انواع سکوت
الف: سکوتهایی که جایز نیست عبارتند از:
1- سکوت در برابر ظلم،
کسی ببیند به کسی ستم میشود و سکوت کند.
2- سکوت در برابر ناعدالتی،
کسی ببیند حق کسی را کسی به علت عدم شهود، غصب میکند و سکوت کند، ستم کردهاست.
3- سکوت در برابر خرافات و بدعت،
کسی در مقابل کسیکه مردم را گمراه میکند اگر سکوت کند ستم کردهاست.
ب: سکوتهای جایز عبارتند از:
1- سکوت حلم:
کسی در برابر بیادبی و جسارت یک انسان نادان سکوت کند و سربهسر نگذارد و دنبال حق گرفتن در او نباشد.
2- سکوت مقابل احمق:
انسان احمقی انسان را بازخواست کند و یا چیزی سوال کند، انسان باید سکوت کند.
3- سکوت تفهیم:
در کسی، انسان عیبی ببیند و سکوت کند تا او خود متوجه اشتباه خود شود.
4- سکوت تفکر:
انسان در برابر حادثهای یا موضوعی سکوت کند تا اندیشه و فکرش در آن لحظه فعال شود.
5- سکوت جهل:
انسان در برابر چیزی که نمیداند و سوال از او میشود سکوت کند یا در مجلسی که در مورد موضوعی بحث میکنند که او جاهل است، سکوت کند.
6- سکوت رضا:
انسان در مورد مسئلهای که خجالت میکشد مستقیم اعلام رضایت کند و حیا مانع است با سکوت خود اعلام رضایت میکند.
7- سکوت کراهت:
انسان در برابر پیشنهادی که تمایل به قبول آن ندارد با سکوت، رضایتِ مجبوری خود را اعلام میکند تا طرف مقابل بداند این کسب رضایت تحمیلی و مجبوری بودهاست.
8- سکوت عقل:
انسان در مجلسی چون حس میکند دیگران حرف و سخن او را نمیتوانند تجزیه تحلیل کرده و بپذیرند، سکوت کرده و چیزی نمیگوید.
9- سکوت قهر:
انسان از کسی رنجیده میشود و با سکوت و کمحرفی به نوعی قهر و اعتراض خود را به او نشان میدهد.
10- سکوت مشکلات:
انسان بر اثر مشکلات خود دچار سکوت میشود و دوست ندارد با کسی در مورد آنها صحبت کند. و ترجیح میدهد به جای حرف تفکر کند.