به یاد فقرا
05 اردیبهشت 1392
خاطره ای از زبان مادر شهید علی چیت سازان
کم توقع بود اگر چیزی هم برایش نمی خریدیم ،حرفی نمی زد .
نوروز آن سال که رسیده بود پدرش رفت ویک جفت کفش نو برایش خرید .
روز دوم فروردین ،قرار شد برویم ((دید و بازدید )).تا خانواده شال و کلاه کردند ،
علی غیبش زد .نیم ساعتی معطل شدیم تا آمد .به جای کفش ،دمپایی پاش بود .
گفتم :مادر ،کفشات کو؟گفت :((بچه ی سرایدار مدرسه مون بود،کفش نداشت ،
زمستان را با دمپایی ها سر کرده بود ))
با اینکه دواز ده سال بیشتر نداشت ،همیشه به یادفقرا وبچه یتیم ها بود .
((لن تنالواالبر حتی تنفقوا من شیء فان الله به علیم ))سوره آل عمران ،آیه 29
روغن سوخته ،نذر امامزاده نکنیم !
خدا حساب وکتابش ،دقیقه هوای ما رو داره.