بررسي مقايسه اي مسأله طلاق در اسلام و كشورهاي غربي
عنوان: بررسي مقايسه اي مسأله طلاق در اسلام و كشورهاي غربي
محقق: منير فيض اللهي
واژگان کلیدی
حق:راست و درست ، ضد باطل ، ثابت و واحب،وکاری که البته واقع شود حقوق و جمع یکی از نام های باری تعالی.
طلاق: رها شدن زن از عقد ، خاص ، چیزی که کسی دیگر در آن شریک نباشد و در تصرف خود شخص باشد
چكيده:
خانواده بین تمام جوامع بشری ، به منزله اصلی ترین نهاد اجتماعی ، زیر بنای جوامع و خاستگاه فرهنگ ها ، تمدن ها و تاریخ بوده است . انقلاب اسلامی ایران با احیای میراث و حیانی فراموش شده، نگاهی جیدید به زن و خانواده را مطرح کرد ون کوشید ستم معرفتی را از ساخت نگرش به زن و خانواده بزداید و حرکت جدیدی را آغاز کند در این زمینه ،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با الهام از مبانی حکیمانه الهی و آموزه های و حیانی ، به خانواده توجهی ویپه کرده است اصل دهم قانون اساسی در این زمینه مقرر می دارد : « از آنجا که خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است ، همه قاونین و مقررات برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری از قد است آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
مهم ترین عامل فرو پاشی این نهاد ارزشمند ، متارکه یا طلاق است هر چند طلاق از ابتدای زندگی اجتماعی بشر وجود داشته و حتی طبق قدیمی ترین اسناد حقوقی از ابتدا، صورت قانونی نیز داشته است ، حال به این پرسش که در حقوق اروپایی ، به علت ناشی بودن آن فکر بشر ، بطور گوناگونی یافته است ، با وجود مقاومت شدید کلیسا که هنوز هم ادامه دارد ، ناچار طلاق پذیرفته گردید آنان طلاق را بنا به احتیاج مبرم جامعه و مصلحت خانواده قبول کردند و دنیای امروز شکی در لزوم آن ندارد و می گویند که اسلام طلاق را ممنوع کرده است و نباید به زنان حق طلاق داد پاسخ اساسی داد؟ در اسلام طلاق هیچ گاه ممنوع نبوده است بلکه می فرماید که بعد از تمام شدن مدت عده زنان را به نکویی نگاهشان دارید ، یا به خوش رفتاری رهایشان کنیدو….و این که طلاق مبغوض ترین حلال ها می باشد و….
زن به عنوان نیمی از بشریت و عضوی جدی و غیر قابل چشم پوشی در کانون بزرگ جامعه انسانی و نیز به عنوان یکی از دورکن پدید آورنده بنیان خانواده در طول تاریخ داوری های گوناگون را نسبت به خود دیده است و شرایط بسیار ناهمگون و نامساعدی را پشت سر نهاده است . نگاهی گذرا به تاریخ چنین می نماید که زن در بیشتر مقاطع و در بیشتر جوامع از نوعی محرومیت رنج برده است و حقوق انسانی به نوعی تضييع شده است.
این مقاله درصدد است با روش کتابخانه ای ضمن ارائه تعریفی جامع از طلاق با نگاهی اجمالی به آن در نظام های حقوقی غرب و نظام های حقوق اسلام به بحث درباره حق طلاق بپردازد و با ارده آمارهایی به افزایش نرخ طلاق در کشورهای توسعه یافته و کشورهای پیشرفته مثل آمریکا اشاره کرده . در ادامه مقاله به ادله زمینه ساز طلاق اختصاص یافته و اموری از قبیل ازدواج های عاشقانه ، تغییر در قوانین طلاق ، افت مذهب ، فاصله ی فرهنگی زوجین و….. و نیز پیامدهای طلاق را بررسی کرده است.
نوشته حاضر بر این است با آن که بدون شک قلم های روان و زبانهای گویایی به حرکت در آمده تا بتوانند چهره اعجاب انگیز زن را ترسیم نموده و او را از اهاله های ابهامی که به دور او تنیده شده رهایی بخشند ، اما چه بسا نه تنها گردش آن قلم ها و چرخش آن زبانها رفع حجابی نکرده بلکه بر تیرگی آن افزوده و بر ظلمش افروخته است تا ازدیدگاه فروغ تابناک وحی و شعاع تابنده دین و دیگاه عقلی بزرگان علم و دانش فضای تیره را روشن و ذهن کدررا نورانی کند .