سمباده و آینه
سمباده را که به فلز می کشی صیقل می خورد، صاف می شود، می شود مثل آینه؛
اما سمباده خودش فرسوده می شود؛ بی فایده و بی استفاده می شود، می شود زباله!
یادت باشد حسود مثال سمباده را دارد؛او مایه صیقل خوردن تو می شود؛تو را براق و برجسته می کند؛صفایی پیدا می کنی که مپرس!
ولی بیچاره حسود خود کساد و بی رونق می شود.
پس تا می توانی محسود باش یعنی کسی که به او حسد می برند؛ نه حسود ، تا آئینه تابان باشی نه سمباده فرسوده.
جالب است بدانی در زبان عرب حسد از ریشه “حسدل “است،و “حسدل"یعنی سمباده.
و برای اینکه حسود نباشی ویا اگر خدای ناکرده هستی و بخواهی آن را از خود دور کنی یک نسخه کوتاه که بر گرفته از کلام اهل بیت علیهم السلام است می گویم و آن را بکار بند!
ببین! نسبت به هر کس حسادت داری با او همانگونه رفتار کن که انگار هیچ حسادت نداری، به همین راحتی!
اگر حسادت نداشتی از او تعریف می کردی؟حالا هم هر چه می توانی تعریف کن!
تبریک می گفتی؟ حالا هم بگوهدیه می دادی؟هدیه بده!
باور کن طولی نمی کشد که حسد از خانه دلت رخت بر می بندد.
استاد محمد رضا رنجبر