من یک دختر مسلمانم
برخی راهکارهای مبارزه با پوشش نامناسب در جامعه اسلامی
از جمله تهدیدات و مشکلات جامعه ما بدحجابی و پوشش نامناسب در زنان و دختران است که اگر برخوردی جدی و ریشه ای با این مقوله صورت نگیرد در آینده ای نه چندان دور بافت عمومی جامعه ما را با چالشی بزرگ روبرو می کند و مشکلات فراوان پنهان و آشکاری گریبان گیر جامعه ما خواهد شد. این مقاله به معرفی برخی راهکارها و راهبردها در این زمینه پرداخته است.
الف) تقویت باورهای دینی با احیای فرهنگ ناب اسلامی
اگر زنی دارای باوری قوی باشد شالوده شخصیتی او نیز بر اساس همین باور شکل می گیرد؛ چنان که حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «المرء بایمانه؛ شخصیت انسان در گرو باورهای اوست».1
آن حضرت در جایی دیگر می فرمایند: «و المؤمن بِعَملِه ؛ و ایمان انسان در عمل او جلوه گر است».2
بنابراین باید با تقویت پایه های دینی و باورهای اعتقادی، وسیله اعمال صالح را در زنان فراهم آوریم و این مسئولیت بیش از همه بر عهده متولیان مذهبی و فرهنگی جامعه است.
ب) باطن گرایی و سیرت گرایی به جای صورت گرایی
فراخوانی زن مسلمان به ارزش های اصیل دینی و فراهم نمودن تمهیدات لازم برای تقویت عملی و پرورش روح ایمان و تعهد وی، نقش مهمی در این زمینه دارد. آنچه در اسلام ارزش دارد شخصیت وجودی و عظمت روح بلند انسان است و تن و نمای جسمی انسان منزلت والایی ندارد. حضرت مسیح(علیه السلام) می فرماید:
به حق برای شما می گویم تن چه سودی دارد در صورتی که ظاهرش درست باشد و درونش تباه بدن های شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دل هایتان تباه باشد؟ و سودی نبرید که پوست خود را پاک نگاه دارید و دل های شما چرکین باشد.3
متأسفانه برخی از زنان در شرایط کنونی، حتی پوشش را نیز برای خودنمایی برمی گزینند. سخن تأمل برانگیز حضرت علی(علیه السلام) در این مورد، کاملاً گویاست:
«تظهر فی اخر الزّمان و هو شر الازمنة نسوة کاسیات عاریات متبرجات من الدین خارجات و فی الفتن داخلات و للشهوات مائلات و الی اللذات مسرعات مستحلات للمحرمات و فی جهنم خالدات»؛
در آخرالزمان که بدترین زمان هاست، ظاهر می شوند زنان پوشیده ای که برهنه اند (لباس دارند اما گویا لباس نپوشیده اند) و از خانه با خودآرایی بیرون می آیند، اینان از دین خارج اند و در فتنه ها داخل و به سوی شهوات تمایل دارند و به سوی لذات نفسانی در شتاب اند و حرام ها را حلال می دانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار می آیند»4
ج) معرفی و شناساندن الگوهای زن مسلمان
انسان فطرتا الگوگزین و اسوه پذیر است و دوست دارد ارزش های باورمند خود را در چهره های مجسم دیده و همانندسازی کند. با وجود این امروزه زن مسلمان، آنچنان که باید با شخصیت های بزرگ تاریخ اسلام آشنا نشده تا دریابد که آنان چگونه با حضور توأم با وقار و متانت در جامعه اسلامی، شرافت و منزلت انسانی خویش را حفظ نمودند.
زن مسلمان با شناخت شیوه رفتاری زهرای مرضیه(علیهاالسلام) و زینب کبری و الگوبرداری از آن، بازیچه هوس ها قرار نمی گیرد و عامل فسادگستری نمی شود و به حیات طیبه و پاکیزه می رسد:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُوءْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ».5
هر کس از مرد و زن که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، به او حیات پاکیزه می بخشیم و پاداش آنها را بهتر از اعمالی که انجام داده اند، خواهیم داد.
خداوند در این آیه، پاداش و ثواب را در برابر عمل صالح دانسته است؛ یعنی ملاک برتری، زن یا مرد بودن نیست، بلکه هر انسان مؤمنی که عمل صالحی انجام دهد، به او پاداش داده می شود و فرقی هم بین زن و مرد نیست. البته کسانی که دستورها و قوانین الهی را سرلوحه زندگی خود قرار می دهند در قرآن و احادیث، از آنان به نیکی یاد شده است.6
در این میان، پیروی از اسوه ها تأثیر بسزایی در رشد و تکامل آدمی دارد و چه اسوه ای بهتر از کسی که پیامبر گرامی اسلام درباره او می فرماید: اِنّ الله تعالی لیغضب لغضب فاطمة و یرضی لرضاها.7
خداوند با غضب فاطمه(علیهاالسلام) غضبناک می شود و با رضایت او راضی می شود.
حضرت امام خمینی؛ در خصوص جامعیت حضرت زهرا و الگو قرار دادن این بانوی فرشته خو می فرماید:
«تمام ابعادی که برای زن متصوّر است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا(علیهاالسلام) جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است؛ یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام مشخّصه انسانیّت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان، این زن معمولی نیست؛ این موجود ملکوتی است که در عالم، به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهی جبروتی، در صورت یک زن ظاهر شده است. زنی که تمام خاصّه های انبیا در او است. زنی که اگر مرد بود، نبی بود. زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله بود».8
«جلوه های ملکوتی، جلوه های الهی، جلوه های جبروتی، جلوه های مُلکی و ناسوتی هم در این موجود مجتمع است».9
استاد شهید مرتضی مطهری نیز در تبیین عظمت و جامعیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) می نویسد:
«در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالی قدر فراوانند. کمتر مردی است به پایه خدیجه برسد و هیچ مردی جز پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) به پایه حضرت زهرا(علیهاالسلام) نمی رسد. حضرت زهرا(علیهاالسلام) بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد».10
در مقایسه ای کوتاه بین اسلام و سایر مذاهب و مکاتب درمی یابیم که زن در اسلام، ارزش و منزلت والایی دارد. حضرت امام؛ در این باره می فرماید:
«آن قدر که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا می داند که به مرد خدمت نکرده است».11
اگر خداوند این اندازه برای زنان ارزش قائل است برای آن است که صلاح و فساد جامعه بستگی به صلاح و فساد خانواده دارد. اگر کانون خانواده، محیطی آرام و دور از اضطراب و دلهره باشد، زمینه برای رشد و تربیت آینده سازان فراهم می آید و مسائلی چون طلاق، جار و جنجال، اضطراب و بیماری های عصبی و روانی کاهش می یابد. البته زنان به دو دسته صالح و ناصالح تقسیم می شوند که بین این دو دسته از جهت ارزش و منزلت، فاصله بسیار است؛
چنان که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «لیس للمرأة خطر لا لصالحتهنّ و لا لطالحتهنّ فامّا صالحتهنّ فلیس خطرها الذهب و الفضة هی خیر من الذهب و الفضّة و اما طالحتهن فلیس خطرها التراب خیر منها؛12
برای زن، ارزش و هماوردی نیست؛ نه برای صالح آنها و نه برای ناصالح آنان. زن خوب ارزشش، با طلا و نقره برابری نمی کند بلکه بهتر از طلا و نقره است اما زن بد، خاک نیز قیمت و بهای او نیست بلکه خاک بهتر از اوست».
د) توجه دادن به مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش
توجیهات غیروجیهی که از برخی بانوان غیرمتدین شنیده می شود (مانند: دلم می خواهد؛ آزادم؛ ربطی به دیگران ندارد) مردود است؛ زیرا انجام هر کاری بر اساس خواهش های نفسانی پذیرفته نیست. از آن گذشته، اگر جوان هرزه و لاابالی در برابر زنان همین حرف را بزند، در سایه آزادی این افراد، چه وضعیتی برای اینگونه از بانوان پیش خواهد آمد؟! توجیه «ربطی به دیگران ندارد» هم با فلسفه وجوب امر به معروف و نهی از منکر نمی سازد؛ زیرا اگر یک یا چند عنصر مخرب به پیکره نظام اسلامی آسیب وارد کنند، وظیفه همگان است تا از سرایت آن آسیب به جامعه، پیشگیری کنند و او را ارشاد و راهنمایی و در صورت عدم پذیرش تنبیه نمایند.
توجیهات دیگری چون «این آقا مثل برادرم است.» یا «انسان باید دلش پاک باشد.» نیز پذیرفتنی نیست؛ زیرا در عین این که در یک جامعه اسلامی افراد خواهران و برادران دینی هستند اما باید مسائل مربوط به محرم و نامحرم رعایت شود. رعایت نکردن این امور، آسیب های جدی به همراه خواهد داشت.
همچنین این توجیه که «این لباس ها را به بازار نیاورند تا ما هم نخریم.» نیز نادرست است؛ زیرا صرف وجود این اجناس در بازار، از انسان سلب اختیار نمی کند؛ به علاوه، بسیاری از اشیای نامناسب دیگر هم در بازار موجود است که انسان نباید آنها را خریداری نماید.
تفکرِ «در جوانی مدپرستی و در پیری خداپرستی» هم بطلانش روشن است؛ زیرا خویشتن داری انسان از گناهان، در جوانی اجر و پاداش بیشتری دارد. از آن گذشته، چه تضمینی وجود دارد که فرصت توبه به انسان دست دهد. توجیهات یاد شده از منظر عقل و شرع پذیرفته نیست.
خداوند در کتاب هدایت می فرماید:
«وَ لا یُوءْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ؛ در روز قیامت به آنها اجازه داده نمی شود تا عذر و بهانه بیاورند». 13
در آن روز بر دهان ها مهر زده می شود، اعضا و جوارح سخن می گویند و تمام اعمال آدمی ثبت و ضبط می شود. خداوند می فرماید:
«إِنّا کُنّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛به درستی که ما تمام رفتار و کردار شما را نسخه برداری می کردیم».14
وقتی انسان، اعمال و رفتار خود را مانند فیلم حاضر ببیند، نمی تواند آن را انکار کند و شرمنده کردار و گفتار خویش خواهد بود. خداوند درباره مشاهده اعمال انسان در روز جزا می فرماید:
«یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً؛15
در روز قیامت هر کس آنچه از کار نیک انجام داده حاضر می بیند و فرد گنهکار دوست دارد میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانی زیادی باشد».
گنهکاران با دیدن کارنامه اعمال خود مات و متحیر می مانند و می گویند:
«یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلاّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛ «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست، مگر این که آن را شماره کرده است، و همه اعمال خود را حاضر می بینند و پروردگارت به احدی ظلم نمی کند».16
با بررسی آثار تمدن های مختلف در می یابیم که حجاب از آداب و رسوم دیرینه تمدن های بشری بوده است. نقوشی که از گذشتگان به جا مانده، از احترام به حجاب در بیشتر قوم ها و ملّت ها حکایت می کند:
«در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی شود و ناامنی از ایشان نیز به نظر نمی رسد.»17
قرآن، به زنان مؤمن می آموزد که با پیروی از حکم پیامبر(صلی الله علیه وآله) پوشش های بلند (مانند چادر) بر خویش افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لأَِزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوءْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ».18
از مجموع آیات و روایات اسلامی برمی آید که زن باید خود را از نامحرم پوشیده دارد و از هرگونه رفتار و سخن و لباسی که نظر نامحرم را جلب کند، بپرهیزد تا کسانی که در قلبشان طمع وجود دارد، به او تمایل پیدا نکنند. امام باقر(علیه السلام) در هشداری می فرماید: سخن گفتن با زن نامحرم، از دام های شیطان است..19
حجاب، سدّی در برابر امیال هوس بازان است و باعث روآوری جوانان به ازدواج می شود؛ هم چنان که بی حجابی و بی عفتی می تواند سبب گریز جوانان از ازدواج گردد.
حجاب موجب خشنودی خداوند است؛ زیرا زن، با حجاب، جلال خود را حفظ می کند و به راستی جمال و جلال زن در حجاب اوست. حجاب وسیله ای برای گسستن بندهای اسارت نفس و رهایی از آن است؛ حجاب نشانگر حیا و پاکی روح و روان زنان است و استقلال فرهنگی و دینی یک جامعه را به نمایش می گذارد و ایمان و اعتقاد زن را به خداوند نشان می دهد.
زن باحجاب، در تیررس هواهای نفسانی ناپاکان نیست؛ در نتیجه محبوب است و محبوب می ماند. زنان با حجاب چون مرواریدی در صدف عفاف اند که با ارزش اند و گران بها. کوتاه سخن این که زنان باحجاب تنها بنده خداوند و سبب عزّت و سرافرازی خود و خانواده شان هستند.
با این وصف، در عصری زندگی می کنیم که در کلام غربیان، عصر برهنگی و آزادی جنسی نام گرفته است. غربیان و غرب باوران، بی حجابی را جزئی از حقوق آزادی زنان، به حساب می آورند. به همین جهت، سخن از حجاب برای آنان ناخوشایند و گاه به مثابه افسانه ای متعلق به زمان های گذشته است.
به راستی کدامین راه برای زنان عزّت آفرین و شخصیت آور است: آیا اگر زنان مانند عروسکی بزک شده به جامعه بیایند و مردان هرزه به آنان چشم بدوزند و حرمت آنان را پایین آورند و زنان درگیر مسابقه خودنمایی شوند، شخصیت آنان حفظ می شود یا این که حرمت و احترام خود را در محیط خانواده حفظ کنند؟
اساسا پوشش زنان سبب می شود تمتعات جنسی منحصر در خانواده باشد؛ همچنین به حفظ و حراست از کیان اجتماعی و استفاده بهینه از نیروهای فعال آن کمک می کند. در مقابل، حضور زنان بی حجاب و بدحجاب دل مردان را سلب کرده و ایمانشان را می رباید و چه بسا باعث رکود در فعالیت های اجتماعی می شود.
پی نوشت ها:
1. غررالحکم، ج 1، ص 62 .
2. همان، ص 61 .
3. تحف العقول، ص 548.
4. وسایل الشیعه، ج 14، ص 19.
5 . سوره نحل / 97.
6 . ر.ک: احزاب / 35 ؛ حجرات / 13 ؛ روم / 21 ؛ قصص / 7 ؛ آل عمران / 45 ؛ تحریم / 11.
7. میزان الحکمه، ج 4، ص 94.
8 . زن از دیدگاه امام خمینی؛، ص 88.
9. همان، ص 91.
10. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 150.
11. زن از دیدگاه امام خمینی؛، ص 5.
12. وسائل الشیعه، ج 20، ص 33.
13. مرسلات / 36.
14. یس / 65.
15. جاثیه / 29.
16.آل عمران / 30.
17. تاریخ تمدن، ج 1، ص 552.
89. احزاب / 59.
19. وسایل الشیعه، ج 14، ص 133.
منبع : مجله شمیم یاس ، اردیبهشت 1385، شماره 38