معلم انوشیروان
12 شهریور 1397
انوشیروان در دوران طفولیت خود معلمی کاردان و دور اندیش داشت. روزی معلم، انوشیروان را بی جهت مورد سرزنش قرار داد و محکم او را زد به طوری که فریادش بلند شد.
انوشیروان کینه معلم را به دل گرفت، هنگامی که بر مسند پادشاهی نشست، دستور داد معلم را نزد وی حاضر کنند. به او گفت: چه چیز باعث شد که در آن روز بی جهت مرا کتک زدی؟
معلم گفت: دیدم به تحصیل و دانش علاقه وافری نشان میدهی و امیدوار شدم که بعد از پدرت (قباد) صاحب سلطنت شده و بر مسند پادشاهی تکیه زنی، خوشم آمد که مزه ظلم و ستم را به تو بچشانم تا به کسی ظلم نکنی. انوشیروان، از گفته معلم خوشحال شد و تبسم کرد.
پندهای جاویدان، ص 192،محمدمحمدی اشتهاردی