شبهه امی بودن پیامبر(ص)
مسلمانان خودشان می گویند پیامبر بیسواد بوده و معجزه اوست!
چگونه یک فرد بیسواد (اُمی) میتواند مردم جهان را هدایت کند؟
اُمی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
این مسأله از نظر تاریخی مسئله ای روشن و قطعی است و برای پیامبر اسلام (ص) کمال محسوب شده، مدح و ستایش ایشان محسوب می گردد و دلیل رسالت و اعجاز آن حضرت است. زیرا اهمیت و ارزش خواندن و نوشتن به عنوان یک هنر برای آن است که انسان بتواند با استفاده از این ابزار از آراء و اندیشه های دیگران که در آثارشان بر جای مانده بهره جسته، تا بر معلومات خویش بیافزاید. کسی که خداوند علوم اولین و آخرین را یک جا به او آموخته است که تمام مردم از رسیدن به آن عاجزند چه نیازی به خواندن و نوشتن دارد؟
صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
امی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد. به پیامبر اکرم (ص) نیز از آن جهت امی می گویند که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود.
قرآن کریم برای این حقیقت علاوه بر واژۀ “اُمی” از عبارات دیگری نیز استفاده کرده است؛ مانند:
“تو هرگز پیش از این کتابى نمىخواندى، و با دست خود چیزى نمىنوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند.
این اساس برخی از مفسران گفته اند: صفت امّی در میان صفات پیامبر (ص) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.
منابع:
شهید مطهری مجموعه آثار، ج 3، ص 219.
کشف الاسرار، ج 1، ص 244.
حقیقت نفرین دردین اسلام
آيا نفرين در دين مبين اسلام صحت دارد و به واقعيت تبديل ميشود ويا خرافات است؟
نفرین در صورتی تاثیر دارد که بر حق باشد. شخصی که به دیگران نفرین می کند، اگر به ناحق باشد، تأثیری در زندگی فرد نفرین شده ندارد، حتی اگر نفرین به حق باشد، تا خداوند مصلحت نداند، اثر نخواهد کرد. طبق برخی روایات، نفرین را خداوند آن گونه که صلاح میداند، اجابت میکند، نه آن طور که نفرین کننده دلش میخواهد، چون گاهی ممکن است به خاطر یک مسئله جزئی و کوچک، شدیدترین نفرین علیه کسی صورت گیرد.
بدیهی است خدای عادل و عالم و حکیم، به اندازة آنچه حق است، نفرین را اجابت میکند، نه بیشتر.(1)
در نهج البلاغه، مقوله نفرین و نفرین شدگان مشاهده می شود. حضرت علی(ع) از انس بن مالک، خادم پیامبر خواست که به سراغ طلحه و زبیر برود و حدیثی را که از رسول خدا دربارة آن ها شنیده بود، یاد آور شود. أنس سرپیچی کرد و بازگشت و بهانه آورد که حدیث فراموشم شده است.
حضرت علی فرمود: اگر دروغ می گویی، خداوند به لکه ای سفید دچارت کند که دستارش نپوشاند. آورده اند که پس از این نفرین، أنس به بیماری بَرَص در چهره دچار شد.(2)
در قرآن مجید این مقوله با واژه های دیگری دربارة کفّار و منافقان و ابلیس و اذیّت کنندگان خدا و رسول خدا و مفسدان و قاطعان رحم و ستمکاران و … به کار رفته. دربارة کفار آمده : انّ الله لعن الکافرین و أعدّلهم عذاباً سعیراً؛ خداوند کفار را لعنت و نفرین کرده و برای آن ها عذاب دردناکی را مهیّا نموده است.(3)
چراآیات ولایت باصیغه جمع آورده شده است؟
شیعیان میگویند در آیات قرآن ولایت علی(ع) اثبات شده، اما چرا آیات با صیغه جمع آمده در حالی که علی(ع) یک نفر است؟
نکته اول:
از جمله آیاتی که دلالت بر امامت و خلافت حضرت امام علی(ع) بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) میکند، آیه ولایت است. خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون»
نکته دوم:
یکی از شبهههایی که بر این آیه وارد شده این است که چرا «ألَّذینَ آمَنوا» به صورت جمع آمده در حالیکه حضرت علی(ع) یک نفر بیشتر نیست؟
یکی از پاسخها این است که برخی از قرائن و شواهد نشان میدهد که علت جمع آمدن این عبارت، برای این است که این حکم، شامل دیگر امامان نیز بشود؛ یعنی این حکم به صورت کلی ذکر شده است. دلیل این سخن آن است که در آیه مذکور، به دلیل وجود کلمه «إنّما» در اول آیه، که برای حصر حکم نسبت به موضوع آمده، «ولایت» از آن جهت که ولایت است، منحصر به خدا، پیامبرش و «ألُّذینَ آمَنوا»؛ یعنی همه امامان(ع) شده است. هرچند بخش پایانی آیه به جهت اینکه در رکوع انگشتر به فقیر داد، در شأن امام علی(ع) میباشد.
اما همان ولایتی که برای حضرت علی(ع) وجود دارد، در امامان بعد از او نیز وجود دارد. شاهد قرآنی این مدعا، آیه «اولی الامر» است. خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پیروی کنید. همچنین از پیامبر و صاحبان امر، اطاعت کنید.
این آیه که اطاعت از خدا و پیامبرش را مطرح کرده، در کنار پیامبر افرادی را به عنوان «اولی الأمر» نام برده که همانند پیامبر(ص) باید از آنان اطاعت شود.
فلسفه حجاب درنماز
چرا باید در نماز حجاب داشته باشیم؟
بعضی ها می پرسند حجاب درست ولی چرا ما باید در نماز حجاب داشته باشیم؟ مسجد و حرم می آییم حجاب را می گذاریم. ولی ظهر در خانه یک خانم جوان کسی در خانه نیست و یکسره بی حجاب هستم و خدا من را آن موقع می بیند؛ حالا نمازهم می خوانم بی حجاب باشم. چرا در نماز باید چادر سر کنیم؟! مگه خدا نامحرم است؟ من که ده دقیقه بعد حجابم را برمی دارم.
گاهی به این عزیزان سه تا جواب می دهیم:
1. نماز مظهر ارزش است. چرا می گوید در نماز وضو بگیر و تمیز باش؟ لباس سفید بپوش و مال ات حلال باشد. این ها ارزش است. وقتی می خواهی نماز بخوانی پاکیزه باش. مظهر ارزش است که نماز با ارزش برگزار شود. نماز فلسفه اش این است که یک دوره ارزش های دینی را مجسم کنیم. غصب نکردن مال مردم، نظم، طهارت، پاکیزگی این ها را می خواهیم مجسم کنیم. اگر حجاب ارزش نبود می گفت در خانه بدون حجاب نماز بخوان.
2. نشانه ادب در مقابل خداست.
3. نشان دهنده حضور قلب است. توجه انسان و حضور قلب انسان بیشتر می شود. چرا می گویند مردها در نماز عبا بیاندازند. چون برای مرد مستحب است و حضور قلب بیشتر می شود.
حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
دلم پاک باشه ولی نماز نخونم درسته؟!!
حجت الاسلام والمسلمین عالی
پاسخ امام رضا علیه السلام به شبهه...
پاسخ کوبنده امام رضا علیه السلام در باب اینکه خداوند چرا قوم نوح با اینکه اطفال و کسانی که بی گناه بودندمیان آنها بود نابود کرد!
منقول است كه از حضرت امام رضا عليه السّلام پرسيدند: به چه علت حق تعالى جميع زمين را غرق فرمود و در ميان ايشان بودند اطفال و جمعى كه گناه از براى ايشان نيست؟
جواب فرمود كه: اطفال در ميان ايشان نبودند، زيرا كه خدا عقيم كرد صلبهاى قوم نوح را و رحمهاى زنان ايشان را چهل سال، پس نسل ايشان منقطع شد، پس چون غرق شدند طفلى در ميان ايشان نبود، و نمى باشد اينكه خدا هلاك كند به عذاب خود كسى را كه گناهى از براى او نيست،
و امّا باقى قوم نوح عليه السّلام پس از براى اين هلاك شدند كه تكذيب نمودند پيغمبر خدا حضرت نوح عليه السّلام را، و ساير ايشان غرق شدند به راضى بودن ايشان به تكذيب تكذيب كنندگان، و هر كه غايب باشد از امرى و راضى به آن باشد چنان است كه حاضر باشد و آن امر را مرتكب شده باشد.
حیات القلوب ج۱ص۲۶۶
نسبت دادن خُدعه و مكر و حيله به خدا...
نسبت دادن خُدعه و مكر و حيله به خدا در قرآن بهچه معناست؟
پاسخ: امام رضا عليه السلام مىفرمايد: مكر خداوند همان كيفر او به اهل مكر است، بگذريم كه بر خلاف اصطلاح ما مكر را به معناى حيله مىدانيم، مكر به معناى تدبير است و تدبير مىتواند خوب باشد و مىتواند بد باشد و لذا مىفرمايد: «وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» ٥يعنى تدبير به جز تدبير كنندهاش را در بر نمىگيرد،بنابراين معناى «وَ اللّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ» آن است كه خداوند بهترين تدبير كننده است و امّا اينكه چگونه مكر انسان به خودش ضربه مىزند.
به يك مثال توجه كنيد:
اگر پزشكى به بيمارش دارو داد و بيمار مصرف نكرد و به دروغ گفت:مصرف كردهام،او در حقيقت خود را فريب داده و به خود خدعه كرده است. «يُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ»
پرسشها و پاسخهای قرآنی/ج ۱/ص ۲۹
آیا هر عقیده ای باید محترم شمرده شود؟
استاد مطهری:
در فلسفه اروپایی لازمه احترام به حیثیت ذاتی انسان این دانسته شده است که خواسته ها و تمایلات و پسندها و انتخابهای هر انسانی باید محترم شمرده شود. پس هر عقیده ای که انتخاب کرد محترم است ولو آن عقیده سخیف ترین و موهن ترین و متناقض ترین عقاید با شأن و مقام انسان باشد (مثل گاوپرستی هندوها).
از نظر ما انسان از آن نظر محترم است که به سوی هدف تکاملی طبیعی حرکت می کند، پس تکامل محترم است. هر عقیده ای که -ولو زاییده انتخاب خود انسان باشد- نیروهای کمالی او را راکد کند و در زنجیر قرار دهد احترام ندارد.
یادداشتهای استاد مطهری، ج1، ص77
خرافه شانس بانعل اسب
در گذشته، مردم، بالاي درِ خانهها، مغازهها و گرمابهها نعل اسب ميآويختند و به اين كار اعتقاد داشتند؛ بيآن كه از پيشينه اين باور غلط آگاه باشند.
ريشه منحوس آن اين بود كه پس از شهادت امام حسين (عليهالسلام) به فرمان عمر بن سعد، گروهي براي تفاخر بر سم اسبهايشان نعل تازه زدند و با آنها برروي بدنهاي مطهّر شهيدان تاختند و بدينسان سينه و پشت شهيدان زير سم اسبان نرم شد.
هنگام بازگشتِ اسبْتازان به كوفه، عدهاي بر آن نعلها بوسه زدند و آنها را بر ديده نهادند و براي تبرّك، بالاي درِ خانههايشان آويختند.
بعدها بزرگاني چون «ابوريحان بيروني» پرده از راز اين كار نابخردانه برداشتند و مردم را آگاه كردند. متأسفانه تا حدود پنجاه سال پيش نيز اين كار رايج بود و چيزي كه نحس محض و پليدي صرف بود، مايه تيمّن و پايه تبرّك تلقّي ميشد تا اين كه با رونق يافتن حسينيهها و مسجدها و تلاش عالمان آگاه، اين سنّت خرافي از ميان برداشته شد.
پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
هنگام شيوع بدعتها در ميان امّت اسلام، عالم بايد با بهرهگيري از سلاح علم با آنها مبارزه كند؛ وگرنه خداوند و فرشتگان و همه مردمان بر او لعنت ميفرستند؛ «إذا ظهرت البدع فى أُمّتى، فليظهر العالم علمه و إلاّ فعليه لعنة الله و الملائكة و النّاس أجمعين»
بحار الأنوار، ج54، ص234
آیت الله جوادی آملی
کمیل بن زیادکیست؟
شبهه کشتارامام زمان(عج)هنگام ظهور
جواب های دندان شکن حضرت علی (علیه السلام) به کفار
کفار: خدا کیست و در چه سال و تاريخى خدايت به وجود امد ؟
امام فرمود:خداوند وجود داشته قبل از بوجود آمدن زمان و تاريخ و هرچيزى كه وجود داشته .
كفار گفتند:
چه طور ميشود؟
هرچيزى كه به وجود آمده يا قبلش چيزى بوده كه از او به وجود آمده ويا تبديل شده!!
امام على (علیه السلام) فرمود :
قبل از عدد ٣ چه عددى است ؟
گفتند ٢
امام پرسيد قبل از عدد ٢ چه عدديست ؟
گفتند ١
امام پرسيد و قبل از عدد ١ ؟
گفتند:هيچ
امام فرمود چطورميشود عدد يك كه بعدش اعداد بسیاری هست قبل نداشته باشد ولی قبل ازخداوند كه خود احد و واحد حقيقى است نميشود چيزى نباشد؟
كفار گفتند خدايت كجاست وكدام جهت قرار گرفته؟!!
امام فرمود همه جا حضور دارد
وبر همه چيز مشرف است .
گفتند چطور ممكن است كه همه جا باشى و همه جهت اشراف داشته باشى؟!
امام فرمود :
اگر شما در مكانى تاريك خوابيده باشيد صبح كه بيدار شويد روشنايي را از كدام طرف و كجا مي بینيد ؟
كفار گفتند همه جا و از همه طرف!
امام فرمود پس چگونه خدايى كه خود نور سماوات و ارض است نميشود همه جا باشد؟؟
كفار گفتند : پس جنس خدا از نور است اما نور از خورشيد است خدايت از چيست !؟
چطور ميشود از چيزى نباشى همه جا هم باشى قدرت هم داشته باشى !؟
جواب دندان شکن آقای قرائتی به وهابی
یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!
در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!
آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد:
ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن قلم را به من بدهید!
بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!
ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!
آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت ﺯﻣﯿﻦ و گفت:
ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!
بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!
پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!
مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!
اسلام میگه لا اکراه فی الدین ولی ...
اسلام میگه لا اکراه فی الدین
ولی کسی که از دین اسلام خارج بشه( #مرتد)میکشنش!
جواب زیبای از استاد قرائتی
پاسخ به شبهه وهابیون در خصوص تولد امیرالمؤمنین علی علیه السلام
وهابیون در خصوص تولد امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کعبه چنین شبهه افکنی می کنند: «در کعبه ۳۶۰ بت بوده پس تولد در وسط یک مشت بت فضیلت محسوب نمیشود»
پاسخ شیعه :
مرحوم سلطان الواعظین در کتاب شریف شبهای پیشاور میآورد :
در لحظات آخر عمر شریف حضرت امیر هر یک از صحابه ایشان به بالین ایشان حاضر میشدند و سوالات خود را مطرح می کردند یکی از این افراد صعصعه بن صوحان از روات بزرگ شیعه بود، صعصعه سوال از برتر بودن حضرت امیر بر انبیا میکرد تا آنجا که رسید و گفت : تو برتر هستی یاعیسی؟
حضرت علی علیه السلام فرمود:
من افضل از عیسی هستم چرا که پس از آنکه مریم بواسطه دمیدن جبرئیل در گریبان او به قدرت خدا حامله شد همین که زمان وضع حملش شد وحی شد ای مریم از بیت المقدس خارج شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت، لذا از بیت المقدس بیرون رفت و در میان صحرا پای نخله خشکیده عیسی بدنیا آمد، اما من وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت در حالتی که وسط مسجدالحرام بود به کعبه پناه برد و گفت: خدایا بحق این خانه و بحق کسی که این خانه را بنا کرده این درد زاییدن را بر من آسان گردان! همان ساعت دیوار خانه شکافته شد ندای غیبی برخاست که ای فاطمه داخل خانه شو.
فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم.
شب های پیشاور ص۴۷۶
از این امر خداوند به حضرت فاطمه بنت اسد در وارد شدن به کعبه و نهی از مریم از وضع حمل در بیت المقدس با توجه به شرافت مکه بر بیت المقدس شرافت حضرت علی بر عیسی نبی معلوم میشود .
اما پاسخ شبهه که تولد یافتن در یک بت خانه چه فضیلتی دارد؟
پاسخ آن است که همین خانه کعبه در مدت ۱۳ سال حضور پیامبر در مکه، محل عبادت و طواف ایشان و پس از آن قبله برای مسلمین بوده است. این که عده ای از موقعیت کعبه سو استفاده کردند غباری بر دامن خانه کعبه نمینشیند.
در صحیح ترین کتب اهل تسنن ذکر شده که این ۳۶۰ بت، در داخل کعبه نبوده:
«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ دَخَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َسَلَّمَ مَكَّةَ وَ حَوْلَ الْكَعْبَةِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَسِتُّونَ نُصُبًا فَجَعَلَ يَطْعُنُهَا بِعُودٍ فِي يَدِهِ وَجَعَلَ يَقُولُ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ الْآيَةَ» .
صحیح بخاری، صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل ، سنن ترمذی