ریزش گناهان
18 اردیبهشت 1396
ابوعثمان مى گوید:
من باسلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم؟
گفتم : چرا این كار را كردى؟
در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد، تمام برگهایش فرو ریخت .
سپس فرمود:
سلمان ! سؤال نكردى چرا این كار را انجام دادم؟
گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟
فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.!
بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۱۹