مال و فرزند فتنه هستند...
إنَّما أَمْوالُکمْ وَ أَوْلادُکمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ
همانا اموال و اولاد شما وسیله آزمایشند و خداوند است که پاداش بزرگ نزد او است(و به کسانی پاداش می دهد که در این امتحان پیروز شوند).
نکته ها :
«فتنه» هم به معنای رنج ها و مشکلات و مصیبت ها و اموری است که انسان گرفتار آنها می شود و سبب آزمایش است و هم به معنای توطئه و افساد دشمنان است
جالب آن که همین مال و فرزند که سبب آزمایشند، زینت دنیا نیز هستند.«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا» حضرت علی علیه السلام می فرماید: از گرفتار شدن به فتنه به خدا پناه نبرید که آن حتمی است، بلکه از انحراف و گمراه شدن به وسیله ی فتنه ها به خدا پناه ببرید.
اگر باور کنیم که دارایی و ثروت، ابزار آزمایش و فتنه است، از کمی مال رنج نخواهیم برد. زیرا امتحانش آسان تر خواهد بود. مال، سبب آزمایش است، زیرا باید از راه حلال بدست آید، باید به مصرف حلال برسد، باید حقوق واجب آن پرداخت شود، باید شکر آن ادا شود. فرزند، سبب آزمایش است، زیرا والدین باید در انتخاب همسر، در پرداخت مهریه حلال به همسر، در تغذیه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعلیم و تربیت، در ازدواج، در اشتغال، در گرایش های گوناگون او کمال دقت را داشته باشند که عبور از تمام این مراحل امتحانی سخت است، البته اگر والدین وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و از عهده آزمایش برآیند، در تمام کارهای خوب فرزند شریک خواهند بود. اگر دشمنی همسر و فرزند در آیه قبل، مربوط به بعضی از آنهاست، اما وسیله فتنه و آزمایش شدن مربوط به همه آنهاست.
پیامها
1.دلبستگی و وابستگی به مال و فرزند، زمینه لغزش و انحراف است. لذا خداوند هشدار می دهد.
2.گذشتن از دلبستگی به مال و فرزند برای انجام وظایف الهی، کاری بزرگ است، لذا خداوند پاداش بزرگ مقرر کرده است.
3.هر چه آزمایش کننده بزرگ تر باشد، جایزه اش برجسته تر است، خدای عظیم پاداش عظیم می دهد.
4.توجه به پاداش بزرگ الهی، سبب نجات از وابستگی به اموال و اولاد است.
منابع
تفسیر نور، ج ۱۰ ص ۸۸
تفسیر نمونه، ج ۲۴ ص ۲۰۲
محبت و اطاعت
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
هل الدينُ الاّ الحبُّ؟ انّ اللهَ عزّوجلّ يقول: قُل ان كُنتم تُحبّونَ اللهَ فاتّبعوني يُحببكُم الله.
آيا دين چيزي غير از حب و دوستي است؟ همانا خداوند عزوجل مي فرمايد: اي پيامبر به مردم بگو اگر مرا دوست مي داريد پس مرا اطاعت كنيد، پس آنگاه خدا شما را دوست خواهد داشت.(الخصال، ص 21)
روزی ثوبان به خدمت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ رسید، در حالی که پریشان و مریض بود. پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ به او فرمودند چه شده است؟
گفت: بیمار نیستم، ولی در این فکرم که فردای قیامت، اگر وارد جهنم شوم، هرگز شما را نمیبینم و اگر وارد بهشت شوم، مقام و منزلتی بسیار پایین تر از شما خواهم داشت که نمیتوانم به حضورتان برسم، همین موضوع است که مرا اندوهناک کرده است.
در این هنگام بود که این آیه نازل شد:
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺻﺪﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ] ﺩﺍﺩﻩ ؛ ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮ ﺭﻓﻴﻘﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
و پیامبر به او فرمود: به خدا قسم! ایمان هیچ مسلمانی کامل نمیشود تا این که مرا از خودش و پدر و مادرش و همسر و فرزندانش و از همه مردم بیشتر دوست داشته باشد.
به روایت مفسران، نزول آیه ۶۹ سوره نساء درباره وی دانسته شده است که به دلیل علاقه شدید به پیامبر صلی الله علیه وآله، نگران جدایی از آن حضرت در قیامت بود.
نساء/سوره۴، آیه۶۹.
مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۱۲۵.
اسباب النزول، واحدی، ص۱۶۵.
مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۱۲۶
آداب قرائت قرآن
آیت الله شیخ محمد تقی آملی(ره) می فرمود: «من در بحث فقه آیت الله سید علی آقا قاضی شرکت می کردم. روزی از ایشان سؤال کردم آن روزها هوا بسیار سرد بود ـ که ما می خوانیم و می شنویم که عده ای موقع قرائت قرآن کریم جلویشان آفاق باز می شود و غیب و اسرار برای آنها تجلی می کند… و در حالی که ما قرآن می خوانیم و چنین اثری نمی بینیم؟!
مرحوم قاضی مدت کوتاهی به چهره من نظر کرد سپس فرمود: بلی! آنها قرآن کریم را تلاوت می کنند و با شرائط ویژه، رو به قبله می ایستند… سرشان پوشیده نیست، کلام الله را با هر دو دستشان بلند می کنند، و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت می کنند توجه دارند و می فهمند جلوی چه کسی ایستاده اند. اما تو قرآن را قرائت می کنی در حالی که تاچانه ات زیر کرسی رفـته ای؟! و قرآن را روی زمین می گذاری در آن می نگری …؟!
آیت الله شیخ محمد تقی آملی می فرمود: بله، من همین طور قرآن می خواندم و زیاد به قرائت آن می پرداختم، مثل اینکه مرحوم قاضی با من بود و مراقب و ناظر وقت قرائتم بوده است. بعد از این ماجرا با تمام وجودم به سویش شتافـتم و ملازم جلسه هایش شدم.
تاویل آیه أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ"
امام باقر (ع) در تفسیر آیه: “أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ"، به جابر بن یزید (یکی از اصحاب) چنین میفرمایند:
“تأویل این آیه چنین است که وقتى این عالم و این خلقت فانى شود و اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در آتش جاى گیرند، خداى تعالى دست به خلقت عالمى غیر این عالم مىزند و خلقتى جدید مىآفریند، بدون این که مرد و زنى داشته باشند و تنها کارشان عبادت و توحید خدا است و برایشان سرزمینى خلق مىکند، غیر از این زمین تا آن خلایق را بر دوش خود بکشد و آسمانى برایشان خلق مىکند، غیر از این آسمان تا بر آنان سایه بگستراند.
شاید تو خیال مىکردى خدا تنها همین یک عالم را خلق کرده، و یا مىپنداشتى که غیر از شما دیگر هیچ بشرى نیافریده. به خدا سوگند هزار هزار عالم، و هزار هزار آدم آفریده که تو فعلاً در آخرین آن عوالم هستى و در دودمان آخرین آن آدمها قرار دارى
فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج 5، ص 60
عظمت قرآن کریم ...
آلبرت انیشتین فیزیکدان مشهور:
قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست.
بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت می کند.
قرآن از دیدگاه 114دانشمند جهان ؛ علیقلی ص16
راه تکامل ج6 ص53
تاثیر شگرفت قران بر پیشرفت علمی جهان غرب
اكنون به چند سطري از گفتار استاد عزيزم حضرت علامه شعراني(ره) تحت عنوان «تأثير قرآن در پيدايش تمدن عظيم اسلامي» تمسّك و تبرّك ميجويم:آنكه تاريخ خوانده است و بر احوال اُمَم گذشته آگاه گرديده، داند كه تا زمان پيدايش يونان هيچ قومي بدان پايه از علم نرسيدند و آن تمدن نيافتند و آنها كه پيش از يونان بودند، همه در علم و تمدن پستتر از آنان بودند، و اندكي پس از اسكندر علما و حكما در يونان بسيار شدند چون سقراط و افلاطون و اسكندر كه عالم را گرفت علم و زبان يوناني را در جهان منتشر كرد و مردم را از آن بهرهمند ساخت، تا هزار سال زبان يوناني زبان علمي جهان بود و دانشمندان بدان زبان علم ميآموختند و كتاب مينوشتند هر چند خود يوناني نبودند، حتي پيروان حضرت مسيح(ع) تاريخ آن حضرت را كه انجيل نام دارد به زبان يوناني نوشتند، و لفظ انجيل هم كلمه يوناني است به معني مژده، با آن كه هم خود آنها و هم حضرت عيسي(ع) زبانشان عبري بود.
هزار سال پس از اسكندر حضرت خاتم انبياء محمدبنعبدالله(ص) ظهور كرد و قرآن را به عربي آورد و اوضاع جهان دگرگون شد، زبان عربي جاي زبان يوناني را گرفت و از آن در گذشت و مسلمانان، علوم يوناني را گرفتند و چندين برابر بر آن افزودند و اين مقام كه زبان عربي در جهان يافت و علومي كه به اين زبان نوشته شد هيچ زباني قبل از آن اين مقام نيافت. در تواريخ آمده است كه كتابخانه اسكندريه در مصر بزرگترين كتابخانه دنياي قديم بود، محتوي بر علوم يوناني و بيست و پنج هزار جلد كتاب داشت، اما به عهد اسلام كتابخانه مسلمانان بر يك ميليون شامل بود.
جرجي زيدان در تاريخ تمدن اسلام و تاريخ آداباللغه گويد: دو خليفه فاطمي مصر، عزيز بالله (365-386)، و حاكم بامرالله (386-411) در مصر كتابخانهها انشاء كردند مشتمل بر نزديك يك ميليون كتاب، يعني چهل برابر كتابخانه يونانيان در اسكندريه.
كتابخانههاي بزرگ در مصر و عراق و آندلس و غير آن بسيار بود، هر يك مشتمل بر صدها هزار جلد و ابواب آن براي طالبان علم و مطالعه كنندگان باز بود. پس آثار دانش عربي چهل برابر بيش از يونان بود. در علم ادب و اخلاق و موعظه و فقه و سياست مدن و جغرافيا، يونانيان كتاب داشتند اما با كُتب عربي قابل مقايسه نيست، نه از جهت كثرت و نه تحقيق … در رياضي خصوصاً حساب و جبر و مقابله و هيئت و نجوم مسلمانان بر يونيان تفوّق عظيم داشتند … و اينها همه از بركت قرآن است و ما اين سخن را به گزاف نگوييم كه تجربه و تاريخ بر آن گواه است.
و چون در قرآن براي نماز امر به تحصيل وقت و قبله شده بود، مسلمانان ناچار گشتند براي تعيين سمت قبله بلد و اوقات نماز، هيئت و نجوم بياموزند و هيئت و نجوم، آنان را به ساير شعب رياضي محتاج ساخت و قوانين ميراث و فرايض چون در اسلام حساب پيچيده دارد، آنان را به آموختن علم حساب واداشت و براي زكات و خراج به مساحت اراضي و علم حساب پرداختند و جهاد و حج راه جهانگردي و سياحت به روي آنها بگشود و اطلاع بر احوال اُمَم مختلفه و كشورهاي جهان يافتند و كتب جغرافيا و امثال آن را نوشتند. و چون در قرآن از تقليد آباء و اجداد نهي كرده است و دعوت به دين حق و تحقيق ادله را واجب فرموده و مخالفين اسلام و منكرين اديان پيوسته در احتجاج با مسلمانان بودند، مسلمانان هم مجبور شدند با آنان از راه استدلال مباحثه كنند و از اين رو بر اقوال حكماي يونان و غير آنان آگاه گشتند و طريقه استدلال و منطق آموختند و هكذا چون دقت كني و نيك بنگري، همه علوم را به بركت قرآن آموختند … و پس از اين ثابت ميكنيم كه تمدن و علوم فرنگي، دنباله همان علوم اسلامي است و از مسيحيت ناشي نشده است
منبع: رساله علم و دین ، علامه حسن زاده
در قیامت كسی نمیتواند بخوابد
حضرت آیة الله جوادی آملی در توضیح آیه شریفه فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ (نازعات 14) نکته زیبایی فرمودند:
به تعبير قرآن كريم، يكی از القاب صحنه قيامت «ساهرة» است.
“ارض ساهرة” به آن بيابانها و زمینهایی میگويند كه در اثر شدت ترس، كسی خوابش نميبرد،چون «سَهَر» يعنی بيداری.
آنهايي كه پنجاه هزار سال معطلاند خوابشان نميبرد؛
مگر غم ميگذارد انسان بخوابد؟!..
مگر انسان متوحش خوابش میبرد؟!
پنجاه هزار سال ناچار است بيداری بكشد!
اما برای مؤمن واقعی اين پنجاه هزار سال به اندازه يك نماز واجب است.
حضرت فرمود: «و الذي نفس محمّد بيده» اين روز طولانی برای مؤمن كوتاهتر از نماز واجب است.
يك نماز چهار ركعتی مگر چقدر وقت ميخواهد؟!
آنكه حسابش پاك است خدا با او به عنوان سَرِيعُ الحِساب رفتار ميكند.
برگرفته از بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی در خطبههای نمازجمعه (8 فروردین 76 از سایت اسراء)
عظمت قرآن...
آیت الله العظمی بهجت رضوان الله علیه :
اگر چشم بصيرت داشتيم، سخن خداى متعال را كه مىفرمايد: “و لو أنّ قرءاناً سيّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو كلّم به الموتى…” و اگر قرآنى بود كه كوهها به واسطهى آن به گردش در مىآمد، يا زمين بدان پيموده مىشد، يا مردگان بدان به سخن در مىآمدند، همين قرآن بود؛قدر مىدانستيم؛
ولى ما هم چنان نشستهايم و هواى نفس بر ما غالب گشته كه اين گونه كرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال مىدانيم!
آقايى را كه بنده ديده بودم ولى نمىدانستم صاحب اين كرامت است و بعد از فوتش مطلع شدم، چند آيه را نمىدانم به او ياد داده بودند يا خودش مىدانست، ترتيب مىداد و هر ميوهاى را كه مىخواست هر چند در غير فصل آن، حاضر مىساخت!
حتى شخصى گفت: ايشان يك بار آلو را در غير فصل آن حاضر ساخت!
بالاترين انعام الهى و كتاب آسمانى و غيبى، همين قرآن است، اما ما چگونه بايد با آن رفتار كنيم تا بتوانيم از آن بهره مند شويم؟!
در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج۱، ص۱۱۲
جایگاه ویژه بندگان مناجات پیشه، نزد خداوند
ربَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظلِمُونَ* قَالَ اخْسَئُواْ فِیهَا وَلَا تُکلِّمُونِ* إِنَّهُ کانَ فَرِیقٌ مِّنْ عِبَادَی یقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیرُ الرحِمِینَ* فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیا حَتَّی أَنسَوْکمْ ذِکرِی وَکنتُم مِّنْهُمْ …
[ای ] پروردگار ما! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، و اگر (به بدی) باز گشتیم پس در حقیقت ما ستمکاریم. »* (خدا به آنان) می فرماید: «در آن (دوزخ) گم شوید، و [با من ] سخن مگویید!* [چرا] که دسته ای از بندگان من همواره می گفتند: « [ای ] پروردگار ما! ایمان آوردیم؛ پس ما را بیامرز و بر ما رحم کن؛ در حالی که تو بهترین رحم کنندگانی؛ »* و [لی ] آنان را به ریشخند گرفتید، تا (با این کار) یاد مرا از خاطر شما زدودند؛ و شما همواره به آنان می خندیدید.
نکته ها و اشاره ها
1- در این آیات بیان شد که دوزخیان تقاضای بازگشت به دنیا را دارند، ولی از این حقیقت غافل اند که سرای آخرت روز حساب و جزاست و بازگشت از آن به دنیا ممکن نیست.
2- تعبیر «اخسَئُوا» (دور شو) معمولًا برای دور کردن سگ به کار می رود و اگر در مورد انسانی گفته شود، به معنای پستی او و مستحق بودن او برای مجازات است؛ یعنی این انسان از سگ هم پست تر است.
خدای متعال در قرآن تنها در همین آیه از این تعبیر تند استفاده کرد و آن را در مورد کسانی که بندگان مؤمن و مناجات پیشه اش را مسخره می کنند به کار برد. این نشان دهندۀاهمیت استهزای مؤمنان در پیشگاه خداست.
معامله ای که سراسرسوداست...
سه معامله ای که نه تنها ضرر و زیان ندارد بلکه بهایی زیاد دنیوی و اخروی دارد :
قرآن،سوره فاطر، آیه 29
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ و َأَقَامُوا الصَّلَاةَو َأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ.
کسانی که:
1-کتاب خدا (قرآن را) میخوانند،
2-نماز را به پا میدارند،
3-از چیرهائی که به ایشان دادهایم پنهان و آشکار، بذل و بخشش مینمایند،
آنان چشم امید به تجارتی دوختهاند که هرگز بیرونق نمیگردد و از میان نمیرود.
تعریف لیله درایه...لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ..به حضرت زهرا(س)
امام جعفر صادق (علیه السلام) در تفسیر ” إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ…”
"الیله"، حضرت «فاطمه» ، است و “القدر” ،«اللَّه» است.
پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است و علت نامگذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند.
اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز امالمؤمنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشد.
مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روحالقدس همانا، فاطمه است و مراد «طلوع فجر» ، ظهور “حضرت مهدی و قائم"، است.
تفسیر فرات کوفی ، ص ۵۸۱-۵۸۲
پاداش قرائت قرآن
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در پاداش خواندن قرآن مجید، مطالب زیر را مطرح نمودهاند:
_ بهترین شما آن کسی است که قرآن را فرا گیرد و به دیگران هم بیاموزد.
_ بهترین عبادات، خواندن قرآن است.
_ و شریفترین کسان از امت من کسی است که حامل قرآن باشد و اصحاب شب بیداری و قرائت قرآن در نیمه دوم شب.
_ هیچ پدری نیست که فرزند خود را قرآن بیاموزد مگر اینکه خدای بزرگ روز قیامت، تاج کرامت بر سر پدر و مادر او گذارد و لباس بر آنان بپوشاند. لباسی که در دنیا، مردم مثلش را ندیده باشند.
_ هر کس به قرآن خواندن مشغول و به یاد من باشد، هر چه سؤال کند، بهترین آن چه به سائلین اعطاء میشود به او عطا خواهد شد.
_ برای شیطان هیچ چیز شدیدتر از قرائت قرآن نیست که قاری قرآن و ناظر به کلام خدا که از روی قرآن قرائت نماید، شیطان از او فرار مینماید.
وسائلالشیعه، ۴ ، ص۸۳۵-۸۲۵ .
تقدم میوه بر گوشت
خداوند کریم در قرآن مجید، هر بار که از میوه و گوشت به عنوان مواد خوراکی انسان سخن به میان میآورد، ابتدا از میوه سخن میگوید آنگاه از گوشت. بنا به توصیهی شرع مقدس اسلام، بهتر است میوه را قبل از غذا تناول کرد و این نکتهای است که امروزه علم پزشکی به آن پی برده و آن را توصیه میکند.
فرمایش پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» هم در این زمینه که افطار روزه با خرما برای بدن برکت دارد و ثواب زیادی هم برای آن قائل شدهاند به همین دلیل است.
خوردن میوه قبل از غذا اثرات بسیار مفیدی برای بدن دارد و خواصّ میوه از قبیل تأثیر ویتامینها و اثرات تصفیهی دستگاه گوارشی و بدن از میکروبهای زاید و برقراری تعادل فیزیولوژیکی در ترکیبات خون و امثال آن، با معدهی خالی بیشتر ظاهر میشود تا بعد از غذا و معدهی پر.
قرآن سفره رحمت رحیمیہ الهي است.
علامہ حسن زاده ے آملي:
قرآن سفره رحمت رحیمیہ الهي است.
قدر خودتون را بدانید شما باید از این سفره لقمہ بردارید ، طعمه بردارید
«القرآن مأدبة اللہ»٨
قرآن سفره خداست و بر روے این سفره انواع نعمت هاے روحاني قرار گرفتہ است.
سفره انسان ساز یعني همین سفره قدرتون را بشناسید، از این سفره باید لقمہ بردارید.
حواست جمع باشہ!
ببینید بہ سوے ڪدام سفره دست دراز مي ڪنید؟ مبادا بہ سوے سفره هاے هرزه دست دراز ڪنید!
ای بسا ابلیس آدم روے هست
پس بہ هر دستي نباید داد دست
بهترین موعظه
علامه طباطبایی(ره):
بهترین موعظه،این آیه شریفهاست:
« الم یعلم بان الله یری »
آیا نمےدانید که خداشما را مےبیند !؟
دوست دختر و دوست پسردرقرآن
آیادرقرآن آیانی درمورد روابط زن ومرد نامحرم داریم؟
پاسخ:
1) “و لا متخذی أخدان”(سوره مائده / آیه 5)
ترجمه: “مردان نباید زنان نامحرم را به عنوان دوست و معشوقه پنهانی بگیرند”
2) و لا متخذات اخدان“(سوره نساء / آیه 25″)
ترجمه: “زنان نباید مردان نامحرم را به عنوان دوست پنهانی خود بگیرند”
3) و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن".(سوره انعام / آیه 151″)
ترجمه: “به زشتیها و گناهان نزدیک نشوید، چه آشکار باشد و چه پنهان”
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند:
ما ظهر هو الزنا و ما بطن هو المحالة”
“منظور از گناه آشکار، زنا، و مراد از گناه پنهان، گرفتن معشوقه نامشروع و روابط پنهانی با اوست”
تفسیر نورالثقلین / جلد 1
جمع شدن حقیقت زهددریک آیه
آیت الله جوادی آملی:
ذات اقدس الهی حقيقت زهد را در اين يک آيه کوتاه جمع کرد:
﴿لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلي ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ﴾ چيزی که از دست رفت، خيلی غمگين نباشيد؛
حالا يا دوباره میآيد يا چند روز دست ديگران بود چند روز هم دست شماست، چند روز هم دست بعدی است و اگر چيزي بيايد هم خيلی خوشحال نباشيد؛
چون به هر حال يک روز دست ديگری بود، يک روز دست شماست، پسفردا هم از دست شما بيرون میرود. چقدر اين بيان شيرين است؟!
حضرت فرمود حواستان جمع باشد چيزی که به دست شما رسيد، هميشه بدانيد دست دوم است، دست اوّل نيست..
درس اخلاق 95/11/21
اشراف همه جانبه بهشتیان بر جهنمیان در روز قیامت
استاد جوادی آملی :
اشراف همه جانبه بهشتیان بر جهنمیان در روز قیامت
بهشتی ها به جهنمی ها اشراف دارند؛ ولی جهنمی ها دستشان کوتاه است و به بهشتی ها اشراف ندارند، فقط فرياد می زنند که ما تشنهايم و گرسنهايم!!!!
اين نيست که با كسى رابطه داشته باشند، از آن ها چيزی بخواهند، بتوانند چيزی از آن ها دريافت بکنند، يا چيزي به آن ها برسانند، اين ﴿وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُون﴾؛ ديگر حرف آخر را زده است!!!
درجات و عاقبت شب زنده داران
در خود بهشت هم همين طور است، در بهشت آن ها که ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾؛ بالایی ها با پايينی ها ارتباط دارند؛ اما پايينی ها با بالایی ها ارتباط ندارند،
چون درجات غُرَف مبنيه است، اين غرف مبنيه یعنی کسی که در غرفه دَه زيست دارد، می تواند بيايد در غرفه پنج و چهار سری به اين ها بزند؛ اما اين ها نمی توانند بروند بالا.
اين کسی که در دنيا می گفت من نمی توانم نماز شب بخوانم بايد بخوابم، اين نمی تواند برود طبقه بالا آن نماز شب خوان را ببيند؛
اما او می تواند بيايد، آن بالایی که دارای غرف مبنيه است، او اشراف دارد، می تواند بيايد پايين سری به اين ها بزند؛ اما اين پايينی ها که غرفه اول و دوم را دارند نمی توانند بروند بالا، سری به آن ها بزنند، به همان دليل که در دنيا نتوانستند کارهای آن ها را انجام بدهند.
درس تفسیر سوره مبارکه طور، جلسه سوم