مولا میفرمایند:
حکمت و پند
چون جالينوس درگذشت ، در جيب او پاره اى كاغذ يافتند كه بر آن نوشته بود:
آن چه را كه در حد ميانه روى بخورى ، به تن تو مى رسد، و آن چه را به صدقه دهى ، به روحت و آن چه را كه از پى بگذارى به ديگرى رسد. و نيكوكار، زنده است ، اگر چه به دنياى ديگر كوچ كند. و بدكار، مرده است ، اگر چه به دنيا ماند. قناعت ، مايه آسايش است . تدبير، اندك را افزونى مى دهد. و آدمى زاد را چيزى سودمندتر از توكل به خدا نيست
(كشكول شيخ بهائى)
قضا و قدر
يكى از فلاسفه اروپا كه معتقد به قضا و قدر بود با يكى از كاردينال ها كه از مخصوصين پاپ بود مباحثه كرد و كاردينال يعنى كشيش بزرگ منكر قضا بود، فيلسوف گفت : آيا شما معتقد به وجود خدا هستيد؟ كشيش جواب داد: من متوقع هستم كه شما در اعتقاد من ترديد نداشته باشيد.
فيلسوف گفت : شما معتقد هستيد مانند سيسرون و… كه خداوند از آينده خبر دارد؟ كاردينال گفت : البته .
فيلسوف گفت : شما مع ذلك مردم را مختار در عمل خود و مسؤ ول مى دانيد. كشيش جواب داد: بلى .
فيلسوف گفت : پس عقيده من با شما چه فرق مى كند؟
اما به اين كه با وجود قضا و قدر، اختيار از ما سلب نشده و افعال ما امربين الامرين است - نه جبر و نه تفويض - چنان كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرموده نيز بسيارى از فلاسفه اروپا تصريح كرده اند.
بزانو گويد: نه اختيار مطلق است و نه قضاى لازم ، بلكه اختيار مقيد است.
(داستانهاى عارفانه در آثار (علامه حسن زاده آملى) ؛عباس عزيزى)
بدون شرح
در محضراستاد
خواص و فائده بسم الله بر سر سفره
خواص و فائده بسم الله بر سر سفره
حضرت رسول صله عليه و اله و سلم به حضرت على عليه السلام فرمود: يا على وقتى غذا خوردى بگو بسم الله و وقتى از غذا خوردن فارغ شدى بگو الحمدلله ، زيرا دو فرشته (موكل ) تو پيوسته براى تو حسنه و ثواب مى نويسند تا وقتى كه آن غذا هضم شود.
و باز حضرت فرمود: هيچ مردى جمع نمى كند اهل و عيالش را و سفره را پهن نمى كند كه در اول آن بسم الله و در آخرش الحمدالله بگويد و سفره را جمع كند مگر اينكه خدا او را بيامرزد. (يعنى هر كه اول سفره بسم الله و در آخرش الحمدالله بگويد خداوند گناهان او را ببخشد و بيامرزد).
و در بحار از امام محمد باقر عليه السلام روايت شده است كه على عليه السلام مى فرمود: كسى كه طعامى را بخورد، پس در اولش بسم الله و در آخرش الحمدالله بگويد خدا از آن نعمت (روز قيامت ) پرسش نكند هر چه مى خواهد باشد.
و در قرآن كه خداوند مى فرمايد:((لتسئلن يومئذ عن النعيم )) شامل نعمت هاى ظاهرى مى شود ولى مشروط است به بسم الله نگفتن و الحمدالله نگفتن و اگر گفتى سئوال نشود و منافات ندارند تاءويلش در بسيارى از اخبار به ولايت ، چون ولايت از عظيم ترين نعمتها است (لئالى الاخبار، ج 3، ص 336 )
نزدیک خدا
حكاياتى از عارفان و بزرگان علم و دين
در احياء آمده است كه : عارفى شبلى را به خواب ديد و او را پرسيد كه : خداوند با تو چه كرد؟ گفت : با من ستيزه كرد؛ تا نوميد شدم . پس چون نوميديم را ديد، مرا در رحمت خود فرو برد.(كشكول شيخ بهائى)
چرا دعاهاى ما مستجاب نمى شود
چرا دعاهاى ما مستجاب نمى شود
اميرالمؤ منين على عليه السلام روز جمعه در كوفه سخنرانى زيبايى كرد، در پايان سخنرانى فرمود:
اى مردم ! هفت مصيبت بزرگ است كه بايد از آنها به خدا پناه ببريم :
1- عالمى كه بلغزد.
2- عابدى كه از عبادت خسته گردد.
3- مؤ منى كه فقير شود.
4- امينى كه خيانت كند.
5- توانگرى كه به فقر درافتد.
6- عزيزى كه خوار گردد.
7- فقيرى كه بيمار شود.
در اين وقت مردى برخواست ، عرض كرد:
يا اميرالمؤ منين ! خداوند در قرآن مى فرمايد: ((ادعونى استجب لكم )):
مرا بخوانيد، دعا كنيد، تا دعايتان را مستجاب كنم .
اما دعاى ما مستجاب نمى شود؟
حضرت فرمود: علتش آن است كه دلهاى شما در هشت مورد يك : اين كه خدا را شناختيد، ولى حقش را آن طور كه بر شما واجب بود بجا نياورديد، از اين رو آن شناخت به درد شما نخورد.
دو: به پيغمبر خدا ايمان آوريد ولى با دستورات او مخالفت كرديد و شريعت او را از بين برديد! پس نتيجه ايمان شما چه شد؟
سه : قرآن را خوانديد ولى به آن عمل نكرديد و گفتيد:
قرآن را به گوش و دل مى پذيريم اما به آن به مخالفت برخواستيد.
چهار: گفتيد ما از آتش جهنم مى ترسيم در عين حال با گناهان و معاصى به سوى جهنم مى رويد.
پنج : گفتيد به بهشت علاقه منديم اما در تمام حالات كارهايى انجام مى دهيد كه شما را از بهشت دور مى سازد. پس علاقه و شوق شما نسبت به بهشت كجاست ؟
شش : نعمت خدا را خورديد، ولى سپاسگزارى نكرديد.
هفت : خداوند شما را به دشمنى با شيطان دستور داد و فرمود: ((ان شيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا)): شيطان دشمن شماست ، پس شما او را دشمن بداريد! به زبان با او دشمنى كرديد ولى در عمل به دوستى با او برخاستيد.
هشت : عيبهاى مردم را در برابر ديدگانتان قرار داديد و از عيوب خود بى خبر مانديد (ناديده گرفتيد) و در نتيجه كسى را سرزنش مى كنيد كه خود به سرزنش سزاوارتر از او هستيد.
با اين وضع چه دعايى از شما مستجاب مى شود؟ در صورتى كه شما درهاى دعا و راه هاى آن را بسته ايد پس از خدا بترسيد و عملهايتان را اصلاح كنيد و امر به معروف كنيد و نهى از منكر نماييد تا خداوند دعاهايتان را مستجاب كند. (بحار: ج 93، ص 277)
خبر پژوهشي
اين مدرسه درهفته پژوه فعاليت هايي به شرح ذيل برگزار نمود:
فضاسازي مدرسه با تراكت هايي از احاديث و سخنان بزرگان در رابطه با تحقيق و پژوهش - نامگذاري ايام هفته پژوهش و نصب در پانل پژوهشي و ارائه مطالبي پيرامون نام هر روز توسط طلاب.برگزاري نمايشگاهي از آثار پژوهشي طلاب مدرسه( تحقيقات پاياني و پژوهش هاي برتر مدرسه) در سالن مدرسه - برگزاري مسابقات پژوهشي برگزاري كارگاه تحقيق و پژوهش- برگزاري نشست هاي پژوهشي با عناوين مختلف - دعوت از استاد و كارشناس پژوهشي با ارائه موضوع جهت نشست عمومي- تجليل از معاون پژوهش ، فعالان پژوهشي و برترين ها با اهداي جوايز.
خبر پژوهشي
به مناسبت هفته پژوهش مدرسه علميه حضرت فاطمه (س)دوره آموزشي- پژوهشي توان افزايي را به صورت كار گاهي در مدت سه روز به شرح ذيل برگزار نمود.
اين دوره با عنوان كارگاه مهارت افزايي روش تحقيق كه يك جلسه آن توسط استاد محترم جناب آقاي رضا اسعدي و دو جلسه آن توسط معاون پژوهش مدرسه ، با حضور 25 نفر از طلاب با هدف آشنايي طلاب با نحوه صحيح نوشتن تحقيق و مقاله با شيوه هاي نوين پژوهش و تربيت محققان توانمند و ارتقاء سطح علمي پژوهشي ايشان درروزهاي يكشنبه و دوشنبه(توسط معاون پژوهش)مورخ26و27 /91/9روزچهارشنبه(توسط جناب آقاي رضا اسعدي) مورخ29/9/91برگزار گرديد.
چكيده مقاله
عنوان: ويژگي پرهيزگاران در آيات و روايات
محقق: معصومه برخورداري فرد
تقوا عبارت است از محافظت يك چيزي از هر چه به او زيان مي رساند پس در عرف شرع يعني نگهداري نفس از آنچه انسان را به طرف گناه مي كشاند .
تقوا يكي از مراحل سير و سلوك و رسيدن به قرب خداوند است كه انسان متقي توسط اين عمل خود را از خواهش هاي نفساني و شيطاني به دور مي كند و با اخلاص در مسير الهي حركت مي كند و خود را به عاليترين مراتب انساني سوق مي دهد و حضور قلب دائمي نسبت به خداوند دارد و بخاطر اين ويژگي هاست كه صفات مورد پسند خداوند دارد و بخاطر اين ويژگي هاست كه صفات مورد پسند خداوند در آن ظاهر مي شود و اخلاصشان به نيكوترين وجه نمايان مي شود و مورد احترام همگان قرار مي گيرند و در نزد خداوند عزتمند مي شوند.
بايد تقوا در تمام طول زندگي فرد مخصوصاً در اوان جواني صورت بگيرد از اين رو دامنه اين تحقيق بسيار گسترده است .
هدف كلي از اين تحقيق آشنايي با تقوا و آگاهي از صفات متقين است. منبع هاي ارزنده اي كه در اين تحقيق بكار رفته است عبارتند از دانشنامه امام علي و از ملك تا ملكوت و ادب فناي مقربان و … مي باشد.
روش بكار رفته در اين تحقيق ، روش كتابخانه اي مي باشد. نتيجه اي كه مي توان از اين تحقيق گرفت اين است كه پرهيزكاري يك خط اصلي در زندگي است كه مي توان تمام مشكلات خود را با رعايت كردن آن حل كرد و از آثار زيباي آن بهرمند شد.
شخصيت انسان
———— ——— ——— ——— —-
خیلی جالبه :از سوسک می ترسیم…از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.
از عنکبوت می ترسیم…از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببندد نمی ترسیم.
از شکستن لیوان می ترسیم……….از شکستن دل آدمها نمی ترسیم.
از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم………… .از خیانت به دیگران نمی ترسیم.
طرفه خراب آباد،سياره زمين
طرفه خراب آبا ديست اين سياره زمين ،كه از آن دروازه هايي به سوي نامتناهي گشوده اند.
اقما رمنظومه شمس ايما ن را ببين !
طرفه خراب آبا ديست اين سيا ره زمين … كه در طواف شمس به سفري آسما ني ميرود .هيچ از خود پرسيده اي كه مقصد اين سفر
آسما ني كجا ست ؟ زمين در طواف شمس است وشمس را نيز شمسي ديگر است كه بر گرد آن طواف مي كند و شمس
شمس را نيز شمس ديگر،وهمه در طواف شمس عشق ،مشكات نخستين ،ولي مطلق .
آه… دريا فتم ،مقصد اين سفر آسما ني تويي.
مقصد تويي وآنا ن تو را رها كرده اند وبرگرد ديوارها يي سنگي مي چرخند!
اي همسفر! اينجا حيرتكده عقل است ،بر گرده زمين ،درسفري آسما ني با كهكشا ن ها ،
در سفري آسما ني كه مقصدش با اوست،
سفري از ظاهر به با طن
از بيرون به درون .
راهكارهاي قرآني براي جلوگيري از بدحجابي
راهكارهاي قراني براي جلوگيري از بدحجابي و بي حجابي
۱- ارائه يك چهار چوب صحيح براي پوشش زن
2- معرفي افراد محرم و نامحرم در قران كريم در سوره نور (24) آيه 31 ، كه شامل محارم رضاعي نسبي و سببي مي باشد.
3- آشكار نكردن زينتها
كه در اين باره مي توان گفت كه اسلام دستور به زينت نكردن نداده است بلكه از زينت كه باعث جلوه گري و خودنمائي زن در برابر مردان نامحرم مي شود نهي نموده است.
قران كريم در اين باره مي فرمايد:
«… لايبدين زينتهن …»
زنان زينتهاي خود را آشكار نكنند
4- تبيين حد و مرز زينت در برابر افراد
كه به سه قسم تقسيم مي شود:
الف: زينت براي غير محارم كه آشكار نكردن زينتهاي پنهان است و نگاه به زينتهاي آشكار در صورتي خالي از اشكال است كه خالي از هر گونه قصد لذت و ريبه باشد اين حد زينت در آيه مباركه الاماظهر منها استثنا شده است و دو قسمت زير با رالالتبعولتهن از دستور لايبدين زينتهن استثنا شده است.
ب: زينت براي شوهر، كه زينت علي الاطلاق مي باشد و شامل تمام بدن مي باشد.
ج- زينت براي ساير محارم
از ابي جعفر عليه السلام وارد شده :
«واما زينته المحرم فموضع القلاده فما فوقها و الدملج مادونه والخلخال و ما اسفل منه و اما زينه الزوج فالجسد كله»
قسمت سوم ، مربوط به زينت براي ساير محارم است كه شامل محل گردنبند و بالاي ان، بازوبند و زير ان و خلخال و انچه پائين آن است مي شود. بنابراين بايد به اين مهم توجه داشته باشيم كه از پوشيدن لباس حلقه آستين، دامنهاي كوتاه با پاهاي برهنه و يقه هاي باز بيش از حد متعارف حتي در برابر محارمي به جز شوهر مانند پدر ، برادر عمو و دايي …. خودداري كنيم و جواز نگاه كردن به زينتهاي باطني زنان ان هم در محدوده اي كه در روايات نقل شده براي محارم غير شوهر به شرطي است كه فسادي در بين نباشد.
5- نهي از تبرج مذموم
در قران كريم در اين باره امده است «… و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي….» منظور از تبرج زنان در جاهليت اولي، جلوه گري زنان در قبل از اسلام بوده است كه در تمامي اين دوران به دليل عدم رعايت دستورات پيامبران زنان دچار چنين معضلي شده كه سبب به وجود آمدن پيامدهاي بد بسياري براي جامعه نيز شده است. در تفسير قمی روايتي باشند كه از امام صادق عليه السلام از پدرش در ذيل آيه … و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي … آمده است و اين است كه «به زودي جاهليت ديگري ميآيد» و در تفسير التبيان آمده است كه منظور از جاهليت اخري زماني است كه مردم همان گونه عمل كنند كه قبل از اسلام عمل مي شده است.
امروز شاهد اين تبرج ها و جلوه گري هاي مذموم هم در مردان و هم در زنان هستيم. در روايات از چنين مرداني با چنين خصوصياتي ياد شده است: يتزينون بزينه المراه لزوجها و يتبرجون تبرج النساء و از چنين زناني اين چنين ياد شده است نسوه كاشفات عاريات متبرجات. من الدين داخلات في الفتن مائلات الي الشهوات مسرعات الي للذات مستحلات للمحرمات جهنم في جهنم خالدات.
حدود حجاب از نظر قرآن كريم
حدود حجاب اسلامی برای بانوان از نظر قرآن كریم تا چه حد است؟
برخی از سوره ها و آیات مربوط به حجاب عبارتند از: 1. سوره نور، آیات 30، 31، 33 و 60; 2. سوره احزاب،، آیات 35، 53، 55، و 59. از نظر شرع اسلام زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند; ولی پوشاندن صورت و دست ها از مچ به پایین واجب نیست.[1] حكم پوشش در مكان هایی كه درمعرض دید نامحرم است باید اجرا شود; فرقی نمی كند كه نامحرم در منزل یا غیر منزل باشد; حتّی در مورد افراد نامحرمی كه همیشه با انسان ارتباط دارند، این حكم و امثال آن جاری است.
امام سجاد(ع) و توجه عميق به بينوايان
امام سجاد(ع) به تامين معاش زندگى افراد بى بضاعت ومستمند، توجه عميق و اقدام همه جانبه داشت، علاوه بر اين كه با نظم خاصى از صدخانواده فقير مدينه به طور مستمر سرپرستى مى كرد، به بينوايان ديگر نيز توجه داشت، او نان و آذوقه را در انبان مى كرد و خودش آن را بر دوش مى گرفت و به صورت ناشناس و محرمانه براى آنها مى برد، نيازمندان هرگاه او را مى ديدند به همديگرمى گفتند صاحب الجراب (صاحب انبان) آمد. آن بزرگوار وقتى كه فقير را مى ديد نه تنها با نظر خشمگين يا تحقيرآميز به او نگاه نمى كرد، بلكه با شادمانى مى گفت:
«مرحبا بمن يحمل زادى الى الاخره; آفرين به كسى كه توشه مرا به سوى آخرت حمل مى كند.» يكى از شخصيت هاى عصر آن حضرت به نام زهرى مى گويد: در يك شب سرد وتاريك زمستانى امام سجاد(ع) را ديدم; بار آرد و هيزم بر پشت گرفته بود و عبورمى كرد، پرسيدم: اين بار چيست؟
فرمود: قصد سفر دارم، اين توشه راه سفر است كه آماده كرده ام تا به محله حريزببرم.
غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض كردم: «شما زحمت نكشيد، اين غلام من است كه آن بار شما را حمل مى كند.» فرمود: نه. عرض كردم: پس اجازه بدهيد خودم آن را حمل كنم، فرمود: «من زحمتى را كه موجب نجات من در سفر خواهد شد، وپيمودن راه سفر مرا نيكو كند، از خود دور نمى كنم.» پس از چند روزى او را درمدينه ديدم، پرسيدم شما فرموديد به مسافرت مى روم، پس چرا مسافرت نكردى؟ فرمود:
اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى كه تو گمان كردى نبود، بلكه منظورم سفرمرگ بود كه خود را براى آن آماده مى ساختم، آن گاه فرمود:
«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخير; همانا آمادگى براى سفر مرگ، اجتناب از كارهاى حرام، و بخشش عطاياى نيك به مردم است.» آن حضرت برهمين اساس از بيماران عيادت مى كرد، و اگر با خبر مى شد كه آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا مى نمود، چنان كه روايت شده شنيد كه «محمدبن اسامه » بيمار وبسترى شده، به عيادتش رفت، وقتى فهميد او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرض هايش پرداخته شود، همه قرض هاى او را برعهده گرفت و پرداخت.
پس از آن كه آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسيد، هنگامى كه پيكر پاكش را غسل مى دادند، خراش هايى در پشت مباركش ديدند، بعضى از حاضران از علت آن پرسيدند،يكى از حاضران پاسخ داد:
«اين سياهى ها و خراش ها از آثار انبان هاى طعام است كه آن حضرت آن را به طورمكرر حمل مى كرد و به خانه مستمندان مى برد، و نيز از آثار آب كشى آن حضرت از چاه است كه براى همسايگان، از آن چاه آب مى كشيد، و اينك جاى طناب آب كشى در پشتش باقى مانده است ».