مطلبي در باب جامعيت قرآن
در باب جامعیت قرآن مطلب زیر بسیار خواندنیست:
فیض كاشانی در كتاب علم الیقین از بعضی علماء نقل میكند كه سور و آیات قرآن در شش نوع منحصر میگردند.
سه نوع از آنها اصول و مهمات هستند:
یكی از آنها تعریف مدعو الیه است (شناساندن خدا به مردم) و آن مشتمل است بر معرفت ذات حق و معرفت صفات حق و معرفت افعال حق.
و نظر به اینكه معرفت ذات خدا دشوارتر از سایر معارف است و فكر كمتر میتواند به آن راه یابد در قرآن مجید فقط تلویحات و اشاراتی آمده است كه بیشتر آنها به ذكر تقدیس مطلق خداوند برمیگردند مانند آیه شریفه:
«لیس كمثله شیء» و یا مانند سوره اخلاص و یا آنكه به تعظیم مطلق الهی برمیگردند مانند آیه شریفه «سبحانه و تعالی عما یصفون، بدیع السموات و الارض»
و اما صفات الهی: پس نظر به اینكه مجال در آنها گستردهتر و منطقه سخن در آنها وسیعتر است آیاتی كه مشتمل بر ذكر صفات میباشند بیشتر هستند، مانند آیاتی كه مشتمل بر ذكر علم، قدرت، حیات، حكمت، كلام، سمع، بصر و غیر اینها میباشند.
و اما افعال حق: پس آنها دریایی هستند كه اطراف آن وسیع و استقصاء قلمرو آنها غیر ممكن است بلكه در جهان هستی جز ذات باری تعالی و افعال او چیز دیگری وجود ندارد و ما سوای حق، فقط فعل او است.
ولیكن قرآن مشتمل بر یك سلسله افعال جلی است و یا به تعبیر دیگر مشتمل بر افعال حق است كه در عالم حس و شهادت وجود دارند مانند ذكر آسمانها، ستارگان، زمین، كوهها، دریاها، حیوان، گیاه، فرستادن آب گوارا از آسمان و سایر اسباب حیات گیاه كه اینها همه برای حس آشكار بوده ولیكن اشرف افعال و اعجب آنها و بهترین دلیل بر عظمت صانع آنها، افعالی هستند كه با حس دیده نمیشوند بلكه از عالم ملكوت میباشند و در قرآن مجید تنها اشارات و رمزهایی از آنها وجود دارد زیرا ادراك بیشتر مردم از فهم آن افعال قاصر است. و این نوع با تمام اقسامش قلب قرآن و لب قرآن و سرّ آن میباشد.
نوع دوم آیاتی هستند كه راه سلوك به سوی حق را به ما نشان میدهند و این آیات مشتمل هستند بر اموری كه موجب اقبال و توجه به حضرت حق و اعراض از غیر او میباشند كه همه آنها به توحید و یا كلمه اخلاص برگشت میكنند و در این زمینه میفرماید:
«واذكرو الله ذكرا كثیرا» «و لا تلهكم اموالكم و لا اولادكم عن ذكر الله» «و تبتل الیه تبتیلا» و «قد افلح من زكاها و قد خاب من دساها» و «قد افلح من تزكی، و ذكر اسم ربه فصلی»و مانند اینها كه در قرآن بسیارند.
نوع سوم در مقام شناساندن حال واصلین الی الله میباشد و این دسته از آیات مشتمل بر ذكر نعمتهایی هستند كه واصلان به خدا به لقای آنها رسیده و در بهشت موعود آرمیدهاند و یا برعكس مشتمل بر ذكر عذاب و شكنجههایی هستند كه محجوبین به آنها گرفتار شدهاند و در دوزخ مسكن گزیدهاند و یا مشتمل بر مقدمات حالات آنان میباشند مانند آیات مربوط به حشر و نشر و حساب و میزان و صراط كه حدود یك سوم قرآن را تشكیل میدهند.
و سه نوع دیگر از آیات قرآن توابع و متممات هستند كه
بعضی از آنها حالات محبین و دوستداران اطاعت و لطائف صنع الهی را در حق آنان بیان میدارند. مانند داستانهای پیامبران، اولیاء و فرشتگان و یا برعكس حالات متمردان از اطاعت و فرمانبرداری خدا را توضیح میدهند.
و فایده این دسته از آیات، ترغیب و ترهیب و تنبیه و اعتبار دیگران میباشد و در این آیات اسرار و رموز و اشاراتی است كه نیاز به تفكر و تدبر دارند.
و بعضی دیگر آیاتی هستند كه حالات منكرین و رسواییها و اباطیل آنها را بیان میدارند.
و پارهای دیگر، منازل و راههایی را كه انسان باید بپیماید و خود را آماده سفر به آنها سازد بیان میدارند.14
به هر حال قرآن با هر بیان، هدف خود را كه رسیدن به خدا است، دنبال میكند و آن را به طور صریح و آشكار و یا رمز و اشاره به ما میفهماند و آنها را گوشهای شنوا و چشمهای بیناو دلهای آگاه درك میكنند.
و در قرآن اسراری است كه خدا و پیامبر و جانشینان آنان، آنها را درك میكنند.