دعوت دولت آمریکا از علاّمه طباطبایی
به مناسبت رحلت علامه سید محمدحسین طباطبایی
علامّه طباطبایی رحمه الله در عصر خود یکی از شخصیت های شهیر و خوش نام به شمار می رفت. هر روز که سپری می شد ابعاد علمی و چهره چشم گیر وی بیشتر از گذشته نمایان می شد. شعاع شخصیت این استاد فرزانه به داخل کشور محدود نبود و اندیشمندان بسیاری را از خارج کشور به سوی خویش کشاند.
این عظمت بدان جا انجامید که دولت آمریکا از طریق شاه ایران از علامّه دعوت رسمی کرد تا در دانشگاه های آن کشور فلسفه شرق تدریس نماید. روح بلند و بینش کم نظیر علامّه دست رد به آن همه اصرار زد. او زندگی محقّرانه در قم و جلسات درس و حشر و نشر با طلاّب و تربیت شاگردان فاضل را بر تمامی ظواهر فریبنده ترجیح داد.
شروع درس تفسیر و فلسفه
علامّه طباطبایی در مدت اقامت خود در حوزه علمیه قم از فرصت های پیش آمده به طور کامل استفاده نمود. او نیازهای جامعه را سنجید و بر طبق آنها، برنامه ای منظم و کارآمد تنظیم کرد. تفسیر و فلسفه درس هایی بود که بر اساس احساس وظیفه شروع شد و تعجب بسیاری را برانگیخت؛ چرا که تدریس تفسیر دانشی دور از تحقیق تلقی می شد. امّا پشتکار و اخلاص علامّه کار را بدان جا رساند که المیزان حاصل سال های تلاش و تدریس گردید.
درس فلسفه نیز در آن ایّام خوش نام نبود. از این رو تلاش های بسیاری برای تعطیل کردن این درس به انجام می رسید، امّا رفتار مؤدبانه استاد و برخورد مهربانانه آیت اللّه بروجردی ابرهای تیره سوء تفاهم را کنار زد و تلاش های غیر منطقی را بی اثر ساخت. تشکیل جلسات عمومی و خصوصی این عالم فرهیخته و حضور شاگردان اندیشمندی چون آیت اللّه مطهری باعث به نقد کشیدن و بررسی فلسفه های غربی ـ مخصوصا ماتریالیسم و یالکتیک ـ گردید و آثار و برکات جاودانه ای در تدوین کتب فلسفی به همراه آورد.
علاقه و محبت مردم به علاّمه
رسیدگی به ضعیفان، دستگیری از مستمندان و تلاش در پی رفع گرفتاری نیازمندان از صفات بارز علامّه طباطبایی رحمه الله بود. او چون پدری دل سوز، به بسیاری از یتیمان درمانده محبت می کرد و آنان را از هدایای خویش بهره مند می ساخت. قدرت معنوی، نفوذ کلام، پیوند با مردم و شجاعت علامّه در برابر ستم کیشان، از وی شخصیتی محبوب و پرآوازه ساخته بود.
علامّه طباطبایی رحمه الله در قلب همه جای داشت به گونه ای که علاقه و محبت درونی مردم به این اندیشمند سترگ و مفسر گران مایه در تمام حالات کاملاً هویدا بود.