رجعت بصورت مادي است يا غير مادي؟
گر چه در این باب جای سخن بسیار است ولی فرمایش عارف وفیلسوف بزرگ معاصر حضرت امام خمینی در مورد رجعت چنین است :
امام در یک بیانی اصل عدم امتناع وقوع مثالی رجعت رو اثبات می فرمایند و می گویند: « . . . و اما جواب از قضیه رجعت این است كه آنكه براى ما مسلّم است اصل رجعت است و این ضرورى مذهب ماست و همین اندازه بر آن دلیل داریم،اما بر ما زاد بر این، كه بدنى خلق مىشود، یا آن بدن اوّلى را آورده و ارواح پاك رجعت كنندگان در آن داخل مىشود دلیل نداریم، فلذا ممكن است قضیه رجعت به نحو تمثّل مثالى و لو درعالم ملك صورت بگیرد، و رجعت حسینیه هم ممكن است به این نحو باشد؛ زیرا ما بر اصل رجعت دلیل داریم نه بر كیفیت آن، و كیفیت آن ضرورى مذهب ما نیست.»
در این گفتار حضرت امام اصل رجعت را از مسلمات می داند ولی کیفیت آن را مورد اختلاف و می فرمایند دلیلی بر مادی بودن آن نداریم، هر چند در همین گفتار هم تمایل به مثالی بودن آن را مطرح نموده اند و امکان آن را بیان داشته اند.
و در جایی دیگر نفی بدن مادی می نمایند و ضرورت بدنی مثالی را تصریح می کنند، که در رجعت بدن مثالیه انشاء شده توسط نفس حاضر می شود. امام می فرمایند:
« … خلاصه آنچه بر آن دلیل داریم و ضرورى است اصل قضیه رجعت است، اما خصوصیات آن كه مثلًا در رجعت حسینى علیه السلام بعضى را مىآورند و مىبندند، یا اینكه با همان بدنى كه سرش را بریدند رجعت مى فرماید،
و یا اینكه آن بدن شریف اجزایش را جمع كرده و روح مطهرش با آن بدن خواهد آمد، اینها خصوصیاتى است كه بر آنها دلیل نداریم و ضرورى هم نیستند، پس در خصوص رجعت اگر بگوییم كه نفس شریف و مبارك رجعت كنندگان بدن مُلكى انشا نموده و با آن بدن انشایى مُلكى رجوع مىنمایند هیچ استبعادى ندارد، بلكه حتماً قضیه چنین خواهد بود.»
همانطور که مشاهده می شود امام خمینی عدم ضرورت بدن مادی را بیان می دارند و بر مثالی بودن این قضیه تأکید دارند.
حتی امام خمینی رجعت با بدن مثالی و غیر مادی را مفاد برخی از آیات قرآن می دانند و می فرمایند :« … و چون این آخرین درجه رجعت نیست، منافات ندارد كه جسم و جسمانیات به صورت جسم برزخى باشد، چنانكه مفاد بعضى از آیات دیگر همین است كه آن نشئه، نشئهاى جسمانى است.»
تقریرات فلسفه ج3 ص، 194 جواب از استدلال اهل تناسخ ص ،192
تقریرات فلسفه ج3 ص،197 جواب از استدلال به حشر و رجعت، ص196
تقریرات فلسفه ج3 ص:195
دیدن بهشت برزخی
عبْدُاللَّه بن سِنان يكى از ياران امام صادق(ع) ماجراى شنيدنى زير را چنين بيان مى دارد:
«از امام صادق(ع) پرسيدم: نهر كوثر چيست؟
حضرت توضيحاتى داد؛ سپس فرمود: آيا دوست دارى آن را ببينى؟
گفتم فدايت شوم؛ آرى. فرمود: دستم را بگير تا از اين شهر بيرون رويم.
امام پايش را به زمين كوفت؛ در اين هنگام، پرده ملكوتى كنار رفت و عالم برزخى نمايان شد.
وقتى چشم گشودم، نهرى بسيار بزرگ ديدم كه آغاز و پايانش پيدا نبود. از چشمه هاى آن، آب و شير سفيدتر از برف و شراب نيكوتر از ياقوت روان بود.
گفتم: فدايت شوم؛ اين نهر و چشمه ها از كجا مى آيند و به كجا مى ريزند؟
فرمود: اين از چشمه هايى است كه خداى تعالى در قرآن نويدش را داده است: چشمه اى از آب، چشمه اى از شير، چشمه اى از شراب.
(سوره محمد آیه 15 )
در كنار آن نهر، درختهايى ديدم كه زيرسايه آنها حوريانى گيسو به سرآويخته، آرميده بودند كه هرگز بدين زيبايى كسى را در دنيا نديده بودم!
حضرت به يكى از آنها اشاره فرمود آب بده! آن ماهرو، قدحى از آب پر كرد.
حضرت، ظرف آب را از او گرفت و به من داد. هرگز ظرفى به آن زيبايى نديده بودم (درقرآن هم به ظرفهای زیبایی بهشتی اشاره شده است) و شربتى به آن گوارايى نچشيده بودم!
گفتم: فدايت شوم؛ چنين چيزهايى را نه ديده بودم و نه تصورش را مى كردم.
حضرت فرمود: «اين كمترين چيزهايى است كه خداوند به پيروان ما نويدش را داده است و مؤمن هرگاه بميرد، او را به اين محل آورند. در باغستانهاى اطراف، گردش مى كند و از شرابهاى اينجا مى آشامد».
بحار الانوار، ج 6، ص 287
معجرات و خرافات
معجزات را نبايد با خرافات آميخت.
هميشه «افراطها» و «تفريطها» منشأ فساد و تباهى و تيرگى چهره حقيقت بوده است. در مورد معجزه نيز همين امر صادق است.
در حالى كه بعضى از «روشنفكرنماها» صريحاً يا تلويحاً به نفى هر گونه معجزه مى پردازند، گروهى ديگر از در و ديوار معجزه مى تراشند و اخبار ضعيف و افسانه هاى خرافى را كه احياناً دست هاى مرموز دشمنان در ساختن آن فعّاليّت داشته با معجزات مخلوط مى كنند، و چهره علمى معجزات واقعى پيامبران را با افسانه هاى ساختگى و اوهام بى اساس مى پوشانند.
تا معجزات واقعى از اين گونه افسانه هاى جعلى پيراسته نشود، چهره اصيل آنها آشكار نمى گردد.
به همين دليل دانشمندان بزرگ ما هميشه مراقب بودند كه احاديث اسلامى در زمينه معجزات و غير آنها از اين گونه مجعولات به دور باشد.
روى همين جهت «علم رجال» را به وجود آوردند، تا راويان حديث به خوبى شناخته شوند، و احاديث «صحيح» از «ضعيف» جدا گردد، و مطالب موهوم و بى اساس با حقايق آميخته نشود.
سياست هاى استعمارى و الحادى امروز نيز بيكار ننشسته و سعى مى كنند پندارهاى بى پايه را با اعتقادات پاك دينى مخلوط سازند، و از اين رهگذر «چهره غير علمى» به همه آنها بدهند، بايد به دقّت مراقب اين توطئه هاى تخريبى دشمن باشيم.
درس اصول عقاید برای جوانان، آیت الله مکارم شیرازی
بازی با جان مردم به نام درمانگری
یکی از مسائلی انحرافی که در شبهجنبشهای معنوی (عرفانهای کاذب) مشترک است، کلاسهای غیرقانونی و زیرزمینیِ آکنده از انحرافات اخلاقی و اعتقادی میباشد. در عرفان حلقه نیز فرد بعد از تسلیم در مقابل طاهری، برای اینکه در فرقهی حلقه «درمانگر» شود تا هم با جان مردم بازی کند و هم از این رهگذر نانی به کف بیاورد، باید در کلاسهای حلقه ثبتنام کند.
خواندن کتب حلقه و یا دیدن ویدئوهای این کلاسها کسی را درمانگر نمیکند. چرا که درمانگر باید به فرد از مرکزیتِ حلقه (طاهری ومسترها) تفویض گردد. طاهری در این مورد در کتابش نگاشته است: «نکته خیلی مهم؛ فرادرمانی از طریق کتاب قابل فراگیری نیست، زیرا رشتهای است عرفانی و کسب آنچه را که در عرفان عملی، مطرح است نمیتوان از طریق کتاب و نوشته به دست آورد بلکه باید از طریق مربیان به شاگرد تفویض شود.»
دورههایی که طاهری برای «عارف» و «درمانگر شدن» طراحی کرده است، کلاسهایی در قالب 8 ترم است. حلقهایها یک دورهی تشعشع دفاعی را هم بایستی طی بکنند و سایمنتولوژی هم دورهی کوتاهی دارد که باید آنرا بگذرانند. در واقع فرد با طی دورههایی کوتاه به عرفان و درمانگری نائل میآید و این مسأله از طریق آموختن دانش پزشکی از طریق متعارف آن و نیز مرور کتب عرفان نظری و سیر و سلوک عملی و خودسازی نمیباشد.
برزخ
مرحوم محمد شوشترى، در عالم خواب به دوست عالم خود مى گوید: وقتى من از دنیا رفتم، ملك الموت روح مرا با كمال مهربانى به سوى خاندان عصمت و طهارت برد.
در همان لحظات اول متوجه شدم كه در روحم از نظر كمالات ناقص است و هنوز بعضى از صفات رذیله و پست در من وجود دارد و نباید به خود اجازه دهم با داشتن آن صفات در میان نیكان باشم.
مى گوید: حال من مانند كسى بود كه با لباس چركین و دست و صورت كثیف و آلوده به مجلس بزرگان وارد شود و بخواهم با آن ها مجالست كند.
به مجرد آن كه در خود احساس شرمندگى كردم، یكى از اولیاء خدا، نظافت و تزكیه روح مرا به عهده گرفت و از آن روز، مانند یك شاگردى كه به مدرسه مى رود، پیش او مشغول تحصیل كمالات روحى شدم.
بنا شد اول خودم را از بعضى صفات رذیله با راهنمایى آن ولى خدا پاك كنم و سپس اعتقاداتم را تكمیل نمایم و خود را به كمالات روحى برسانم تا لیاقت معاشرت با ائمه اطهار را پیدا كنم.
در این بین گفت: اى كاش! این كارها را در دنیا انجام داده بودم كه دیگر این جا معطل نمى شدم؛ زیرا انسان تا لذت مجالست با خاندان عصمت را نچشد. نمى تواند بفهمد كه چقدر معاشرت با آن ها ارزش دارد.وقتى لذت معاشرت با ایشان را احساس كرد،
به او مى گویند: باید مدت ها از ما، دور باشى تا خودت را تمیز و اصلاح نمایى، آن وقت ناراحتى فراق از آنان عذابى بس دردناك است…
آن دوست مى گوید: این جا آقاى محمد شوشترى شروع به گریه كرد و گفت: بنابر این به شما توصیه مى كنم هر چه زودتر نفس خود را تزكیه كنید و خود را به كمالات روحى برسانید تا این جا راحت باشید…
انسان از مرگ تا برزخ ،نعمت اله صالحى حاجى آبادى
کسانی که پل_صراط و جهنم را نمیبینند
پيامبر خدا (ص) فرمودند:
وقتى روز قيامت فرا رسد، خداوند به گروهى از امتم بال میدهد تا با آنها از آرامگاهشان به سمت بهشت پرواز كنند، در آنجا خوش و مرفّه و هر طورى كه بخواهند به سر مى برند، فرشتگان به آنها میگويند:
آيا شما حساب را دیدید؟
جواب مى دهند؛ ما حسابى نديديم.
آيا در پل صراط مجازات شديد؟
جواب مى دهند: ما پل صراطى نديديم.
سپس مى گويند: آيا جهنّم را ديديد؟
مى گويند: ما چيزى نديديم.
آنگاه فرشتگان مى گويند: شما از امّت كدام پيامبريد؟
جواب مى دهند: از امّت حضرت محمّد(ص).
فرشتگان مى گويند شما را به خدا سوگند، بگوييد؛ كار شما در دنيا چه بود؟
مى گويند: ما دو خصلت داشتيم كه خداوند به خاطر آن اين مقام را با لطف و رحمت خود مرحمت كرد.
مىپرسند: آن دو خصلت چه بودند؟
1. در خلوت از خدا شرم مى كرديم مرتكب گناه شويم
2. ديگر آن كه هر چه خداوند روزى ما كرده بود راضى بوديم.
فرشتگان میگويند، اين مقام زيبنده شماست.
مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، ص،423
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه
یکی از مهمترین موضوعاتی که در فرقه حلقه مطرح میشود شبکه شعور کیهانی است. اهمیت این موضوع در سلوک پوشالی حلقه به حدی است که میتوان از شبکه شعور کیهانی، به عنوان شاه کلید این فرقه نام برد. شبکه شعور کیهانی در فرقه حلقه به «مجموع هوش، خرد و شعور حاکم بر جهان هستی است که به آن آگاهی نیز گفته میشود.»
داشتن خرد و آگاهی، یکی از امتیازات منحصر به فرد انسان نسبت به دیگر جانداران است تا بتوان از او به عنوان اشرف مخلوقات نام برد.
با این که فرقه حلقه، طبق ادعای شعور کیهانی طرفدارن خود را پرچم دار خرد و آگاهی میداند اما عملکرد اخیر آنها باعث پوچی این ادعا شده است.
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه با استفاده ابزاری گروههای معاند از اندک طرفدارن باقیمانده فرقه حلقه و اقدام نابهنجار هواداران محمد علی طاهری در آسیب رساندن به فضای شهری از طریق شعارنویسی روی دیوارها و نقاشی چهره سرکرده در نقاط مختلف و نمایش تصاویر مربوط به این هنجارشکنیها، نشان از بین رفتن خرد و آگاهی در این فرقه دارد.
خبری که در سایت وابسته به این فرقه درج شد و ثابت کرد با شکسته شدن شاه کلید این فرقه و از بین رفتن خرد و آگاهی، تخریب اموال عمومی، عملی روشنگرانه خوانده میشود تا شاهد تسلط گروههای معاند و قدرتهای استکباری بر اعضای این فرقه باشیم.
از بودیسم تا تائوئیسم
بودیسم یکی از کهنترین آیینهای هندی است که قدمت آن به 2500 سال میرسد بهطوریکه سایر کشورهای همسایه از قبیل چین، ژاپن، تبت و غیره از آن تأثیر گرفتهاند. این آیین به شاخههای مختلفی مانند شامانیسم، هندوئیسم و تائوئیسم تقسیم شده است.
تائوئیسم یکی از عرفانهای طبیعتگرا محسوب میشود. انسانها در کنار طبیعت، و با دیدن بلاها و نعمتها و قدرتی که در طبیعت بود سعی کردند درون خود را کاوش کنند و راه ارتباطی بیابد تا با نیروی بیکران طبیعت، یکی شوند. و در این جریان با اعمال خود، دست به تغییر ادیان و مذاهبی که توسط پیامبران آمده بود شدند. این مردمان طبیعت را در مرکز توجه قرار داده، علاقه به جهان و دلبستگی به حیات و ادامه زندگانی را هدف و مقصود نهایی خود قرار دادهاند.
دعاو قانون جذب
در قانون جذب، انسان کانون عالم است و فرمان میدهد و محقق میشود، کائنات غلام حلقه به گوش و غول چراغ جادو هستند و انسان باید مثل فرمانروای نیرومندی آرزوهای خود را بدست آورد. نیروی برآوردن آرزوها، قدرت تصور و تجسم اوست و آنچه انسان بخواهد، همان خواهد شد.
اما در دعا خداوند کانون هستی است. فرمان، فرمان اوست و اراده، اراده او. کائنات به اذن او عمل میکند و انسان فروتنانه و نیازمندانه از او درخواست میکند.
هرچه خداوند بخواهد همان خواهد شد و بعد از دعا انسان با همه امیدواری و اعتمادی که به قدرت و مهربانی و بخشندگی خداوند تعالی دارد، تسلیم خواست خدا میشود، تا در صورت صلاح بودن دعایش مستجاب و آرزویش برآورده شود.
فرقهای به نام رائلیان
اخیرا مشاهده شده فرقهای موسوم به فرقهی «رائلیان» در ایران فعالیت میکند که آموزههای آن بیشتر شبیه به آموزههای آیین یهود و کابالا میباشد.
این فرقه با تکثیر یک سری ویدئوهایی با نام «سوره تماشا» و ترجمهی کتابهای این فرقه به زبان فارسی و تشکیل سایتی سعی در جذب افراد دارد.
این فرقه اعتقاد دارد تمام مخلوقات توسط فرا زمینیها از طریق علم ژنتیک حیات بخشیده شده است. آنها معتقدند که الوهیم در سیارهای پیشرفته و پاک و سرشار از لذات زندگی میکند و برای تشریف فرمایی او بر روی زمین باید انسانها از خود اشتیاق نشان دهند و یکی از راههای نشاندادن این اشتیاق در نظر گرفتن سفارتخانهای برای او است.
تردیددرمرگ
حضرت امام باقر (علیه السلام) میفرماید:
از نصایح لقمان به پسرش، یکی این است که گفت:
“پسرم! اگر درباره مرگ تردید دارى، پس خواب را از خود دور کن ـ که نخواهى توانست ـ
و اگر درباره رستاخیز تردید دارى، بیدار شدن از خواب را از خود دور کن ـ که نخواهى توانست ـ
اگر اندیشه کنى، مى دانى که جان تو در دست دیگرى استو همانا خواب، به منزله ی مرگ است
و بیدارى پس از خواب، به منزله بر انگیخته شدن پس از مرگ".
بحار الأنوار ج 13 ،ص413
دیدن تمامی اعمال در یک لحظه در قیامت
چگونه میشود انسان در قیامت در یک لحظه به تمامی اعمال خود، از اول زندگی تا لحظه مرگش، احاطه و علم پیدا میکند؟
به این آیه توجه کنید:(کهف آیه 49)
در روز قیامت كتاب گذارده ميشود، پس تو ای پيغمبر! میبينی كه مردمان مجرم از آنچه در آن هست به خوف و ترس میافتند و ميگويند:
ای وای بر ما! اين چه كتابی است كه از شمارش هيچ عمل كوچكی و يا بزرگی دريغ نكرده است.
و آنچه را كه در دنيا بجای آورده بودند، همه را یکجا حاضر میيابندو پروردگار تو به هيچ كس ظلم نمیكند
زمان از خصوصیات عالم دنیاست و در قیامت زمان به این صورت که در دنیا هست نمیباشد
وقتی كه بشر برای حساب و كتاب محشور میشود از زمان بالاتر میرود و در یک لحظه بر تمام أفعال و كردار خود، اطّلاع پيدا ميكند،
در واقع چنانچه زمان برداشته شود، ديگر گذشته و آينده و حال برای ما مساوی است و ما ميتوانيم با يك نظر به تمام آنها نگاه کنیم،چون آنچه بين ما و موجودات گذشته و آینده، فاصله میاندازد زمان است و با برداشته شدن زمان ديگر گذشته و آینده معنی ندارد،
زمان حضرت آدم با زمان حضرت نوح و ديگر پیامبران و يا زمان ائمه يكسان خواهد شد و همه و همه یکجا حاضر و در یک رديف هستند.
معادشناسی علامه طهرانی ج ۶، ص ۱۰۷ – ۱۰۸
گفتگوی خداوند با بنده گناهکار در قیامت
حضرت خدیجه سلام الله علیها از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم از قيامت سوال نمود.
در مورد وقتى كه اعمال بنده بر خداوند عرضه مى شود.
پس آن حضرت شروع به گريه كرد.
حضرت خديجه عرض كرد: يا رسول الله چرا گريه مى كنى؟
فرمود: از وسعت رحمت خدا در آن روز بر بندگانش…
اى خديجه چون روز قيامت بنده را نزد خدا حاضر مى كنند، خطاب مى شود، اين بنده من! اطلاع دارى كه فلان روز و فلان شب چه كردى؟
عرض مى كند: خداوندا مى دانم، پس يك يك گناه او را به او اظهار مى كنند و او اقرار مى كند، تا به گناهى مى رسد كه در كمال قباحت باشد.
پس بنده سر خجالت به زير اندازد و عرق به صورت او جارى شود. خداوند مى فرمايد:
اى بنده من چرا جواب نمى گوئى؟
بنده عرض مى كند: الهى شرمسارم، نمى توانم جواب بدهم.
خطاب مى رسد: اى بنده تو با اينكه لئيمى از من شرم مى كنى و من با كريمى خود چگونه شرم نكنم از تو
اى بنده، تو را حياء ندامت و پشيمانى است و مرا حياء كرم .گناه در ميان دو حياء بقائى ندارد.
پس خداوند به كرم خود بنده را مى آمرزد و داخل بهشت مى كند.
خزائن الاخبار و مجالس المتقين
موحد واقعی
موحد آن کسی نیست که فقط در فکرش موحد باشد، یعنی بتواند برای توحید دلیل بیاورد، البته این یک مرحله توحید است، لازم هم هست. اما توحید آنوقت برای انسان توحید واقعی است که تا آن اعماق روحش نفوذ کرده باشد، یعنی غیر از خدا چیزی را نبیند و چیزی را نخواهد و از چیزی نترسد.
اگر انسان به حدی رسید که غیر از رضای خدا هیچ چیزی را نخواست و هرچه را که خواست به آن دلیل خواست که رضای خدا در اوست، موحد واقعی است.
استاد مطهری، حج، ص111-110 (با تلخیص)
موضوع عرفان درکلام امام خامنه ای
آیت الله خامنه ای می فرماید:
موضوع عرفان،ذات مقدس پروردگار متعال است،موضوع عرفان خداست،ازاین جهت برتر از همه علوم است.خب،این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است تجلی پیدا کند.
ماکسانی را دیدیم که گفته می شد در عرفان نظری از همه بهترند،اما در عرفان عملی یک قدم بر نداشته بودند.
کتاب عرفان عملی ص98
چکار کنم لحظه مرگ ایمانم از بین نرود
اهل بیت اعمالی رو بیان کردند که با انجام آنها ایمان در قلب انسان محکم میشود و انسان ایمانش را از دست نمیدهد:
خواندن دعای عدیله(در مفاتیح الجنان)؛
خواندن دعای: رضیت بالله ربا و بمحمد صلى الله عليه و آله نبيا و …
مواظبت به اوقات نمازهاى واجب است: در حديثى است كه در مشرق و مغرب عالم خانوادهای نيست مگر آنكه ملك الموت در هر شبانه روز در اوقات نماز پنج مرتبه به ايشان نظر میكند پس هر گاه كسى را كه مى خواهد قبض روح كند از كسانى باشد كه مواظب اوقات نماز است پس ملك الموت به او شهادتين را تلقين كند و شيطان را از او دور سازد. (سفینةالبحار،ج2،ص549)؛
مداومت به اين آیه: “ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمة انك انت الوهاب “(آل عمران - 8)؛
خواندن سورهی مؤمنون در هر جمعه؛
گفتن “بسم الله الرحمن الرحيم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم ” هفت مرتبه بعد از نماز صبح و نماز مغرب.
منازل الاخره، شیخ عباس قمی
چگونگی جذب افراد، در فرقهی شیطانپرستی
ابزارهایی که این فرقه برای جذب افراد استفاده میکنند عبارتاند از:
موسیقی: موسیقیهای مهیج همواره نقش مؤثری در گرایش جوانان و نوجوانان به سوی فرقههای انحرافی همچون شیطانپرستان داشته است. نوع موسیقیهای استفاده شده در این گروهها بهگونهای است که فعالیت مغز و سیستم اعصاب انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را از بین میبرد و چون جوانان کانون جوشان نیرو و تحرک و در پی هیجاناند، از موسیقیهای راک و متال که در محافل شیطانپرستی استفاده میشود، استقبال میکنند. ایدهی متال بازگشت به تاریکی، بیرحمی، تجاوزات جنسی، فحاشی، تهاجم به جامعه و فرهنگ عمومی است و خوانندگان آن به هنگام اجرای موسیقی به کارهای شنیع و زشتی چون خونخواری، کندن دست و پای حیواناتی چون گربه و سنجاب و مانند آن دست میزنند. از چهرههای مشهور این گروههای موسیقی، مرلین منسون است که با حمایت رسانهها و عناصر اطلاعاتی امریکا توانسته طرفداران زیادی را جذب نماید.
سیزده شاخصه فرقه انحرافی TSM
1- تناسخ روح در کالبد دیگر
2- عبادت تونلی که مدیتیشن عمق این تونل است
3- اعتقاد به پیوند معنوی
4- ازدواج افراد را تنها در قالب اعضا Tsm قبول داشته و برای کسانی که قبلاً ازدواج کردهاند، مراسم پیوند معنوی برگزار مینمایند
5- غسل تعمید در این فرقه رواج دارد مخصوصا فرزندانی که تازه به دنیا میآیند
6- اعتقاد به چاکراهای هفتگانه و بازشدن چاکراها و رسیدن افراد به رتبههای بالاتر
7- استفاده از سمبل بودیسم، سایبابا و معبد بهائیان در هند
8- تک شمع در مکتب سایبابا تبدیل به دو شمع در مکتب TSM شده
9- لباس سفید، لفظ سفید و لفظ سفیدپوشان برای رهروان
10- استفاده از شمعدان مسیحیان و نیز یهودیان
11- استفاده از علائم صلیب مسیحیت و ستاره داود یهودیت
12- تکرار ادعای دین کل بهائیت
13- استفاده از آرم درخت Tsm بر روی لباسها.