نقش معنويت در پيروزي انقلاب
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله) :
اگر تحول در دلها و جانها پديد نمى آمد، انقلاب پيروز هم نمی شد.نفـس پيـروزى انقلاب، به معنى آن است كه در مجموع، دگرگـونى و تحـولى در دلهـا انجـام گرفـت.
بدون اين دگرگونى، انقلاب پيروز نمی شد.
۶۸.۷.۲۶
ملت مـا در ايـن مجـراي عظـيم معنويـت حركت كرد، با معنويت توانست يك انقلابِ با اين عظمت را به پيروزي برساند.
۸۸.۳.۲۹
قدرتمندترین مردان درلیست آمریکایی ها
نام سه سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه امام خامنه ای بعنوان 4 ایرانی در لیست 500 نفره قدرتمند ترین مردان دنیا.
این لیست که توسط روزنامه آمریکای فاکس سیسپر تهیه شده است 500 نفر از مردان و سران دنیا را بعنوان قوی ترین مردان دنیا معرفی کرده است که 4 تن از مردان ایرانی در این لیست موجود می باشد.
۱- حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای رهبر شیعیان جهان که درباره آن می نویسد:
او شیخی هوشمند و مرجعی راه بلد است و دارای ثروت و ارتشی عظیم و فداییانی کثیر می باشد!
تا کنون هیچ کسی حریف او در حمله به ایران نشده است.
قدرت او در این است که می تواند اسرائیل را نابود کند و همین خط قرمزی است که امریکا از آن می ترسد.
روایت رهبرانقلاب از اولین روزهای پیروزی انقلاب
من میشوم چاییریز امام
رهبرفرزانه انقلاب (حفظه الله):
قبل از ورود امام با دوستان روحانی جلسهای تشکیل دادیم و گفتیم: خب فردا امام وارد تهران میشود؛… باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم. هرکس مسئولیتی به عهده بگیرد. همه قبول کردند که بیاییم درباره این قضیه فکر کنیم.
جلسه گذاشتیم. بنده گفتم: من میشوم قهوهچی. رفقا خندیدند و گفتند: شوخی میکنی؟ گفتم: نه، شوخی نمیکنم. اتفاقا چون اهل چایی هستم، خوب چایی درست میکنم؛ بالاخره منزل امام، یک چایی ریز میخواهد. آن چاییریز من باشم.
اين حرف موجب شد كه جلسهی ما به يک سمت خوب رفت. فرق است بين اينكه هركس بنشيند جايی و هدف بگيرند كه رئيس اين تشكيلات چه كسی باشد؟ من در دلم بگويم بالاخره من مناسبترم. شما بگوييد من مناسبترم. اينجا يک معارضه و دعوا میشود.
ما در اين دعوا، به قول زورخانهچیها لنگ انداختيم. گفتيم ما نيستيم؛ شغل ما قهوهچیگری. همه لنگ انداختند و کار سامان گرفت.
۷۲/۵/۷
دعادرحق دیگران
حضرت علامه حسن زاده آملي :
«رساله ای در امامت نوشتم و آن را پیش علامه طباطبایی بردم و گفـتم که گه گاهی که از درس و بحث خسته شدید به عنوان یک جلسه استراحت و به تعبیر عامه مردم «زنگ تفریح » این رساله ما را هم نگاه بفرمایید. ایشان لطف فرمودند و رساله را از اول تا آخر، کلمه کلمه خواندند،
تا اینکه پس از مدتی فرمودند که رساله را دیدم و مدتی حدود دو ماه طول کشید تا ایشان رساله را مطالعه کرد.
من رفـتم که آن رساله را بگیرم. به من اعتراض کرد که در فلان جای رساله دعای شخصی در حق خودتان نموده اید. من در آنجا حدیثی را عنوان کرده و پس از بیان حدیثی و شرح این حدیث، گفـتم که بار الها توفیق فهم آیات الهی را به اینجانب مرحمت بفرما.
علامه طباطبایی فرمودند: «چرا این دعای شخصی را فرمودید. چرا در کنار سفره الهی، دیگران را شرکت ندادید؟» بعد به من فرمود: «تا آنجایی که خودم را شناختم، دعای شخصی در حق خودم نکردم.»
در اصول کافی از ائمه اطهار علیهم السلام همین نقل شده است که دعای شخصی نکنید و بندگان خدا را هم در کنار سفره الهی شرکت بدهید. این تأدیب اخلاقی که حاکی از روحیه ایثار در ایشان بود بسیار در من [به عنوان شاگرد علامه] اثر گذاشت.»
.
فساد و فحشا در مسنجرهای مجازی
یکی از مسائلی که در نهی از منکر در جامعه باید به آن توجه کافی شود ، منکرات رایج در جامعه است منکراتی که اگر از آنها جلوگیری نشود مانند موریانه روز به روز پایه ها و ستون های اصلی جامعه را نابود می کند و مسلما راهی که این جامعه در پیش می گیرد به ناکجا آباد ختم می شود.
به همین منظور کافی است سریع به چت روم ها و برخی از وبلاگ ها بزنید تا متوجه شوید که امروزه در جامعه چه مسائلی مانند علف های هرز رشد می کند و روز به روز بیشتر می شود .
پدیده ای به نام فساد و فحشاء در مسنجر های مجازی كه امروزه شاهد بروز و ظهور آن در جامعه اسلامی هستیم، مسئلهای که به جرات می توان از آن به فاجعه قرن بیست و یکم نام برد .
خطر از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی
امام خمینی(ره):
اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان .
صحیفه نور،جلد 19،صفحه 18
دادن فتواسخت است...
وَ يَوْمَ الْقِيَـمَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ زمر/60
روز قيامت، كسانى را كه بر خدا دروغ بستهاند ، روسياه مىبينى
مرحوم علامه حلّی (ره)، فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم هجری است و کتب زیادی در رشتههای مختلف علمی مانند اصول، فقه، تفسیر، منطق، کلام و رجال نگاشته است.
مشهور است این دانشمند وارسته چاه آبی در منزلش داشته است که مورد استفاده ایشان بوده، اما زمانی که میخواست مسائل مربوط به آب چاه، از جمله اینکه آیا آب چاه قبول نجاست میکند یا مانند آب جاری است و با ملاقات با نجاست، نجس نمیشود را مورد بحث و بررسی قرار دهد، اول دستور داد آن چاه را که در منزل خودش بود پر کردند، سپس مشغول بحث این مسئله شد، برای آنکه مبادا این موضوع در رأی و فتوای او که کاشف از حکم شارع است، اثر بگذارد.
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل
نفرین مادر!
امام محمد باقر(ع) نقل می فرماید:
در میان بنی اسرائیل، عابدی به نام جریح بود. او همواره در صومعه ای به عبادت می پرداخت.
روزی مادرش نزد وی آمد و او را صدا زد، او چون مشغول عبادت بود به مادرش پاسخ نداد، مادر به خانه اش بازگشت. بار دیگر پس از ساعتی به صومعه آمد و جریح را صدا زد، باز جریح به مادر اعتنا نکرد. برای بار سوم باز مادر آمد و او را صدا زد و جوابی نشنید. از این رفتار فرزند دل مادر شکست و او را نفرین کرد.فردای همان روز، زن فاحشه ای که حامله بود نزد او آمد و همان جا درد زایمانش گرفت و بچه ای را به دنیا آورده و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه فرزند نامشروع این عابد است. این موضوع شایع شد و سر زبان ها افتاد. مردم به یکدیگر می گفتند: کسی که مردم را از زنا نهی می کرد و سرزنش می نمود، اکنون خودش زنا کرده است.
ماجرا به گوش شاه وقت رسید که عابد زنا کرده است. شاه فرمان اعدام عابد را صادر کرد. در آن هنگام که مردم برای اعدام عابد جمع شده بودند، مادرش آمد و وقتی او را آن گونه رسوا دید، از شدت ناراحتی به صورت خود زد و گریه کرد.
جریح به مادر رو کرد و گفت: - مادرم ساکت باش! نفرین تو مرا به اینجا کشانده است، وگرنه من بی گناه هستم.
وقتی که مردم این سخن را از جریح شنیدند به عابد گفتند:
- ما از تو نمی پذیریم، مگر اینکه ثابت کنی این نسبتی که به تو می دهند دروغ است.
عابد (که در این هنگام مادرش دیگر از او نارضایتی نداشت) گفت: - طفلی را که به من نسبت می دهند، پیش من بیاورید!
طفلی را که به من نسبت می دهند، پیش من بیاورید!
طفل را آوردند و او با زبان واضح گفت: - پدرم فلان چوپان است.
به این ترتیب، پس از رضایت مادر، خداوند آبروی از دست رفته عابد را بازگردانید، و تهمت هایی که مردم به جریح می زدند برطرف شد.
پس از آن، جریح سوگند یاد کرد که هیچ گاه مادر را از خود ناراضی نکند و همواره در خدمت او باشد.
بحار، ج 14، ص 487
حکم اجاره دادن خانه ای که اجازه شده...
سوال:
آیا می شود خانه ای را که از صاحبخانه اجاره کرده ایم به شخص دیگری به مبلغی بیشتر اجاره بدهیم و سود ببریم؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای:
جواب این مساله با شرائطی مجاز است:
1.این کار در صورتی جایز است که موجر، شرطی مغایر آن نکرده باشد و قرینهای هم در میان نباشد که بفهماند حق چنین کاری برای مستأجر وجود ندارد.
2. اگر مورد اجاره خانه یا دکان است در اجاره دادن مجدد، نمیتوان مقدار اجرت را بیشتر تعیین کرد،مگر در دو صورت:
الف) کاری روی آن انجام دهد؛ مثلاً خانه را نقاشی کند.(یا مثلا کابینت بیشتری برای آن بخرد.)
ب) اجرت معامله دوم از جنس دیگری غیر از جنس اجرت اجاره معامله اول تعیین شود. مثال اگر خانه ای در مقابل یک میلیون تومان، یک ساله اجاره شود.
مستأجر میتواند آن را به مدت یک سال به دیگری در مقابل یک تن برنج اجاره دهد (با اینکه یک تن برنج مثلا ۳ میلیون تومان ارزش دارد.
آیت اله سیستانی: اگر خانه یا دکان یا هر چیز دیگری را اجاره کند، و صاحب ملک با او شرط کند که فقط خود او از آنها استفاده نماید، مستأجر نمیتواند آن را به دیگری جهت استفاده از آنها اجاره دهد، مگر آن که اجاره دادن او طوری باشد که استفاده مخصوص خودش باشد، مثلا زنی منزل، یا اتاقی را اجاره میکند و بعداً ازدواج کرده واتاق یا منزل را جهت سکونت خودش به شوهرش اجاره میدهد، واگر مالک شرط نکند، مستاجر می تواند آن را به دیگری اجاره دهد البته در تحویل دادن ملک به مستأجر دوّم باید ـ بنا بر احتیاط ـ از مالک اجازه بگیرد ولی اگر بخواهد کرایه را بیشتر از آن چه خود میپردازد قرار دهد هرچند از جنس دیگر باشد، در صورتی که خانه، یا دکان، یا کشتی باشد باید در آن کاری مانند تعمیر یا سفیدکاری وامثال آن انجام داده باشد، یا برای نگه داری آن خسارتی متحمل شود.
اگر غیر از خانه و دکان و کشتی، چیز دیگر مثلاً زمین را اجاره کند و مالک با او شرط نکند که فقط خودش از آن استفاده نماید، اگر بیشتر از مقداری که با آن اجاره کرده است اجاره دهد، صحت اجاره محل اشکال ‼️‼️ است.
آیت اله مکارم: كسى كه خانه يا مغازه يا اطاقى را اجاره كرده و حق دارد به ديگرى واگذار كند نمى تواند به زيادتر از آن مبلغ اجاره دهد مگر اين كه كارى (مانند تعمير و سفيد كردن يا گذاردن قفسه و فرش) در آن انجام داده باشد تا مقدار اضافى در برابر آن قرار گيرد.
رساله ۱۲مرجع (مسأله 2180)
هچكس نمي ميرد مگر اين كه مولا علي علیه السّلام، نزد او حاضر شود ...
هنگامي كه امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام پيكر مطهر امير المؤمنين را براي دفن به نجف ميبردند،
اسب سواري را مشاهده كردندكه بوي خوشي از او ساطع بود.
آن سوار به آنها سلام كرد وبه امام حسن عليه السلام فرمود :تو حسن بن علي هستي كه از سرچشمه وحي و قرآن شير نوشيده است وجانشين امير المومنين است و سرور اوصياء ميباشد؟
عرض كرد:آري
فرمود : و اين حسين بن علي نوه ي پيامبر رحمت است كه از منبع عصمت شير نوشيده و پدر امامان ميباشد؟
گفتند : آری
فرمود: جنازه را به من بسپاريد و در امان خدا برويد
امام حسن عليه السلام عرض كرد : پدر ما وصيت فرموده كه جنازه ي او را جز به جبرائيل يا خضر نسپاريم ، شما كدام يك از ايشان هستيد؟؟؟
سوار نقاب از چهره برداشت ، ناگهان ديدند او خود امير المؤمنين است.
به امام حسن فرمود: يا ابا محمد ! هيچ كس نمي ميرد مگر اين كه علي نزد او حاضر شود، آيا بر جنازه ي خويش حاضر نگردد?
مدينة المعاجز، ج 3، ص 60.
بحار الانوار، ج 42، ص 300.
القطره، ج 1، ص217.
تلنگر...
اگر فرزند ما در بازگشت از مدرسه،تاخیر کند؛ چه میکنیم؟
کدامیک از ما تاخیر در ظهور را جدی گرفته ایم؟
چند درصد جامعه شیعه غیبت امام را درد می دانند که بخواهند دنبال درمان باشند؟
در سفرهای زیارتی ،در اوقات استجابت دعا ؛چه تعدادی از ما درخواست فرج را اولویت قرار می دهیم؟
اگر چند سال باران نبارد، حاضریم با دل شکستگی نماز استسقا بخوانیم؛
آیا شایسته نیست دوازده قرن غیبت که خشک سالی معنوی و قحطی دیانت را به دنبال داشته؛برای نماز جهت ظهور به دشت و صحرا بکشاند؟
آشتی با امام عصر عج؛علی هراتیان با تلخیص
بهلول و اثبات حلال و حرام
گویند :
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟….
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!!
روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند.
در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست.
طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام امریکاییاند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
در شروع مبارزات اسلامی اگر میخواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه است! عدهای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.
صحیفه امام خمینی(ره)؛ جلد21 ؛صفحه278
آقا شاه که رفتنی نیست!
الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ( آل عمران/۱۷۳)
اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
بازرگان هیچوقت امید نداشت که ورق برگردد و رژیم سرنگون شود. همیشه به امام میگفت: «شما بیایید یک دولت آشتی تشکیل دهید و ما یک انتخابات آزاد برگزار کنیم و نمایندگانمان را به مجلس بفرستیم و کم کم نظام را از دست شاه در آوریم».
به نظر آنها امکان نداشت نظام بالکل عوض شود و شاه از سلطنت کنارهگیری کند.
یادم نمیرود در فرانسه سرانگشت خود را روی زمین گذاشت و خطاب به امام گفت: «آقا! ایران سه رکن دارد. شاه، آمریکا و ارتش. شاه که رفتنی نیست، آمریکا و ارتش هم که پشت به پشت هم حامی سلطنت هستند، پس هیچکاری نمیتوان کرد».
ولی جواب امام یک کلمه بیشتر نبود: «شاه باید برود!»
کتاب «حاشیههای مهمتر از متن»، ص 141 / برداشت هایی از سیرهی امام خمینی ص 233
دستور العمل براي قرب به امام زمان (عج)
از محضر عارف واصل حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمة الله عليه سوال شد:
دستوری بفرمایید برای قرب به امام زمان علیه السلام و نزدیک شدن به آن حضرت.
در پاسخ فرمودند:
خلوت با حضرت، روزی یک ساعت با حضرت خلوت کند.
یک جای خلوت، متوجه به حضرت بشود؛ زیارت سلام علی آل یاسین را بخواند.
بعد هم زیاد بگوید: «یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی» و «المستعان بک یا بن الحسن» زیاد بگوید. توسل بکند به ایشان؛ به خودی خود رفاقت پیدا می شود.
راهکارهایی برای کنترل خشم و غضب
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: غضب ایمان را فاسد كند چنان كه سركه عسل را.
میسر گوید: خدمت امام باقر علیه السّلام از غضب سخن به میان آمد.
حضرت فرمود: همانا مرد غضب میكند و تا داخل دوزخ نشود، هرگز راضى نگردد (تا مرتكب گناهى نشود خشمش تسكین نیابد.)
پس هر كس بر مردمى خشمگین شد:
اگر ایستاده بود،باید فورى بنشیند، تا پلیدى شیطان از او دور شود.
چون انسان خشمگین شود، اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم بگوید و با آب سرد وضو بگیرد یا غسل كند و اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته دراز كشد.
اگر بر فامیل و خویشاوندش (محارم)غضب كرده نزدیك او رود و دست به بدن او گذارد تا خشمش فرو نشیند.
أصول الكافی / ترجمه مصطفوى/ج3/412.
بيان صفات خداوند
امام علی علیه السلام:
سپاس خداوندي را، بي آنكه ديده شود شناخته شده و بي آنكه انديشه اي به كار گيرد آفريننده است.
خدايي كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا كه نه از آسمان داراي برجهاي زيبا خبري بود و نه از پرده هاي فرو افتاده اثري به چشم مي خورد، نه شبي تاريك و نه دريايي آرام، نه كوهي با راههاي گشوده، نه دره اي پر پيچ و خم، نه زمين گسترده و نه آفريده هاي پراكنده وجود داشت.
خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است، خداي آنان و روزي دهنده ايشان است.
آفتاب و ماه به رضايت او مي گردند كه هر تازه اي را كهنه و هر دوري را نزديك مي گردانند.
دشمن می خواهد با ترساندن، کار خودش را پیش ببرد.
امام خامنه ای (حفظه الله):
«بنده می بینم دشمن می خواهد با ترساندن، کار خودش را پیش ببرد. ما به اتّکای قدرت الهی که مجسّم در قدرت ملت بزرگ ماست، از دشمن مستکبرِ متکبّر، نمی ترسیم. معتقدیم کاری نمی تواند بکند. «انّ کید الشیطان کان ضعیفاً.»
این، قرآن است. قرآن را باید باور کرد. کید شیطان، ضعیف است. اگر روزی در قرآن این را میخواندیم و از روی ایمان و تعبّد، فقط قبول می کردیم،
خدایا تو شاهدی که امروز این را از روی تجربه هم قبول کردهایم. تجربه هم همین را نشان میدهد. اگر شیطان ضعیف نبود، جمهوری اسلامی را تحمّل نمیکرد.»
1372/08/12