قیام29بهمن تبریز
تاریخ معاصر آذربایجان، در کمتر از یک قرن دو نقش عمده در تحولات ایران ایفا نموده است؛ قیام مردم تبریز در دوره استبداد صغیر و شکست محمدعلی شاه و قیام 29 بهمن 56 علیه محمدرضا شاه که هر دو تأثیر شگرفی در روند تاریخ معاصر ایران به جا گذاشته است. در بررسی مسیر حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، قیام 29 بهمن تبریز اولین حلقۀ زنجیرهای بود که قیام 19 دی قم را به قیامهای پی در پی ایران زمین متصل نمود.
با صلاحدید آیت الله قاضی طباطبایی[1] تصمیم بر این شد، در بزرگداشت چهلمین روز شهدای 19 دی شهر قم[2]، مجلس بزرگداشتی در تبریز برگزار شود[3]. لذا به همین مناسب، جمعه 28 بهمن ماه 1356 اعلامیهای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی و در سطح شهر پخش شد، این اعلامیه به امضای 11 تن از علما و روحانیون از جمله آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله غروی، آیت الله قزلجهای، آیت الله انگجی و … رسیده بود.[4]
p>یکی دیگر از پیش زمینههای این قیام را میتوان در مسجد شعبان تبریز که در آن زمان به پایگاه انقلابیون تبدیل شده بود، جستجو کرد.[5]
آغاز درگیری:
ساعت 9 صبح 29روز بهمن 56، مردم جهت شرکت در مراسم اربعین در مقابل مسجد قزل لی تجمع کردند و منتظر شروع مراسم بودند، در این حال، حق شناس، رئیس کلانتری ناحیه شش تبریز دستور داد که در مسجد را ببندند، وقتی دوباره مراجعه کرده بود دیده بود همچنان مردم در حال رفت و آمدند. این بار با لحن اهانت آمیزی گفت؛ مگر من نگفته بودم درِ این طویله را ببندید! مردم که تاب تحمل اهانت به مسجد را نداشتند، حرکت او را بیجواب نگذاشتند. جوانی از بین مردم بلند شد و به جسارت رئیس کلانتری پاسخ داد. همهمه و سر و صدا در بین مردم بلند شد و مردم به حرکت درآمدند. در این هنگام، نیروهای شهربانی شروع به تیراندازی کردند، محمد تجلایی، اولین شهیدی که در آن روز به دست سرگرد حق شناس به شهادت رسید. به دنبال این جریانات، مردم به خروش آمده و جنازه شهید تجلایی را بالای دست گرفته و تظاهرات گستردهای را آغاز کردند. حرکت مردم به سمت مرکز شهر آغاز شد و جوانان پرشور و انقلابی با آتش زدن سینماها و مشروب فروشیها و مقر حزب رستاخیز و بانک صادرات (که در اختیار بهائیها بوده) خشم خود را نسبت به رژیم بروز داده و با شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی»[6] خط قرمزها را شکستند. تمام شهر دست به تظاهرات زد و نیروهای شهربانی تاب و توان هیچ گونه مقابلهای را نداشتند. مردم تا مدتی کنترل شهر را از دست مأموران رژیم خارج کردند. حوالی ظهر به دستور “آزموده"؛ استاندار آذربایجان، ارتش وارد عمل شد و با کامیونهای پر از سرباز و تانکهای خود صحنهای خونین به وجود آورد و دهها نفر را به شهادت رساند و صدها نفر را زخمی نمودند.
آمار شهدا و مجرومین:
در برخی منابع رسمی رژیم، از جمله روزنامه کیهان و روزنامه رستاخیز، تعداد شهدا را 6 تا 9 مورد ذکر کرده بودند.[7] بعضی منابع نیز با توجه به ابعاد و وسعت قیام و کشتاری که نیروهای امنیتی و مأموران ساواک به راه انداخته بودند، اعتقاد داشتند که این تعداد بالغ بر 560 نفر میباشد. همچنین اعلامیهای که از سوی «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا» در نهم اسفندماه 1357 منتشر شد، تعداد شهدا را 400 نفر ذکر کرده بودند.[8]
اکثر منابع، تعداد مجرومان حادثه را 125 نفر ذکر کردهاند و گفته شده که در بیمارستان پهلوی» 87 زخمی بستری شده بودند.[9]البته بسیاری از مردم از ترس اینکه مجروحانشان به دست ساواک بیفتد، از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده بودند.
در مورد تعداد دستگیر شدگان آمار و ارقامی بین 504 تا 608 نفر ذکر شده است.[10]
واکنش شخص شاه نسبت به این قیام:
با توجه به اینکه تبریز از لحاظ جغرافیایی به شوروی سابق نزدیک است، رژیم شاه از این امر سوء استفاده کرد و قیام تبریز را به عوامل خارجی از جمله کمونیسم نسبت داد.[11] البته رژیم برای اثبات این ادعا، هیچگونه دلیلی نداشت و تنها میخواست با استناد به مواردی همچون حکومت سید جعفر پیشهوری و سایر جریانات انحرافی که در این منطقه روی داده بود، قیام تبریز را هم شبیه آنها قلمداد کند.
واکنش حضرت امام خمینی (ره):
شاید یکی از زیباترین پیامهای امام (ره) نسبت به ملت، پیامی بود که به مناسبت قیام 29 بهمن سال 56 تبریز صادر کردند، پیامی که آکنده از مهر و لطف ایشان به مردم غیور تبریز بود:
«سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز! درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز! درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر جزافه گوییهای او کشیدند! زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز، که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوهگویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی، “انقلاب خونین استعمار” را که ملت شریف ایران با آن صد در صد مخالف است “انقلاب سفید شاه و ملت” مینامند و این نوکر اجانب و خود باختۀ مستعمرین را نجات دهنده کشور میشمارند[12]…من نمیدانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده، تسلیت بگویم. با چه بیانی این قتل عامهای پی در پی را محکوم کنم… .»[13]
قیام 29 بهمن سال 1356، تبریز، یکی از نقاط عطف انقلاب محسوب میشود، در کتب گوناگونی که پیرامون ریشههای انقلاب اسلامی نوشته شده،[14]قیام تبریز به عنوان یکی از ریشههای اساسی انقلاب اسلامی ایران ذکر شده است؛ چون باعث شیوع سنت «چهلمها» در کشور شد و قیام مردمی را از شهری به شهر دیگر سرایت داد و به ترتیب یزدیها، شیرازیها، جهرمیها، کازرونیها و نهایتاً همه ایران بهپا خاستند.
این قیام یک ماهیت اسلامی و مذهبی داشت؛ چرا که خاستگاه آن مسجد بود و دیدگاهش را از مراجع و علما وام گرفته بود. رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنهای در سفر به تبریز، در سخنرانی خود در بازار تبریز فرمودند:
این تبریز، همان تبریزی است که نخستین ضربه را بر پیکر شاه بعد از مردم قم وارد کرد و هنوز هم سرآمد مبارزان و مجاهدان است».[15]
تحلیلگرانی که روند انقلاب را دنبال میکنند اذعان دارند؛ بیست و نهم بهمن 56 یک نقطه آغازین مردمی برای انقلاب اسلامی در خارج از حوزه قم محسوب میشد. پس از قیام مردم تبریز، سخنرانان و خطبا با بیان آتشین خود، ماجرای تبریز را با شرح و بسط در خور توجه، در همه شهرها پخش کردند و به یک معنا، نخستین الگوی مبارزاتی عرضه شد و با تداوم حماسهها تا 22 بهمن 57، پیروزی انقلاب اسلامی را به ارمغان آورد.
پی نوشت ها:
[1]- جمعی از مؤلفین؛ انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، قم، دفتر نشر و پخش معارف، 1379، چاپ هفتم، ص 90
[2]- قیام 19 دی قم که در واقع عامل برافروزنده و شتاب دهنده نهضت انقلاب اسلامی بود، این قیام عکس العمل خشمگینانه مردم انقلابی قم نسبت به مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاهی» بود. مقاله ای که به امضای مستعار امد رشیدی مطلق ودر روزنامه اطلاعات 17 دی سال 56 منتشر شد. این مقاله به تمجید از اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه، مخالفت حزب توده و مالکان بزرگ با آن پرداخت و در نهایت امام خمینی را به عنوان همکار خوانین، مورد اهانت قرار داد.
-[3] برگزاری مراسم چهلم برای شهدای قم علاوه بر ایت الله قاضی، درخواست علما بود از رژیم که در سراسر کشور برگزار شود.
[4]- شیرخانی، علی؛ حماسه 29 بهمن تبریز، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، چاپ اول، ص 19.
[5]- هر شب مردم در این مسجد تجمع میکردند و یکی از روحانیون مبارز به منبر رفت و با حضور آیت الله قاضی به افشاگری علیه رژیم منحوس پهلوی پرداخته میشد و همچنین اعلامیههای امام (ره) برای مردم قرائت میشد.
[6]- که تا قبل از واقعه 29 بهمن، به صورت علنی سر داده نمیشد.
[7]- کیهان، 2/12/1356، ص 2.
[8]- موحد، ه؛ دو سال آخر، رفرم تا … انقلاب، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363، ص 106.
[9]- درباره قیام حماسه آفرینان قم و تبریز، بیجا، بی تا، 1356، ج1، ص 77.
[10]- موحد، ه؛ پیشین، ص 104.
[11]- شیرخانی، علی؛ پیشین، ص 45.
[12]- صحیفه امام، پیام به اهالی آذربایجان، ج3، ص 353.
[13]- همان، ص 355.
[14]- عمید زنجانی، عباسعلی؛ انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، 1370، چاپ چهارم، ص 507. مصباح یزدی، محمدتقی؛ انقلاب اسلامی و ریشههای آن، قم، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1386، ص 259.
[15]- شیرخانی، علی؛ ص 140.
منبع: سایت پژوهشکده باقرالعلوم