همیشه باخدا
24 اسفند 1396
آهنگری با وجود رنج های متعدد عمیقاً به
خدا عشق می ورزید.
روزی کسی از او پرسید:
چگونه میتوانی خدایی را که اینهمه رنج نصیبت کرده دوست داشته باشی؟
آهنگر گفت:
وقتی تکه آهنی را در کوره قرار میدهم و آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا وسیله ای بسازم؛
اگر بصورت دلخواهم درآمد،می دانم که مفید خواهد بود،وگرنه آن را کنار میگذارم.
همین باعث شده ،که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم، که پروردگارا؛
مرا در کوره های رنج قرار بده، اما کنار نگذار..