ماه حماسه و آزادگی
سلام بر حسین و سلام بر یاران با وفای حسین که بنای دیر پای عاشورا را بنا نهادند بنایی که «از باد و باران نیابد گزند» و سلام بر حسین که به آهنگ اصلاح امر امت جد خویش با خون به مصاف شمشیر شتافت وسلام بر حسین آن احیاگر بزرگ اسلام ناب محمدی (ص) که با خون خود نقاب از چهره مزوّران و زور مداران و زر اندوزان برگرفت و«پیروزی خون بر شمشیر» از او سنت شد.
ایام سوگواری حضرت حسین بن علی (ع ) و یاران شیدایشان برشیعیان تسلیت باد.
مباهله
بسم الله الرحمن الرحیم
فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین .(سوره آل عمران آیه 61)
پس هر که در این باره پس از دانشی که تو را حاصل آمده با تو محاجه کنند بگو بیا یید پسرانمان وپسرانتان وزنانمان وزنانتان وما خویشان نزدیک وشما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم ولعنت خدا را بر دروغگویان قراردهیم.
پاره ای از زیارت غدیریه ی امام هادی(ع)
حضرت امام هادی (ع) در زیارت غدیریه ی خود فرموده اند که جدّ آن حضرت ،حضرت امام امیر المؤمنین (ع) اولین کسی است که به دین اسلام گرایش پیدا کرده ،به خداوند متعال ایمان آورده و دعوت پیامبر خدا را لبّیک گفته است.آن حضرت خطاب به جدّ بزرگوار خود حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
«و أنت أوّل من آمن بالله وصلی له، و جاهد، وأبدی صفحته فی دار الشرک ، والارض مشحونـة ضلالة والشیطان یعبد جهرة…»؛
و تو اوّلین کسی هستی که به خدا ایمان آورده وبرای خداوند نماز آوردی،و در زمانه ای که زمین پر از گمراهی شده و شیطان با آواز بلند عبادت می شد،رو در روی شرک و کفر نهاده با آنها جهاد نمودی… .
«پیشوایان هدایت-12،هادی امت،حضرت امام علی النقی(ع)،ص 262
سید منذر حکیم با همکاری عبدالرزاق صالحی-مترجم:کاظم حاتمی طبری»
عید غدیر
عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم عشق را کم داریم ؛
ای کاش که این عید ظهورش برسد،اینگونه هزار عید با هم داریم.
« به امید ظهورش»
دعای عرفه
خدایا چنانم کن که از تو بترسم !گویا که تو را می بینم وبا پرهیز گاری
مرا خوشبخت گردان وبه نافرمانیت بدبختم نکن وخیر در فضایت را برایم
اختیار کن وبه من در تقدیرت برکت ده تا تعجیل آنچه را تو تأخیر انداختی نخواهم
وبه تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم.
…وسرانجام در شامگاه عرفه به عفو از گذشته وتدبیر در آینده بشارت داده می
شود
بخشی از دعای عرفه امام حسین (ع)
ولادت حضرت معصومه (س)
خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه / نور باران گشته این شهر از جمال فاطمه
گر چه شهر قم شده گنجینه علم و ادب / قطرهای باشد ز دریای کمال فاطمه . . .
ولادت حضرت معصومه (س) مبارک
.
.
.
ولادت حضرت معصومه
میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س)
و روز دختر بر تمام دختران عفیف ایران زمین مبارک باد . . .
دعای وداع دیگربا ماه رمضان
صدوق رحمة الله علیه برای وداع ماه مبارک رمضان دعائی ذکر کرده که میگوید: ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمود: «تقول فی وداع شهر رمضان
«اللهم انک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل و قولک الحق شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر رمضان قد انصرم فاسالک بوجهک الکریم، و کلماتک التامات ان کان بقی علی ذنب لم تغفره و ترید ان تحاسبنی به او تعذبنی علیه او تقایسنی به ان یطلع فجر هذه اللیلة، او ینصرم هذا الشهر الا و قد غفرته لی یا ارحم الراحمین» (1)
در وداع ماه مبارک بگوئید:
بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر نبی مرسلت نازل فرمودهای و قول تو حق است که ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل میباشد، اینک ماه رمضان به پایان رسید «و فیوضاتش تا سال آینده از ما قطع شد» پس تقاضا مینمایم از تو به آبروی گرامیت، و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم) که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و اراده حسابرسی او را داری، یا میخواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی، و یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی، تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان پذیرد این ماه مبارک، مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربانترین مهربانان.
دعای وداع با ماه رمضان
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه و سلام على عباده الّذین اصطفى چنین گوید این گنهکار روسیاه،عبّاس قمى که خدا او را ببخشاید:پس از آنکه به کمک خداى تعالى کتاب«مفاتیح الجنان»را تألیف کردم،و در گوشه و کنار منتشر شد،به خاطرم رسید،که در چاپ دومش،براى آن موارد زیر را بیفزایم:دعاى وداعى براى ماه رمضان،و خطبه روز عید فطر،و زیارت جامعه ائمه مؤمنان،و دعاى«اللّهمّ انّى رزت هذا الامر»که بعد از زیارتها خوانده مىشود،و زیارت وداعى که هر یک از ائمه علیهم السّلام را،به آن وداع کنند،و نوشتههایى که براى رفع حاجت مىنویسند،و دعایى که در غیبت امام عصر عج اللّه تعالى فرجه باید خوانده شود،و آداب زیارت به نیابت،به سبب کثرت نیاز به اینها.ولى از سویى دیدم هرگاه چنین کارى را انجام دهم،فتح بابى مىشود،براى تصرّف در کتاب«مفاتیح»،و بسا شود که بعضى از فضولان،بعد از این در این کتاب،بعضى از دعاهاى دیگر یفزایند،یا از آن کم کنند،و به اسم«مفاتیح الجنان»در میان مردم رواج دهند،چنانکه در کتاب «مفاتیح الجنان»مشاهده مىشود.به ناچار کتاب را به همان وضع خود گذاشتم.و این هشت مطلب را پس از پایان مفاتیح، ملحق به آن کردم،و به لعنت خداى قهّار و نفرین رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السّلام واگذار و حواله نمودم کسى را که در «مفاتیح»تصرف کند.اینک به ذکر آن هشت مطلب مىپردازم: مطلب اول:دعاى وداع ماه مبارک رمضان:شیخ کلینى رضوان اللّه علیه در کتاب«کافى»از ابو بصیر،از امام صادق علیه السّلام این دعا را براى وداع ماه رمضان روایت کرده:
خدایا تو در کتاب فرو فرستادهات فرمود:«ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده»،و این است ماه رمضان که گذشت،به جلوه کریمت،و کلمات کاملت،از تو مىخواهم،اگر بر من گناهى باقى مانده،که نیامرزیدهاى،یا مىخواهى بر آن عذابم کنى،یا به آن مرا بسنجى،اینکه سپیده امشب طلوع نکند،یا این ماه بگذرد، مگر اینکه آن گناه را از من آمرزیده باشى،اى مهربانترین مهربانان،خدایا تو را ستایش به همه ستایشهایت آغاز و انجام آن،چه آن ستایشهایى که براى خود گفتى،و چه آنچه آفریدگان ستایشکننده و کوشنده و شمارنده و فراوان بجا آورنده ذکر و سپاست گفتهاند،آنانکه بر اداى حقّت،یارىشان نمودى،از گروههاى آفریدگانت:از فرشتگان مقرّب،و پیامبران،و رسولان،و طبقات گویندگان،و تسبیحکنندگان حضرتت،از همه جهانیان.
آرى ستایش مىکنم بر اینکه ما را به ماه رمضان رساندى،و حال آنکه نعمتهایت بر عهده ما بود، و بهرهها و احسانت،و نیکیهاى پىدرپىات پیش ما بود،به این خاطر تنها براى تو است آخرین حدّ ستایش،ستایشى جاودان،همواره،پایدار، همیشگى،بىنهایت،تا در ابدیت پایانى نداشته باشد،بزرگ است ثنایت،ما را بر انجام تکالیف ماه رمضان یارى دادى تا از ما روزه و به پا داشتن نمازش را گذراندى،و نیز آنچه از ما در آن انجام گرفته،از کار نیک و سپاس و ذکر،خدایا آن را از ما به نیکوترین پذیرش،و گذشت و عفو و چشمپوشى و آمرزش و خشنودىات بپذیر،تا جایى که ما را در این ماه،به هر خیر خواسته و شایان عطاى بخشیده شده برسانى،و از هر امر هراسناک و بلاى فرود آمده و گناه پیشه شده نگاه دارى.
خدایا از تو مىخواهم،به حق بزرگترین چیزى که یکى از آفریدگانت از تو خواست،از نامهاى گرامىات،و ثناى زیبایت،و دعاى خاصت،که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و این ماه را بزرگترین ماه رمضانى قرار دهى که بر ما گذشته،از زمانىکه ما را به دنیا آوردى تاکنون از جهت برکت در حفظ دینم،و رهایى جانم،و برآمدن حاجتم،و اینکه شفاعتم را در خواستههایم بپذیرى،و در کامل کردن نعمتت بر من،و برگرداندن پیشآمد بد از من و پوشاندن لباس عافیت به من،و مرا به رحمتت از کسانى قرار دهى،که شب قدر را براى آنان اختیار نمودى،و آن شب را براى آنها بهتر از هزار ماه قرار دادى،در بزرگترین پاداش،و اندوختههاى با ارزش،و نیکى شکر،و درازى عمر، و پایندگى آسایش،خدایا و از تو مىخواهم به رحمت و بخشش و گذشتت،و نعمتها و جلالت،و دیرینه احسان و عطایت،اینکه آن را آخرین بهره از ماه رمضان قرار ندهى،تا ما در سال آینده به آن برسانى،آن هم بر پایه بهترین حال،
و هلال ماهش را همراه بینندگان به سوى آن و اعترافکنندگان به آن به من بشناسانى در کاملترین عافیتت،و خوبترین نعمتت،و گستردهترین رحمتت،و برجستهترین نصیبهایت،اى پروردگارم،که برایم پروردگارى غیر او نیست،این وداع نسبت به ماه رمضان وداع فنا و آخرین بهره من از دیدار نباشد، تا آن را در سال آینده به من بنمایانى،در فراخترین نعمتها،و برترین امیدها،درحالىکه من براى تو بر پایه بهترین وفادارى باشم،به درستى که تو شنواى دعایى.خدایا دعایم را بشنو،و به زارى و خوارى و درماندگى،و توکّلم بر خویش رحم کن،من تسلیم توام،امید به موفقیت و سلامت کامل و شرافت و رسیدن به جایگاه رفیع،جز به تو و از جانب تو ندارم،بر من منّت بنه،اى که ثنایت بزرگ،و نامهایت مقدّس است،به رساندنم به ماه رمضان،و درحالىکه از هر ناخوشایند و محذورى،و از همه ناگواریها سالم باشم،ستایش خداى را که بر روزه این ماه،و بپادارى عبادتش ما را یارى نمود تا مرا به آخرین شب آن رساند.
خداحافظ ای ماه مبارک!خداحافظ ای شب قدر!
فرازهایی از وداع امام سجاد (ع) با ماه مبارک رمضان در صحفیه سجادیه به انضمام تخلیصی از شرح آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
«السَّلامُ عَلَيْک وَ عَلَی لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر كه از هزار ماه برتر است.
«السَّلامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَحْرَصَنَا بِالأَمْسِ عَلَيْک وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَيْک.» خداحافظ كه تا بودي، مشتاق آن بوديم كه بيشتر بماني و اكنون كه ميروي، دلهايمان براي ديدار دوبارهات پَر ميكشد.
«السَّلامُ عَلَيْک وَ عَلَی فَضْلِک الَّذِي حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَی مَاضٍ مِنْ بَرَكَاتِک سُلِبْنَاهُ» خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و كرمت كه از آن محروم گشتيم و بركات گذشته ات را از كف داديم.
«اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِي شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» اين ماه بوديم و تو ما را به آن شرافت بخشيدي و با آن، بر سر ما منّت گذاشتي! …
گزیده هایی از بیانات مقام معظم رهبری درباره روزقدس
گزیده هایی از بیانات و فرمایشات حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری در مورد اهمیت روز جهانی قدس :
- مسلمانانجهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند.
- محور اصلی” انتفاضه اقصی"، “بیتالمقدس است.
- صهیونیسم در مقابل موج نسلهای رو به ازدیاد فلسطینی طاقت نخواهد آورد.
- صهیونیسم و دولت غاصب و مجعول صهیونیستی در فلسطین، محکوم به فناست.
- ما حقیقتا صهیونیستها را دشمن دنیای اسلام میدانیم.
- علیرغم تبلیغات جهانی، انتفاضه فلسطین خاموش شدنی نیست و آینده آن همراه با رستگاری و پیروزی است.
- انتفاضه مردم فلسطین به رغم تمام فشارها ادامه خواهد یافت و رژیم صهیونیستی نمیتواند آن را برای همیشه متوقف کند.
- مسالهی فلسطین از لحاظ اسلامی برای همهی مسلمانان از جمله برای ما یک مساله اساسی و یک فریضه است.
- تنها راه ریشهکن کردن اینغده سرطانی خطرناک، مقاومت و مبارزه است.
- سیاست آمریکا، صهیونیستها و استعمارگران این است که مسأله فلسطین به فراموشی سپرده شود.
- مسئلة مهم این دوران، مسئلة فلسطین است که انتفاضة بزرگ فلسطین و بیتالمقدس همچنان ادامه دارد.
- انتفاضه مردم فلسطین به رغم تمام فشارها ادامه خواهد یافت و رژیم صهیونیستی نمیتواند آن را برای همیشه متوقف کند.
- رژیم صهیونیستی در سرزمین مغضوب فلسطین یک رژیم نژادپرست است.
- مسئله فلسطین امروز مسئله اول جهان اسلام است.
- مهمترین مسائل جاری فلسطین است.
- مسألهی فلسطین، شوخی و سرسرینیست؛ امروز اساسیترین مسألهی دنیای اسلام است.
- همه ملتها و دولتهای اسلامی باید مسئله فلسطین را در زمره مسائل درجه اول خود بدانند.
- مشکل اصلی فلسطین وجود دولت صهیونیستی است.
- رژیم صهیونیستی هیچ بهرهای از جنایتهای خود نخواهد برد.
- امروز بیداری اسلامی ملتهای مسلمان نسبت به فلسطین و مردم آن فراگیر است.
- همه مسلمانان و کشورهای اسلامی با احساس مسئولیت باید به مبارزین فلسطین در داخل و خارج کمکهای همه جانبه کنند.
- مسأله فلسطین در صدر مسائل بینالملل اسلامی است
- بر همه ملتها و دولتها واجب است مسأله فلسطین را در اولویت مسائل خود قرار دهند.
- فلسطینیها به برکت اسلام میتوانند در خانه خود امنیت بوجود آورند.
- روز قدس باید تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین باشد.
شب قدر وامام زمان ،توصیه های آیت الله مصباح
وقتي ملائكه بر امام زمان نازل ميشوند، چه كاري خواهند كرد؟ قرآن ميفرمايد: «سَلامٌ هِيَ حَتّي مَطْلَعِ الْفَجْرِ» از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر(عج) رسيده و به ايشان عرض سلام ميگويند. براي ملائكه توفيق و شرافتي است كه در شب قدر اجازه يابند تا به خدمت امام زمان حضرت مهدی (عج) رسيده و به ايشان اداي احترام كنند.
شب قدر همچون بار عامي است كه بزرگان و سلاطين براي زيردستان، رعايا و بندگان خود، داده و هدايايي را ميبخشيدند. خداي متعال كه ارحم الراحمين است و رحمت او قابل مقايسه با هيچ رحمت و فضلي نيست، بر امت اسلامي منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبي كه عبادت آن نيز از عبادت هزار ماه برتر است.
شبي براي تقدير امور عالم
——————————–
ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَي لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ، دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَي طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَي مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ. در دعاي 44 صحيفه سجاديه سيدالساجدين(ع) فرمود: خداي متعال براي رسيدن به رضوان خود راههايي را قرار داده كه از جمله آنها ماه مبارك رمضان است. از ويژگيهاي ماه رمضان آن است كه خداي متعال در اين ماه، شبي را قرار داده كه برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر»1. محور اين آيه شريفه شب قدر است. ليلة القدر چيست؟ و شب قدر به چه معناست؟ مفسرين دو معنا براي قدر ذكر كردهاند. نخست آنكه «قدر» را به معناي شرف و منزلت و عظمت دانستهاند. براساس اين معني شب «قدر» شرافت و عظمت ويژه و بالايي داشته و اين شب را ميتوان شب شرف ناميد. برخي ديگر، با استفاده از رواياتي دربارة ويژگيهاي شب قدر، گفتهاند «قدر» مصدري است مساوي با تقدير. معني «قَدَرَ»، «يَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»، «يُقَدِّرُ»، «تَقديراً»، هر دو به معناي «تقدير» قضا و قدر است. براساس روايات فراوان، در شب قدر، تقديرات سال آينده تعيين ميشود. البته در روايات تصريح نشده كه چون تقديرات در اين شب واقع ميشود، اين شب «ليلة القدر» ناميده شده است، چون اين دو با هم منافات ندارند كه «قدر» به معناي شرف باشد ولي تقديرات عالم نيز در اين شب انجام پذيرد.
شبي براي بخشش همه
—————————–
اينكه شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟ در كتاب فروع كافي رواياتي براي برتري شب قدر، بر ساير شبهاي سال و بلكه بر هزار ماه، كه بيش از هشتاد سال عمر ميشود، وجود دارد. عبادتي كه در شب قدر انجام ميگيرد از عبادت هزار ماه برتر است. كسي كه موفق شود در شب قدر، دو ركعت نماز بخواند مثل آن است كه در هزار ماه هر شب دو ركعت نماز بخواند. اين امتياز توفيقي است كه خداي متعال به پيغمبر اسلام و به مسلمانها عنايت فرموده است تا مردم، تشويق شده و اين شب را به عبادت بپردازند و از مزايا و بركات آن استفاده كنند. شب قدر همچون بار عامي است كه بزرگان و سلاطين براي زيردستان، رعايا و بندگان خود، داده و هدايايي را ميبخشيدند. خداي متعال كه ارحم الراحمين است و رحمت او قابل مقايسه با هيچ رحمت و فضلي نيست، بر امت اسلامي منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبي كه عبادت آن نيز از عبادت هزار ماه برتر است.
صفحات: 1· 2
جبهه وشب قدر
بسیاری از شهدا، با زبان روزه شهید شدند.
برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان
روزه می گرفتند.
اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود.
شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم.
از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته
باشند.
از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشت.
به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیارها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله
نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو پخش می شد،
بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد.
بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را
گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نیروهایشان را در آن جنگل
استتار کرده بودند.
آنجا دیگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در تنهایی
عجیبی با خدا راز و نیاز می کردند.
خاطرات شهید رضا صادقی یونسی
مرد تنهای غریبه
یک مرد تنهای غریبه ، از دیگران طعنه شنیده ، داغ غریبی را چشیده ،یک عمر بی خوابی کشیده، دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده ،در شهر محنت زای کوفه ، شب گرد خسته پای کوفه ،در کوچه ها آقای کوفه ، این رهبر تنهای کوفه رد می شود از خواب شوم بی خیالی های کوفه ،سی سال اشک وبی تبسم ،سی سال درد و مرقدی گل ، سی سال تنها بین مردم، سی سال بی زهرا می خورده آب سرد ونان گندم،این آخر عشق وعبادت ،شب ها به گریه کرده عادت ، مرد میاندار رشادت ،بسته کمر بهرشهادت ،یا فاطمه یا فاطمه گویان رود سمت شهادت ،با مردم از فردایشان گفت ،از آخر آخرزمان گفت،از رازهای آسمان گفت،حرف خدا را بی امان
گفت ،آرام بر بالای بام مأذنه رفت واذان گفت:الله اکبر الله اکبر
محراب آمد پیش منبر،نیت نمود:الله اکبر
با تیغ بران خصم کافر آمد به سوی فرق حیدر ، ناگه امیر لافتی در میان خون شناور شد،صدیقه پهلو شکسته ، از آسمان بازو شکسته ، فریاد می زند او شکسته ، شد جلوه ی یاهو شکسته ، فرق امیرالمومنین تا اول ابرو شکسته،عاقبت همنشین دلتنگی ، راحت از بغض بی کسی ها شد،استخوان سرش شکافت می خورد، زخم سربسته ی علی باز شد
وقت برگشت علی گریه می کرد و اشک غم می ریخت
خوب شد دستمال آوردم ورنه از زخم سر به هم می ریخت
گویا مجتبی غریبانه مادرش را به خانه برگرداند
دردهای مدینه را حس کرد
زیر لب روضه های مادر خواند
شانه ای که بلندتر شده است
بار دیگر عصای درد شده است
مرتضی خانه آمده وزینب ناگهان دید زخم بابا را
پسر کنار او افتاد وخیره شد در نگاه او
تازه این سومین غم اوست
مانده دلتنگی غم فردا
الامان از غم برادرها
وای دل از غم عاشورا
تشنه ای روی خاک افتاد
تشنه ای را سر جدا کردند
بدنش را در مقابل زینیب جابه جا کردن
یا حسین
در هجرت عشق
بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.
زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم…
امشب عجب حالی دارد حسن، نمیداند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر مینگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.
علی را در محراب عشق کشتند ،
فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شبهایشان را روشن کند .
علی غریب و تنها، شکوه در چاه میکرد، نخلستانهای کوفه هیچگاه نالههای شبانهاش را از یاد نخواهد برد .
دل آسمانیاش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند میزد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بستهاند
علی رهسپار است و دلها در پی او روان،
او میرود و حسرت ابدی جهان را فرا میگیرد،
چرا که علی یگانه بود …
«ضربت شمشیر، مرهم زخمهایش شد»
مولود خانه خدا، محبوب خدا، به سوی خانه خدا قدم برمیدارد.
دیوارها، دستان ترکخوردهشان را بالا آوردهاند تا در هیاهوی رفتن او، تلاشی برای ماندنش کرده باشند.
کوچههای آشنای کوفه، اشک میریزند. مناجات عاشقانه مولا، ریسههای نورانی این کوچههای تاریک بود و قدمهای مهربانش، فرش باشکوه خاک. شبهای کوفه، حجله حجله از آفتاب حضور او نورانی میشد؛ وقتی انبان سخاوت بر دوش، دستان نیاز را سیراب میکرد. کوفه، دردهایش را بر شانه این مرد سبک میکرد و تنهاییهایش را با حضور او مأنوس بود.
کوفه، بر قامت مولا ایستاده بود؛ بیآنکه یکبار از خود بپرسد این کیست که مرا اینچنین تاب آورده است؟!
این کیست که ناله یتیمان مرا پاسخ داده و نگذاشته هیچ تهیدستی بیپناه بماند؟!
کیست که از فانوسهای روشن هدایتش، شهر روشن شده است و خطبههای آسمانیاش، بهشت را بشارت میدهد؟
مرد میآید؛ تنها و استوار، خود، تنها سایهسار وسعت خویش است.
او نیامده بود که بماند. پرندهترینِ نسل آدم بود. چگونه میتوانست در اسارت خاک بماند؟
زهرآلودهترین شمشیر، به دستان شقیترین انسان، انتظار او را میکشید، انتظار حیدر خیبرشکن را.
باید برود؛ پس ضربت شمشیر را مرهم زخمهایش میداند؛ اگرچه هیچکس نتواند بفهمد معنای لبخند مولا در خضاب خون سرش و سرودن «فزت برب الکعبه» را.
اگرچه هیچکس نتواند لذت مرگ را در نظر مولا درک کند که مولا چرا انتظار مرگ را میکشید؟
دست نوشته ای خواندنی از دکتر شریعتی درباره شب قدر
« بسم الله الرحمن الرحیم
اناانزلناه فی لیله القدر
و ماادریک ما لیله القدر
لیله القدر خیر من الف شهر
تنزل الملائکه والروح، فیها باذن ربهم من کل امر
سلام هی حتی مطلع الفجر »
« ما «آن» را فرود آوردیم درشب قدر
و چه میدانی که شب قدر چیست؟
شب قدر از هزار ماه برتر است
فرشتگان و آن روح دراین شب فرود میآیند
به اذن خداوندشان از هر سو
سلام بر این شب تا آنگاه که چشمه خورشید ناگهان میشکافد! »
تاریخ قبرستانی است طولانی و تاریک، ساکت و غمناک، قرنها از پس قرنها هم تهی و هم سرد، مرگبار و سیاه و نسلها در پی نسلها، همه تکراری و همه تقلیدی، و زندگیها، اندیشهها و آرمانها همه سنتی و موروثی، فرهنگ و تمدن و هنر و ایمان همه مرده ریگ!
ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهای پیوسته، آشوبی، لرزهای، تکان و تپشی که همه چیز را بر میشود و همه خوابها را برمیآشوبد و نیمه سقفها را فرو میریزد. انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب وجدانهای رام و آرام، درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد، ایمان و ایثار! نشانههایی از یک «تولید بزرگ»، شبی آبستن یک مسیح، اسارتی زاینده یک نجات! همه جا ناگهان، «حیات و حرکت»، آغاز یک زندگی دیگر، پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین، به سرزمین، به این قبرستان تیره و تباه که در آن انسانها، همه اسکلت شدهاند، فرود آمدهاند.
این شب قدر است.
شب سرنوشت، شب ارزش، شب تقدیر بر یک انسان نو، آغاز فردایی که تاریخی نو را بنیاد میکند. این شب از هزار ماه برتر است، شب مشعری است که صبح عید قربانی را در پی دارد و سنگباران پرشکوه آن سه پایگاه ابلیسی را! شب سیاهی که در کنار دروازه منی است، سرزمین عشق و ایثار و قربانی و پیروزی!
و تاریخ همه این ماههای مکرر است، ماههایی همه مکرر یکدیگر، سالهایی تهی و عقیم، قرنهایی که هیچ چیز نمیآفرینند، هیچ پیامی بر لب ندارند، تنها می گذرند و پیر میکنند و همین و در این صف طولانی و خاموش، هر از چندیشبی پدیدار میگردد که تاریخ میسازد، که انسان نو میآفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن میگیرد، شبی که آن روح در کالبد زمان میدمد، شب قدر!
شبی که ازهزار ماه برتر است، آنچنانکه بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود. سالهایی که آن «روح» برملتی و نسلی فرود میآید از هزار سال تاریخ وی برتر است. و اکنون، براندام این اسلام اسلکت شده، برگور این نسل مدفون و برقبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سیاهی و ظلمت و وحشتشب هست، اما شب قدر؟
شبی که باران فرو میبارد، هر قطرهاش فرشتهای است که بر این کویر خشک و تافته، در کام دانه ای، بوته خشکی و درخت سوختهای و جان عطشناک مزرعهای فرو میافتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید میدهد. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطرهای از آن برپوست تن و پیشانی و لب وچشم خویش حس نکردن، خشک و غبار آلود زیستن و مردن!
هرکسی یک تاریخ است. عمر، تاریخ هر انسانی است و در این تاریخ کوتاه فردی، که ماهها همه تکراری و سرد و بی معنی میگذرد، گاه شب قدری هست و درآن از همه افقهای وجودی آدمی فرشته میبارد و آن روح، روح القدس، جبرئیل پیامآور خدایی برتو نازل میشود و آنگاه بعثتی، رسالتی، و برای ابلاغ، از انزوای زندگی و اعتکاف تفکر و عبادت وخلوت فراغت و بلندی کوه فردیت خویش به سراغ خلق فرودآمدنی و آنگاه، در گیری و پیکار و رنج و تلاش و هجرت و جهاد و ایثار خویش به پیام!
که پس از خاتمیت، پیامبری نیست، اما هر آگاهی وارث پیامبران است! آن «روح» اکنون فرود آمده است، در شب قدر بسر میبریم. سالها، سالهای شب قدر است، در این شبی که جهان ما را در کام خود فرو برده است و آسمان ما را سیاه کرده است، باران غیبی باریدن گرفته است، گوش بدهید، زمزمه نرم و خوش آهنگ آن را میشنوید، حتی صدای روییدن گیاهان را درشب این کویر میتوان شنید.
سلام بر این شب، شب قدر شبی که از هزار ماه، از هزار سال و هزار قرن برتر است، سلام، سلام،سلام،… تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بناگاه بشکافد، گل سرخ فلق برلبهای فسرده این افق بشکفد و نهر آفتاب بر زمین تیره ما … و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد. تا صبح بر اینشب سلام !
تا خدا هست وخدایی می کند،مجتبی مشکل گشایی می کند
در ضیافت الهی چهره زیبایت نقاب خلقت را گسست یعنی که خداوند به وجود کریمت بندگانش را خواهد نواخت
سلام بر لحظههایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانهات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیهالسلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
تا خدا هست و خدایی می کند، مجتبی مشکل گشایی می کند.
«حسن، یعنی نیکی و نیکوکاری و امام حسن علیه السلام همیشه اهل نیکوکاری و کارهای نیک و پسندیده بودند؛ درست مثل پدر بزرگوارشان حضرت علی علیه السلام که هیچگاه کمک به فقیران، نیازمندان و کودکان یتیم را فراموش نکرد».
کرامت و بخشندگی امام علیه السلام :
کرم و سخاوت امام حسن مجتبی علیه السلام به حدی بود که در روایت آمده است که هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت. به همین دلیل است که او را «کریم آل طه» می خوانند.
هنگامی که به ایشان عرض شد: «چرا هیچ سائلی را رد نمی کنید؟» فرمود: «من سائل درگاه خدا و راغبِ پیشگاه اویم و شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم». و نیز می فرمود: «بهترین روزهای جوانمرد روزی است که از او چیزی درخواست شود».
یادمان باشد
هرگاه يتيم بگريد عرش الهي بلرزه درآيد و خداوند گويد چه كسي بنده مرا كه در كودكي پدر و مادرش را از دست داده گريانده است. قسم به عزت و جلال خودم هر كه او را آرام كند بهشت را براو واجب نمايم.
(حضرت امام صادق علیه السلام)
شرط رسیدن به عظمت و بزرگی از دیدگاه امام حسن مجتبی علیه السلام :
چه خوب است که ما انسان ها در زندگی روزمره خود گذشت و فداکاری را پیشه خود سازیم و از کم گذشت بودن و به رخ کشیدنِ لغزش های دیگران بپرهیزیم؛ چرا که این عمل زشت ترین عیوب می باشد. اگر فردی در زندگی دارای گذشت باشد، از نظر امام حسن مجتبی علیه السلام به عظمت و بزرگی می رسد؛ چنانچه در جواب کسی که از ایشان پرسیده بود عظمت و بزرگی در چیست؟ فرموده بودند: «عظمت و بزرگی در این است که در هنگام ناداری عطا کند و از جرم و خطا درگذرد».
دنيا اگر دنياست به خاطر وجود مهرباني انسان هاي پاك و خيرخواهي است كه با تكريم ديگران خصوصا ايتام و مظلومان ثواب دنيوي و اخروي را نصيب خود مي كنند و از هر لحظه زندگي به دليل مهرباني و احسانشان لذت مي برند و با كسب آرامش و امنيت ناشي از عمل خيرخواهانه خود زندگي خود و فرزندانشان را بيمه مي نمايند.
خوشا به حال اين انسانها كه خيرخواهي را منشا انفاق و نيكي خود قرار داده اند و مهرباني را صميمانه بذل مي نمايند.
شما به مهمانی خدا دعوت شده اید
مشعل فروزنده انقلاب؛
حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: ماه مبارك رمضان نزدیك شد و در این ماه مبارك خودتان را به قوت هاي روحاني تقویت كنید.
در یك حدیثي است كه پیغمبر اكرم فرمودند كه ماه رمضان آمد، اقبال كرد، آمد. در ضمنش ميفرمایند كه
‘دعیتم الی ضیافه الله’ (شما به مهماني خدا دعوت شدهاید) فرق ضیافت هاي خدا با ضیافت هاي مردم این است كه وقتي شما را یك اشخاصي دعوت بكنند به یك مهماني، وقتي بروید در آن مهماني به حسب فراخور حال، یك چیزهایي براي خوردني و یك چیزهایي براي تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یك شعبهاش روزه است، آن ضیافت خداست و یك امر مهمش كه مائده غیبي و آسماني است قرآن است.
شما دعوت شدهاید به مهماني خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار كرده است به اینكه روزه بگیرید. این راه هایي كه به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش كنید تا مهیا بشوید براي لیلة القدر.
ماه شعبان مقدمه است براي ماه مبارك رمضان كه مردم مهیا بشوند براي ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در ‘ضیافت الله’. شما وقتي كه ميخواهید به مهماني بروید -غالباً البته- یك وضع دیگري خودتان را درست ميكنید. لباسي تغییر ميدهید و یك طور دیگري وارد ميشوید. آن طوري كه در خانه هستید یك تغییري ميدهید.
ماه شعبان براي این است كه همان مهیا بودني كه ميخواهید مهماني بروید، خودتان را مهیا ميكنید و سر و ظاهرتان را، سر و صورتتان را یك قدري فرق ميگذارید با آن وقتي كه در خانه هستید. در ضیافت خدا، ماه شعبان براي مهیا كردن این افراد است، مهیا كردن مسلمین است براي ضیافت خدا، ادبش آن مناجات شعبانیه است. من ندیدهام در ادعیه، دعایي را كه گفته شده باشد همه امام ها این دعا را ميخواندند، در دعاي شعبانیه این هست اما من یادم نیست كه در یك دعاي دیگري دیده باشم كه همه ائمه این را ميخواندند. این مناجات شعبانیه براي این است كه شما را، همه را مهیا كند براي ‘ضیافة اللَّه’.
* از بیانات امام خمینی در جمع بانوان شمیران (21 تیر 1359)
منبع .ایرنا