خراب کردن خانه شیخ مشهور
در زمان شاه مى خواستند در منطقه بهارستان تهران ، اطراف ساختمان مجلس شوارى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مى شد.
به اطلاع صاحبان خانه ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار خريداری میکنیم . هر كس اعتراض دارد ، بنويسد تا رسيدگى شود.
هيچكس به جز مرحوم شیخ حسینعلی راشد اعتراض نكرد . اين موضوع خيلى بر مسؤولين گران آمد ، و گفتند فقط اين یك آخوند است ، اعتراض كرده!
بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و خار و خفيفش نمايند . راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
گفت حقيقتش اين است كه خانه را من سالها قبل به قيمت خيلى كم خريده ام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كرده ايد ، زياد است.
راضی نیستم از بيت المال مردم مبلغ بيشترى براى خانه خود بگيرم . وقتی حرف های مرحوم راشد تمام شد ، بهت و تعجّب همه را فرا گرفت.
يكى از اعضاء كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جای خودش بلند شد، راشد را بوسيد و گفت اگر دین اسلام اين است من آماده ام براى مسلمان شدن.
جرعه ای از دریا ، جلد ۲ ، صفحه ۶۵۸
بهترین رفیق
تناقض در قرآن بر اساس تعداد شرق و غرب
از موارد تناقض در قرآن این است که یک بار از يك شرق و يك غرب (شعراء/ 28)، یاد می کند، بار دیگر از دو شرق و دو غرب (الرحمن/ 17) و در آیه ای دیگر به وجود چندين شرق و چندين غرب (معارج/40) اشاره می کند.
پاسخ:
هر یك از تعابیر قرآن در باره مشرق و مغرب که به صورت مفرد(بقره/115)، تثنیه(الرحمن/17) و جمع(معارج/40) آمده، اشاره به نكتهای است و آن اینكه خورشید، هر روز از نقطه تازهای طلوع و در نقطه تازهای غروب میكند؛ بنابراین به تعداد روزهای سال، مشرق و مغرب داریم. از سوی دیگر، در میان همه مشرقها و مغربها، دو مشرق و دو مغرب ممتاز است كه یكی در آغاز تابستان، یعنی حداكثر اوج خورشید در مدار شمالی و یكی در آغاز زمستان یعنی حداقل پایین آمدن خورشید در مدار جنوبی است (كه از یكی تعبیر به مدار رأس سرطان و از دیگری تعبیر به مدار رأس جدی میكنند).
این آیات در عین دلالت بر متعدّد بودن محل طلوع و غروب خورشید، به كروی بودن زمین نیز اشاره دارند؛ زیرا اگر زمین كروی باشد، طلوع كردن و تابیدن آفتاب بر هر جزئی از اجزای كره زمین مستلزم غروب از جزء دیگر آن است و در این صورت تعدّد مشرقها بدون هیچ گونه تكلّف و زحمت، روشن و واضح میگردد، ولی در غیركروی بودن زمین، تعدّد مشرقها و مغربها كه از آیه استفاده میگردد قابل درك و فهم نیست؛ زیرا جسم مسطّح بیش از یك شرق و یك غرب ندارد. همچنین اختلاف افقها دلالت بر كرویت زمین میكند و آن را مشارق و مغارب متعدّدی است. چنانكه از حضرت علی ع روایت شده كه فرمود: «خورشید سیصد و شصت مشرق و سیصد و شصت مغرب دارد، از آن نقطهای كه امروز طلوع كرد دیگر طلوع نمیكند تا سال بعد در همان روز».
برخوردبا گران فروش
به مختارالسلطنـه گفتند ماسـت در تهــران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چنـدی ناشناس به یکی از دکانهای شهر سـر زد و ماست خواست
ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی میخواهی ؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه؟ وی شگفت زده از این دو گونه ماست پرسید
ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیـر می گیرنـد و بـدون آب اسـت و با بهای دلخـواه می فـروشیـم.
ماسـت مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان می بینی که یک سـوم آن ماسـت و دو سـوم دیگـر آن آب اسـت و آن را به بهایــی که مختارالسلطنه گفته میفروشیم . تو از کـدام میخواهی؟!
مـخـتارالسلطنه دســتور داد ماسـت فـروش را جلوی دکانش وارونـه از درختـی آویـزان کرده و بند تنبانـش را دور کمـر سفت ببندند.
سپـس تغـار دوغ را از بـالا در لنـگه های تنبـانش بریزنـد و آنقـدر آویـزان نگهش دارنـد تا همه آب هایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد!
چـون دیگر فروشنده ها از این موضوع اطلاع پیـدا کردنــد ، همگـی ماسـت ها را کیسـه کردنـد
وقتى ميگوینـد فلانى ماستشو كيسه كرده يعنى اين.
تفکر خوارج همچنان جریان دارد
استادشهیدمطهری(ره):
تنگنظری مذهبی از خصیصههای خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی میبینیم. خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است.
بعضی از خشکمغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند.
جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص140-139
چهار سفارش خداوند به حضرت موسی(ع)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی(ع) چنین وحی کرد: ای موسی چهار سفارش به تو دارم:
1.تا زمانیکه مطمئن نیستی گناهانت
آمرزیده شده به عیوب دیگران مشغول مشو.
2.تا زمانی که مطمئن نیستی گنج های من
تمام شده در مورد روزی خود اندوهگین مباش.
3. تا زمانی که از زوال پادشاهی من
اطمینان نداری به کسی جز من امید مبند.
4. تا زمانی که مطمئن نیستی
شیطان مرده، از مکر او ایمن مباش.
خصال شیخ صدوق/ج۱/ص۲۱۷
مستندبرنامه شیطان(قسمت چهارم،باورشیطان)
شبهه تناقض در قرآن به استناد داستان حضرت نوح(ع)
میان آیات مربوط به نوح در قرآن تناقض وجود دارد؛ در آیه 9/ قمر آمده است که نوح را تبعید کردند، در حالی که در آیه 38/ هود آمده که قومش او را مسخره کردند؛ اگر نوح از منطقهاش تبعید شده بود، چطور قومش میتوانستند در هنگام رد شدن از كنار نوح كه كشتی میساخت او را مسخره كنند؟
پاسخ:
آنچه باعث توهم تناقض میان آیه 9/ قمر با آیه 38/ هود شده، کلمه «ازدجر» است که طراح شبهه به «تبعید شدن»، ترجمه کرده است و نتیجه گرفته که نوح از بین قومش رفته بود لذا مسخره کردن معنا ندارد.
در حالی که با توجه به معنای لغوی «ازدجر» و نیز تفسیرها و روایات اسلامی، از این آیه تبعید شدن حضرت نوح استفاده نمیشود. این کلمه در اصل «ازتجر» بود که «تا» مبدل به «دال» شده است و از ریشه «زجر» میباشد. «زجر» در لغت دو معنا دارد: اول: راندن با صدای بلند. دوم: منع و نهی و جلوگیری کردن.
در تفسیر این آیه نیز سه دیدگاه وجود دارد که در هیچکدام، «تبعید شدن» نیامده است.
در عرف نیز از رانده شدن مفهوم «تبعید» فهمیده نمیشود و اگر گفته شود فلانی را از سیاست راندند یا از جامعه راندند به این معنا نیست که او را از کشور اخراج کردند، بلکه مراد این است که دیگر فلانی نفوذ سیاسی و اجتماعی ندارد.
منبع:
المعجم المفصل في النحو العربي، ج 1، ص 540.
مجمع البحرین، ج 3، ص 315.
لسان العرب، ج 4، ص 318.
مسولین بایدبیدترباشند...
ﻣﺮﺩی ﺑﻪ ﺩﺭﺑـﺎﺭ ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ رفــت ﻭ ﺑﺎ ﻧﺎﻟــﻪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ می ﺧﻮﺍست کریم خان ﺭﺍ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﻛﻨﺪ . ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻣﺎﻧﻊ ﻭﺭﻭﺩ او شدند.
ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﻗﻠﻴﺎﻥ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣـﺮﺩ ﺭﺍ شنیــد . پـرسـیـدﻣﺎﺟــﺮﺍ ﭼﻴـﺴــﺖ؟ ﭘـﺲ ﺍﺯ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻥ ، ﺩﺳﺘــﻮﺭ داد ﻛﻪ ﻣـﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺑﺒﺮﻧﺪ.
ﻣــﺮﺩ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺎﻥ ﺯﻧﺪ ﺭﺳـید . کریم خان ﺍﺯ ﺍﻭ پرسـیـد ﭼﻪ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ می کنی؟
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺩﺭشتــی گفت ﺩﺯﺩ ، دزد ﻫﻤـﻪ ﺍﻣﻮﺍﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻻﻥ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰی ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻡ!
ﺧﺎﻥ پرسید وقتی ﺍﻣﻮﺍﻟﺖ ﺑﻪ ﺳﺮﻗﺖ می ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﺑﻮﺩی؟
ﻣـﺮﺩ گفـت ﻣﻦ ﺧــﻮﺍب ﺑـﻮﺩﻡ .
ﺧﺎﻥ گفت ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪی ﻛﻪ ﻣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﻧـﺪ؟
ﻣﺮﺩ جــواب داد ﻣـﻦ ﺧـﻮﺍﺑـﻴــﺪﻩ ﺑــﻮﺩﻡ ، ﭼــﻮﻥ ﻓﻜــﺮ می ﻛﺮﺩﻡ شما ﺑﻴﺪﺍﺭی.
ﺧﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺯﻧــﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍی ﺳﻜﻮﺕ کـرد ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﻮﺭ داد ﺧﺴﺎﺭﺗﺶ را ﺍﺯ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﻨﻨــﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ هم گفت ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺳﺖ می ﮔﻮﻳﺪﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪﺑﻴﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﻴﻢ.
نگذارید دلتان خراب بشود
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
تا چهل سال امید است که انسان آدم شود.
تو روایت داریم که اگر چهل سال بگذرد و رابطه ای با خدا بنا نکند، شیطان پیشانیش را می بوسد و می گوید قربان شکل ماهت که دیگر هدایت نمی شوی
اگه چهل سال بگذرد هرچه به او بگویند انگار که به دیوار گفته اند.
هیچ اثری ندارد .
جوونا خوش بحالتون تا جوان هستید،نگذارید دلتان خراب بشود
مستندبرنامه شیطان(قسمت سوم،چرایهود)
جرعه ای از کلام شهید...
شهید دکتر چمران میگفت:
توی کوچه پیرمردی دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود …سن و سالم
کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛
اون شب رخت و خواب آزارم می داد!
و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد …رخت و
خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد
خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد
شریک باشم اون شب سرما توی بدنم
نفوذ کرد و مریض شدم …اما روحم شفا پیدا کرد،چه مریضی لذت بخشی …
گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
الکافی ج2 ص 358
سفیانی کیست؟
سفیانی از دردسرسازترین شخصیتهایی است که پیش از ظهور خروج می کند. بخشی از اعمال او پیش از ظهور و بخشی از آن پس از ظهور اتفاق می افتد.
قیام سفیانی بی شک ناشی از انتقام است. چرا که شعار او «انتقام! آتش» است. (1) جنگ سفیانی و حضرت مهدی (عج) برای دین است و این جنگ از زمان ابوسفیان خاموش ماند، با فتنه ها و توطئه ها درآمیخت و در نهایت در همان قبیله ی بنی کلب، از میان چشمهای خون آلود سفیانی ظاهر می شود.
ماجرا این است که هرجه پیامبر اکرم (صلوات الله علیه آله) فرمود، عکس آن در خاندان لعینان گفته شد و مردم نیز به همین راه نادرست دعوت شدند. در جای جای تاریخ اسلامی این تقابل را می توان دید. ابوسفیان با پیامبر اکرم (ص) جنگید، معاویه با امیرالمؤمنین (علیه السلام)، یزید با امام حسین (ع) و سفیانی نیز با قائم محمد (ع) خواهد جنگید. (2)
پیش از این در «چهره ها: سفیانی» به بیان ویژگی های سفیانی پرداختیم. اکنون به عملکرد او در دوران حکومت کوتاه و بی سرانجامش می پردازیم.
شروع شورش:
سفیانی از «وادی یابس» خروج می کند.(3) وادی یابس مرز بین اردن و سوریه است. هم زمان با او «یمانی» و «سید خراسانی» خروج می کنند و هر دوی آنها حق هستند.
سفیانی لشکری با سیصد و شصت سواره فراهم می کند و به سمت سوریه حرکت می کند.(4) در این راه، ابقع و اصهب را که تشنه ی قدرت هستند به قتل می رساند و خاندان آنها را نیز نابود می کند تا بتواند حکومت را تصاحب کند.
مستندبرنامه شیطان(قسمت دوم،فراماسونری-صهیونیسم)
در میان فرزندان دوقلو،کدام یک بزرگتر هستند؟
يكى از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام داراى دو نوزاد دوقلو گرديد، همين كه به حضور مبارك آن حضرت شرفياب شد، پس از تبريك و تهنيت به او حضرت فرمود:
آيا مى دانى كدام يك از دوقلوها بزرگترند؟
پدر نوزاد در جواب اظهار داشت :بلی، آن كه اوّل از شكم مادر خارج و به دنيا آمده است.
حضرت فرمود: خير، آن كه آخر به دنيا آمده بزرگ تر است، زيرا مادر در ابتداء به وسيله او؛ و سپس به وسيله آن كه اوّل خارج شده،آبستن گرديده است .
و چون نطفه اوّلى در ابتداء وارد رحم شده و منعقد گرديده است، به همين جهت توان خروج از رحم مادر را ندارد، تا آن كه نوزاد بعد از خودش خارج گردد؛
و پس از آن كه راه براى اوّلى باز شد آن وقت مى تواند از رحم مادر خارج و وارد دنيا گردد.
بنابر اين ، آن كه نطفه اش اوّل منعقد شده است،دوّمين نوزاد محسوب مى شود، كه به همين جهت بزرگ تر هم خواهد بود.
1-كافى : ج 6، ص 53، ح 8،
2.وسائل الشّيعة ج 21، ص 497.
درمحضراستاد
مرحوم میرزا حسینقلی همدانی عارف بـزرگـــ به عنـوان آخریـن توصیـه بـه یکـی از شاگردان فرمـوده بود
هـر وقـت توانستـی کفـش کـسانـی را که بـا آنـهـا مـشـکل داری جـفـت کنــی آن وقـت آدم شدی.
روانشناسی خودکشی
اشتباه میکنی که خیال میکنی یک دهان داری و از همین یک دهان باید به تو غذا برسد؛ صدها دهان داری. از همه اینها باید به تو غذا برسد. یکی از این دهانهای تو دهان عبادت است. تو باید روح خودت را به عبادت کردن راضی کنی، یعنی این حق و حظ را باید به او بدهی. تو یک موجود «ملکوتی صفات» هستی، باید پرواز کنی به سوی آن عالم. وقتی این فرشته را زندانی میکنی، آیا میدانی بعد چه عوارض و ناراحتیهای زیادی دارد؟
یک وقت شما میبینید یک جوان مرفّه، جوانی که همه وسایل برایش فراهم بوده است، به یک بهانه کوچک خودکشی میکند. همه میگویند نمیدانیم چرا خودکشی کرد. این موضوع که خیلی کوچک بود! چرا خودکشی کرد؟! نمیداند که در وجود او نیروهای مقدسی زندانی بوده؛ آن نیروهای مقدس از این زندگی رنج میبردهاند، طاقت نمیآوردهاند، درنتیجه طغیانی به آن شکل به وجود آمده است.
«راه لذت از درون دان نز برون
احمقی دان جُستن از قصر و حصون»
برای اینکه یک لذتهایی هم هست که از درون انسان باید به او برسد نه از بیرون، و آنها «لذتهای معنوی» نسان است.
آزادی معنوی، ص۱۱۷-۱۱۶