شهادت حضرت علی (ع)
السَّلام عَلیکَ یا امیرالمؤمنین
دلتنگ حرم حال و هوایی دارد
«ایام شهادتـش» نـوایی دارد
صد بـار بگو حرامیان کور شوند
«ایوان نجف عجب صفایی دارد»
ٱلْلّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ ٱلْفَرَجْ
برگزاری مراسم شب قدر وکلاس تجوید
مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) سقز به مناسبت ماه مبارک رمضان با حضور جمعی از طلاب و اساتید و کادر این مدرسه مبارکه اقدام به برگزاری یک دوره کلاس تجوید نمود. در این کلاس ها خانم فاطمه اینانلو از اساتید ادبیات عرب ضمن همراهی طلاب در قرائت و جزءخوانی به بیان نکات تجویدی و قواعد قرآنی می پردازند.
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
این شب، اوّلین شب از شب هاى قدر است و از این شب، انجام اعمال شب هاى قدر آغاز مى شود.
اعمال شب نوزدهم چند چیز است:
1ـ صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَأَتُوبُ إلَیْهِ.
2ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ.
3ـ دعایى را که در اعمال روزهاى ماه رمضان ذکر کردیم (یا ذا الّذی کان… ـ صفحه 766 ـ ) را بخواند.
4ـ این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ،
اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا.
(به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد).
مفاتیح نوین، آیت الله مکارم شیرازی
میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع)مبارک
سلام بر لحظه هایی که تو را آوردند!
سلام بر لبهای رسول اللّه که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانه ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد!
سلام بر لبخند سرافراز علی علیه السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد!
سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی!
سلام بر تو، شباهتِ بیشائبه محمدی!
سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست.
السلام علیک یا خدیجه الکبری (ع
السلام علیک یا خدیجه الکبری (ع)
وفات یار وهمراه پیامبر(ص) اولین مومنه اسلام حضرت خدیجه کبری(س) را به ساحت مقدس امام زمان(ع) وهمه مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنیم.
امام در آیینه شاگرد
امام در آینه شاگرد
علامه مصباح یزدی:
پس از رحلت حضرت آيتالله بروجردى(قدس سره) امام در اوج شهرت علمى بود و در حوزه، بزرگترين استاد شناخته شده بود. كسانى كه در حدّ ايشان يا نزديك به موقعيت علمى وى بودند چون در مظانّ مرجعيت بعدى بودند، به طور طبيعى بايد خود را براى پذيرفتن مسؤوليت «مرجعيت» آماده مىكردند. طبق رسم حوزهها، رساله چنين افرادى چاپ مىشود تا آراى آنان از سوى ديگر علما بررسى شود يا مقدمات لازم را براى مسؤوليتى كه در پيش دارند، فراهم كنند؛ ولى حضرت امام(قدس سره) هرگز به انجام چنين رسمى حاضر نشد و به هيچ روى، به قبول اين كار ارادتى نشان نداد. او، از هرگونه اقدامى براى مرجع شدن گريزان بود. ايشان پس از فوت آيتالله بروجردى هم حاضر نشد رسالهاى چاپ كند يا قدمى در راه پذيرش مسؤوليت مرجعيت بردارد؛ حتى از گرفتن مجلس ختم و فاتحه براى مرحوم آيتالله بروجردى نيز امتناع مىورزيد؛ زيرا ممكن بود برخى چنين بپندارند كه مراسم ختم، مقدّمه «مرجعيت» است.
حاصل آنكه: به هيچ وجه در پى «مرجع شدن» و آماده كردن مقدمات براى آن نبود و هيچ اقدامى براى چاپ رساله نمىكرد. گويا، تدريس را بزرگترين وظيفه خود مىدانست؛ حتى پس از آنكه كسانى ايشان را «اعلم» تشخيص دادند و به وى رجوع كردند، باز حاضر نشد «رساله» چاپ كند؛ بلكه شاگردانش عهدهدار اين كار شدند. آنان، حاشيه امام بر عروة الوثقى را ترجمه و با توضيحالمسائل تطبيق كردند. آنگاه، با هزينه مردم چاپ شد؛ حتى يك رساله توضيح المسائل هم از ايشان با پول بيتالمال و سهم امام به چاپ نرسيد.
كتابهاى درسى او را كه تدريس فرموده و نگاشته بود (مانند چند جلد كتاب طهارت و…) نيز يك فرد خيّر با هزينه خود به چاپ رساند؛ البته براى چاپ آنها، توفيق رفيق ما شد و خدمتى براى تصحيح مطالب و آماده كردن آنها براى چاپ، از ما ساخته بود كه انجام داديم.
سيره امام پيش از فوت مرحوم آقاى بروجردىـ گريز از مسير شهرت بود؛ به همين دليل امامت جماعت هيچ مسجدى را، نمىپذيرفت و خودش در مدرسه فيضيه، به مرحوم آقاى خوانسارى(رحمه الله) اقتدا مىكرد.
فرارسیدن ایام وفات بنیانگذار جمهوری اسلامی بر همگان تسلیت باد
نیمه شعبان
بخوان دعاي فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عـافــيــت بـطـلـــب که روزگار بســـي فتنه زير ســـر دارد
بخوان دعاي فرج را کـه يـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد
بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز که آخرين گل سرخ از همه خبـــر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
نیمه شعبان ، سالروزولادت منجی عالم بشریت “امام مهدی (عج)”
را خدمت تمامی عاشقان ومنتظران آن حضرت تبریک عرض میکنیم
.
صلوات شعبانیه
هفته وحدت مبارک - امت پیامبر (ص)
جمعى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله در منزل ابو ايوب انصارى بودند معاذبن جبل كه در كنار رسول خدا نشسته بود. از حضرت معناى آيه (يوم ينفخ فى الصور فتاءتون افواجا) را سؤال كرد.
حضرت فرمود:
اى معاذ! از مطلب بزرگى پرشس نمودى ، آنگاه اشك از ديدگان پيامبر صلى الله عليه و آله جارى شد و فرمود:
ده گروه از امت من در ده صفت گوناگون وارد صحراى محشر مى شوند كه از ساير مسلمانان جدا هستند:
بعضى به صورت ميمون ، برخى به صورت خوك ، بعضى پاها بالا و صورتشان پايين به سوى محشر كشيده مى شوند، برخى كور و لال ، بعضى زبانشان را مى جوند در حالى كه عفونت از دهانشان سرازير است و اهل محشر از كثافت دهان آنان ناراحت مى شوند، برخى دست و پابريده ، بعضى بر شاخه هاى آتش آويخته ، برخى بدبوتر از مردار گنديده و بعضى در پوشش آتشين وارد محشر مى شوند و آنها عبارتند از:
1. سخن چين ، به صورت ميمون .
2. حرامخواران ، به صورت خوك .
3. ربا خواران ، واژگون (پاها به طرف بالا و سرها به طرف زمين ).
4. ستمگران ، كور.
5. خود پسندها، كر و لال .
6. عالم بى عمل و قاضى ناحق ، در حال جويدن زبان خود…
7. آزار دهندگان همسايه ، دست و پا بريده .
8. خبر گزاران سلطان ظالم ، آويخته به شاخه هاى آتش .
9. شهوت پرستان و عياشان و آنان كه حقوق الهى را پرداخت نمى كنند، بدبوتر از مردار گنديده .
10. متكبران و مغروران ، در پوششى از آتش در روز قيامت محشور خواهند شد.( ب : ج 7، ص 89)
سلام ای سرباز کوچک عاشورا
سلام ای سرباز كوچك عاشورا!
ای بزرگترین سند مظلوميّت پدر!
سلام ای سنگین ترین وزنه تاریخ شهادت!
ای سورهي كوچك قرآن كربلا !
تو را نمیتوان گفت مگر با بغضی غيور كه حنجره را می فشرد و سوزی غريب كه شعلهورمان می سازد .
پدر قنوت گرفته ترا برای خدا… .
سنگ هم كه باشي براي گريستن مي تواني بهانه داشته باشي .
گوش كن! اين صدا صداي بيقراري رودخانه است.
ای مظلوم! ای پسر مظلوم! قرنهاست كه قرار قلبها را بردهای و جگرها را گداخته ای.
پدر قنوت گرفته ترا برای خدا… .
وشیاطین تاب دیدن هیچ صحنه ی عبادتی را ندارند…
واین گرمی امضاي رنگین توست بر صحيفهي كربلا
که هنوز جاری است گاه و بیگاه از گلوی شيرخوارگان و کودکان، در بمبارانها و حملات یزیدیان زمان.
همه جا این طور است که آب، عطش را برطرف می کند و جگرها را تر و تازه می گرداند؛ غیر یک آب که تا اسمش به زبان جاری می شود به دل ها آتش می زند و قلب ها را می سوزاند. تا آخر دنیا از میان امواج آب های فرات صدای گریه ی کودک شش ماهه ای به گوش می رسد. هنوز نوای العطش کودکان در میان آب های فرات موج می زند. هنوز نوای «علی لای لای» حضرت رباب با صدای امواج آب های فرات به هم تنیده است.
در جریان حوادث کربلا ، در آن همه مواقف سخت و جان فرسا، هیج جا نداریم که از جانب غیب به دریای صبر ،امام حسین (ع)چیزی گفته باشند و تسلیتی داده باشند.؛ غیر یک مورد. غیر یک مصیبت که به آقا تسليت گفتند. امام حسينعليه السلام درياى صبر است؛ اما ببين چى شده است، مصيبت چقدر سنگين بوده است كه دارند به درياى صبر هم تسليت مىگويند. كدام مصيبت است؟ همان مصیبتی که امام حسین درباره اش به زبان حال فرمود:
كمان حرمله قدم كمان كرد گل نشكفتهى من را خزان كرد
عجب تيرى به حلقومش نشسته كه راهم را به سوى خيمه بسته
الهى حرمله از غم بسوزى كه ديگر حنجر طفلى ندوزى
وقتی امام حسین(ع)تنها شد و جوانان ویارانش را بر روی زمین افتاده دید، آماده شهادت و جانبازی شد.باصدای بلند فرمود: «هل من ذابٍّ یذبُّ عن حرم رسول الله؟» آیا کسی هست که دشمنان را از حرم رسول خدا دور سازد؟ این سخنان دل حضرت زینب(س) را آتش زد، دل حضرت رباب (س)وزنان دیگر را به آتش کشید.شروع کردند به گریه و ناله…امام حسین (ع)به نزدیک خیمه ها آمد و به حضرت زینب(س) فرمود:«ناوِلینی ولدِیَ الصغیرَ حتی اُودِّعَه»؛ فرزند کوچک مرا بده تا با او وداع کنم. طفل را روی دست گرفت و خواست بوسه بر گونه های علی اصغر بزند که از آن طرف، حرمله ی از خدا بی خبر سفیدی گلوی علی اصغر را نشانه گرفت؛ «فوقَع فی نَحرِه فذبحَه» تیر به گلوی علی اصغر(ع) اصابت کرد و «فذَبحَه»؛ او را ذبح نمود.
این روایت خیلی از آن روایتی که می گوید امام حسین (ع) شش ماهه را به سمت دشمن برد ، جانسوزتر و وحشت ناک تر است. چون در این روایت حادثه درست مقابل چشمان حضرت زینب و حضرت رباب (س) اتفاق افتاده است. هیچ بیانی نمی تواند عمق این مصیبت را به تصویر بکشد و حال حضرت زینب و حضرت رباب(س) را در این صحنه بگوید .
شش ماهه… تیر سه شعبه!…خدایا ! این کلمات چه تناسبی با هم دارند که کنار هم قرار گرفته اند!
تیر با حلقوم اصغر کار یک شمشیر کرد چاره لب تشنگی کودک بی شیر کرد
حرمله با هلهله می گفت کارش شد تمام خنده ی آن بی حیا ارباب ما را پیر کرد
این مصیبت قابل درک نیست به ویژه این جمله لهوف که می گوید:«فقال لزینب: خُذیهِ ثم تلَّقَی الدّم بکفَّیه فلمّا امتلأتا رَمیَ بالدّم نحوَالسماءِ ثم قال هوَّنَ علی ما نَزَل بی أنه بعینِ الله»؛امام حسین (ع) به حضرت زینب (س)فرمود: خواهر جان! شش ماهه را از دست من بگیر و نگه دار. نمی دانم حضرت زینب(س) با چه حالی، با چه صبری، شش ماهه ی غرق به خون را از برادر گرفته و در دستان خود نگاه داشته است. سپس امام حسین (ع) کاری کرد که دل هر بییننده و شنونده ای را آتش می زند؛ دستان خود را زیر گلوی علی اصغر(ع) می گرفت ، وقتی دستانش از خون لبریز می شد، به سمت آسمان می پاشید و می فرمود:« این مصیبت ها بر من سهل است، زیرا در راه خدا است و خدای من می بیند».
امام باقر(ع)فرمود: « ازآن خون هایی که امام حسین(ع)به سوی آسمان پاشید، قطره ای به زمین باز نگشت».
ولایت مداری
سلام، ای سقای تشنه لب! ای پسرامالبنین!
سلام، ای عموی آب ها! و ای اسوه برادری و ایثار و وفا!
سلام، اي پشت و پناه حسين! ای حامی و هم رکاب ولایت! ای بهترین اسوه ی پیروی از امامت !
ای که تنها بهانه آمدنت این بود که عشق، در روز مبادا تنها نماند.اي كه بودنت، رنجهاي اباعبدالله
را كم ميكرد و رشتههاي غم پيشاني ابا عبدالله به لبخند تو گسسته مي شدند.
اباالفضلي ها ! مرام عباس، حمايت از ولايت تا آخرين قطره ي خون بود ، مسلك عباس، پيروي از امامت تا آخرين لحظه ي عمر بود.تمام تلاشها و موضعگیریهای او در مسیر ولایت قرار داشت ؛ چون خط سیاسی او پیوسته بر اطاعت از امام و مخالفت رفتاری و گفتاری با دشمنان امام استوار بود. او، این ویژگی را تا لحظه شهادت زنده نگه داشت که بهترین گواه بر این سخن، تقاضای دشمن برای جدا شدن او از صف هواداران ولایت و رد کردن آن از سوی حضرت عباس(علیهالسلام) بود.
فریاد کشید و گفت: «دستهایت بریده باد! خداوند تو و اماننامهات را لعنت کند. آیا به ما امان میدهی، در حالی که پسر رسول خدا (ص)امام حسین(علیهالسلام)، امان ندارد؟ به ما امر میکنی که به اطاعت این نفرین شدگان الهی و فرزندان ملعون و پلید آنان در آییم؟».
او اینگونه بر قله ی افتخار ایستاد و بلندترین قصیده را در ولایتپذیری سرود.
سلام بر تو ای پدر فضیلت! فضیلت دستان بریده ات، در راه اطاعت و حمایت از ولایت ، هنوز بر شاخههای خاک، سنگینی میکنندوكودكان خيمه ها، شرمنده ی دستهاي بريدهات، لباسهاي سوخته شان را مدام بالا ميگيرند تا دستهايت را نبينند.
سلام بر تو ای ابالفضل! اي الگوی ولایت مدار ، قسم به نامت ، ما عزاداران كربلايت، بر مرامت بوده ايم ، هستيم و خواهيم بود .
یا حسین
حکمت باران دراین ایام میدانی که چیست؟
آب وجارو می شودبهر محرم کوچه ها
از داغ حسین اشک نم نم داریم
در خانه سینه تا ابد غم داریم
پیراهن وشال مشکی بر تن کنید……………………….یا حسین
شور روضه
اشک شور روضه ها شیرین تر از شهد وعسل
سرشکستن از غمت در نزد ما خیرالعمل
مطمئنا تا محرم چند روزی بیش نیست خواهشا این چند روزه مهربان باش ای عجل
صلی الله علیک یا شیبالخضب یا عطشان یا ابا عبدالله
عرفه
روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزي است كه خداي سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خويش فرا مي خواند و خوان كرم و احسان و لطف خود را براي آنان مي گسترد و درهاي مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روي آنان مي گشايد. دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه. در اين روز حجاج بيت ا… الحرام با وقوف در صحراي عرفات با خداي خويش به مناجات مي پردازند و دعاي عرفه امام حسين(ع) را قرائت مي كنند. مسلمانان نيز در گوشه گوشه اين كره خاكي در اين روز همه با هم نجوا كردند: “خداي من، من به گناهانم اعتراف مي كنم، آنها را ببخش، منم كه بد كردم، منم كه خطا كردم، منم كه تصميم به گناه گرفتم، منم كه ناداني كردم.” مسلمانان با شركت در آيين پرفيض و ملكوتي دعاي عرفه، با ريختن اشك عشق، از معبود خود طلب عفو كرده و براي گناهان گذشته خود از ذات اقدس الهي طلب مغفرت كردند.
السلام علیک یا محمدبن علی ایها الباقر
.
السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
زیباترین وصال
وصال حیدر ویارش مبارک
وصال یاس ودلدارش مبارک
از الطاف وعنایات الهی
رسیده حق به حقدارش مبارک
((زیباترین پیوند هستی وحلول ماه ذی الحجه مبارک ))