امام در آیینه شاگرد
امام در آینه شاگرد
علامه مصباح یزدی:
پس از رحلت حضرت آيتالله بروجردى(قدس سره) امام در اوج شهرت علمى بود و در حوزه، بزرگترين استاد شناخته شده بود. كسانى كه در حدّ ايشان يا نزديك به موقعيت علمى وى بودند چون در مظانّ مرجعيت بعدى بودند، به طور طبيعى بايد خود را براى پذيرفتن مسؤوليت «مرجعيت» آماده مىكردند. طبق رسم حوزهها، رساله چنين افرادى چاپ مىشود تا آراى آنان از سوى ديگر علما بررسى شود يا مقدمات لازم را براى مسؤوليتى كه در پيش دارند، فراهم كنند؛ ولى حضرت امام(قدس سره) هرگز به انجام چنين رسمى حاضر نشد و به هيچ روى، به قبول اين كار ارادتى نشان نداد. او، از هرگونه اقدامى براى مرجع شدن گريزان بود. ايشان پس از فوت آيتالله بروجردى هم حاضر نشد رسالهاى چاپ كند يا قدمى در راه پذيرش مسؤوليت مرجعيت بردارد؛ حتى از گرفتن مجلس ختم و فاتحه براى مرحوم آيتالله بروجردى نيز امتناع مىورزيد؛ زيرا ممكن بود برخى چنين بپندارند كه مراسم ختم، مقدّمه «مرجعيت» است.
حاصل آنكه: به هيچ وجه در پى «مرجع شدن» و آماده كردن مقدمات براى آن نبود و هيچ اقدامى براى چاپ رساله نمىكرد. گويا، تدريس را بزرگترين وظيفه خود مىدانست؛ حتى پس از آنكه كسانى ايشان را «اعلم» تشخيص دادند و به وى رجوع كردند، باز حاضر نشد «رساله» چاپ كند؛ بلكه شاگردانش عهدهدار اين كار شدند. آنان، حاشيه امام بر عروة الوثقى را ترجمه و با توضيحالمسائل تطبيق كردند. آنگاه، با هزينه مردم چاپ شد؛ حتى يك رساله توضيح المسائل هم از ايشان با پول بيتالمال و سهم امام به چاپ نرسيد.
كتابهاى درسى او را كه تدريس فرموده و نگاشته بود (مانند چند جلد كتاب طهارت و…) نيز يك فرد خيّر با هزينه خود به چاپ رساند؛ البته براى چاپ آنها، توفيق رفيق ما شد و خدمتى براى تصحيح مطالب و آماده كردن آنها براى چاپ، از ما ساخته بود كه انجام داديم.
سيره امام پيش از فوت مرحوم آقاى بروجردىـ گريز از مسير شهرت بود؛ به همين دليل امامت جماعت هيچ مسجدى را، نمىپذيرفت و خودش در مدرسه فيضيه، به مرحوم آقاى خوانسارى(رحمه الله) اقتدا مىكرد.
فرارسیدن ایام وفات بنیانگذار جمهوری اسلامی بر همگان تسلیت باد