درد دل باخدا
مناجات زیبای «ابوحمزه ثمالی»
مِنْ أَيْنَ لِيَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ
وَ لاَ يُوجَدُ إلاَّ مِنْ عِنْدِكَ
خدایا غیر از نزد تو، کجا چیزی که برای من خیر باشد وجود دارد؟
وقتی خیر فقط در نزد توست، پس «من» کجا به دنبال آن بروم؟
آیا خیر «من» در خوردن و خوابیدن
و تفریح کردن است؟
آیا خیر «من» در لذتها و آسایشهای زودگذر است؟
اینها نیازهای «من» است
ولی خِیرِ پایدار «من» نیست
اینها از بین رفتنی هستند؛ در حالیکه «من» ابدی ام
خیر «من» در آن چیزی است که باقی است،
و آنچه باقی است، فقط و فقط در نزد توست.
وَ مِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجَاهُ وَ لاَ تُسْتَطَاعُ إلاَّ بِكَ
خدایا جز به وسیله تو چگونه میتوانم نجات پیدا کنم؟
«مرا که در بند آمال و آرزوهای خود هستم،
و در قفس تنگ هواهای نفسانی گرفتار آمده ام؛
فقط تو میتوانی نجات دهی
بندِ عادتهای غلط
بندِ افکار و اندیشههای موهوم
یک عمر در هوی و هوس زندگی کردم
چگونه میتوانم نجات پیدا کنم؟
آسان میشود این نجات، اگر تو
دستم را بگیری
نجات از دست خودم
و صفات بدم
فقط به دست تو امکانپذیر است
تو اگر بخواهی هر بندی را از پایم باز میکنی
و «من» می شوم آن آزادهای که فقط
بندهٔ تو خواهد شد.