زندگی تفسیر سه کلمه است...
زندگی تفسیر سه کلمه است:
خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن
پس تا میتوانی
بخند، ببخش، فراموش کن
هنرخاص شیطان
یکی از کارهای و هنرهای شیطان این است که گناه برای انسان زینت میدهد!
یعنی گناه را انقدر قشنگ و لذیذ جلوه میدهد که متوجه گناه بودن کاری که انجام میدهیم نمیشیم و یا اگر بشیم خیلی راحت توجیهش میکنیم….
قرآن به این هنر شیطان اشاره دارد:
«إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُم».
کسانى که بعد از روشن شدن هدایت براى آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است.(محمد آیه 26)
گناهت رامگو...
خوشحالی یعنی...
روانشناس سوئیسی تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد.
بر اساسِ این تعریف،
خوشحال بودن یعنی :
توانمندیِ بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها.
خوشحالی یعنی:
اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی ست
اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی:
میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز،
خوشحالی یعنی:
در سختی ها لبخند زدن
خوشحالی یعنی:
آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات.
خوشحالی یعنی:
بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم.
خوشحالی یعنی:
حضورِ کاملِ ما در هستی، خوشحالی یعنی همچون رودجاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن
خوشحالی یعنی:
توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ
تلنگر...
عارفی پارچه ای بافت و در بافت آن نهایت دقت و کوشش خود را به کار برد و سپس آن را فروخت.
مشتری به علت عیبی پنهانی، آن پارچه را به او بازگرداند و عارف گریست. مشتری چون عارف را گریان دید، دلش سوخت و گفت: پارچه را به من برگردان. من به این عیب راضی ام، گریه نکن.
عارف گفت: گریه ی من از بابت عودت پارچه نیست. از آن می گریم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و حال به سبب عیبی پنهان به من بازگردانده شد. حال می ترسم عملی را نیز که چهل سال در آن کوشیده ام، از من نپذیرند.
هرجاکم آوردی بگو...
هروقتڪه دستت از
همه جاڪوتاہ شد، بگو
وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّـه ۚ
إِنَّ اللَّـه بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
ڪارم را به خُدا مۍسپارم،
خُداوند بیناۍ به بندگان است!
نکاتی درباره مهمترین شب در ماه رجب
امشب شب رغائب است و شبی است که آن نفحاتِ خاصّۀ الهیّه که خدای متعال به بندگان خاص و اولیائش وعده داده است، برای آنها نازل می شود.
1.رغائب به آن تحفه و هدیۀ بسیار گرانقیمت و ارزشمند گفته می شود که به طور عادی و به حسبِ ظاهر رسیدن به آن بعید است. …
رغیبه یعنی یک تحفه و هدیه ای که مورد توقّع نیست؛ تحفه ای که دیگر تا آخر عمر برای او کافی است و می گویند فلانی دیگر بارش را بست. نه تحفه و هدیۀ عادی و نه منافعی که انسان در طول هفته و ماه و سال به آن می رسد؛ اینها هدیه و منافع است اما رغیبه نیست.
2…. امشب شب ادا کردن قرض، کمر درد خوب شدن یا رفع گرفتاری نیست؛ البته داریم که هر چه دعا کردید خدا برآورده می کند؛ ولی اینها رغیبه نیست بلکه امور عادی است؛ البته اینها را هم انسان باید از خدا بخواهد ولی منظور این است که تمرکز و توجّه و اهتمام روی چه باشد.
3.باید روی آن خیالات و توهّماتی که راه سلوک انسان را می بندد فکر کرد! باید امشب روی نَفَحات و جَذَباتی که می آید و تعلّقات را می بَرَد، و عشق و علاقۀ انسان را به سمت پروردگار چند برابر می کند فکر کرد.
4.خیال نکنید که مطلب به همین امشب تمام می شود بلکه تا صبح ادامه دارد. اولیاء خدا امشب را احیاء می گرفتند.
5.رغیبه یعنی خدایا “فهم و عقل ما را” بالا ببر و از “توهّمات” خارج کن! در امشب از خدا بخواهیم که خدایا «أدخِلنا فی کُلّ خیرٍ أدخَلتَ فیه محمّداً و آل محمّد و أخرِجنا مِن کُلّ سُوءٍ أخرَجتَ مِنه محمُداً و آل محمّد» ما را در هر خیر که محمد و آل او را داخل کردی داخل کن.
“خیر” یعنی ورود در عالم اسماء کلّی و صفاتِ کلیۀ لایتناهیِ ذات و سیر در جمیع آثار کلیۀ پروردگار و بالاتر از آن اتصالِ به ذات. “سوء” هم عبارت است از اضطراب سرّ…
آیة اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.
ذکرهرجمعه
علامه مجلسی فرمودند:
شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم
بسم الله الرحمن الرحیم،
* الْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها
وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه،
اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ *
بعد یک هفته مجدد خواستم ، آنرا بخوانم، که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم ، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم…
قصص العلماء، ص 80
قدرت عجیب زن
وقتی خدا امر کند ...
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟
زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.
یادداشت میلیونی انیشتین
یادداشتی از اینشتین درباره خوشبختی ۱/۵۶ میلیون دلار فروخته شد!
آلبرت در این یادداشت نوشته است:
“یک زندگی آرام و ساده، شادمانه تر از موفقیتی است که با تلاطم های زیاد به دست می آید”
چراغ دل را در ماهرجب بر افروزید!
حکمت یعنی ...
بعضی وقتها خدا
درهای رحمتش را ڪمی باز میگذارد
تا از لای دَر ، رحمتش را ببینی
ولی نمی توانی به آن دست بزنی
چون روی دَر ، قفلی به نام حڪمت است.
بااین ذکر غیبت نمی کنید...
روزی یکی از اولیا به حضرت الیاس و حضرت خضر (ع) شکایت کرد که مردم زیاد غیبت می کنند و غیبت هم از گناهان کبیره است و هر چه آنها را نصحیت می کنم و آنها را منع از غیبت می کنم ، به حرفم اعتنایی نمی کنند و آن عمل قبیح را ترک نمی کنند . چه کنم ؟
حضرت الیاس (ع) فرمود : چاره این کار این است که وقتی وارد چنین مجلسی و دیدی غیبت می کنند ، بگو:
«بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی محمد و آل محمد»
پروردگار ، ملکی را بر اهل مجلس موکل می کند که هر وقت کسی خواست غیبت کند آن ملک جلوی این عمل زشت را می گیرد و نمی گذارد غیبت شود .
داستانهاي صلوات ص٥٧
علائم و نشانه های نفوذ شیطان در انسان
علت بی حوصلگی انسان
حوصله نداشتن علامت در دسترس نبودن دوست داشتنی ها است.
وقتی آدم پیش،دوست داشتنی هایش باشد دچار بی حوصلگی نمی شود.اگر دلت جای دیگری باشد و یا دلت اینجایی که هستی نباشد.بی حوصله و بی انرژی می شوی،ولی اگر محبوبیت خدا باشد همیشه باحوصله و پرانرژی خواهی بود.چون همیشه در کنار محبوبت هستی.
اعتراف دشمنان عفت وحجاب
یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود نوشته است :
ما موفق شدیم چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گلدار تبدیل کنیم.
چادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم!
مانتو های بلند را به مانتوهای رنگین، تنگ و خیلی کوتاه.
و اکنون از حجاب یک زن مسلمان فقط یک روسری مانده است.
آنان از اینکه با نامحرمان ارتباط داشته باشند، شرمنده نیستند!
از این شرمنده اند که در محیطی نتوانند با نامحرم ارتباط مستقیم برقرار کنند.
اگر ما بتوانیم این روسری را هم از خانم های ایرانی بگیریم،
چیزی از اسلام و انقلاب در ایران باقی نخواهد ماند!!
پس خیلی باید ساده و احمق باشه ، کسی که خیال میکنه غربی ها ، طرفدار آزادی در ایران هستند ، طبق اعترافهای خودشان آنها بدنبال فاسد کردن بانوان ایرانی و نابودی اسلام و انقلاب هستند.
مکالمه دونوزاد...
دو تا بچه بودن توی شکم مادر. اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم.
اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
دومی: شاید مادرمونم ببینیم. ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟
اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟
دومی: به نظرم مامان همه جا هست.
دور تا دورمونه.
اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.
مثل دنياي امروز ما و خدايي كه همين نزديكيست.