شکر معرفت...
عیسی (ع) بر مردی گذشت که به چندین بیماری مبتلا بود: نه چشمی داشت که ببیند و نه پایی که راه رود؛ جذام بر سر و روی او زده بود و پوستش، پیسی داشت. به گوشه ای افتاده بود و می گفت: شکر آن خدای را که مرا عافیت داد و در سلامت نهاد!
عیسی (ع) بدو گفت: ای مرد! چه مانده است از بلا که تو را از آن عافیت باشد؟
گفت: عافیت و سلامت من بیش تر است از کسی که در قلب وی، معرفت به حق نیست.
عیسی (ع) گفت: راست گفتی. پس دست به وی مالید، تندرست و بینا و راست اندام شد. مدت ها زیست و همه عمر را به عبادت خدای تعالی گذراند.
کیمیای سعادت، ابوحامد محمد غزالی
بخاطر عروس خانمی که تو ماشین بود..
یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز .
ترمز زد و ایستاد .
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر …
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله …
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید
چش شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
“مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !”
همین!
“برگی از خاطرات شهیدمجیدزین الدین”
وصف امیرالمومنین علیه السلام از زبان بزرگ اهل سنّت
ﺷﺎﻓﻌﻰ ، ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺳﻮﺍﻝ ﻛﺮﺩه بود ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ :
... ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺩﻯ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﻭ ﻛﻤﺎﻟﺎﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ” ﺗﻘﻴّﻪ ﻭ ﺗﺮس ” ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ” ﻛﻴﻨﻪ ﻭ ﻋﺪﺍﻭﺕ ” ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺻﻒ ، ﻓﻀﺎﺋﻞ ﺍﻭ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ …
القطره ، ج۱ ، ص۳۷۰
ﺩﺍﺭﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ، ج۲ ، ص۴
حفظ حجاب
یحیی مازنی که از علمای بزرگ و راویان حدیث است می گوید: مدتها در مدینه در همسایگی علی علیه السلام در یک محله زندگی می کردم. منزل من در کنار منزلی بود که زینب دختر علی علیه السلام در آنجا سکونت داشت. حتی یک دفعه هم، کسی حضرت زینب علیهم السلام را ندید و صدای او را نشنید.
او هرگاه می خواست به زیارت جد بزرگوارش برود، در دل شب می رفت؛ در حالی که پدرش علی علیه السلام در پیش و برادرانش حسن و حسین علیهم السلام در اطراف او بودند. وقتی هم به نزدیک قبر شریف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السلام شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش می کرد.
یک روز امام حسن علیه السلام علت این کار را سؤال کرد، حضرت فرمود: «اخشی ان ینظر أحد الی شخص اختک زینب: از آن می ترسم که کسی در روشنی خواهرت را ببیند».
گنجینه معارف، ج 2، محمد رحمتی شهرضا
وَأَمِيرِ كُلِ ّ مُؤْمِنٍ....
زيباترين عنوان و لقب آن است كه پيامبر خاتم صلي الله عليه وآله آن را براي امیر المومنین علیه السلام انتخاب کرد، امير همه مؤمنان نيز از آن لقب هاست، كه فرمود:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ يسْتَمْسِكَ بِدِينِي وَيرْكَبُ سَفِينَةَ النَّجاةِ بَعْدِي، فَلْيقْتَدِ بِعَلِي ّ بْنِ أَبِي طالِبٍ… وَهُوَ إِمامُ كُلِ ّ مُسْلِمٍ وَأَمِيرِ كُلِ ّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي»
هركه دوست دارد به دين من متمسك شود و بعد از من بر كشتي نجات سوار شود، بايد به علي بن ابي طالب عليه السلام اقتدا كند؛ چرا كه او امام همه مسلمانان و امير همه مؤمنان بعد از من است.
منابع:
بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۵۴
كمال الدين، ج ۱، ص ۲۶۰
دعوا با شیطان...
آیت الله محمد تقی آملی از شاگردان آیت الله قاضی طباطبایی رحمت الله علیه می گویند:
در خواب با شیطان دعوایم شد بالأخره دستش را گرفتم و بردم در دهانم و گاز گرفتم، از دردی که در دستم ایجاد شد بیدار شدم دیدم دست خودم را گاز گرفته ام! می فرمایند: خواستند به من بفهمانند تو با نفس امّاره ات که همان شیطان درونت است، درگیری، باید خودت را درمان کنی.
می گویند: یکبار دیگر در خواب با شیطان در گیر شدم، دو تا از انگشتانم را در چشمانش فرو کردم و فشار دادم تا کورش کنم. از فشاری که به چشمان خودم آمد بیدار شدم، دیدم: انگشتانم در چشمان خودم است! یعنی اگر میخواهی شیطان را از خودت دفع کنی.
اول باید خودت را درست کنی.
دوای درد چشم
آیت الله بهجت (ره) :
مدام به قرآن نگاه کردن ، دوای درد چشم است .
ظاهرا نگاه کردن به مصحف این اثر را دارد.
عیب حقیقی...
در تفسیر شریف روح البیان آمده است که یکی از پادشاهان، تصمیم گرفت کاخ عظیمی بسازد که در جهان بی نظیر باشد. پس از ساخته شدن کاخ، از تمام مردم دعوت کرد که از کاخ دیدن نمایند و دفتری هم کنار در خروجی قرار داد، تا هر کس عیبی در کاخ مشاهده کرد، در آن بنویسد، تا عیب را برطرف کنند.
پس از پایان بازدیدها، وقتی شاه، دفتر را بررسی نمود، دید که تمام مردم از این قصر تعریف کرده اند، به جز دو نفر که به آن ایراد گرفته اند. شاه به دنبال آن دو فرستاد، وقتی که آنان حاضر شدند، از آنها پرسید: شما چه عیبی در این کاخ مشاهده کردید؟
آنها گفتند: این ساختمان دو عیب دارد که علاج و راه درمانی هم ندارد، ولی می ترسیم که با گفتن آن ها مورد خشم پادشاه قرار بگیریم. شاه گفت: نترسید و حرفتان را بگوئید.
آن ها گفتند: عیب اول، این است که این ساختمان عاقبت خراب می شود و عیب دیگر آنکه، صاحبش از آن جدا می شود.(می میرد.) برای مدتی اندک، دل به چه چیزی می بندی؟
گنجینه معارف، ج 2، محمد رحمتی شهرضا
درمحضراستاد
حضرت آیتالله العظمی بهجت (ره) :
ما کسانی را دیدهایم که گویی در گشایش و گرفتاریها با حضرت ولیعصر مخابره و تلگراف داشتند، هر چه میگفتند و یا از آن حضرت میخواستند، همان میشد! …آن حضرت خیلی به ما نزدیک است، ولی ما او را نمیبینیم و دور میپنداریم.
احکام بانوان
خوردن قرص و عادت ماهیانه
سوال:
اگر خانمی روز اول عادت خود قرص بخورد تا خون را قطع کند، آیا احکام حائض بر او بار می شود؟
پاسخ:
الف) اگر یقین دارد با قرص خوردن خون او قبل از سه روز قطع می شود و پاک می شود:
خون او حیض نیست (حتی اگر در ایام حیض او باشد) و باید به دستور استحاضه عمل کند و عبادت های خود را انجام دهد؛ زیرا حداقل حیض، سه روز است.
ب) اگر یقین ندارد خون قبل از سه روز قطع می شود:
1. اگر عادت وقتیه دارد و در وقت، خون دیده و قرص خورده است: احکام حائض بر او بار می شود حتی اگر خون او صفات حیض را ندارد، بنابر این باید محرمات حائض را ترک کند.
2. اگر عادت غیر وقتیه دارد: چنانچه خون او صفات و شرایط حیض را دارد، احکام حائض بر او بار می شود. [1]
تذکر: بله، در هر دو صورت، اگر خون قبل از سه روز قطع شد و خانم کاملا پاک شد، این خون ها حیض نبوده و او باید عبادت های خود را قضا کند. [2]
پی نوشت:
[1]. توضیح المسائل مراجع، م 440؛ عروه الوثقی، ج 1، فصل فی الحیض، م 15.
[2]. توضیح المسائل مراجع، م 440.
حکایت برصیصای عابد
حکایت ایمان آدمی، حکایت غریبی است، آدمی اگر عابدترین خلق روزگارهم باشد، پیوسته باید کشیک نفس کشد چه آنکه نفس انسان سرکش است و بدلگام. بوده اند در تاریخ کسانی که در ردیف بندگان خاص خدا جای داشتهاند اما سرنوشتشان با کفر و شرک در هم آمیخته شد.
نمونه مسجّل و روشن آن، ابلیس سیه روی است که بنا به روایتی از امیر اهل ایمان، علی علیه السلام، شش هزار سال خدای را پرستش نمود اما عاقبت با حسد بردن بر آدمی، گرفتار نخوت و کبر گردید و کارنامه سفید گذشتهاش را سیاه و سرنوشت تاریک آیندهاش را تباه ساخت.
بلعم باعورا، نمونه دیگری است که بنا به نقلی، به پایه و رتبتی رسیده بود که اسم اعظم خدا را میدانست و با این اسم، کرامتها از وی سر میزد. اما عاقبت در بند شیطان گرفتار آمد و از راه راست بیرون شد.(ماجرای بلعم باعورا در داستان قبل ذکر شد.)
برصیصای عابد نمونه سومی است که داستان آن، در قرآن کریم مورد اشاره واقع شده است. در زیر حکایت وی به اختصار از منظر قرآن روایت شده است:
در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود و کار او بجایی رسید که مریض ها و دیوانگان به دعای وی بهبودی و شفا پیدا می کردند. اتفاقاً دختری از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد همان عابد نامبرده آوردند و خواهر را درمحل عبادت عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود.
عقیده به مهدویّت چقدر مهمّ است!!
رهبرانقلاب(حفظه الله):
من سندی را دیدم که مربوط به دهها سال قبل؛ یعنی اوایل ورود استعمار به شمال آفریقاست کشورهای شمال آفریقا، گرایش بسیاری به اهل بیت دارند. مذهبشان هر مذهبی از مذاهب اسلامی که هست باشد؛ اما محبِ اهل بیتند. در کشورهای سودان و مغرب و غیره عقیده به مهدویّت خیلی پُررنگ است.
آن زمان که استعمار وارد مناطقِ مذکور شد - که ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است - یکی از مسائلی که مزاحم استعمار شد، عقیده به مهدویّت بود!
در سندی که من دیدم، بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه میکنند که ما باید کاری کنیم که عقیده به مهدویّت، بتدریج از بین مردم زایل شود!
آن روز استعمارگران فرانسوی و انگلیسی در بعضی کشورهای آن مناطق افریقایی بودند - فرقی نمیکند که استعمار از کجا باشد - استعماران خارجی، قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به مهدویّت در بین این مردم رایج است، ما نمیتوانیم کشورهایشان را درست در اختیار گیریم!
ببینید، عقیده به مهدویّت چقدر مهمّ است!
چقدر خطا میکنند کسانی که به اسم روشنفکری و به عنوان تجدّدطلبی میآیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطّلاع و بدون اینکه بدانند چهکار میکنند، مورد تردید و تشکیک قرار میدهند! اینها همان کاری را که دشمن میخواهد، راحت انجام میدهند! عقاید اسلامی اینگونه است.
۷۶/۹/۲۵
حکم سود تاخیر بدهی
سوال:
شخصی بنا بود جهت خرید ماشین مبلغی معادل سه میلیون به خریدار بدهد اما بنا به دلایلی ظاهرا یکماه به تعویق می افتد و خریدار میگوید سود این سه میلیون تومان در بازار فلان مبلغ است ولی شما هر چقدر خودت دوست داشتی سود بدهی من حرفی ندارم.
حال سوال اینجاست با اوصاف ذکر شده، مبلغ مازاد که پرداخت شده چه حکمی دارد ؟ آیا ربا محسوب میشود یا خیر؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: در فرض سوال مطالبه بیش از مبلغ مذکور ربا و حرام است .
آیت الله مکارم شیرازی: هرگاه قرض دهنده شرط کند، ربا و حرام است ولي مانعي ندارد خود بدهکار بدون اينکه شرطي در کار باشد داوطلبانه مقداري اضافه کند همچنين اگر به عنوان مضاربه بوده و با آن سرمايه، فعاليت اقتصادي سالم انجام دهد و مجموع سود حاصل بيش از سودي باشد که به صاحب سرمايه پرداخت ميکند، اشکالي ندارد.
آیت الله سیستانی: اگر مساله به همین کیفیتی که در سوال هست باشد زیادی مورد مطالبه ربا است و حرام است.
آیت الله فاضل: گرفتن پول اضافه بابت تاخیر در پرداخت سه میلیون قیمت ماشین ربا و حرام است.
بخش جنجالی سخنرانی استاد ازغدی که موجب واکنش علما شد!
زن آلوده وعابد
مرحوم شهید محراب حضرت آیة اللّه دستغیب رضوان اللّه تعالى علیه در كتاب شریفش فرمودند:
در میان بنى اسرائیل زنى آلوده و زانیه و ناپاك و به قدرى هم زیبا روى بوده كه هركس او را مى دید فریفته او مى گشته، در خانه اش همیشه باز بوده و خودش بر روى تختى روبروى در خانه مى نشست تا آلودگان را دور خود جلب كند، هركس كه مى خواست بر او وارد شود و با او آمیزش كند مى بایست قبلا ده دینار بپردازد.
روزى عابدى وارسته، از كنار درخانه او عبور مى كند و چشمش به جمال دل آراى آن زن آلوده مى افتد، شیفته او شده و بى اختیار وارد آن خانه مى گردد، پول نداشت، قماش داشت، آن را فروخت و ده دینار را پرداخت و روى تخت كنار آن زن نشست.
همین كه دست به سوى زن دراز كرد، در همین لحظه با خود گفت: بدبخت خداى بزرگ تو را در این حال مى نگرد، در حالى كه غرق در كام حرامى اگر هم اكنون عزرائیل بیاید و جانت را بگیرد جواب حق را چه خواهى داد و فكر كرد كه با انجام یك زنا همه عباداتش حَبط و پوچ مى گردد، ناراحت شد و رنگش تغییر كرد و رنگ به رنگ شد و در خود فرو رفت.
زن آلوده به او گفت: چه شده؟ چرا رنگت پریده؟!
عابد گفت: من ازخدا مى ترسم، اجازه بده از خانه ات بیرون روم.
زن گفت: واى بر تو مردم حسرت مى برند كه كنار این تخت با من بنشینند و به این آرزو برسند تو كه به این آرزو رسیده اى مى خواهى از وسط راه، آن را رها كنى؟!
عابد گفت: من از خدا مى ترسم پولى را كه به تو داده ام حلال تو باشد اجازه بده از خانه بیرون روم، او سر انجام اجازه داد. عابد با حالى پریشان در حالى كه از خوف خدا فریاد واى بر من خاك بر سرم شد… او بلند بود از خانه خارج گردید.
توصیه برای منبرداری
حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله:
به یکی از روحانیان که گاهی در مجالس ایشان موعظه می کرد، فرمودند:
بر منبر، خطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان و برای مردم بازگو کن چرا که وقتی آن خطبه ها خوانده شود، مردم در پای منبر شنونده ی امام علی علیه السلام خواهند بود.
نابود شدن حسنات
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش را به او مى دهند، اماحسنات خودرا در آن نمى بيند.
عرض مى كند: الهى!
اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم!
به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت.
سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند.
عرض مى كند: الهى!
اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!
گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.
جامع الأخبار، ص 412
شفای بیمار
آیت الله بهجت قدس سره :
برای شفای بیماری مقدار کمی از مخلوط آب زمزم و تربت سیدالشهدا علیه السلام را هر روز میل کنید تا بیماری رفع شود.