مثل های قرآنی
مَثَل زندگى دنيا و آب باران
( اعْلَمُوَّاْ اءَ نَّمَا ا لْحَيَوا ةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِى ا لاَْمْوَا لِ وَا لاَْوْلَدِ كَمَثَلِ غَيْثٍ اءَعْجَبَ ا لْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَلهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَمًا وَفِى ا لاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٌ وَمَا ا لْحَيَوا ةُ الدُّنْيَآ إِلا مَتَعُ ا لْغُرُورِ ).حدید20
((بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخر فروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است ، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشك مى شود به گونه اى كه آن را زرد رنگ مى بينى ؛ سپس تبديل به كاه مى شود! و در آخرت ، عذاب شديد است ، يا مغفرت و رضاى الهى ؛ (به هر حال ) زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست )).
مى بدانيد اينكه نبود بى ز سهو
اين حيات دنيوى جز لعب و لهو
بازى اطفال و مشغولىّ بد
بازتان دارد ز خيرات ابد
جز تفاخر جز تكاثر زينتش
نيست در مال و ولد يا نعمتش
نيست جز آرايشى يعنى كه آن
هم مباهات و تفاخر بينتان
در فزونى مال اولاد و عدد
تا چه بخشد حاصل اين مال و ولد
زود اين بازيچه گرددبر طرف
ماند از وى بر تو اندوه و اسَف
شاديش گردد به دل بر غم همه
زينتش ريزد فرو از هم همه
آنهمه فخر و مباهاتى كه بود
چون شراره آتش افتد از نمود
مرتضى گفت اولش دنيا بكاست
اوسطش باشد عنا و آخر فناست
چهل مثل از قرآن ، حسين حقيقت جو