دل نوشته
آی همسفرانم!مرا جا نگذارید…
این روز ها برتو سخت می گذرد،این را می دانم،صدای خوش آهنگ قافله را می شنوی راهی شدن دوستان شوریده را می بینی وجوشش اشک ،پلکهایت را سنگین می کند رو برمی گردانی،سالهای قبل ،تو هم در این موج روحانی غوطه ور بودی ،دعوتنامه امضا شده شب قدر ،در چنین روز هایی به دست تو رسید ،نامت در فهرست زائران خوش می درخشیدآنها که دعوت شده اند
هنوز حیرانند و بعضی شاید سرمست وصال ناباورانه می روند سر بگذارند بر دیوارهای سنگی خانه ی خدا .
همان خدای نزدیک ورای خدای معرفی شده در دنیای پیچیده استدلالهای چوبین ،می روند دورش بگردند. گرد خانه اش بچر خند ،چرخشی متفامت ،چرا که آدمی همه عمر دور خود ومنیت هایش ،بی امان چرخیده است،اما در کنار آن خانه سیاه پوش ،پیله ها می شکنند وشفیره ها پروانه می شوند.
می دانم این روز ها بر تو سخت می گذرد ،مرور لحظه های تلبیه واحرام وطواف وسعی،لحظه های نماز ودعا وزیارت .بی قراری در مطاف وسر گشتگی در مسعی!
شب های فراموش نشدنی اعتکاف مسجدالحرام!
این روزها زائران مدینه بار سفر می بندند به سوی بیت الله الحرام.اگر می خواهی دلت را راهی کن…
( درددلی با دل خویش)