اهمیت نماز
مقنی را دیدهای؟!
کارش تکراری است؛
هی کلنگ میزند…
اما در واقع هر کلنگی که میزند یک قدم به آب نزدیکتر میشود.
ظاهر نماز هم تکرار است، اما در واقع پرواز است، از پلههای نردبان بالا رفتن است.
درست است که پلهها تکراری است اما هر کدام، یک قدم انسان را به بام نزدیک میکنند.
نماز چنین چیزی است؛
روزی ۵ نوبت به باند پرواز میروید و پر میکشید.
هر نوبت یه پرواز جداگانه است، یک عروج است؛یک کلنگ زدن.
امام رضا عليه السلام :
اولين عملى كه از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
مستدرک الوسائل ج۳ ،ص۲۵
سخن عزراییل(علیه السلام)
رحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آورده اند که خلاصه آن چنین است:
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟
ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم.
شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟
فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام!
فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.
نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت.
داستان های شگفت،حکایت ۱۱۰
تعجب سفیر انگلیس از رمز بقای ایران
ماجرایی از زبان آیتالله موسوی تهرانی
آیتالله حاج آقا سيد عبدالرسول موسوى تهرانى، استاد محترم حوزه علميه قم، در اوايل شهريور 1374 شمسى نقل میكردند:
در اوايل پيروزى انقلاب اسلامى ايران پيرمردى ـكه اكنون نام وى را در خاطر ندارم ـ براى من نقل كرد كه:
من با سفير انگليس دوستى و مراوده داشتم. يك روز سفير به من گفت: فلانى، من از كار ايران در حيرتم. با مطالعات دقيقى كه من در ادوار اخير تاريخ ايران داشته ام به اينجا رسيده ام كه، گذشته از مشكلات گوناگونى كه در مواقع مختلف گريبانگير اين كشور بوده است، 17 بار مسائل و پيشامدهاى مختلف (فشارهاى خارجى ومشكلات داخلى) كار
را به جايى رسانده است كه نزديك بوده است كشور ايران اساساً از روى نقشه جغرافيا محو شود.
ولى بزودى حوادثى رخ داده و اوضاع در ادخل و خارج كشور به گونهاى پيش رفته كه اين خطر برطرف شده است!
حال چه سرّى در اين امر نهفته است معلوم نيست!
آقاى موسوى فرمودند:
پيرمرد مزبور مى گفت: پس از شنيدن سخنان سفير به وى گفتم: ما شيعيان، عقايدى داريم كه بر اساس آن اعتقادات، حل و هضم اين مسئله بر ما دشوار نيست.
سپس اشاره به وجود امام زمان ـ سلام اللّه عليه ـ كرده و افزودم:
ما معتقديم امام زنده و معصوم، و در عين حال توانا و دلسوزى داريم كه هر چند، روى مصالحى، در پس پرده غيبت نهان است
امّا از مسائل و مشكلات ما كاملاً مطلع و آگاه مىباشد و درمواقع لزوم توطئه ها را خنثى كرده و در طوفان مصائب، ما و كشورمان را كه مركز محبّان و مريدان اوست ـ از خطرات سخت حفظ مى نمايد.
استاد ابوالحسنی منذر، مقالۀ راز بقای ایران، عنایات اهل بیت (علیهم السلام)، مجلۀ موعود.
اقرار ابلیس به نور ولایت
ابن بابویه (رحمة الیه) در علل الشرایع به سند صحیح نقل می کند:
ابلیس بر جمعی از اشقیاء گذر کرد که نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرف ناشایست می زدند، بانگ بر ایشان زد که تبالکم یعنی خسران دنیا و زیان آخرت نصیب شما باد!
من دوازده هزار سال در بین اجنه بندگی خدا را کردم، و بعد از انقراض آن قوم از تنهایی به خداوند شکوه کردم، تا مرا به آسمان دنیا برد و مدتی در آنجا به عبادت حق تعالی مشغول بودم، و در میان ملائکه به سر می بردم.
در آن اثناء دیدم که نوری شعشع بر ملائکه ظاهر شد و همه بر آن سجده کرده و در حیرت بودند، که آیا این نور از کدام ملک مقرب و یا نبی مرسل است.
در همین حال از جانب خداوند ندا رسید:
ما هذا نور ملک مقرب ولا نبی مرسل هذا نور طینة علی ابن ابی طالب (علیه السلام).
یعنی، این نور، نور ملک مقرب و نبی مرسل نیست بلکه این نور طینت علی ابن ابی طالب (علیه السلام) است.
پس وای بر شما که او را به زشتی نام می برید.
محقق اردبیلی، حدیقة الشیعه، ص 425
معجزه زیارت عاشورابرای غیرشیعه
مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره):
خدا اعجاز انبیا، اوصیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر میکند؛ کما اینکه در سامرا کرد. کأنه همه در معرض طاعون بودند و همهگیر شده بود.
آقا سید محمد فشارکی رضوان الله علیه با آن کراماتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همۀ شیعه حکم میکنم که سه روز روزه بگیرند ـ البته روزه مظنونم است و یقینی نیست ـ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛( نيابةً از نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجت (سلام الله عليهما) بخوانند و آن خاتون را نزد فرزند بزرگوارش شفيع قرار بدهند كه آن حضرت پيش حضرت خداوند عالم شفاعت نمايد تا خداوند، شيعيان سامرا را از اين بلا نجات دهد.) خداوند به واسطه این کارشان، این بلا را از شیعه رفع میکند».
اهل سامرا دیدند فوج فوج از غیر شیعه وفات میکنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمیکند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پاره دوزی به یک مرض دیگری وفات کرد و الّا احدی به طاعون وفات نکرد و اینها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیر شیعه است و فوج فوج از غیر شیعه، به طاعون وفات میکنند.
لذا آنها میآمدند در صحن عسکریین علیهما السلام و میگفتند: «یَا عَلِیٌ الهَادِی، نُسَلِّمُ عَلَیْکَ، مِثْلْ مَا یُسَلِّمُ الشِیعَة»؛ هر طوری که شیعه سلام میکنند، ما هم به همان نیت و همانطور سلام میکنیم، درباره ما هم شفاعت بکن، کما اینکه شیعه را میبینیم که با طاعون کشته نمیشوند. کأنّه در طاعون نوشته شده بود: «برای غیر شیعه». این هم از اعجاز است.
ملاحظه میکنید؟! با اینکه حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآوردند و ریشۀ مطلب را که زیارت عاشورا بود، دنبال نمیکردند.
رحمت واسعه ص۲۱۴
چرا برای اموات حمد میخوانیم؟
قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از: « ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف »
ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟
خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند.
آن حضرت در پاسخ فرمودند:
آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفتگانه در آن نیست… پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟
حضرت فرمودند:
1.حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت)
2.حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ)
3.حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک)
4.حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ)
5.حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی)
6.حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی)
7.حرف «ف» اشاره به «آفت» است
خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت.
قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.
شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص 795 …
اثر بسم الله قلبی و با توجه
عارف بزرگ نجف اشرف، علامه آیت الله سید علی قاضی تبریزی(قدس سره):
پیامبر خدا زکریا(علیه السلام) را دیدم که به پسرش یحیی(علیه السلام)میفرمود:
چگونه این گندم یا جو را کاشتی که هر دانه، هزار دانه محصول داد!!
یحیی (علیه السلام)پاسخ داد به او که آن ها را با بسم الله الرحمن الرحیم کاشتم،
ولی آن را آن گونه که مردم می گویند نگفتم(لسانی فقط و بدون توجه قلبی)،
بلکه آن را با قلب و جانم گفتم و آن گاه هر دانه،هزار دانه محصول داد!
شرح دعای سمات، ص27
چهره عزرائیل برای مومن و غیر مومن، هنگام مرگ
حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟
او گفت: عزرائیل هستم.
ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی.
ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود.
سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان.
عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری.
ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد.
عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند «لو لم یلق الفاجر عند موته الا صوره و جهک لکان حسبه».
ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31
بحار الانوار، ج، 6، ص 143.
ارزش صلوات
از عارفي پرسيدند :
چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده!
و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و… صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟
فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند
يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند
و آن آيه اینست :
“انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما”
خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند
شما هم بياييد و همراهى کنيد
علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است
که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد.
تنها واجبى كه تعطيلى ندارد
قال رسول الله صلی علیه و آله:
جبرییل نزد من آمد و گفت: ای محمد, خداوند به تو سلام می رساند و میفرماید:
نماز را واجب کردم ولی این تکلیف را از معذور و مجنون و طفل برداشتم
و روزه را واجب کردم ولی آن را برای مسافر الزامی نکردم
وحج را واجب کردم ولی آن را از بیمار نخواستم
و زکات را واجب کردم ولی آن را از گردن نیازمند ساقط کردم.
اما دوست داشتن “علی بن ابی طالب” (علیه السلام) را واجب کردم و محبتش را بر تمام اهل آسمان و زمین الزام نمودم، بدون آنکه رخصتی در آن باشد.
بحارالانوار ج۴۰ص۴۶
الفضاعل ص۱۵۴و۱۵۵
امتیازات انسان در برابر وسوسه های شیطان!
هنگامي كه شيطان آزاد شد كه در دنيا باقي بماند، تمام دشمني و كينه خود را متوجه آدم كرد و مانند خون در رگهاي انسان، تسلط يافت تا او را گمراه كند.
هنگام توبه، آدم (علیه السلام) به خدا عرض كرد:
پروردگارا! شيطان را بر من مسلط كردي، بنابراين براي من نيز در برابر شيطان امتيازي قرار بده.
خداوند به آدم وحي كرد: اي آدم! چند امتياز را به تو دادم:
_ هرگاه يكي از فرزندان تو تصميم بر انجام گناهي بگيرد، ولي آن گناه را انجام ندهد، چيزي بر او نوشته نمي شود و اگر انجام دهد فقط (يك گناه) بر او نوشته مي شود.
_ هرگاه يكي از فرزندانت، تصميم بر كار نيكي گرفت، ولي انجام نداد، (يك پاداش) براي او نوشته مي شود و اگر انجام داد، (ده پاداش) براي او نوشته مي شود.
حضرت آدم عرض كرد: پروردگارا! برايم بيفزا..
خداوند فرمود:
_ هرگاه يكي از فرزندانت، گناه كند، سپس طلب آمرزش كند، او را مي بخشم.
آدم عرض كرد: پروردگارا! برايم بيفزا
خداوند فرمود:
_ براي آنها توبه را قرار دادم يا فرمود: توبه را براي آنها گستردم، تا هنگامي كه نفس آنها به گلو برسد.(یعنی تا دم مرگ هروقت توبه کنند قبول میکنم)
آدم (علیه السلام) عرض كرد: پروردگارا! همين مقدار برايم كافي است..
منبع:
اصول کافی،باب فيما اعطي الله عزوجل آدم (علیه السلام)، حديث 1، ص 440 - ج 2.
درمحضراستاد
استاد پناهیان:
ما چون به فرزند خود علاقه داریم،بی دریغ و بدون چشمداشت به او خدمت میکنیم.
کاش به خدا هم علاقه داشتیم تا بی دریغ و مخلصانه به عبادت او بپردازیم.
اگر احساس میکنیم عبادت خدا سخت است باید به دلهای خود که خالی از محبت خدا است،نگاه کنیم.
خدایی که باید بیشتر از فرزند نزد ما عزیز باشد.ما هر چه داریم از آن خداست ؛ سلامتی فرزندان و …
آیا باید از مرگ بترسیم؟
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
راننده زمانى در جاده می ترسد كه یا بنزین ندارد ؛ یا قاچاق حمل كرده ؛ یا اضافه سوار كرده ؛ یا با سرعت غیر مجاز رفته ؛ یا جاده را گم كرده ؛ یا در مقصد جایى را آماده نكرده ؛ و یا همراهانش نا اهل باشند .
اگر انسان براى بعد از مرگ خود ، زاد و توشه لازم را برداشته باشد ، كار خلاف نكرده باشد ، راه را بداند ،در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد ، و دوستانش افراد صالح باشند ، و حركتش طبق مقررات و مجاز باشد ؛ نگرانى نخواهد داشت!
بابت اعمال مان از ما حساب میکشند .
حواسمان به آخرتمان باشد .
نهی از توهین به مقدسات اهل سنت
امام خامنه ای(حفظه الله):
هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛
نخیر؛ اینها عکس، عمل میکند.
وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده می شود از عصبانیت، از احساسات،
و دیگر حرفِ حق هم برایش قابل تحمّل نیست.ما حرف حسابی خیلی داریم،
حرف منطقی خیلی داریم،
حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛
بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند.
وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛
آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛
این کارِ دشمن است.
دشمن ، منتظر فرصت است؛
دشمن از هر فرصتی استفاده میکند.
رهبر انقلاب، ۳۰ شهریور ۹۵
نزد امام زمان چه جایگاهی داریم ؟
حسن بن جهم نقل می کند:
به امام رضا(علیه السلام) گفتم:مرا از دعا فراموش می کنید ؟
حضرت فرمود: «گمان میکنی که من فراموشت میکنم ؟»
اندکی در خودم اندیشیدم و با خود گفتم:
او برای شیعیانش دعا می کند و من نیز از شیعیانش هستم.
آن گاه گفتم: نه،فراموشم نمی کنید.
فرمود: از کجا دانستی؟
گفتم: من از شیعیان شما هستم
و شما برای شیعیان دعا می کنید.
فرمود:«آیا متوجه چیز دیگری جز این شدی؟»
گفتم: خیر
فرمود:«هر گاه خواستی بدانی نزد من چه جایگاهی داری، ببین من نزدت چه جایگاهی دارم.»
اصول کافی /جلد4/ص 270
هر کسی بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازد جاهل و مغرض است
امام خمینی(ره):
بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید.
ائمه اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم و کسی که این اجتماع را بخواهد که بهم بزند، یا جاهل است و یا مغرض و نباید به این حرف گوش بکنند. برادران سنی ما نباید به یک تبلیغاتی که از طرف دشمنان اسلام می شود ترتیب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستیم.
صحیفه نور جلد ۵ صفحه ۳۸
بیانات امام خمینی(ره) در جمع گروهی از طلاب ٬ روحانیون و کارکنان هواپیمائی و شرکت نفت .۱۳۵۷/۱۱/۱۷
پروژه دین نوین جهانی
دین نوین جهانی را باید بخشی از پروژه نظم نوین جهانی و برگرفته از آموزههای استراتژیستهای پستمدرن غرب دانست. این ایده تحت عناوینی چون دین واحدجهانی و سازمان ادیان متحد در حال رشد است.
پیشبینی میشود با تمهیدهای رسانهای تدارک شده، در سالهای آتی جریان فرهنگی مرتبط با این ایده به سرعت گسترش یابد و محصولات متنوع تصویری و مکتوب مرتبط با آن به بازارهای فرهنگی سراسر دنیا سرازیر شود.
تئوری دین نوین جهانی از پیچیدگی قابل توجهی برخوردار است که تشخیص آن و اتخاذ تدبیر مناسب در برابر آن را مشکل میسازد. پروژه دین نوین جهانی برخلاف آنچه که شاید از عنوان آن به ذهن متبادر شود به دنبال از میان بردن تمام ادیان و معرفی یک دین واحد جهانی نیست. با این حال مکانیسم پروژه دین نوین جهانی به نحوی است که سبب میشود اصول عقاید و آموزههای متافیزیکی مشترکی مورد پذیرش پیروان تمام ادیان قرار گیرد و پیروان ادیان و حتی افراد لائیک همگی زندگی خود را بر اساس این آموزهها تنظیم نمایند. تحقق این هدف، از پیشنیازهای غیر قابل چشمپوشیِ آن چیزی است که نظم نوین جهانی نامیده میشود.
صفحات: 1· 2
آثار ختم صلوات جمعی
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
در معراج ، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد(یعنی یک میلیون) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد. آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد. تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم ، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم . رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چیست؟ عرض کرد: هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم.
آثار و برکات صلوات ص ۳۰