نماهنگ هفت پاسخ قاطع رهبرانقلاب به نخستوزیر ژاپن
شیطان؛قوی یا ضعیف؟
شیطان را باید شناخت. شعار می دهند می گویند شیطان قوی است. نه شیطان قوی نیست؛ ما به شیطان رو می دهیم.
ما بچه بودیم در محلات و خانه های پر درخت تبریز بازی می کردیم. دیدیم ناله یکی از بچه ها بلند شد. دیدیم یک بچه عقرب پیدا شد از مورچه کمی بزرگتر. این بچه داشت سیاه می شد طفلک.
بچه عقرب از بند انگشت هم کوچک تر بود.
عقرب فقط یک لنگه کفش می خواهد. شما الان نمی توانید بگوئید عقرب قوی است، ولی موذی است. رو بدهی میاید در آستین آدم.
شیطان هم ضعیف است. نگویید قوی است. این طور بگویید روبروی خدا ایستاده اید. شیطان قوی نیست؛ موذی است.
خداوند در قرآن می فرماید بر بنده من، کسی تسلط ندارد. تسلط شیطان بر کسانی است که دنبالش می روند.
جوانان عزیز، اخلاقتان را زیباتر بکنید، نمازها را مرتب بخوانید، مساله والدین را رعایت کنید و عمل به وظیفه بکنید مطمئن باشید شیطان می رود.
استاد فاطمی نیا
قیام حجت الاسلام شیخ یونس استاد سرایی رشتی(ره)
خرداد ۱۲۹۹ ش سر آغاز قیام روحانی انقلابی، شهید حجت الاسلام شیخ یونس استاد سرایی رشتی ملقب به میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان
رهبرانقلاب(حفظه الله):
میرزا کوچکخان یک روحانی بوده است… در اینکه طلبه بوده، در اینکه روحانی بوده، هیچ شکّی نیست؛[حتی تصویرش در لباس روحانیت موجود است] در حوزهی خودِ رشت، بزرگانی هم در آن وقت بودهاند [مانند شهید ملا محمد خمامی رشتی، مجتهد بزرگ مشروعه خواه گیلان و از اصحاب خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری که چند ماه قبل از بردار شدن شیخ فضل الله، توسط عوامل جریان انگلیسی مشروطه در گیلان ترور شد] که از آنها استفاده می کرده، در این هیچ تردیدی نیست… بنابراین منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است.
۱۳۹۱/۰۸/۲۹
تلنگر...
حتی اگه یه فرشته هم باشی،
بازم همیشه یکی پیدا میشه ڪه
از صدای بال زدنت خوشش نمیاد…
"خودتو گرفتار حرف مردم نکن”
بارداری پنهانی زن از شوهرش
سوال: آیا اقدام پنهانی زن به بارداری از شوهرش بدون اطلاع او، اشکال دارد؟
پاسخ:
مقام معظم رهبری: فی نفسه اشکال ندارد. [1]
آیت الله مکارم: اشکالی ندارد هر چند بهتر است جهت جلوگیری از بروز اختلافات، با تفاهم یکدیگر اقدام نمایند. [2]
آیت الله سیستانی: خیر ،جایز نیست مرد همسرش را بر استفاده از موانع بارداری مجبور کند. [3]
آیت الله شبیری زنجانی: خیر. [4]
معجزه ی ذکر "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین"
طلحه گفت: با حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در بعضی از غزوات بودم،
چون کار سخت می شد و جبهه جنگ و کارزار گرم می گشت و مسلمانان با مشرکین در نبرد بودند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله سر بر می داشت و می فرمود:
*یا مالک یوم الدین،ایّاک نعبد وایّاک نستعین*
یک وقت مشاهده کردم،دیدم سرهای کفّار از پیکرهایشان جدا می شد و بر زمین می افتاد
و من کسی را نمی دیدم که به آنها شمشیر بزند، ولی کافرین یا کشته و یا مجروح می شدند و یا فرار می کردند.
از پیغمبر صلی الله علیه و آله ماجرا را پرسیدم ،حضرت فرمود:
فرشته ها بودند که سرها را از بدن جدا می کردند و شما آنها را نمی دیدید.
در روایت است که :
وقتی کار بر مؤمن تنگ شود،مداومت به گفتن مالک یوم الدین ایاک نعبد وایاک نستعین کند؛
کار بر او سهل و آسان شود.
قصه های قرآنی
زبدة التفاسیر،ص۹۳
باامام زمان (عج) درد دل کنید
روایت تصویری از پیامی که به مقصد نرسید!
پاسخ قاطع رهبر انقلاب به ترامپ
تصاویر منتشر شده از دیدار نخست وزیر ژاپن با رهبر معظم انقلاب، روایتگر سرنوشت پیامی است که به مقصد خود نرسید.
نخست وزیر ژاپن در ابتدای این دیدار خطاب به مقام معظم رهبری گفته است: من قصد دارم پیام رئیس جمهور آمریکا را به جنابعالی برسانم و رهبر انقلاب نیز خطاب به نخست وزیر ژاپن میگویند: من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد.
برخی این تحلیل را ارائه کردند که نامه موجود در تصاویر دیدار نخست وزیر ژاپن با رهبر معظم انقلاب همان پیامی است که شینزو آبه از طرف ترامپ آورده و حضرت آیت الله خامنهای نیز آن را نپذیرفته است.
ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر
این جریان از عجیبترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله ضیاءآبادی، امام خمینی ره نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است:
شیخ بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.
در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
منبع:
خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی
22
حکم سقط جنین ناقص الخلقه
علت فراق يوسف(ع)از حضرت يعقوب(ع)
هنگامي كه برادران يوسف (علیه السلام) حضرت يوسف را از حضرت يعقوب جدا كردند و بعد از مدتي همان برادران، بنيامين را از پدر گرفتند و به مصر بردند و بدون او باز گشتند…
يعقوب علیه السلام بسيار آزرده دل و شكسته شد و عرض كرد: خدايا! آيا به من رحم نمي كني؟ چشمم را كه گرفتي و فرزندم را كه بردي…؟!
خداوند به يعقوب (علیه السلام) وحي كرد:اگر يوسف و بنيامين را ميرانده باشم براي تو زنده خواهم كرد، تا شما را كنار هم جمع كنم:
ولي آيا گوسفند را به ياد داري كه ذبح كرده و بريان نمودي و خوردي، اما فلاني و فلاني در همسايگي تو روزه بودند، از گوشت آن چيزي به آنها ندادي؟!
بعد از اين وحي، در هر چاشتي، هميشه در خانه يعقوب (علیه السلام) تا يك فرسخي اطراف آن، جار مي زدند، كه هر كس شام مي خواهد به خانه يعقوب بيايد.
اصول کافی،بابت حق الجوار، حديث 4 و 5، ص 666 و 667 - ج 2.
آرامش،مقدمه خوبیها
التماس دعا...
اﺯ عارفى ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ!؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ ! ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ دست ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ :
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ،خيال ﺁﺳﻮﺩﻩ تري داريم.
قبل از خواب،هزار رکعت نماز بخوانید!
مرحوم كفعمى روایت كرده است:
روزى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمود: دیشب چه عملى انجام دادهاى؟
آن حضرت اظهار داشت: پیش از آن كه بخوابم، هزار ركعت نماز به جا آوردم.
حضرت رسول فرمود: چگونه؟!
پاسخ داد: از شما شنیدم كه فرمودى:
هر كس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید:
«یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ؛
او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است.
حضرت رسول اکرم فرمود: راست گفتى، چنین است.
مستدرك الوسائل، ج 5، ص 49، ح 21
قابل توجه مسولین...
“بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن.
حاجی داشت حرف میزد و سبزی پلو را با تُن ماهی قاطی میكرد.
هنوز قاشق اول را نخورده، رو به عبادیان كرد و پرسید: عبادی ! بچهها شام چی داشتن؟
همین غذا رو.
واقعاً ؟
عبادیان نگاهش رو دزدید و گفت : تُن رو فردا ظهر میدیم بهشون.
حاجی قاشق رو برگردوند. غذا در گلویم گیر كرد!
حاجی جون به خدا تُن رو فردا ظهر بهشون میدیم.
حاجی همین طور كه كنار میكشید گفت: به خدا منم فردا ظهر میخورم…”
مستند تخریب بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام به دست وهابیون سعودی
دریاباش...
در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد ، رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم هست.
درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است..
ولی در نماز پایان است، شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است
خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده!!!
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد
ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ..
آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ
ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ..
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ..
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ..
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : “ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ".
بر آنچه گذشت, آنچه شکست, آنچه نشد… حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد …
دکتر علی شریعتی
بیشترین ترس پیامبر(ص)برای مردم
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم)
إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ قَالُوا وَ مَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ يَا رَسُولَ الله قَالَ «هُوَ الرِّيَاءُ».
بیشترین ترس من برای شما از شرک کوچک است، گفتند: یا رسول الله! شرک کوچک چیست؟ فرمود: «ریا»
بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۳۰۳