکن. مستحبات را بیاور، مکروهات را ترک بکن».
گفتم: «آقا! اینکه کار حضرت فیل است! من که نمی توانم تمام واجبات را بیاورم و محرّمات را هم ترک بکنم و مستحبات را هم به جا بیاورم و مکروهات را هم ترک بکنم».
ایشان تبسمی کرد و بعد فرمود: «ناصری! نماز شب بخوان. وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا »( اسراء، ۷۹) این آیه را آن موقع خواندند. من هنوز در ذهنم هست.
به هر درجه ای می خواهی برسی، شب بلند شو با خدا مناجات بکن. نماز شب خود را بخوان. دنیا می خواهی آنجا هست، آخرت را هم می خواهی، این راه آن است. راه رسیدن به سعادت، راه رسیدن به تکامل، ارتباط با خدا است برادر من! شب و نصف شب، تنهایی بلند شو و راز و نیازت را بکن. درد دلت را با خدا بگو. خدا یقیناً جواب تو را می دهد.
ایشان این حرف را به من زد و حرفی بسیار عالی است.
نگاه ابزاریِ غرب به زن
بعد از پایان جنگ جهانی اول و قدرتمند شدنِ صنعت سینما، زن به کالایی پرجاذبه برای جذب مخاطب، تبدیل گردید.
بشرِ اروپایی، خسته از جنگ و بی پناهی، به دنبال راهی بود تا قدری خاطر پریشانش را تخدیر کند؛
زن با زیبایی هایش، با جاذبه هایش، با توان مسحورکنندگی اش به صحنه آمد.
بعد از رواج تبلیغات و به ویژه صنعت تصویر، زن به ابزاری برای جذاب نشان دادنِ هرچیزی تبدیل شد.
در واقع، کالایی شد که تا وقتی زیبایی و جوانی داشت، در صنعت، کارخانه، خیابان، مغازه و باشگاه، به کار گرفته می شد و با اتمام تاریخ مصرف اش، به دورش می انداختند…
دانشجوی موفق درکلام رهبرانقلاب
به نظر من دانشجوی موفق کسی است
که خوب درس بخواند
خوب تهذیب اخلاق کند
و خوب به ورزش بپردازد
77/2/22
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
تکبر نداشته باشید اگر برادر بزرگتر شما بی سواد هم هست به او سلام کنید.
در جاهایی بنشینید که حق شماست
اگر در مجلسی نشسته بودید و پیرمردی وارد مجلس شد شما جای خود را به او بدهید بگذارید او تکیه بدهد نه اینکه او وسط بنشیند و شما تکیه بدهید اعتنای هم نکنید
باید بلند شوید دست او را بگیرید و به جای خودتان بنشانیداین تواضع است.
در روایت آمده است که هرکس تواضع کند خداوند او را بالا میبرد و هر کس تکبر کنند خداوند او را بر زمین می زند.
مهربانی به یکدیگر از وظایف اسلامی است
رهبرفرزانه انقلاب (حفظه الله):
اسلام خواسته است انسانها نسبت به هم مهربان، به سرنوشت هم شدیداً علاقهمند و دلبند و دلبسته، به مصالح هم علاقهمند، از رنجها و اشتباهات یکدیگر متأثّر و متأسّف باشند، یکدیگر را دعا کنند، با یکدیگر با مرحمت رفتار کنند؛ «وَ تَواصَوا بِالمَرحَمَةِ» (سوره بلد آیه ۱۷).
این دست دوستی، پیوند عاطفی، ارتباط محبّتآمیز میان برادران، میان دوستان، میان خواهران، میان آحاد ملت اسلامی، خیرخواهی، خیراندیشی، اینها صفات بسیار برجسته و ممتازی است؛ اینها را باید در خود تقویت کرد.
بدترین صفات در انسان این است که انسان خود و مصالح مادّی خود را محور قرار دهد و حاضر باشد که به خاطر ارضای یک حسّ شخصی و یک خواست شخصی، انسانهای بیشماری را در معرض تلف و بدبختی قرار دهد.
۱۳۷۶/۰۹/۱۳
سبب اصلى تكبر
امام خمینی (ره):
روى هم رفته،سبب كبر رؤيت كمال متوهم است و بهجت به آن و عجب به آن،و فاقد ديدن غير است از آن.
حتى صاحبان اخلاق فاسده و اعمال قبيحه نيز گاهى به غير خود كبر كنند،چون آن را در خود است يك نحو كمال انگارند!
چهل حدیث، 82
نتیجه اُنس با اسماء خداوند
علامه حسن زاده آملی :
بزرگانى كه سيرهاى علمى كرده اند و در تجريد و تصفيه نفس واديها پيموده اند، فرموده اند كه روح انسانى، چون همّ خود را واحد گرداند و با اطمينان خاطر و عدم اضطراب با هر اسمى از اسماى شريف عين حيات و صرف كمال و فعل مطلق انس بگيرد و حشر پيدا كند، سلطان آن اسم در وى تجلى كند و اثر آن اسم در وى ظاهر گردد و به اقتضاى آن اسم عمل كند
و اين زمينى رنگ آسمانى گيرد و اين جهانى به خوى آن جهانى درآيد و در عالم طبيعت كار آن جهانى نمايد و دست تصرف به كائنات دراز كند و درِ كشف و كرامت به روى خود باز كند
و كم كم به جايى رسد كه هر گاه اراده كند از اين نشأه(دنیا،ناسوت) اعراض كند و بدان نشأه(ملکوت) پرواز كند.
ولى این انس گرفتن با اسماءالله باید با حضور قلب و اطمينان خاطر باشد نه به صرف لقلقه لسان و آن هم با دو صد پريشانى، تجربه ضرر ندارد!!
دروس معرفت نفس، درس99
تلنگر....
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه های دامن را گره زده و میرفت و در راه با پرودرگار خود سخن میگفت : ای گشاینده گره های ناگشوده ، گره از گره های زندگی ما بگشای .
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
و نشست تا گندمها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید ، دانه های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است!
ندا آمد که :
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه . . .
به خانواده خود احکام یاد بدهید
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
اینکه می گویند باید از مجتهد تقلید کرد، برای همین است. اگر تغییر نکنی گرفتار می شوی. باید مسائل مرجع تان را بدانید.
رساله داشته باشید هر شب یک صفحه برای زن و بچه تان رساله بخوانید تا آن ها به مسائل آشنا بشوند.
ما مسئول زن و بچه یمان هم هستیم. فقط مسئول خودمان نیستیم، باید زن و بچه تان هم جهنمی نشود.
اگر به آنها مسئله یاد ندهی، احکام یاد ندهی، قران یاد ندهی، آنها هم از مسائل بی بهره باشند، در قیامت گرفتاری.
آیه قرآن می فرماید که باید زن و بپگچه ات را هم از آتش جهنم حفظ کنی؛
«یَا أَیُّهَا الَّذیٖنَ آمَنوا قُوا اَنْفُسَکـُم وَ اَهْلیٖکُم نَاراً» تحریم آیه ۶