فلسفه آزمايشها
امام علی علیه السلام:
همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند ميآزمايد، وقتي كه موسي بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند و جامه هاي پشمين به تن و چوب دستي در دست داشتند و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت:
«آيا از اين دو نفر تعجّب نميكنيد كه دوام عزّت و جاودانگي حكومتم را به خواسته هاي خود ربط ميدهند در حالي كه در فقر و بيچارگي به سر ميبرند اگر چنين است چرا دستبندهاي طلا به همراه ندارند»
اين سخن را فرعون براي بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسي از پشم گفتدر حالي كه اگر خداي سبحان اراده ميفرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاي گنج ها، و معدنهاي جواهرات و باغات سرسبز را به روي پيامبران ميگشود و پرندگان آسمان و حيوانات وحشي زمين را همراه آنان به حركت در ميآورد.
امّا اگر اين كار را ميكرد، آزمايش از ميان ميرفت و پاداش و عذاب بي اثر ميشد و بشارتها و هشدارهاي الهي بيفايده ميبود و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نميشد و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمييافتند و واژه ها، معاني خود را از دست ميداد.
در صورتي كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوي، گرچه با ظاهري ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتي كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداري ظاهري آنان چشم و گوشها را خيره سازد.
اگر پيامبران الهي، داراي چنان قدرتي بودند كه مخالفت با آنان امكان نميداشت، و توانايي و عزّتي ميداشتند كه هرگز مغلوب نميشدند و سلطنت و حكومتي ميداشتند كه همه چشمها به سوي آنان بود، از راههاي دور بار سفر به سوي آنان ميبستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود ميآوردند و تظاهر به ايمان ميكردند، از روي ترس يا علاقه اي كه به مادّيات داشتند.
در آن صورت نيّتهاي خالص يافت نميشد و اهداف غير الهي در ايمانشان راه مييافت و با انگيزههاي گوناگون به سوي نيكيها ميشتافتند.
امّا خداي سبحان اراده فرمود كه پيروي از پيامبران و تصديق كتب آسماني، و فروتني در عبادت و تسليم در برابر فرمان خدا و اطاعت محض فرمانبرداري، با نيّت خالص تنها براي خدا صورت پذيرد و اهداف غير خدايي در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
نهج البلاغه، خطبه 192