چه کنیم تا در تبلیغات دینی موفق باشیم؟
چه کنیم تا در تبلیغات دینی موفق باشیم؟
موفّقيت يا شكست مبلّغان و برنامه سازان تبليغاتى در رسيدن به اهداف خود، به پنج عامل بازمى گردد :
۱) انگيزه مبلّغ ،
۲) محتواى تبليغ ،
۳) ويژگى هاى مبلّغ ،
۴) ابزارهاى تبليغ ،
۵) شيوه تبليغ .
در اسلام، همه اين عواملْ مورد توجّه قرار دارد و ما در اين باب ، با الهام گرفتن از قرآن و حديث، تلاش داريم تا ضمن تقويت انگيزه تبليغ ، مبلّغان را با اصلى ترين پيام هايى كه بايد به مردم منتقل كنند ، ويژگى هايى كه براى مبلّغْ ضرورى است و ضامن موفّقيت وى در تبليغ است ، ابزار تبليغ ، و شيوه هايى كه در موفقيت مبلّغْ مؤثّر است، آشنا سازد . اينك اشاره اى داريم كوتاه به جمع بندى متون اسلامى درباره عوامل موفّقيت مبلّغ .
انگيزه مبلّغ
بدون ترديد ، انگيزه، قبل از هر چيز ديگر، ضامن موفّقيت مبلّغ و برنامه هاى تبليغى اوست . هرچه انگيزه قوى تر باشد، اميد موفّقيتْ بيشتر است . تأمّل در متون دينى اى كه درباره جايگاه تبليغ و مبلّغ در اسلام سخن مى گويند ، مى تواند زمينه ساز تقويت انگيزه مبلّغان و برنامه سازان تبليغى باشد .
در اين متون، ضرورت تبليغ به عنوان يك تكليف الهى و وظيفه دينى ، اهمّيت و آثار و بركات آن براى مبلّغ از يك سو و براى مردم از سوى ديگر، مورد تأكيد قرار گرفته و تبليغ ، به عنوان پايگاه اِحياى معنوى مردم و يارى رساندن به خدا معرّفى شده است .
همچنين مبلّغ، نماينده خدا ، نماينده رسول خدا ، نماينده كتاب خدا ، و حجّت خدا بر مردمْ معرّفى شده است .
مبلّغ، ترجمان حق ، سفير خالق و فرا خواننده مردم به سوى خداست .
مبلّغ، مجاهدى است كه با سلاح سخن و قلم، به يارى خدا (يعنى دفاع از همه ارزش هاى انسانى و مبارزه و جهاد با همه زشتى ها و ناهنجارى ها) برمى خيزد و جامعه را به مقصد اعلاى انسانيت دعوت مى كند .
و بدين سان، يك مبلّغ ، ارزشمندتر از هزاران عابد است ؛ چرا كه همّت عابد ، در جهت نجات خويش است و همّت مبلّغ در جهت نجات مردم و خدمت به خلق ، و از اين رو ، در قيامت به عابد گفته مى شود :
إنطلق إلى الجنّة! برو به سوى بهشت!
اما به مبلّغ گفته مى شود :
قف! تشفع الناس بحسن تأديبك لهم . درنگ كن و به پاداش آن كه مردم را نيكو تربيت كردى، آنها را شفاعت كن!
اين فضايل، براى همه مبلّغانِ واجد شرايط است ؛ اما كسانى كه در هدايت مردمْ تلاش و ابتكار بيشترى دارند، از كمالات برترى برخوردارند و مبلّغى كه براى تبليغ، به بلاد شرك و كفر سفر كند و در اين راه ، جان بدهد، به سان ابراهيم خليل، در قيامت به صورت امّت واحدى محشور مى گردد .
افزون بر اين ، آنچه در باره حقوق مبلّغ و ثواب تبليغ در روايات اسلامى آمده است ، در جهت تقويت انگيزه مبلّغان و برنامه سازان تبليغى است .
البته جايگاه رفيع مبلّغ ، مسئوليت بسيار سنگينى را بر دوش او مى گذارد و آيات و رواياتى كه در اين باره و در مورد مبلّغان نمونه وارد شده است، براى مبلّغان، سختْ هشدار دهنده است .
رسالت مبلّغ
محتواى تبليغ، يكى ديگر از اركان موفّقيت آن است . هر چه محتواى تبليغ با موازين عقلى سازگارتر و پيام مبلّغ از غناى فرهنگى بيشترى برخوردار باشد ، ميزان موفّقيت و تأثيرگذارى تبليغ در مردم ، افزايش خواهد يافت .
آنچه در فصل سوم اين كتاب تحت عنوان «رسالت مبلّغ» آمده است، علاوه بر اين كه مبلّغ را با مهم ترين وظايف تبليغى و جهت گيرى هاى صحيح در پيام رسانى آشنا مى كند، نشان دهنده غناى فرهنگى پيام اسلام و انطباق آن با موازين فطرى و عقلى است.
ويژگى هاى مبلّغ
سومين ركن موفّقيت مبلّغ، ويژگى هاى شخصى اوست. مبلّغ ، در صورتى مى تواند در جايگاه واقعى خود، تداوم بخش راه انبياى الهى باشد و از ارزش هاى دينى دفاع كند كه از نظر علمى، اخلاقى و عملى ، واجد ويژگى هايى باشد كه اسلام براى دعوت كنندگان مردم به خدا و ارزش هاى انسانى و اسلامى ضرورى مى داند. مشروح اين ويژگى ها در فصل چهارم اين باب آمده است .
مبلّغ، اگر از حداقلّ ضرورى اين ويژگى ها برخوردار نباشد، نه تنها تلاش هاى تبليغى او سودمند نيست، بلكه براى جامعه و حتّى براى شخص او زيانبار و خطرناك خواهد بود .
ابزارهاى تبليغ
مبلّغ، علاوه بر داشتن انگيزه قوى و پيام فرهنگى غنى و ويژگى هاى شخصى لازم، براى موفّقيت، نياز به ابزار دارد . سخن، مهم ترين ابزار تبليغ و به مفهوم عام آن، تنها ابزار تبليغ در طول تاريخ است كه در قالب هاى: موعظه، خطابه ، مناظره ، و نثر و نظم ، پيام مبلّغ را به انديشه و دل مردم منتقل مى كند .
جالب توجه است كه در روايات اسلامى، نوشتار نيز از مصاديق «سخن» شمرده شده و خط را «زبانِ دست» خوانده اند . بر اين اساس، وسايل اطّلاع رسانى جديد، مانند : سينما و تئاتر نيز از اَشكال گوناگون سخن محسوب مى شوند.
در فصل پنجم اين باب، قدرت فوق العاده و سِحرآميز سخن و اطّلاع رسانى و شيوه هاى سخن گفتن با مردم، مورد توجّه قرار گرفته است.
مهم ترين نكته در اين فصل، اين است كه از نظر روايات اسلامى، سخن، از بالاترين قدرت در تحقّق اهداف فرهنگى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى برخوردار است.
ابزارهاى انتقال سخن و اطّلاع رسانى به مردم، مؤثّرتر از ابزارهاى نظامى و اقتصادى اند و قدرت آنها از قدرت نظامى و اقتصادى افزون تر است . اين، رهنمودى است بس مهم و ارزنده براى مبلّغان و برنامه سازان تبليغى مسلمان كه متأسّفانه ، آن گونه كه شايسته است تا كنون مورد توجّه قرار نگرفته است و امروز، دشمنان اسلام، بيش از دوستان، از اين سلاح استفاده مى كنند.
امام خمينى رحمه الله در اين باره مى فرمايد:
تبليغات، مسئله اى است پر اهميّت و حسّاس؛ يعنى دنيا با تبليغاتْ حركت مى كند. آن قدرى كه دشمنان ما از حربه تبليغات استفاده مى كنند، از طريق ديگرى نمى كنند و ما بايد به مسئله تبليغات ، بسيار اهمّيت دهيم و از همه چيزهايى كه هست، بيشتر به آن توجه كنيم .
آنچه امروز براى مبلّغان و حوزه هاى علميه و سازمان هاى تبليغاتى اسلامى اهميّت دارد، اين است كه علاوه بر بهره گيرى از شكل هاى سنّتى تبليغ، همگام با زمان، از قالب هاى جديد سخن گفتن و اطّلاع رسانى به مردمْ غفلت نورزند و خود را به ابزارهاى جديد اطّلاع رسانى مجهز سازند.
شيوه تبليغ
پنجمين ركن موفّقيت مبلّغ ، شيوه تبليغ است. تبليغ يك هنر بزرگ است و مبلّغ كامل، يك هنرمند بزرگ. مبلّغ بايد علاوه بر توجه به عوامل چهارگانه اى كه شرح آنها گذشت، از هنر تبليغ نيز برخوردار باشد ، وگرنه شايسته اين عنوان نيست.
هنر تبليغ، به كار گرفتن شيوه هاى مؤثّر و اجتناب از شيوه هاى نادرست در انتقال پيام هاى تبليغى است كه در فصل ششم و هفتم اين باب، مورد توجه قرار گرفته است.
مهم ترين نكته تبليغى
در پايان بايد گفت : مهم ترين نكته اى كه مبلّغان بايد مورد توجه قرار دهند، اين است كه كارآيى «سخن» در انتقال پيام هاى الهى، در مقابل كارآيى «عمل» ، ناچيز است. سخن، قدرت سحرآميز دارد؛ اما عملْ اعجاز مى كند و از اين رو ، پيشوايان دينى ما بيش از تبليغ با سخن، تأكيد بر تبليغ با عمل دارند . در فصل هشتم اين باب، نمونه هايى از آثار اعجاز آميز عمل، در گرايش مردم به اسلام و ارزش هاى اسلامى ارائه شده است .
منبع : حدیث نت