نظر امام خمینی (ره) پیرامون طب غربی
… یکی از دکترهای امروزی میگفت بر ما و بر دکترهای بزرگ این کشور ثابت شده که کاری از طب اروپا جز جراحی برنمی آید و داروهای اروپایی معالج نیست، بلکه مسکنی است که ما به کار میبریم و انتظار آنرا داریم که دوره خود را طی کند و یا به خوبی و یا به هلاکت منجر شود.
گفتم پس چرا دکترها این مطلب را به مردم نمیگویند. گفت: کسی قدرت گفتار را ندارد و درست گفت.
میدانیم علومی که در شرق بود، دسیسه ها اسباب این شد که عقب بزنند آنها را و به جای آن علوم غرب را بیاورند. دانشهایی که در شرق بود و اروپا از آن تقلید میکرد دست های آمد آنها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت و الان وضع ما وضعی شده است که خیال میکنیم که هر چی هست در غرب است و ما هیچ چیز نداریم…
امروز همه چیز کشور ما با هم جور است و تا یک شجاعت ادبی در نویسندگان ما پیدا نشود اصلاح نخواهد شد. امروز اگر کسی از طب اروپایی، یا زندگی اروپا مآبی انتقادی کند مورد هو و جنجال بسیار واقع خواهد شد و از نظر جوانان تحصیل کرده ما ساقط میشود. لیکن با همه حال ممکن است در بین آنان کسانی به فکر بیفتند و سنجش های کرده راهی به خطاکاریهای خود پیدا کنند و برای دوره های بعد از این زمان طرفدارانی هم برای این مسلک پیدا شود و قدم هایی برای سعادت نسل آتیه برداشته شود.
هان ای نویسندگان! به خود آیید و از بی خردان نهراسید و گفتنی ها را بگویید و زندگی پرآشوب اروپا چشم تان را از حقایق نبندد.
همه شنیدید در زمان تصدی رضا خان همین شاه کنونی به تیفوئید مبتلا شد، در وقتی که تمام دکترهای درجه اول کشور از درمان آن مأیوس شدند ، طبیب طالقانی با دستور طب قدیم او را معالجه کرد. خوب بود با چنین امتحانی رضاخان با زمام داران آن روز به فکر این بیفتند که طب کشور خود ما نیز دستکم به حساب بیاید لیکن به قدری اینها خود را باختند ، و انگاره را از دست دادند، که حاضر نیستند برای خود جزئی فضیلت قائل شوند و با حسن و هوش خود هر طور شده است مبارزه میکنند که مبادا برخلاف اروپا سخنی بگویند!!!
کتاب کشف الاسرار (نسخه قدیمی) صفحه ۲۸۱