ماهیّت گناه
در عالم، هر چیز ظاهر و مُلکى دارد که با حواسّ ظاهرى انسان قابل درک است و باطن و ملکوتى دارد که از حواسّ ظاهرى پوشیده و با ادراکات باطنى انسان قابل احساس مىباشد. چنانکه قرآن کریم براى تمامى موجودات عالم، هم مُلکى قائل است که در ید قدرت الهى قرار دارد، و هم ملکوتى، که آن نیز تحت قدرت الهى است.
کارهاى انسان و از جمله معاصى او نیز ظاهر و مُلکى دارد، که همان جنبهى محسوس جسمانى و نفسانى آن است، و ملکوتى دارد، که از حواسّ ظاهرى انسان پوشیده است و تنها با بیدار شدن باطن انسان از راه نایل شدن به موت و فعّال شدن ادراکات باطنى، احساس مىشود، خواه موت اضطرارى که همزمان با فوت براى تمامى انسانها حاصل مىشود، و خواه موت اختیارى، که در حین زندگى دنیوى براى کسانى که از راه تهذیب نفس، از دنیا قطع تعلّق و دلبستگى مىکنند، حاصل مىگردد.
ظاهر معاصى همان لذّتها و شیرینىهاى نفسانى و جسمانى است که با حواسّ ظاهرى احساس مىشوند، امّا باطن گناهان، که از حواسّ ظاهرى پوشیدهاند، آتش، کثافات، سَموم و حمیم است. چنانکه قرآن کریم آنچه را شخص معصیتکار با غصب ظالمانهى اموال یتیمان به دست آورده است و مىخورد، یا آنچه را از راه کتمان آیات الهى و فروختن آنها به بهایى اندک کسب کرده و به خوردن آن مشغول است، جز آتش که به معدهى او وارد مىشود، چیزى نمىداند.
گناهکاران، که پیش از نیل به موت، تنها حواسّ ظاهریشان کار مىکند و از اینکه اشیاء و افعال باطنى دارند، غافلند؛ آنچه در دنیا حس مىکنند، لذایذ و شیرینى گناه است، امّا پس از فوت، که به موت نایل و ادراکات باطنیشان فعّال و بیدار مىشود، سوزندگى آتشى را که در دنیا خوردهاند، احساس مىکنند و شعلههاى آن را که تمامى وجودشان را دربر گرفته است، مشاهده خواهند کرد و این در حالى است که پیش از فوت نیز این آتش آنها را دربر گرفته بود، امّا آن را احساس نمىکردند. چنانکه قرآن کریم به همین واقعیّت در مورد کافران تصریح نموده است.
بر اساس آنچه گفته شد، مىتوان به این حقیقت پى برد که پاداش و کیفرى که اشخاص در آخرت با آن مواجهند، چیزى جز باطن و ملکوت همان اعمال و اخلاق، روحیّات و افکار، و عقاید و ایمانى که در دنیا کسب کردهاند، نیست. قرآن کریم بر این امر بارها تصریح و تأکید نموده است.
بنابراین تمامى عذابهاى اخروى که آیات و احادیث بیان کردهاند، از آتش، زَقّوم، حَمیم و غِسلین گرفته تا دیگر عذابها، همه باطن معصیتهایى است که ظاهرى جذّاب، شیرین و فریبنده دارند؛ همچون سمّ مهلکى که درون شیرینى خوشمزهاى تعبیه شده است.
پىبردن به ماهیّت واقعى گناه که در پشت پردهى نازک و ناپایدار فریبندهى آن قرار دارد، یکى از عوامل مهمّ انزجار، بیزارى، فاصله گرفتن و فرارى شدن از گناهان است…..
کتاب شراب طهور