هشدار امام (ره) درباره آخوندهای فاسد
بحثى پيرامون آيه الى المرافق
بحثى پيرامون آيه الى المرافق
آيه شريفه وضو در قرآن مجيد در سوره مباركه مائده ، چنين آمده است : (( يا ايها الذين آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق وامسحو برؤ سكم و ارجلكم الى الكعبين و ان كنتم جنبا فاطهروا )) (سوره مائده ، آيه 6)
يعنى : (اى اهل ايمان ! چون خواستيد براى نماز برخيزيد، صورت و دستها را تا مرفق (آرنج ) بشوييد و سر و پاها را تا برآمدگى پا مسح كنيد. و اگر جنب هستيد، پاكيزه شويد (غسل كنيد).
منظور از (قمتم ) اراده نماز است ، يعنى : چون اراده خواندن نماز كرديد، صورت و دستهايتان را بشوييد (وضو بگيريد) لفظ (ارجلكم ) عطف است به محل (روسكم ) كه مفعول (امسحوا) و منصوب است ، يعنى : (مسح كنيد سرها و پاهايتان را).
اكنون بايد ديد كه منظور از (الى المرافق ) چيست ؟ آيا اين جمله مى گويد: دستها را از سر انگشتان تا مرفق بشوييد، همانطورى كه اهل سنت ، انجام مى دهند يا معنى ديگرى دارد؟
بايد دانست كه (الى المرفق ) حد (ايديكم ) است ، يعنى در (وضو) دستها تا حد مرفق ، منظور است . توضيح اينكه (يد) در قرآن مجيد، معناى و موارد متعدد دارد:
اول : به معناى (دست تا مچ انسان ) مى باشد، مثل ذيل همين آيه كه مى فرمايد: (( فتيمموا صعيدا طيبا فامسحوا بوجوهكم و ايديكم منه .(سوره نساء، آيه 43)
يعنى : (هنگام پيدا نكردن آب ، قصد كنيد خاك پاكى را و صورت و دستهايتان را با آن مسح كنيد). در اينجا منظور از (ايديكم ) دستها تا (مچ ) مى باشد.
دوم : به معناى (چهار انگشت ) است ، چنانچه در حد سارق ، مى فرمايد: (( و السارق و السارقة فاقطعوا ايديهما جزاء بما كسبا نكالا من الله (سوره مائده ، آيه 38.) مراد از (ايديهما) چهار انگشت دست راست ، قطع مى شود.
سوم : (از شانه تا سر انگشتان ) است . در اقرب الموارد آمده است : (( اليد: الكف او من اطراف الاصابع ال الكتف )) در قرآن مجيد نيز مواردى از اين معنا را مى توان يافت .
چهارم : (از آرنج (مرفق ) تا سر انگشتان ) است ، چنانچه در آيه (الى المرافق ) مى باشد. پس منظور از حرف (الى ) در آيه ، حد مغسول است نه حد غسل ، يعنى در وضو، آن دست را بشوييد كه تا مرفق است ، نه دستى كه تا مچ يا تا شانه است .
بنابراين ، آيه شريفه از اينكه از مرفق تا سر انگشتان بشوييم و يا بالعكس ، ساكت است . و اگر ما باشيم و آيه شريفه ، هر دو نوع شستن جايز است . شيعه كه مى گويد: بايد از مرفق شسته شود، به روايات استدلال مى كند نه با آيه شريفه ، اهل سنت نيز كه از سر انگشتان تا مرفق مى شويند، به روايات استدلال مى كنند نه با آيه شريفه .
بيضاوى در تفسير خود مى گويد: (( و ايديكم الى المرافق ، الجمهور على دخول المرفقين فى المغسول و لذلك قيل )) (الى ) يعنى (مع )؛ يعنى : جمهور علما گفته اند كه : در شستن بايد مرفقها نيز شسته شود. و لذا گفته اند: (الى ) به معناى (مع ) مى باشد يعنى : (و ايديكم مع المرفق ) ملاحظه مى فرماييد كه تا مرفق شستن را مطرح نمى كند. كلام زمخشرى نيز در كشاف نظير همين كلام است ).
ابن كثير (متوفاى 774) در تفسير خود مى گويد: (الى المرافق يعنى مع المرافق ) بعد مى گويد: مستحب است وضو گيرنده از بازو شروع كند و آن را با دو ذراع خود بشويد؛ چنانكه بخارى نقل كرده است … شرف الدين نورى در كتاب منهاج كه در فقه شافعيه است - در باب وضومى گويد: (( الثالث غسل يديه مع مرفقيه )) .
مرحوم سيد مرتضى علم الهدى در (الانتصار) مى فرمايد: شيعه مى گويد شستن از مرفق است تا سر انگشتان ، ولى باقى فقهاء (فقهاى اهل سنت ) مى گويند: شخص مخير است در اينكه از مرفق شروع كند و يا از انگشتان .
مرحوم مغنيه در (الفقه على المذاهب الخمسة ) فرموده است : (( ذهب الامامية الى وجوب البدئة بالمرفقين … و قالت بقية المذاهب ، الواجب غسلهما كيف اتفق .))
بدينسان مى بينيم كه كسى از اهل سنت ، شروع از انگشتان را واجب ندانسته است . و اگر آيه شريفه دلالت مى كرد، حتما واجب مى دانستند. مرحوم امين الاسلام طبرسى - كه سخن او حجت است - در تفسير آيه شريفه فرموده است : امت اسلامى اتفاق دارند بر اينكه شستن دستها از مرفق جايز است . و وضو، صحيح مى باشد. عين عبارت ايشان چنين است : (( لكن الامة اجمعت على ان من بداء من المرفقين صح وضوئه )) .
بنابراين لفظ (الى المرافق ) قيد (ايديكم ) است نه قيد (فاغسلوا) به عبارت ديگر: حد مغسول است نه حد غسل . و اگر آن قيد نبود، معلوم نمى شود منظور از (ايدى ) كدام يك از معانى چهارگانه سابق است . شيعه نيز به روايات استدلال كرده است .
شيعه ، شروع از مرفق را واجب مى داند. مگر ابن ادريس كه از پايين شستن را مكروه دانسته است و مگر سيد مرتضى كه در كتاب (انتصار) از بالا شستن را مستحب مى داند.
نگاهى به قرآن، حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى
جانم فدای رهبر
بهتر است غذاهاى ريخته شده بر روى سفره را بخوريد
حضرت على (عليه السلام ) فرمودند:
امورى موجب رزق و روزى انسان مى شود: (كه از جمله ى آن امور) - خوردن غذاهاى ريخته شده بر سر سفره است .
طب و درمان ، ص 49
سه جمله زيبا در لوح
بانوى بانوان فاطمه عليها السلام روزى نزد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و از برخى مشكلات زندگى شكايت كرد.
پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله لوحى به او داد و فرمود:
دخترم ! آنچه را در لوح نوشته شده بخوان و به خاطر بسپار!
زهرا بر آن نگريست و ديد نوشته شده :
من كان يومن باالله و اليوم الاخر فلا يوذى جاره ، و من كان يومن باالله و اليوم الاخر فليكرم ضيفه ، و من كان يومن باالله و اليوم الاخر فليقل خيرا او يسكت .
هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد همسايه خود را نبايد بيازارد و هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد بايد مهمانش را احترام كند هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد بايد سخن حق بگويد يا سكوت كند.
بحار: ج 43، ص 61
عزاداری ایام فاطمیه
مراسم عزاداری طلاب مدرسه علمیه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)شهرستان سقزهمزمان با شروع ایام فاطمیه مورخ94/12/3
نشست بصیرتی - سیاسی
برگزاری نشست بصیرتی مورخ94/12/1درمدرسه علمیه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) سقز
اطاعت از شوهر
مردى از انصار قصد مسافرت داشت . به همسرش گفت : تا من ازمسافرت بر نگشته ام تو نبايد از خانه بيرون بروى .
پس از مسافرت شوهر، زن شنيد پدرش بيمار است .
كسى را نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرستاد و پيغام داد كه شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته ، از منزل خارج نشوم . اكنون شنيده ام پدرم سخت بيمار است ، اجازه فرماييد من به عيادتش بروم .
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت كن !
چند روزى گذشت . زن شنيد كه مرض پدرش شدت يافته . بار دوم خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله پيغامى فرستاد كه يا رسول الله ! اجازه مى فرماييد به عيادت پدر بروم ؟
حضرت فرمود:
- نه ! در خانه ات بنشين و از شوهرت اطاعت نما!
پس از مدتى شنيد پدرش فوت كرد. بار سوم كسى را فرستاد و پيغام داد كه پدرم از دنيا رفته ، اجازه فرماييد بروم در مراسم عزاداريش شركت كنم ، برايش نماز بخوانم ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله اين دفعه هم اجازه نداد و فرمود:
- در خانه ات بنشين و از همسرت اطاعت كن !
پدرش را دفن كردند. پس از آن پيغمبر صلى الله عليه و آله كسى را به سوى آن زن فرستاد و فرمود:
به او بگوييد به خاطر اطاعت تو از همسرت ، خداوند گناهان تو و پدرت را بخشيد.
بحار: ج 22، ص 145.
زهرا سلام الله عليها يكى از علل آفرينش
زهرا سلام الله عليها يكى از علل آفرينش :
در اين موضوع اخبار بسيارى از فريقين (شيعه و سنى ) روايت شده است كه به موجب آنها ثابت مى شود، حضرت صديقه سلام الله عليها سبب آفرينش (عالم ) بوده است ، همانگونه كه پدربزرگوارش ، اميرالمؤ منين و حسنين سلام الله عليهم ، علت خلقت بوده اند.
ما برخى از اخبار مربوط به اين موضوع را در بخش اول در ذيل آيات شريفه ذكر كرديم و اينك حديثى در اثبات اين مطلب ، كه راوى آن ((ابوهريزه )) است :
((قال رسول صلى الله عليه و اله : لما خلق الله تعالى آدم اباالبشر و نفخ فيه من روحه ، التفت آدم يمنه العرش فاذا فى النور خمسة اشباح سجدا و ركعا، قال آدم : (على نبينا و آله و عليه السلام ) هل خلقت احدا من طين قبلى ؟ قال : لا يا آدم ! قال : فمن هولاء الخمسه الاشباح الذين اراهم فى هيئتى و صورتى ؟ قال : هولاء خمسة من ولدك ، لولا هم ما خلقتك ، هولاء خمسه شققت لهم خمسة اسماء من اسمائى لولا هم ما خلقت الجنة و النار، و لا العرش ، ولا الكرسى ، ولا السماء و لا الارض و لا الملائكة ، و لا الانس ، و لا الجن .
فانا المحمود، و هذا محمد، و اناالعالى و هذا على ، و انا الفاطر وهذه فاطمة .
و انا الاحسان و هذالحسن ، و اناالمحسن و هذالحسن …
اليت بعزتى ان لا ياتينى احد مثقال ذرة من خردل من بغض احدهم الا ادخله نارى ، ولا ابالى يا آدم ، هولاء صفوتى بهم انجيهم و بهم اهلكهم فاذا كان للك الى حاجة فبهولاء توسل ))
((رسول خدا(ص ) فرمود: هنگامى كه خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او بدميد، آدم (ع ) به جانب راست عرش نظر افكند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و ركوع مشاهده كرد، عرض كرد:
خدايا قبل از آفريدن من ، كسى را از خاك خلق كرده اى ؟ خطاب آمد: نه ، نيافريده ام . عرض كرد: پس اين پنج شبح كه آنها را در هيئت و صورت همانند خود مى بينم چه كسانى هستند؟ خداى تعالى فرمود:
اين پنج تن : از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى آفريدم ، نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق كرده ام (يعنى من خود، آنها را نامگذارى كرده ام ) اگر اين پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى آفريدم ، نه عرش و كرسى ، نه آسمان و زمين را خلق مى كردم ، و نه فرشتگان و انس و جن را…
منم ((محمود)) و اين ((محمد)) است ، منم ((عالى )) و اين ((على )) است ، منم ((فاطر)) و اين ((فاطمه )) است ، منم ((احسان )) و اين ((حسن )) است ، و منم ((محسن )) و اين ((حسين )) است .
به عزتم سوگند، هر بشرى به مقدار ذره بسيار كوچكى ، كينه و دشمنى آنها را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى افكنم ، يا آدم ،… اين پنج تن ، برگزيدگان منند، و نجات و هلاك هر كس وابسته به حب و بغضى است كه نسبت به آنها دارد. يا آدم ، هر وقت از من حاجتى مى خواهى ، به آنان توسل كن .
ابو هريره مى گويد، پيامبر اكرم (ص ) در ادامه سخن فرمود:
((نحن سفينه النجاة ، من تعلق بها نجى ، و من حاد عنها هللك ، فمن كان له الى الله حاجت فليسئل بنا اهل البيت ))
((ما (پنج تن ) كشتى نجاتيم ، هر كس با ما باشد، نجات يابد، و هر كس كه از ما روگردان شود، هلاك گردد. پس هر كس حاجتى از خدا مى خواهد پس به وسيله ما اهل بيت از حضرت حق تبارك و تعالى مسئلت نمايد)).
اين روايت را ((شيخ الاسلام حموينى )) در ((فرائد)) - ((حافظ خوارزمى )) در ((مناقب )) - و چند تن ديگر از دانشمندان اهل سنت نقل كرده اند، همچنين دانشمندان بزرگ شيعه اين حديث شريف را روايت نموده اند، و با بررسى آن ، به طور خلاصه ، مى توان به شش مطلب ، و يا شش منقبت پى برد، كه هر يك از پنج تن در آن مناقب و فضائل ، به طور يك نواخت و همرديف ، مشترك هستند.
مطلب اول : خلقت پنج تن و انوار آنان قبل از آفرينش آدم بوده است ، و غير از روايت مذكور احاديث بسيارى نيز از فريقين (شيعه و سنى ) در اين باره وارد شده است .
از حضرت رسول اكرم (ص )، نسبت به مدت زمانى كه پنج تن ، قبل از آدم بوجود آمده اند رواياتى منقول است كه در برخى 2000 سال و در بعضى به طور مختلف ذكر گرديده است كه گمان مى رود - اين ارقام تقريبى است نه قطعى .
مطلب دوم : پنج تن سبب و علت آفرينش جهان بوده اند.
مطلب سوم : اسامى آنها از نامهاى خداى تعالى مشتق شده است .
مطلب چهارم : جزاى دشمنى و كينه توزى نسبت به آنان ، سوختن در آتش قهر الهى است .
مطلب پنجم : پنج تن ، برگزيدگان حضرت حق تبارك و تعالى هستند، و هلاك و نجات هر بشرى ، وابسته به حب و بغضى است كه نسبت به آنها دارد.
مطلب ششم : هنگام حاجت خواستن از خداى تعالى بايد آنها را وسيله استجابت دعا قرار داد و به آنها متوسل شد.
با توجه به اين شش مطلب كه بيان شد، اگر اشخاصى واجد اين شش منقبت بوده باشند، مى توان معتقد بود و يقين كرد كه آنها يك بشر عادى نيستند، افرادى كه خداى تعالى از همان ابتداى خلقت به آدم ابوالبشر معرفى و نشان داده است كه علت خلقت تو و اولاد تو اينها هستند، اگر حاجتى دارى بايد به در خانه اينان بروى ، اينها برگزيدگان من اند، من خود اينها را نامگذارى كرده ام . بنابر آنچه گفته شد، پنج تن در شش منقبت مذكور هيچ فرقى با يكديگر ندارند و در اين مورد هيچ تفاوتى ميان پيغمبر اكرم ، على ، و حسنين عليهم السلام با حضرت صديقه سلام الله عليها وجود ندارد، همه در اين مناقب يك نواخت ، هم رتبه ، و هم درجه اند. اگر چه از جهات و اعتبارات ديگر ممكن است قائل به فضليت و برترى برخى بر بعضى باشيم ، مثلا پيامبر اكرم (ص ) منصبى دارد كه ديگران ندارند.
اگر درشان پنج تن به جز اين شش منقبت نبود، همرديف بودن آنها در اين مناقب نشان مى دهد كه هر يك از پنج تن ، از همه پيامبران ، از همه صديقين ، از آدم تا خاتم خلاصه از جميع مخلوقات خداى تبارك و تعالى افضل و برترند.
زيرا اگر آنها آفريده نمى شدند، اين خوان رحمت ، و اين سفره خلقت گسترده نمى شد هر كس كه به عالم هستى پا نهاده است (يعنى هر بزرگى ، هر شريفى ، هر نبيى ، هر وصيى ، هر خليفه اى ، هر امامى ، هر عالمى كه به وجود آمده است ) در حقيقت كنار سفره رحمت آنها نشسته ، و از نعمت وجودشان برخوردار گشته ، و نان خور و پرورش يافته و عائله رحمت و بركت وجود پنج تن بوده است ، از اين جهت است كه حضرت سجاد سلام الله عليها در يكى از ادعيه شريفه اش كه ائمه را معرفى مى كند، مى فرمايد:
((نحن رحمة من استرحمك ، و غوث من استغاث بك ))
((مائيم رحمتى كه مردم از تو مى طلبند، مائيم غوث و پناه كسى كه از تو پناه مى جويد)) آرى ، آنان در پيش آمدها پناه ، و در طلب حوائج ملجا همه مردمند، اغلب انبيا (از آدم تا خاتم ) در هنگام مشكلات و طلب حاجت به آنان متوسل شده اند و از آبرومندى آنها در نزد خدا، حاجت روا گشته اند، آنها محترمند، معظمند، معززند، علت خلقتند برگزيدگان خدا هستند، و با توجه به اينكه پنج تن در مناقب گفته شده ، همدرجه و همرديف هستند، حضرت صديقه سلام الله عليها نيز در اين مورد كوچكترين فرقى با پدر بزرگوارش نداشته است .
(فاطمة الزهرا عليهاسلام ، گفتار علامه امينى)
اسلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 )
آغاز ایام سوگواری بانوی عالم هستی ،حضرت فاطمه الزهرا (س) بر همه محبان و عاشقان حضرتش تسلیت باد.
به چه کسی رای بدیم
خبر فوری و مهم
آیت الله محمد حسین شاهرودی نماینده ولی فقیه در استان کردستان که درقم کاندیدای مجلس خبرگان رهبری شده بودند به جهت مطالبات فراوان مردمی شورای نگهبان حوزه انتخابی ایشان را به استان کردستان تغیییر داد. به این ترتیب ایشان وارد عرصه انتخابات مجلس خبرگان استان کردستان شدند.
پرستش عاشقان
فى صحيفه ادريس عليه السلام : (طوبى لقوم عبدونى حبا و اتخذونى إ لها و ربا سهروا الليل و دأ بوا النهار طلبا لوجهى من غير رهبة و لا رغبة و لا لنار و لا جنة بل للمحبة الصحيحة و الا رادة الصريحة و الانقطاع عن الكل إ لى ).
خوشا آنان كه از روى عشق مرا پرستيدند و مرا معبود و پروردگار خود گرفتند، براى خاطر من شبها نخوابيدند و روزها كوشيدند و اين نه از روى ترسى و نه از بهر اميدى ، نه از هراس دوزخى و نه به طمع بهشتى ، بلكه به سبب محبت راستين و اراده بى شائبه و بريدن از همه چيز و دل بستن به من.
ميزان الحكمة ، حدیث 3132
سلام برشهدا
5
درود برعماران رهبر
طنز تلخ سیاسی
مولای متقیان حضرت امیر (ع) میفرمایند:
جانم فدای رهبر
کوبنده ترین جمله حضرت آقادر دیدار امروز با مردم استان آدربایجان شرقی:
دشمنان انقلاب چه آمریکاباشد چه بزرگترازآمریکاباشد وچه حامیان و هم پیمانان آنها باشند غلط میکنندفکر تغییر نظام اسلامی رادر سر می پرورانند. هم چنین فرمودند: