نام اعظم خدا...
24 اردیبهشت 1396
مردی از ديوانه ای پرسيد : نام اعظم خدا را مي دانی؟
ديوانه گفت: نام اعظم خدا “نان” است، اما اين را جايی نمی توان گفت!
مرد گفت: نادان، شرم كن، چگونه نام اعظمِ خدا نان است؟!
ديوانه گفت : در قحطی نيشابور چهل شبانه روز مي گشتم، نه در هيچ مكانی صدای اذانی شنيدم و نه هيچ مسجدی را گشاده يافتم، آنجا بود كه دانستم نام اعظم خدا و بنيادِ دين و مايه ی اتحاد مردم ” نان ” است.
مصيبت نامه؛ عطار نيشابوری