من یک دخترمسلمانم
پوشش برتر از نگاه روان شناسان
موقعیتهای مختلف ممكن، است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا میپوشند، برای آن كه نشان دهند بین آنها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آنها را از هم جداكرده است و یا برای آن كه نشان دهند كه در حریم خانه و خانوادهی آنها حادثهای رخ داده است كه انجام برخی از كارهای معمولی كه سایر خانوادهها انجام میدهند، برای آنان میسر نیست.
اما گاهی هم سیاه میپوشند، نه برای عزا و ماتم بلكه برای مشخص كردن مرزها و حریمهای اجتماعی و حجاب یك خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است. وقتی كه خانمی چادر مشكی به سر میكند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصهی اجتماع میگذارد، با این نحوهی پوشش میخواهد نشان دهد كه هركسی حق ندارد به این حریم پاك، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی. در واقع او با حجاب مشكی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد میكند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود میخواهد نگاه تیز و برندهی هرزگی و ابتذال را بشكند و نگذارد در حریم عفاف، پاكی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشكی به منزلهی حرمت و احترام است. مرز ادب، كرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان میدهد كه در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم بادیدهی احترام و ادب نگریست.
از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچهی سیاهی را میبیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه كردن پیدا نمیكند و خود به خود نظر را بر میگرداند. نگاه به رنگهای روشن چشم را باز و رغبت مشاهده و تمركز بر دیدن را دوچندان میكند، به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگها، نگاه به رنگهای تیره، به ویژه رنگ سیاه كه بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبتها را از بین میبرد.
روان شناسان امروز میگوید: «سیاه به معنای «نه» بوده و نقطهی مقابل «بله» یعنی سفید است» با این نگاه باید گفت: آن كس كه در مقابل نامحرم سیاه میپوشد، در واقع میخواهد به او «نه» بگوید و آن كسی كه رنگ جذاب میپوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههای هرزه و آلوده قرار میدهد و وسیلهی آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم میكند.
در روانشناسی رنگها میخوانیم كه «سفید به صفحهی خالی میماند كه داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است كه در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد». بنابراین زنی كه در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ میپوشد، از ایمنی كمتری برخوردار است، ولی زنی كه چادر سیاه میپوشد، حداكثر ایمنی را برای خود ایجاد كرده است و نشان میدهد كه اینجا نقطهی پایان نگاههای نامحرمان است و در فراسوی این حجاب، جایی برای نفوذ نگاهها و نیتهای ناپاك نیست.
در جای دیگری در بحث روانشناسی رنگها میخوانیم كه: «سیاه، نشانگر ترك علاقه یا انصراف نهایی بوده… و از تاثیر قوی بر هر رنگی كه در همان گروه (دركنارآن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تاكید و اهمیت قرار میدهد…»(4) از این رو كسی كه چادر مشكی میپوشد، میخواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی كند و خود را از نگاههای دیگران دورنگه دارد. آن كس كه چادر مشكی میپوشد، رنگ مشكی چادر او نشان گر ترك علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشكی به نگاههای نامحرم میگوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد.
بنابراین باید به روانشناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت كه برای حفظ حرمت، عفت و پاكی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعهی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسبترین رنگ یعنی مشكی را انتخاب كرده است.
زنان و دختران نجیب ایرانی برای حفظ حرمت و احترام خود و برای سالم سازی محیط اجتماعی خویش و برای دورماندن خود و جامعه از آلودگیها، وقتی كه از خانه بیرون میآیند، چادر مشكی برسر میكنند و پس از انجام كارهای روزمره و ضروری خود با قلبی آرام و فكری آزاد و سالم وقتی كه به خانه بر میگردند، یا در محیطی كه از نگاههای مشكوك و آلوده به دور است قرار میگیرند، چادر مشكی را از سر بر میدارند و در حدود مرزها و مملكت خویش با پوشیدن بهترین لباسها و با جذابترین رنگها، طراوت، زیبایی، گرمی و شادابی خود را برای اهل خانه، برای همسر و همدم و مونس خویش به نمایش میگذارند و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش میبخشند و به شریك زندگی خود و یا به والدین خود با كمال سرافرازی و صداقت اعلام میدارند كه امانت وجودم را در صیانت صدف محكم چادر مشكی بدون دستبرد نگاههای آلوده به خانه برگرداندهام و منتظر دریافت نگاههای گرم و محبتآمیز صاحبان حرم خود هستم.
بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع به طور كل در برابر نامحرمان، چادر مشكی است كه علم تجربی روان شناسان روز نیز آن را تایید میكند. باید صمیمانه از مادران و والدین تشكر و سپاسگزاری كنیم كه به بركت تقوای الهی و نورانیت تعالیم دین مبین اسلام، این گونه زیبا، به جا و دقیق، چادر مشكی را برای حجاب خود و دختران عفیف شان برگزیدهاند و در آن زمان كه هنوز علم روانشناسی به شكل امروزی خود از مادر علم متولد نشده بود، با دیدی كارشناسانه و به عبارت دقیقتر با دیدی الهی، روان شناختی و جامعه شناسانه با ما رفتار كرده و رفتار كردن را به ما آموختهاند.
ماكس بوشهر - روانشناسی رنگها - ترجمه ویدا ایزاده