صوفی ها چه کسانی هستند؟
صوفی ها چه کسانی هستند و عقایدشان به اهل سنت نزدیک است یا شیعیان؟
استادمحمدی
حقیقت فراماسونری(قسمت چهارم)
هر سازمان و مجموعه ای دارای ایدولوژی و فکر خاص خود بوده و ایدولوژی و یا پایه سازمان فراماسونری علوم ننگین کابالا میباشد که خود مکتبی بسیار کهن تر از فراماسونری هست و عمری به درازای تمدن بشری دارد این علوم ننگین پایه و اساس فراماسونری و مناسک و آداب ان هست و قبل از فراماسونری مدرن که در سال ۱۷۱۷ شروع به کار کرد و اولین لژ خود یعنی لژ کهن اسکاتلند را بنا نهاد مشغول فعالیت بوده و به طرفداران ان کابالایست میگویند.
در واقع فراماسونری فرزند کابالا بوده و صهیونیست فرزند فراماسونری بوده و هر سه با هم نسبت خونی دارند..
لطفا به ترتیب طبقات هرم قدرت دقت کنید ۳۳ پله در سمت چپ هست که برای نخبگان جامعه است و ۱۳ پله در سمت راست هست که برای خاندان سلطنتی در هر کشوری هست از پله یک تا سوم این سازمان کاملا مومن خدا جو و به خیریه ها و یتیم خانه ها کمک میکند اما از پله چهارم به بعد به سختی میتوان عبور کرد و هر عضوی را راه داده نمیشود.
درجات ١ تا ٣٣ فراماسونری را طبق کتاب برادری استفن نایت که در ٣٣ سالگی به ظاهر خودکشی کرده , این درجات از اهمیت فوق العاده ای در فراماسونری برخورداره که درجه ٣٣ بالا ترین درجه فراماسونریه :
- درجه اول:شاگرد تازه وارد
- درجه دوم:افزاریار
- درجه سوم:استاد بنا
- درجه چهارم:استاد نهان
- درجه پنجم:استاد کامل
- درجه ششم:منشی محرم
- درجه هفتم: ناظم و قاضی
- درجه هشتم: مباشر ساختمان
- درجه نهم: برگزیده نه نفر
- درجه دهم: برگزیده پانزده نفر
- درجه یازدهم: بلند پایه برگزیده
- درجه دوازدهم: بزرگ استاد معمار
- درجه سیزدهم: طاق خسروی انوش
- درجه چهاردهم: شهسوار اسکاتلندی کمال
- درجه پانزدهم : شهسوار شمشیر یا شهسوار شرق
حقیقت فراماسونری(قسمت سوم)
6. ماسونها خداناباوران[آتئیست ها] را از حلقهی خود بیرون میگذارند.
اگر خداناباور باشید، فراماسون شدنتان غیرممکن است. نخستین الزام آن است که اعضای بالقوه باید به یک قدرت برتر، از هر نوعی، باور داشته باشند. آنها مدعی هستند که اهمیتی نمیدهند آن قدرت برتر چیست، اما شما باید برای خودتان آن را تعریف کنید. شما میتوانید دربارهی آن دروغ بگویید، اما به نظر میرسد که مذهب در میان آنها یک اصل افتخار آمیز باشد.
از طرف دیگر، گروههای به طور سنتی طرد شده – مثل مردان گی- در ماسونری جای داده میشوند، مادامی که به همان شیوهی اخلاقی اعضای دیگر گروه رفتار کنند. زنان از ورود به پرستشگاه منع میشوند، که درحالحاضر بعضی از گروهها دربارهی این امر به بحث و چالش میپردازند.
7. آنها کار میکنند تا سیاست و امور مالی را در کشورهای مختلف تحت کنترل بگیرند
یکی دیگر از اسرار فراماسون ها این است که فساد اداری ماسونها کاملا مستند است، اما این امر اغلب پوشیده میماند.
نیم میلیون ماسون در انگلستان به شکل نامتناسبی در حوزههای بانکداری، سیاست، و حکومت مشغول هستند. حتی بیمارستانها و دانشگاهها اغلب توسط ماسونها اداره میشوند.
8. نماد آنها روی اسکناس دلار ترسیم شده است.اگر تا به حال به اسکناس دلار امریکا با دقت نگاه کرده باشید، احتمالا آن چشم کاملا باز را بالای هرم دیدهاید. این نماد یک نماد فراماسونی است، و عبارت لاتین پایین آن یک شعار فراماسونی است، به معنی “نظم جهانی جدید”.
بسیاری میگویند که تصمیم به گنجاندن این نماد ماسونی روی دل
ار به سبب نفوذ فراماسونها نبوده است – بنجامین فرانکلین تنها ماسون در کمیتهی طراحی اسکناس بوده است- اما این انطباق تصادفی همچنان موضوعی شگفتانگیز باقی میماند.
حقیت فراماسون(قسمت دوم)
فراماسونها یکی از مرموزترین و بحثبرانگیزترین گروههای مذهبی جهان هستند. چندین دهه از حیات ماسونها میگذرد- و اگر بخواهیم ادعاهایشان را باور کنیم، آنها به صورت مخفیانه حتی مدت زمان بیشتری هم میزیستهاند. تاریخ آنها هرچه باشد، گمانهزنی دربارهی آنها همیشه سرگرمی لذت بخشی بوده است- و این بالاخص در مورد ننگین ترین اسرار فراماسون ها نیز صادق است.
آنها با انتقال رسوم و اسرار خود از یک نسل به نسلی دیگر، پی بردن به این که چه چیزی منسوخ شده است و چه چیزی همچنان انجام میشود را دشوار کردهاند. این ده فعالیت ماسونی را به عنوان حقایقی موقت در نظر بگیرید- ما به طور قطع از آنها آگاهی نداریم، اما همیشه تصور کردن آنچه ممکن است در جریان بوده باشد و ما از آن بیاطلاع بوده باشیم کار جالبی است.
در ادامه ۱۰ ننگین ترین اسرار فراماسون ها آمده است:
1. آنها علیه یکدیگر شهادت صادقانه نخواهند داد.
یکی از اسرار فراماسون ها این است که به فراماسونها دستور داده شده است وقتی یک ماسون دیگر تحت محاکمه است صادقانه شهادت ندهند.
آنها قبول دارند که این ممکن است نوعی پیمان شکنی باشد، اما برای آنها، حمایت نکردن از یکی از اعضای گروه خودشان گناه بسیار بزرگتری است.
2. آنها شیوهی دست دادن مرموزی دارند
هرچند بعضی از اعضا آن را از مردم پنهان میکنند، اما فراماسونها حداقل یک شیوهی دست دادن ماسونی دارند.
ظاهرا، حتی عباراتی وجود دارد که یک فراماسون میتواند هنگام مواجه با خطری بزرگ آنها ادا کند که باعث میشود اعضای دیگر به یاری او بشتابند. گفته میشود که پایهگذار مورمونیسم، جوزف اسمیت، چنین عبارتی را در آخرین لحظات زندگی و پیش از مرگش بیان کرده است.
3. آنها چند گذرواژهی محرمانه دارند.
جريان فراماسونری(قسمت اول)
كلمه ماسون (mason) يعني بنّا، فراماسون (Freemason) يعني بنّاي آزاد. در زبان فارسي واژه هايی نظير فراموشخانه، فراماسون، فراي مايسان، فريمشن، فريمسن، بنّايان آزاد و. . . مترادف واژه فراماسونري محسوب مي شود و در عربي نيز اصطلاحات «الماسونيه»، «البنايه الحره»، « الماسونيه الحره»، «الفرمصونيه» متداول است.
وجه تسميه گزينش اين نام براي تشكيلات مخفي اي كه چگونگي ايجاد و تطور آن بعد از ساليان دراز همچنان در هاله اي از ابهام قرار دارد اين گونه توضيح داده شده كه بنّايان در زمره آن دسته از صنوفي قرار داشتند كه به جهت اهميت حرفه آنان از بيگاري براي اشراف و ارباب كليسا معاف شدند و به همين جهت بنّاي آزاد لقب گرفتند.
همچنين گفته اند شرط پذيرش عضو جديد و شاگرد در صنف بنّايان، برده نبودن متقاضي و آزاد بودن وي بوده است و همين امر سبب شده كه اين نام براي تشكيلات مزبور برگزيده شود.
درخصوص زمان پيدايش اين تشكيلات اتفاق نظر وجود ندارد و به واسطه وجود اخبار متناقض و غير واقعي هاله اي از ابهام و خرافه تاريخچه اين جمعيت را احاطه كرده است. اين امر بي ترديد ناشي از تمايل ماسون ها به پررمز و راز جلوه دادن مسلك فراماسونري است كه به نحوي حس كنجكاوي افراد را نسبت به اين موضوع جلب كرده تا موجبات گرايش افراد ناآگاه را به مسلك خود فراهم نمايند.
ماسونري يك تشكيلات منظم جهاني است كه بر اركان دولت هاي جهان و اكثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و بسيار هم آزادانه عمل مي كند. كسي كه عضو فراماسونري است، ماسون يا فراماسون ناميده مي شود. ساختماني كه مركز فعاليت ماسونهاست لژ نام دارد.
فرقه بُهره_داوودی و سلیمانی
این فرقه یکی از مذاهب منشعب از تشیع است که در سطح جهان ، چند میلیون نفر پیرو دارد.
در ابتدا امام خود را اسماعیل فرزند امام جعفرصادق(ع) می دانستند و به اسماعیلیان شهره بودند، سپس به محمد فرزند اسماعیل روی آورده اما پس از فوت ایشان پراکنده شدند و به فاطمیان مصر گرویدند. پس از مرگ خلیفه فاطمیان، به دو دسته بهره های داوودی(پیروان داوود برهان الدین بن قطب شاه) ساکن در هند و بهره های سلیمانی (پیروان سلیمان ابن الحسن) ساکن در یمن تقسیم شدند. بیست ویک امام از فرزندان امام صادق و منشعب از شاخه فرزند او ، اسماعیل داشته ، امام بیست و یکم را غایب می دانند و نماینده او را «داعی» می نامند، به طوری که در کوچکترین مسائل زندگی نیز ، بدون اذن داعی کاری انجام نمی دهند. نماز را بدون قنوت و قیام برپا می دارند و سایر احکام اسلامی را به جا می آورند اما مراسمات و مراوده های خود را به صورت مخفیانه انجام می دهند. معتقدند همه انبیاء دچار گناه بودند. ابلیس را مُرده می پندارند اما معتقدند هرکس با امام خود مخالفت کند ، ابلیس است.
«ویپاسانا»فرقهای برآمده از بودیسم
ویپاسانا را باید عصاره آموزههای «سیدارتاگوتاما»، ملقب به «بودا» دانست که بعدها به عنوان یکی از روشهای مراقبه در هند مطرح شد. بنیانگذار این روش، «ساتیناریان گوئینکاجی»، مدعی است، بودا این روش را 2500 سال پیش کشف کردهاست.
ویپاسانا اوایل دهه 80 شمسی، در پوشش مؤسسهای با عنوان «شادزیستی» به ایران وارد شد و فعالیت خود را تحت نظر فردی با هویت «داریوش.ن» آغاز نمود. تأسیس مراکز یوگا و مراقبه، تبلیغ مبانی و آموزههای انحرافی، اشاعه اباحهگری(در قالب برگزاری کلاسها و اردوهای مختلط)، (جذب در قالب) فعالیت هرمی، انتشار مطالب تبلیغی(با بنمایه بودیسم) در برخی نشریات و حتی نگارش پایاننامه دانشگاهی (با موضوع طراحی مرکز مراقبه ویپاسانا) توسط برخی عناصر شاخص فرقه در کشور، از جمله تحرکات انحرافی ویپاسانا در ایران میباشد.
در ویپاسانا، پرداختن به مراقبه، مستلزم دوری جستن از هرگونه اعمال عبادی در اسلام و دیگر ادیان الهی بوده و آییننامه «اصول پنجگانه» فرقه، نمایانگر تضاد مبانی ویپاسانا با کلیه مفاهیم الهی است.
فرق و ادیان
فرقه یمانی(قسمت آخر)
ابزار رسانهای و وابستگی به استکبار
ابزار رسانهای توسط فرقه یمانی بهخوبی استفاده میشود و پیروان این فرقه در استفاده از انواع رسانههای دیجیتال مهارت قابلتوجهی دارند، به شکلی که احمد اسماعیل گاطع توسط مردم به مدعی فیسبوکی نیز شهرت دارد! این فرقه با بهرهگیری از فعالان رسانه و مستندسازان سعی در القاء تفکر مسموم خود دارد و یکی از افرادی که در این رابطه نقش مهمی برای این فرقه بازی کرده است فردی به نام «عبدالله هاشم» است.
وی با ساختن چند ویدیواسلاید و مستند پیرامون فراماسونری و ظهور امام زمان(عج) بانام «ارایول» چهره شد. عبدالله هاشم به سهو در برنامهای رسانهای به مردم ایران شناسانده شد، اما بعد از مدتی مشخص شد وی مبلغ فرقه الیمانی است. جالب اینجاست عبدالله هاشم از حامیان احمد یمانی بوده اما درعینحال مرید فرقه صهیونیستی رائیلیان است و تصاویر وی در بازدید از مرکز این فرقه در اسرائیل منتشر شد.
در دو سال گذشته فرقه یمانی با کمک سرویسهای خارجی اقدام به گسترش فعالیت خود در عرصه رسانه کرده و در این راستا شبکه رادیویی را نیز در آمریکا در اختیار گرفت و زمان راهاندازی اعلامیهای را نیز منتشر کرد: «به فضل الله تبارکوتعالی صبح امروز چهارشنبه 3آبان1391 برابر با 24اکتبر2012 ساعت 6 بامداد کانال رادیویی انصار امام مهدی(ع) به مشارکت و کمک انصار امام مهدی(ع) در آمریکا و کانادا افتتاح شد.» همچنین این فرقه توانست شبکه ماهوارهای خود را نیز راهاندازی کند.
منابع:
1.روایت از سفینه البحار به نقل از حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ۱۳۷۶، ج 10، ص 617.
2. غیبه نعمانی، ص 163؛ بحارالانوار، ج 52، ص 75
3. حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
4. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
5.حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
فرقه ضاله یمانی(قسمت دهم)
قیام نظامی پیروان یمانی
بعد از حادثه الزرگه، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹ قیام کند، اما یک ماه قبل از آن ۴۰ نفر از پیروانش در نجف دستگیرشده و طرح قیام در روز تاسوعا و قتلعام زائرین حرمین امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) و اشغال حرمین لو رفته و شکست خورد.
گروه ضربت یمانی به فرماندهی «سید حسن الحمامی» در ساعت 9:30 صبح تاسوعا به هیئتهای عزاداری در بصره حمله و وارد مقر شرکت نفت جنوب عراق شدند. در ناصریه به تیپ واکنش سریع حمله و سرتیپ «ابو لقاء الجابری» فرمانده تیپ و «سرهنگ ابو محمد الرمیض» مسئول اطلاعات تیپ را کشتند.
پلیس نجف اشرف ۴۵ نفر از عناصر مسلح گروه الیمانی تحت عنوان «انصار المهدی» ازجمله حسن الحمامی رهبر مذهبی را دستگیر کرد
حسن الحمامی بعد از دستگیری اعتراف کرد عناصر فرقه قصد داشتند در روز عاشورا مراجع تقلید و هیئتهای حسینی را مورد هدف قرار دهند. وی در اجلاس خبری طی اعترافاتش گفت: «این گروه دارای طرفدارانی است و هدف آن حمله به مرجعیت است و هزینههای ما از کشورهای خارجی بهویژه امارات تأمین میشود.» چند روز بعد خبرگزاری بانام «ملف پرس» فاش کرد احمد الحسن یمانی به امارات و به دبی گریخته است.
پادگان الزرگه باهدف ترور مراجع
هفتم بهمن 1385 نیروهای امنیتی نجف برای برقراری امنیت و جلوگیری از حمله خمپارهای به کاروانهای عزاداری، درحالیکه در چند کیلومتری نجف به گشتزنی مشغول بودند در نزدیکی منطقه الزرگه هدف تیراندازی افراد مسلح ناشناس قرار گرفتند، در این حادثه 20 تن از افراد پلیس کشته یا زخمی شدند.
در روز تاسوعای 1428ق مصادف با 9بهمن1385 حادثه پادگان الزرگه در حومه نجف رخ داد. بالغبر 2000 نفر از اعضای گروهی موسوم به «جندالسماء» که در آن مقطع از همپیمانان فرقه یمانی بودند به همراه پیروان فرقه یمانی برای حمله به نجف اشرف در منطقه الزرگه جمع شدند تا مراجع را بکشند. پلیس عراق باهمکاری تعدادی از قبایل شیعه 200 نفر از فرقه یمانی را به هلاکت رسانید. «الگرعاوی» سرکرده جند السماء نیز که از همپیمانان گاطع بود در این حمله به هلاکت رسید. دستگیرشدهها اعتراف کردند سرکردگان این دو فرقه سخنرانی کرده و آنها را مأمور کرده بودند در نجف هزار و دویست نفر از علماء را بکشند.
جالب است الگرعاوی سرکرده فرقه «جندالسماء» که خودش ادعای قائمیت داشته است و احمد الحسن هم مدعی است پسر امام زمان است بااینحال این دو گروه باهم متحد شدند تا مراجع را بکشند. این مسئله مؤید وابستگی هر دو جریان علیرغم اختلافات به یک اتاق فرمان مشترک است.
ادامه_دارد …
فرقه یمانی(قسمت هشتم)
ادعای یمانی بودن
بعد از آنکه گاطعی ادعای یمانی بودن کرد با این ایراد مواجه شد که اگر فردی یمانی است چگونه میتواند هم یمانی باشد هم ادعا کند فرزند امام زمان (عج) و از هاشمیها است! درحالیکه هاشمیها از حجاز هستند و یمانی باید از یمن باشد.
وی در پایگاه اینترنتی در نامهای با امضای سید احمد حسن، وصی و رسول امام مهدی(عج) در تاریخ ۲۱ ربیعالثانی ۱۴۲۶ ق مصادف با ۹خرداد۱۳۸۴ در مطلبی با عنوان سؤال و جواب، پیامی را برای توجیه فرزندی امام عصر(عج) و هاشمی بودن بیان میکند که چنین است: «مکه از تهامه است و تهامه از یمن؛ پس محمد و آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم همگی یمانی هستند.»
درحالیکه تهامه یک منطقه جغرافیایی است که از شمال جزیرةالعرب یعنی بالاتر از مکه و مدینه را در بردارد و از جنوب به یمن میرسد. بنابراین مکه و مدینه جزء تهامه هستند و یمن هم از تهامه است؛ ولی تهامه از یمن نیست، بلکه یمن در جنوب جزیرةالعرب قرار دارد و شامل شمال و میانه جزیرةالعرب نیست.
بنابراین محمد و آل محمد(ص) حجازی و تهامی هستند؛ امّایمانی نیستند. اصولاً مردم عرب به دودسته عدنانی و قحطانی تقسیمشدهاند. مقصود از عرب عدنانی خصوص قریش و ازجمله بنیهاشم است؛ درحالیکه عرب قحطانی فقط اعرابی را شامل میشود که ریشه آنها از یمن است و بههیچوجه به عرب عدنانی، یمانی گفته نمیشود.
با مثالی ملموستر باید گفت ادعای گاطعی مانند آن است که شخصی بگوید که یمن از خلیجفارس است و ایران هم از خلیجفارس است پس هر ایرانی، یمنی است!
وی خود را فرزند امام زمان(عج) معرفی میکند درحالی که یمانی در روایات متعدد از نسل زید فرزند امام سجاد(ع) معرفی میشود.
ادامه دارد …
منابع:
1.حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
2. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
فرقه یمانی(قسمت هفتم)
ادعاها
جنجال گسترده در اعلام محل واقعی قبر حضرت زهرا(س).
ادعای نمایش اسم احمد در آتشفشان!
مردود دانستن علم رجال و اصول فقه
این گروه برای توجیه استناد خود به روایات جعلی و همچنین ناتوانی احمد الحسن از احتجاج علمی به روش اصولی بهکلی علم رجال و اصول را بدعت و نادرست شمرده است. چراکه گاطعی میدانست اگر علوم اسلامی منبعث از قرآن و بیان معصومین را بپذیرد، دیگر نمیتواند از روایات مجهولالسند یا مجمل استفاده کند.
نکته جالب مسئله آن است که برای توجیه استناد به روایات مجعولالسند و راویان کذاب به روایات مجعول دیگری استناد میکنند و این روند بهطور مداوم ادامه دارد. مانند استناد به روایتی از «سفیان بن السمط» از امام صادق(ع) در کتاب «مختصر بصائر الدرجات» که به نقل از امام صادق(ع) آمده است: «اگر کسی به نقل از من گفت شب روز است و یا روز شب است آن را تکذیب نکن زیرا من را تکذیب کردهای!»
ادامه دارد…
فرقه یمانی(قسمت پنجم)
ادعای سیادت
احمد اسماعیل گاطعی با وجود آنکه سید نیست، ادعای سیادت دارد. وی در قبیله صیامر به دنیا آمده و اهالی بصره همه متفقاند که این قبیله سادات ندارد، درحالیکه وی خود را فرزند و رسول و جانشین امام زمان معرفی میکند!
ادعای فرزندی امام زمان(عج)
باوجود ادعای فرزندی امام زمان(عج) خود را احمد بن الحسن مینامد درحالیکه میبایست خود را «احمد بن محمد» مینامید چراکه نام امام زمان(عج) حسن نیست، بلکه حسن نام پدر امام زمان (عج) است. این اشتباه به دلیل سیر تدریجی ادعاهای وی پیشآمده است. چراکه از قبل نمیدانسته در آینده چه ادعاهای جدیدی را مطرح خواهد کرد. بدین خاطر در مقطعی خود را فرزند پنجم امام زمان(ع) معرفی میکند.
ادامه دارد …
منابع:
1.حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
2. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
3.حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
فرقه ضاله یمانی(قسمت چهارم)
امضاء
گاطع در امضایش حتی از ملائکه جبرئیل، میکائیل و اسرافیل نیز سوءاستفاده کرده و در زیر تمام نامههایش عبارت«بقیّة آل محمد، الرکن الشدید، احمد الحسن وصی و رسول الامام المهدی إلی الناس اجمعین، المؤیّد بجبرئیل، المسدّد بمیکائیل، المنصور باسرافیل، ذریّة بعضها من بعض والله سمیع علیام» را درج میکند.
شروع دعوت و بیعتگیری
شروع بیعتگیری این فرقه با عملیات روانی زیادی شروع شد آنها در ابتدا تشکیل دستههایی چندنفره میدادند تا با استفاده از ظرفیت نماز جمعهها در عراق در میان مردم حضور یافته و شعار سر دهند. این گروه با شعار «جاء المهدی، جاء المهدی» صفوف نماز جمعه را به هم میریختند تا بیشترین جلبتوجه را کنند. پیروان این گروه در سال 1382 حتی در نماز جمعه شهرهای اهواز، قم، کرج، مشهد نیز در صفوف نماز جمعه اختلال ایجاد کرده و ظهور یمانی را جار زدند.
ازجمله توجیهاتی که اعضاء این گروه بدان تمسک میجویند، بیعت برای امام زمان است. در توجیه میگویند اگر این بیعت موردنظر امام زمان(عج) نبود، حتماً آقا شخصاً جلوی آن را میگرفت، چرا امام زمان جلوی ما را نمیگیرد. چرا کس دیگری نیست تا از طرف امام زمان(عج) بیعت گیرد. این ادعای گزاف در حالی است که نیابت عام امام زمان به دستور ایشان در زمان غیبت با علمای اسلام و اداره حکومت با ولایتفقیه است. در خصوص عهد نیز ادعیه معتبری مانند دعای عهد با حضرت در زمان غیبت ایشان وجود دارد.
بعد از حادثه الزرگه، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال ۱۴۲۹ قیام کند، اما یک ماه قبل از آن ۴۰ نفر از پیروانش در نجف دستگیرشده و طرح قیام در روز تاسوعا و قتلعام زائرین حرمین امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) و اشغال حرمین لو رفته و شکست خورد.
مبلغان این فرقه با توجه به اینکه میدانند طرفدارانشان از اقشار کماطلاع هستند، هر واقعهای را بعد از رخ دادنش به خود نسبت داده و ادعا دارند قبلاً احمد الحسن در محافل مخفی آن را پیشگوئی کرده است!
به جهت آشنایی در این بخش تنها به برخی ادعاهای گاطعی اشاره میکنیم.
ادامه دارد …
منابع:
1.حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
2. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
3.حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
فرقه ضاله یمانی(قسمت سوم)
ستاره داوود
نشان جریان الیمانی ستاره منحوس صهیونیستی موسوم به داوود است. ستاره داوود یا همان ستاره ششضلعی در همه نامهها کنار امضای گاطعی که خود را «احمد الحسن الیمانی» مینامد درج میشود. ستاره ششضلعی بهعنوان سمبل قدرت همواره مورداستفاده فرق مختلفی ازجمله کابالا، شیطانپرستان و صهیونیستها بوده است. این نشان زیر نامههای این فرقه مورداستفاده بوده ولی اخیراً کمتر از آن استفاده میکنند. بعد از ایراد فشار گسترده نسبت به استفاده از نشان ستاره داوود، گاطعی همانند همیشه دست به مغالطه برده و سلسلهای از روایات در خصوص خاتم سلیمان را منتشر کرد. وی با نشان دادن عکس اسکن شدهای از کتابی غیر موثق که نویسندهاش را از علما معرفی کرده دست به ترفند تازهای زد. در عکس چندین نشان ازجمله ستاره داوود وجود دارد و توضیحات کتاب میگوید برخی احتمال دادهاند یکی از نشانها مربوط به خاتم سلیمان باشد. فرقه یمانی با استناد به همین کتاب غیر موثق، تمام روایات مربوط به خاتم سلیمان را به ستاره منحوس داوود منسوب میکند تا به نوعی اشتباه خود را توجیه کرده و ستاره منحوسی را که هیچ ارتباطی با حضرت داود نبی(ع) نداشته و منبعث از جادوئی باستانی است، نمادی از خاتم سلیمان معرفی کند.
ادامه دارد…
منابع:
1.حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
2. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
3.حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
فرقه ضاله یمانی(قسمت دوم)
تشکیلات فرقه
رهبری جریان الیمانی در حال حاضر در اختیار احمد اسماعیل گاطع است. «شیخ کاظم العقیلی» مسئولیت شاخه نظامی و فردی به نام «عبدالرحیم ابومعاذ» مرشد معنوی این فرقه است. معاون اسبق گاطع «شیخ حیدر المنشداوی» ملقب به «ابن ابو فعل» بود، المنشداوی در زمان زمامداری صدام برای تبلیغ به ایران سفر کرد بعد از ورود به ایران دستگیرشده و به مدت ۶ ماه زندانی شد.
ازجمله توجیهاتی که اعضاء این گروه بدان تمسک میجویند، بیعت برای امام زمان است. در توجیه میگویند اگر این بیعت موردنظر امام زمان(عج) نبود، حتماً آقا شخصاً جلوی آن را میگرفت، چرا امام زمان جلوی ما را نمیگیرد. چرا کس دیگری نیست تا از طرف امام زمان(عج) بیعت گیرد.
وی بعد از سقوط صدام به عراق برگردانده شد در بازگشت ادعا نمود وصی امام زمان جدیدی به نام «عبدالله بن الحسن القحطانی» است و از همه امور حتی از محل قبر حضرت فاطمه (ص) مطلع است. المنشداوی دفتری در منطقه قدیم نجف اشرف در «شارع الرسول (ص)» افتتاح نمود. این ادعا موجب شد احمد اسماعیل گاطعی با صدور بیانیهای المنشداوی را تفسیق کند و درنتیجه المنشداوی ترور شد. یکی دیگر از افرادی که در فرقه الیمانی باید مورد اشاره قرار گیرد «سید حسن الحمامی» است وی روحانی ارشد جریان یمانی بوده و فرزند مرحوم «سید محمدعلی حمامی» متوفای ۱۹۹۸. م از علمای معروف نجف است که علیرغم راه و رسم پدر با دستگاه بعثی مرتبط شده و وارد فرقه گاطعی گردیده است، وی درنهایت توسط دولت عراق دستگیر شد. حضور الحمامی باعث فریب برخی از مردم سادهدل شد تا به فرقه بپیوندند.
ادامه دارد…
فرقه یمانی(قسمت اول)
موسس این فرقه:
نام مؤسس این فرقه احمد اسماعیل گاطع و از قبیله «صیامر» است. وی لقب خود را احمد الحسن یمانی گذارده است. گاطع در حدود سال 1351 در روستای همبوشی در منطقه هویر از توابع شهرستان زبیر از استان بصره متولد شد و توانست فارغالتحصیل دانشکده مهندسی نجف در سال 1378 شود، بعد از ارتباط با استخبارات عراق وارد حوزه علمیه شده و اخراجی حوزه علمیه شهید سید محمد صدر است. اسماعیل گاطع سلسله ادعاهای کذب زیادی داشته اما یکی از جالبترین آنها ادعای ظهورش و سپس به دوران غیبت رفتنش است؛ شروع دورانی که دیگرکسی او را نمیبیند و همه میبایست از طریق نزدیکانش با وی ارتباط داشته باشند. در حال حاضر اسماعیل گاطع به شکل مداوم در کشورهای جنوبی خلیجفارس در سفر بوده و بیشتر در امارات و قطر حضور دارد.
احمد اسماعیل گاطعی با وجود آنکه سید نیست، ادعای سیادت دارد. وی در قبیله صیامر به دنیا آمده و اهالی بصره همه متفقاند که این قبیله سادات ندارد، درحالیکه وی خود را فرزند و رسول و جانشین امام زمان(عج)معرفی میکند!
ادامه دارد…
منابع:
1.حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
2. علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
3.حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
مستندبرنامه شیطان(قسمت سوم،چرایهود)
دریوزه گری صوفیان
صوفیان نخستین گدایی کردن را به خاطر ذلت نفس یا توکل به خدای متعال آغاز کردند.
اما به مرور این اعتقاد دستمایه شکم بارگان صوفی شد و غایت گدایی صوفیه که تربیت نفوس بود از بین رفت و انحرافی به نام “سوال” یا همان تکدیگری در تصوف نهادینه شد.
“تکدیگری"، “سوال” یا “فتوح” از جمله آداب صوفیه بود که در میان این فرقه به مرور شکل گرفت.
این کار در پی اعتقاد صوفیه به پست بودن دنیا یا تربیت نفوس دراویش شکل گرفت.
به همین دلیل عدهای از صوفیه از این کار دفاع کردهاند. از جمله ایشان ابونصر سراج طوسی است. او در این باره میگوید:
«و کان بعض الصوفیه ببغداد لا یکاد ان یاکل شیئا الا بذل السوال. فسئل عن ذلک؛ فقال اخترت ذلک لشده کراهیه نفسی ذلک.[اللمع، ص 191]
بعضی از صوفیه در بغداد چیزی نمیخوردند مگر از طریق خوار شمردن نفس بوسیله سوال (گدایی) کردن.
از ایشان درباره آن سوال شد. گفت: به خاطر شدت کراهت نفسم از آن، آن را برگزیدم.» وی همچنین با بکارگیری واژه “فتح” و با تعبیر “فی ذکر آدابهم اذا فتح علیهم شیءٌ من الدنیا” به توضیح این نکته میپردازد که اهل تصوف از روی آوردنِ دنیا به آنان بیمناکاند و آن را “محنتی عظیم” میشمارند.[همان، صص 193 و 194]
بنابراین برخی از صوفیه کسب و کار را رها کرده و به گدایی و درخواست از مردم روی آوردند.
سوال کردن صوفیه از مردم به مرور منشا آفاتی از قبیل تن پروری و بیکارگی صوفیان شد و ذلت نفسی که هدف نهایی صوفیان از تکدیگری بود، بر اثر تکرار گدایی، از بین رفت و شکمبارگان صوفی به گدایی دائمی مشغول شدند.
پینوشت:
سراج طوسی ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، جهان، تهران، بیتا