نبوت زنان
چرا زنان به مرحله نبوت و امامت نمیرسند؟
تردیدى نیست که مرد و زن از نظر جسمى و شرایط فیزیولوژیک با یکدیگر متفاوتند و هر یک براى انجام وظایف ویژهاى آفریده شدهاند. اندام مرد براى کارهاى سخت و سنگین مناسب است و اندام زن براى کارهاى ظریف،مسؤولیت حمل فرزند، شیردادن و… . این تفاوت عین حکمت و به منظور حرکت و دوام نسل بشر است. همچنین به دلیل ویژگیهایى که ناشى از این تفاوت است، بیشتر قهرمانان و بزرگان علم وفن و تاریخ از میان مردان برخاسته اند.
پیامبران نیز به دلیل مسؤولیتى که بر عهده داشتند و وظیفه خطیرى که باید انجام میدادند، از بین مردان برگزیده شده اند.
ولى همه اینها این شبهه را در بر ندارند که زن، نمیتواند به درجات عالى کمال انسانى و قرب خداوند نایل شود و همان سیرى را که برخى از مردان دارند، نداشته باشد. نمونههاى ذکر شده در قرآن، گواه این مطلب است:حضرت مریم(س)، آسیه، هاجر، ساره، مادر موسى(ع) و… نمونه هاى این رشد و تکامل هستند که در قرآن ذکرشدهاند.
بنابراین تفاوت فیزیولوژیک زن و مرد؛ بدان معنا نیست که راه کمال بر زن بسته و یا محدود است. از زاویهاى دیگر، باید توجه داشت که عدالت همواره مقتضى تساوى عددى، وزنى و… نیست.
اگر کسى ادعا کند که چون حجم و وزن بدن زنان کمتر از مردان است، پس عدالت رعایت نشده آیا این سخن معقولى است؟ و یا گلى، هم وزن نبودن خود را با هندوانه به عنوان بیعدالتى مطرح سازد؟! اندام زن براى وظایف خاصى طراحى شده که آن طراحى عین عدالت است؛ چرا که متقضاى خلقت حکیمانه و مصلحت عام بشر است.
در برابر این ادعا که زن براى خدمت به مردآفریده شده میتوان ادعا کرد که مرد نیز براى خدمت به زن آفریده شده است؛ چرا که حاصل زحمات مردان نوعاً دراختیار زنان است و آنان هستند که از یک سو در مردان انگیزه کار ایجاد میکنند و از سوى دیگر حاصل کار آنان رامصرف میکنند.
پس باید از این سخن غیرمنطقى دست برداشت؛ چون نه زن براى خدمت به مرد آفریده شده و نه مرد براى خدمت به زن؛ بلکه این دو همانند دو بال یک پرنده هستند که در کنار یکدیگر امکانات خود را در اختیار هم قرار میدهند تا هم خود زندگى کنند و به کمال برسند و هم ضامن بقاى نسل بشر باشد.
نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهرى